روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۰

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

علي بن ابراهيم عن صالح بن السندي عن جعفر بن بشير و محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن عيسي عن ابن فضال جميعا عن ابي جميله عن خالد بن عمار عن سدير قال :

سَمِعْتُ‏ أَبَا جَعْفَرٍ ع‏ وَ هُوَ دَاخِلٌ وَ أَنَا خَارِجٌ‏ وَ أَخَذَ بِيَدِي ثُمَ‏ اِسْتَقْبَلَ‏ اَلْبَيْتَ‏ فَقَالَ يَا سَدِيرُ إِنَّمَا أُمِرَ اَلنَّاسُ أَنْ يَأْتُوا هَذِهِ اَلْأَحْجَارَ فَيَطُوفُوا بِهَا ثُمَّ يَأْتُونَا فَيُعْلِمُونَا وَلاَيَتَهُمْ لَنَا وَ هُوَ قَوْلُ اَللَّهِ‏ وَ إِنِّي لَغَفََّارٌ لِمَنْ تََابَ‏ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صََالِحاً ثُمَّ اِهْتَدى‏ََ ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ إِلَى وَلاَيَتِنَا ثُمَّ قَالَ يَا سَدِيرُ فَأُرِيكَ اَلصَّادِّينَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى‏ أَبِي حَنِيفَةَ وَ سُفْيَانَ اَلثَّوْرِيِ‏ فِي ذَلِكَ اَلزَّمَانِ وَ هُمْ حَلَقٌ‏ فِي‏ اَلْمَسْجِدِ فَقَالَ هَؤُلاَءِ اَلصَّادُّونَ عَنْ دِينِ اَللَّهِ بِلاَ هُدًى مِنَ اَللَّهِ‏ وَ لاَ كِتَابٍ مُبِينٍ‏ إِنَّ هَؤُلاَءِ اَلْأَخَابِثَ لَوْ جَلَسُوا فِي بُيُوتِهِمْ فَجَالَ اَلنَّاسُ فَلَمْ يَجِدُوا أَحَداً يُخْبِرُهُمْ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عَنْ‏ رَسُولِهِ ص‏ حَتَّى يَأْتُونَا فَنُخْبِرَهُمْ عَنِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ عَنْ‏ رَسُولِهِ ص‏


الکافی جلد ۱ ش ۱۰۱۹ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۱۰۲۱
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ أَنَّ الْوَاجِبَ عَلَى النَّاسِ بَعْدَ مَا يَقْضُونَ مَنَاسِكَهُمْ أَنْ يَأْتُوا الْإِمَامَ فَيَسْأَلُونَهُ عَنْ مَعَالِمِ دِينِهِمْ وَ يُعْلِمُونَهُمْ وَلَايَتَهُمْ وَ مَوَدَّتَهُمْ لَه‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۹۹

سدير گويد: از امام باقر (ع) شنيدم در حالى كه او وارد مسجد الحرام مى‏شد و من خارج مى‏شدم، دست مرا گرفت و برابر كعبه ايستاد و فرمود: اى سدير، همانا به مردم دستور داده شده كه بيايند به اين سنگها طواف كنند و سپس نزد ما آيند و ولايت خود را به ما اعلام دارند و اين است قول خدا (۸۲ سوره طه): «و به راستى من بسيار آمرزنده‏ام براى كسى كه باز گردد و بگرود و كار خوب كند و سپس رهبرى شود». پس از آن اشاره به سينه خود كرد و گفت: به سوى ولايت ما رهبرى شود. سپس فرمود: اى سدير، من كسانى را كه از دين خدا جلو گيرند به تو مى‏نمايم و نگاهى به ابى حنيفه و سفيان ثورى انداخت كه در آن روز حلقه‏هائى در ميان مسجد الحرام تشكيل داده بودند و فرمود: آنانند كه سد راه دين خدايند بى‏رهبرى از طرف خدا و بى‏دليل روشن بر پيشوائى و گفتار خود، اگر اين خبيثها در خانه خود نشينند، مردم بگردند و كسى را نيابند كه به آنها از طرف خدا و رسولش خبر دهد آن وقت نزد ما آيند و از طرف خدا تبارك و تعالى و رسولش به آنها خبر دهيم.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۲۳۹

سدير گويد: زمانى كه امام باقر عليه السلام وارد مسجد الحرام ميشد و من خارج ميشدم، دست مرا گرفت و رو بكعبه ايستاد و فرمود: اى سدير! همانا مردم مأمور شدند كه نزد اين سنگها (كعبه) آيند و گرد آن طواف كنند. سپس نزد ما آيند و ولايت خود را نسبت بما اعلام دارند، و همينست گفته خدا «همانا من آمرزنده‏ام آنكه را ايمان آورد و كار شايسته كند و سپس رهبرى شود- ۸۲ سوره ۲۰-» آنگاه با دست بسينه‏اش اشاره كرد و فرمود: بسوى ولايت ما (رهبرى شود). سپس فرمود: اى سدير: كسانى كه مردم را از دين خدا جلوگير ميشوند بتو مينمايم، آنگاه به ابو حنيفه و سفيان ثورى كه در آن زمان جلوگير دين خدا بودند و در مسجد حلقه زده بودند، نگريست و فرمود: اينهايند كه بدون هدايت از جانب خدا و سندى آشكار، از دين خدا جلوگيرى مى‏كنند، همانا اين پليدان اگر در خانه‏هاى خود نشينند، مردم بگردش افتند و چون كسيرا نيابند كه از خداى تبارك و تعالى و رسولش بآنها خبر دهد، نزد ما آيند، تا ما بآنها از خداى تبارك و تعالى و رسولش خبر دهم.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۳۵۳

على بن ابراهيم، از صالح بن سِندى، از جعفر بن بشير؛ و محمد بن يحيى، از احمد بن محمد بن عيسى، از ابن فضّال، همه از ابى جميله، از خالد بن عمّار، از سَدير روايت كرده‏اند كه گفت: شنيدم از امام محمد باقر عليه السلام- در حالى كه آن حضرت داخل مسجد مكه مى‏شد و من بيرون مى‏آمدم- پس دست مرا گرفت و رو به خانه كعبه كرد و فرمود كه: «اى سَدير، مردم مأمور نشده‏اند، مگر به اين‏كه بيايند به نزد اين سنگ‏ها و بر دور آن بگردند، بعد از آن، به نزد ما آيند و ولايت و دوستى خود را كه به ما دارند، اعلام كنند به نزد اين سنگ‏ها، و اين است معنى قول خدا: «وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‏» «۱»» (كه ترجمه‏اش مذكور شد). پس حضرت به دست خويش اشاره به سينه خود فرمود و فرمود: «يعنى: هدايت يافت به ولايت و امامت ما». پس فرمود كه: «اى سَدير، آيا مى‏خواهى كه راهزنان و منع كنندگان مردم را از دين خدا در اين زمان به تو بنمايم» و نظر فرمود به سوى ابو حنيفه و سفيان ثورى- و ايشان در مسجد حلقه زده بودند- پس فرمود كه: «اين گروهند كه مردمان را از دين خدا باز مى‏دارند، بى آن‏كه هدايتى از جانب خدا يافته باشند، و بى آن‏كه كتابى داشته باشند هويدا كه به آن عمل نمايند. به درستى كه اين گروه كه از هر كسى خبيث‏ترند، اگر در خانه‏هاى خود مى‏نشستند، البته مردمان جولان مى‏زدند و كسى را نمى‏يافتند كه ايشان را خبر دهد از خداى تبارك و تعالى و از رسول خدا صلى الله عليه و آله تا آن‏كه به نزد ما مى‏آمدند، پس ما ايشان را از جانب خداى تبارك و تعالى و از جانب رسول او صلى الله عليه و آله خبر مى‏داديم». __________________________________________________

(۱). طه، ۸۲.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)