نتایج جستجو

شهادت (قتل در راه خدا) ۴ شهیدان: زندگى برزخى شهیدان ۸ عالم برزخ: علم به عالم برزخ ۱۰; ویژگیهاى عالم برزخ ۱۰ عمل: عمل پسندیده ۲ مؤمنان: آرزوى مؤمنان ۵ مجاهدان:

نبودن حقیقت براى برخى از آنان است. اعداد: عدد ده :۳ عالم برزخ: کمى مدت عالم برزخ ۴; مدت عالم برزخ ۲، ۳ قرآن: نجواى اخروى معرضان از قرآن ۱، ۲، ۳ قیامت:

بینش: ملاک ارزش بینش ۸ خدا: علم خدا ۳; علم غیب خدا ۱، ۲ عالم برزخ: کمى مدت عالم برزخ ۹; مدت عالم برزخ ۳، ۴، ۵ قیامت: اهوال قیامت ۹; ظهور حقایق در قیامت ۷;

صبح و شامى نیست ...، ولى این در عالم برزخ قبل از قیامت است...». آل فرعون: آل فرعون در جهنم ۶، ۷; آل فرعون در عالم برزخ ۲; آل فرعون در قیامت ۶; بدى آل فرعون

انسان به طور کامل در روز قیامت پرداخت مى گردد; بنابراین مانعى ندارد که در عالم برزخ (جهانى که واسطه میان دنیا و آخرت است) قسمتى از نتائج اعمال خود و پاداش

باشد. و اين قسمت منع ننمايد حيات عالم قبر و برزخ را، زيرا اثبات زنده شدن در قيامت نفى نمى‌كند زنده بودن در عالم برزخ را، و آيات ديگر نيز اثبات آن نموده،

قرآن مجيد مى‏باشد. زندگى برزخ‏ گفتيم كه عالم مرگ را برزخ گوئيم كه ميان زندگى دنيا و آخرت واسطه است. آيا عالم برزخ مرگ صفر است يا يك نوع حيات مرموز؟ و در

بيان: آيه شريفه مشعر است به آنكه بعض جزاى اعمال قبل از قيامت در قبر و عالم برزخ داده شود و تمام آن در قيامت باشد، و مؤيد اينست فرمايش نبوى صلّى اللّه عليه

ذکر: حوادث تاریخ ۱۰ ذلت: عوامل نجات از ذلت ۹ رشد: عوامل رشد ۱۷ عالم برزخ: سلطه در عالم برزخ ۱۲ عذاب: برزخى ۱۴ ; موجبات عذاب برزخى ۱۳; موجبات نجات از عذاب

رسيدن دو شدّت به هم ديگر است. شايد غرض شدّت جدائى از دنيا و شدّت مشاهده عالم برزخ باشد . *[قلم:42]. روزى كه كار به شدّت رسد و به سجده دعوت شده و قادر نمى‏شوند

چنان تصور نمايد كه ميّت او بوده و حال از عالم برزخ برگشته و البته به اصلاح اقدام كند. 1- على بن ابراهيم فرمايد: برزخ، امر بين امرين است، يعنى ثواب و عقاب بين

(درباره برزخ و زندگى روح بعد از مرگ ) رواياتى از امام صادق (ع ) درباره ارواح مؤ منين و عالم برزخ آنان داستانى در تاءييد ادله گذشته بر وجود عالم برزخ و حيات

مى‌شناسيم، زودا كه آنان را دو بار- يكى در دنيا و بار ديگر به هنگام مرگ و عالم برزخ- عذاب كنيم، سپس به عذابى بزرگ بازگردانده شوند. در میان عربهای بادیه‌نشین

وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد

(درباره برزخ و زندگى روح بعد از مرگ ) رواياتى از امام صادق (ع ) درباره ارواح مؤ منين و عالم برزخ آنان داستانى در تاءييد ادله گذشته بر وجود عالم برزخ و حيات

وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد

طرف خداوند بشارت دخول در بهشت باو داده شد و ملائكه رحمت مقدم او را در عالم برزخ گرامى داشتند و متنعّم بنعيم آن گرديد و او آرزو ميكرد كه كسانش از حال او

(درباره برزخ و زندگى روح بعد از مرگ ) رواياتى از امام صادق (ع ) درباره ارواح مؤ منين و عالم برزخ آنان داستانى در تاءييد ادله گذشته بر وجود عالم برزخ و حيات

بهره او می‌گردد. اغلب آیات قرآنی دالّ بر این است که انسان از نخستین لحظات عالم برزخ، به نعمتها و لذتها و خوشیها می‌رسد، و یا به نقمتها و مجازاتها و ناخوشیها

‌در‌ وادي‌ ‌السلام‌ نجف‌ اشرف‌ ‌که‌ بهشت‌ عالم‌ برزخ‌ ‌است‌ و روح‌ كفار ‌را‌ ميبرند برهوت‌ ‌که‌ جهنم‌ عالم‌ برزخ‌ ‌است‌ و چون‌ روح‌ مؤمنين‌ ‌را‌ ميبرند مؤمنيني‌

وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد

بازگشت نمودن و عدم اجابت آن(قال ربّ ارجعون ...) معناى ((برزخ )) و مراد از: ((و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون )) مقصود از اينكه در قيامت حسب و نسبى در بين

خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا

دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده

دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده

دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده

دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده

طرف خداوند بشارت دخول در بهشت باو داده شد و ملائكه رحمت مقدم او را در عالم برزخ گرامى داشتند و متنعّم بنعيم آن گرديد و او آرزو ميكرد كه كسانش از حال او

خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا

خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا

خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده

دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده

وارد ميشوند ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ روح‌ ‌آن‌ ‌را‌ ميبرند ‌ يا ‌ ‌در‌ بهشت‌ عالم‌ برزخ‌ زمين‌ وادي‌ ‌السلام‌ نجف‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ جهنم‌ عالم‌ برزخ‌ زمين‌ برهوت‌ ‌پس‌

خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا

او و خداوند بهترين روزى دهندگان است چون رزقش بيحساب است و ظاهرا اين در عالم برزخ باشد چون بعدا فرموده داخل ميفرمايد ايشانرا البتّه در منزلى كه پسند آنها

اصل رجعت متواتر است عدم تزاحم ميان نشاءه دنيا و نشاءه قيامت و نيز بين عالم برزخ و عالم دنيا روز ظهور حضرت مهدى (ع ) و روز رجعت و روز قيامت مراتب مختلف يك

طرف خداوند بشارت دخول در بهشت باو داده شد و ملائكه رحمت مقدم او را در عالم برزخ گرامى داشتند و متنعّم بنعيم آن گرديد و او آرزو ميكرد كه كسانش از حال او

خود را آشكار نمود. اگر به دوربين بصيرت نظر شود، هرآينه آثار وعيد الهى در عالم برزخ هويدا، و وليد به چنگال قهر سبحانى گرفتار است. در نهج البلاغه‌ «1» حضرت

مرگ و دو حيات ثبوت برزخ و تغيير و تحول در وجود انسان از نقص به سوى كمال در آيات قرآنى صراط انسان در مسير وجودش و وسعت شعاع عمل او در عالم مبدأ حيات دنيوى

طرف خداوند بشارت دخول در بهشت باو داده شد و ملائكه رحمت مقدم او را در عالم برزخ گرامى داشتند و متنعّم بنعيم آن گرديد و او آرزو ميكرد كه كسانش از حال او

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

او و خداوند بهترين روزى دهندگان است چون رزقش بيحساب است و ظاهرا اين در عالم برزخ باشد چون بعدا فرموده داخل ميفرمايد ايشانرا البتّه در منزلى كه پسند آنها

او و خداوند بهترين روزى دهندگان است چون رزقش بيحساب است و ظاهرا اين در عالم برزخ باشد چون بعدا فرموده داخل ميفرمايد ايشانرا البتّه در منزلى كه پسند آنها

خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا

السّلام و مزيد كفر و طغيان ايشان به عذاب غرق [گشته‌]، تمام هلاك و به آتش عالم برزخ گرفتار شدند. اما قوم ثمود پس از درخواست معجزه دلخواهى كه بيرون آمدن شتر

اصل رجعت متواتر است عدم تزاحم ميان نشاءه دنيا و نشاءه قيامت و نيز بين عالم برزخ و عالم دنيا روز ظهور حضرت مهدى (ع ) و روز رجعت و روز قيامت مراتب مختلف يك

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

او و خداوند بهترين روزى دهندگان است چون رزقش بيحساب است و ظاهرا اين در عالم برزخ باشد چون بعدا فرموده داخل ميفرمايد ايشانرا البتّه در منزلى كه پسند آنها

بدنى است كه به فقدان نظام عالم انسانى مختل گردد. و ايضا خواب، برزخ بين الموت و الحيات است و برهان واضحى باشد بر حقيقت عالم برزخ و قيامت؛ و لذا فرمود حضرت

آيد و از طغيان به ايمان رجوع كند. حال دوم: تنبه به پنهان شدن در خاك و عالم برزخ است تا انديشه آن او را به فكر توشه‌اى بياندازد و اخبار كتاب آسمانى و پيغام

ظاهر كند تا ملائكه به سبب آن عالم شوند و او را مذمت و لعنت كنند؛ همچنانكه در دل مؤمن نقطه سفيدى ظاهر فرمايد، تا ملائكه عالم شوند به ايمان او و براى او استغفار

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد

وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد

شده. علامه مجلسى رحمه اللّه فرمايد: بهشت دنيا بوده كه ارواح مؤمنين در عالم برزخ در آنجا متنعمند. تبصره: محدث كلينى و ابن بابويه و على بن ابراهيم قمى رضوان

الاسلامیه) - جلد ۳ بخش : - عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) درباره برزخ موضوعات : برزخ، عالم برزخ

بايد چنين احاطه و كرم و قدرتى داشته باشد نه مانند بتها كه از پست‌ترين اجزاء عالم وجودند و بهيچ وجه كارى از دستشان برنمى‌آيد و نبايد بت‌پرستان مكّه تصوّر كنند

معاصي‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌ يا ‌ بمصايب‌ دنيوي‌ ‌ يا ‌ حين‌ الموت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌ يا ‌ روز قيامت‌ ‌به‌ شفاعت‌ شفعاء و مغفرت‌ الهي‌ و عفو پروردگار. و

ربوبیت خدا ۷ دین: عمل به دین ۵ رستگاران: ۲ رستگارى: عوامل رستگارى ۵ عالم غیب: مؤمنان به عالم غیب ۳ مؤمنان: مؤمنان به خدا ۳; هدایت مؤمنان ۳ متقین: رستگارى متقین

بصورت مناسب خود با آنها سخن ميگويد كه من عقايد و اعمال شمايم كه بايد در عالم برزخ با شما محشور باشم و آنها را اذيت و آزار مينمايد و اللّه اعلم بحقيقة الحال

حضرت ابراهيم و اسمعيل عليهما السلام جدّ اعلاى اينها بودند كه مؤسّس توحيد در عالم شدند و اين ناخلفان‌ جلد 4 صفحه 430 مشرك شدند پس ميگوئيم بايد بچشيد عذاب اليم

وجود ارتباط بين اعمال سابق ولا حق انسان ، و نيز ارتباط آن بااعمال ديگران عالم برزخ منزلگاه موقتى است و جنبه تمهيدى براى روز قيامت و بهشت و دوزخ جاودانه دارد

الآباد بانحاء عذاب‌ معذّب‌ هستند علاوه‌ ‌از‌ بليّات‌ دنيوي‌ و عقوبات‌ عالم‌ برزخ‌ و صحراي‌ محشر ‌من‌ لدنه‌ مرجع‌ ضمير اللّه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌من‌ عند اللّه‌

معاصي‌ ‌او‌ ‌شده‌ ‌ يا ‌ بمصايب‌ دنيوي‌ ‌ يا ‌ حين‌ الموت‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌ يا ‌ روز قيامت‌ ‌به‌ شفاعت‌ شفعاء و مغفرت‌ الهي‌ و عفو پروردگار. و

گودال‌ قبر، ‌با‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كفار ‌از‌ همان‌ حال‌ نزع‌ و ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ معذب‌ هستند و بودند چنانچه‌ ميفرمايد: (القبر روضة ‌من‌ رياض‌ الجنة ‌او‌

آخرت [از همه‌] زيانكارترند شك نيست كه آنان در آخرت زيانكارترند. ناگزیر در عالم آخرت زیانکارترین مردم آنها هستند. ثابت و یقینی است که اینانند که در آخرت

دادن آغاز مى‌شود. إِذْ يَتَوَفَّى‌ ... يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ‌ ... 4- در برزخ نيز عذاب هست. «ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ» 5- مجازات‌هاى الهى، كيفر كارهاى

ماند. «ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ» (يا در دنيا، يا در هنگام مرگ، يا در برزخ، يا در رجعت و يا در قيامت پاسخ كارهاى زشت خود را خواهند ديد.) تفسير نور(10جلدى)،

رسان است. هم در دنيا روزى مى‌دهد: «خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ» «2» هم در برزخ روزى مى‌دهد: «بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» «3» هم در قيامت

اللَّه- گويد: اين اخبار با هم سازگار است و اختلافى ندارد، و اطفال مشركان در عالم برزخ با پدرانشان در آتشند، ولى حرارت آتش بآنان آزار نميرساند، و براى اينكه حجّت

ستة) منزل‌ اول‌ اصلاب‌ آباء دوم‌ ارحام‌ امهات‌، سوم‌ ‌اينکه‌ دنيا، چهارم‌ عالم‌ برزخ‌، پنجم‌ صحراي‌ محشر، ششم‌ بهشت‌ ‌ يا ‌ جهنم‌ و تحصيل‌ كمالات‌ منحصر باين‌

كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنها غافِلِين‌َ اعراف‌ ‌آيه‌ 136، و ثالثا ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و يوم القيامة: النّارُ يُعرَضُون‌َ عَلَيها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوم‌َ

‌من‌ حفر النيران‌ ميشود دري‌ ‌از‌ جهنم‌ باو باز ميشود ‌در‌ برزخ‌ برهوت‌ ‌که‌ جهنم‌ عالم‌ برزخ‌ ‌است‌، ميبرند صحراي‌ محشر آتش‌ دور ‌آنها‌ ‌را‌ حلقه‌ ميزند

مطابقت حكمت و مصلحت با اختلاف فاحش در صورت و هيئت و هر قدر انسان در اجزاء عالم وجود نظر نمايد بيشتر پى بعظمت صنع و صانع آن ميبرد ولى افسوس كه نظر خسته و

اثبات جهان برزخ است (دقت كنيد). ترسيمى از عالم برزخ اگر از شاخ و برگها صرف نظر كنيم در ميان علماى اسلام در مورد مساءله برزخ و عذاب و نعمت در اين عالم اتفاق

عامه‌. «4» ‌در‌ عدم‌ اختصاص‌ شفاعت‌ ‌به‌ يوم القيامة بلكه‌ ‌در‌ عالم‌ دنيا و عالم‌ برزخ‌ ‌هم‌ ثابت‌ ‌است‌. «5» ‌در‌ بيان‌ اينكه‌ شفعاء كيانند. «6» ‌در‌

سراعا کانهم الی نصب یوفضون). این تعبیر سخریه‌ای است نسبت به عقائد پوچی که در عالم دنیا داشتند. تفسیر آیات ۱ - کافران حق ستیز در قیامت، از گورهاى خود با سرعت

‌با‌ معاصي‌ ‌از‌ دنيا روند بقدر معاصي‌ ‌در‌ حال‌ نزع‌ و ‌در‌ قبر و ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و ‌در‌ صحراي‌ محشر گرفتار هستند ‌به‌ تفاوت‌ درجات‌ مگر مغفرت‌ و عفو الهي‌

تعزز خداوند در مقابل استكبار مشركين تنظير روشنگرى عالم روحانى و معنوى انسانها باارسال رسل ، به روشنگرى عالم طبيعت با شمس و قمر بحث روايتى (رواياتى در ذيل برخى

انکار معاد از سوى آنان دارد. ۴ - عالم، حادث و ناپایدار است. (کیف یبدئ اللّه الخلق ثمّ یعیده) «یبدئ» دلالت بر پدیدارى عالم و «یعیده» دلالت بر ناپایدارى آن

تصدیق نماید و واى بر کسى که تو را دشمن بدارد و امامت تو را تکذیب کند و تو عالم این امت بعد از من مى باشى. تو و شیعیان تو از پایه گذاران عدالت و دادگرى مى

ثبوت‌ و اخذ ‌آن‌ مثل‌ توبه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ معاينه‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ قبر ‌ يا ‌ عالم‌ برزخ‌ ‌ يا ‌ قيامت‌ ‌که‌ سودي‌ ندارد وَ لَيسَت‌ِ التَّوبَةُ لِلَّذِين‌َ يَعمَلُون‌َ

الابد. قسمت‌ ششم‌: مؤمنيني‌ ‌که‌ آلوده‌ ‌به‌ معاصي‌ هستند اين‌ها ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و عقبات‌ قيامت‌ بسا ‌به‌ تفاوت‌ درجات‌ معذب‌ مي‌شوند ‌تا‌ مغفرت‌ و عفو

‌را‌ ‌که‌ بآنها وعده‌ داده‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ و عذابهاي‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ سر ‌از‌ قبر بيرون‌ آرند و ‌آن‌ روز موعود ‌را‌ مشاهده‌ كنند ‌که‌ ميفرمايد:

اطهار و شيعيان خاص ايشانند كه در زمان ظهور امام زمان و رجعت آن ذوات مقدسه بر عالم و عالميان مسلط و حكمفرما خواهند شد انشاء اللّه تعالى و نيز در مجمع و جوامع

هر دو مى‌باشد. روايات، جزاى خلافكارى مؤمن را گرفتارى‌ها و سختى‌هاى دنيا و برزخ معرّفى كرده است. «3» برخى مسلمانان انتظار داشتند كه پيامبر صلى الله عليه

آيات ۲۵ - ۲۸ سوره نوح دلالت جمله: «أُغرِقُوا فَأُدخِلُوا نَاراً»، بر وجود عالَم برزخ بيان تتمه نفرين نوح «ع»، عليه قوم خود تفسیر آیات رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ

الآباد بانحاء عذاب‌ معذّب‌ هستند علاوه‌ ‌از‌ بليّات‌ دنيوي‌ و عقوبات‌ عالم‌ برزخ‌ و صحراي‌ محشر ‌من‌ لدنه‌ مرجع‌ ضمير اللّه‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌من‌ عند اللّه‌

‌اينکه‌ قاعده‌ مستثني‌ نيست‌ مثلا علم‌ ‌در‌ عالم‌ خيال‌ صورتي‌ دارد و ‌در‌ رؤيا صورت‌ ديگر و ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ جلوه‌اي‌ ديگر همين‌ طور ‌است‌ افعال‌ و اعمال‌

آرند به آنچه به تو و آنچه به (پیغمبران) پیش از تو فرستاده شده و آنها خود به عالم آخرت یقین دارند. و آنان که به آنچه به سوی تو و به آنچه پیش از تو نازل شده،

‌تعالي‌ فرجه‌ و علائم‌ حتميه‌ ظهور و كيفيات‌ ظهور و دوره‌ رجعت‌ و عوالم‌ عالم‌ برزخ‌ و قيامت‌ و بسياري‌ ‌از‌ خصوصيات‌ ‌آنها‌ ديگر ‌بر‌ ‌ما غيب‌ نيست‌ ‌پس‌

موجود است. تقرير ثانى- ايجاد خلق و اعطاء عقول و قدرت به آنها، ذات احديت خلّاق عالم فرمود، پس واجب است در حكمتش ترغيب بندگان به خيرات، و ترهيب از شرورات. و اين

و وعده‌هايي‌ ‌که‌ بآنها داده‌ چه‌ ‌در‌ دنيا و حين‌ الموت‌ و ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ و صحراي‌ محشر و دخول‌ بهشت‌ و جميع‌ نعم‌ بهشت‌ چه‌ عزتي‌ ‌است‌ بالاتر

روز قيامت‌ ‌در‌ حق‌ مؤمنين‌ نيست‌ ‌در‌ دنيا ‌در‌ حين‌ نزع‌ ‌در‌ قبر ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌هم‌ اينها شفاعت‌ ميكنند دفع‌ بليات‌ و عقوبات‌ ‌از‌ مستحقين‌ عذاب‌ ميشود

روز است كه فاصله مرگ و رستاخيز يعنى دوران برزخ را كوتاه خواهيد شمرد و گمان مى كنيد كه تنها مدت كمى در عالم برزخ درنگ كرديد (و تظنون ان لبثتم الا قليلا).

منشاء اشتباه اين مفسران ، غفلت از وجود ارتباط بين تمام اجزاى اين عالم مى باشد. در اين عالم نه فقط اعيان خارجى ، بلكه اوصاف وافعال نيز با هم مرتبط و وابسته

تقرير: ذات اين عالم فانى، با امتزاج به آلام و اسقام و كدورات مادى و معنوى، شايسته و قابليت ندارد كه منظور اصلى خداوند عالم باشد. و اگر اين عالم مقدمه براى

بازگشت نمودن و عدم اجابت آن(قال ربّ ارجعون ...) معناى ((برزخ )) و مراد از: ((و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون )) مقصود از اينكه در قيامت حسب و نسبى در بين

دیگر هم، او را (با دل فروزانش) دید. نزد سدرةالمنتهی [:آخرین مکان و مکانت عالم امکان]. (که) بهشت جاودان نزد آن است. چون «سدره» را آنچه می‌پوشد، می‌پوشدش

باشد، بايد بيشتر و يا همه حوادث اين عالم ، كه عالم تزاحم و موطن تضاد است ، قسر دائمى باشد. پس جميع اجزاء اين عالم طبيعى ، در همديگر اثر دارند، و قسر دائمى

انسان بطور كامل در روز قيامت پرداخت مى گردد، بنابراين مانعى ندارد كه در عالم برزخ (جهانى كه واسطه ميان دنيا و آخرت است ) قسمتى از نتايج اعمال خود و پاداش

هرگز فراموشكار نبوده است. و ما (رسولان و فرشتگان خدا) جز به امر خدای تو از عالم بالا نازل نمی‌شویم، اوست که بر همه جهانهای پیش رو و پشت سر ما و بین آنها

رسان است. هم در دنيا روزى مى‌دهد: «خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ» «2» هم در برزخ روزى مى‌دهد: «بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» «3» هم در قيامت

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

نمائيد و مطلع شويد ولى نميتوانيد مگر من دليلى براى شما اقامه نمايم و بواسطه آن عالم شويد چون سلطان بر قدرت و قوّت و حجّت اطلاق ميشود و در صورت اول مراد بيان

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

نمائيد و مطلع شويد ولى نميتوانيد مگر من دليلى براى شما اقامه نمايم و بواسطه آن عالم شويد چون سلطان بر قدرت و قوّت و حجّت اطلاق ميشود و در صورت اول مراد بيان

نمائيد و مطلع شويد ولى نميتوانيد مگر من دليلى براى شما اقامه نمايم و بواسطه آن عالم شويد چون سلطان بر قدرت و قوّت و حجّت اطلاق ميشود و در صورت اول مراد بيان

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

ماه تفاوت كلى پيدا ميكند روز از شعاع آفتاب بهره‌بردارى ميشود و شب از تاريكى عالم آسايش حاصل ميگردد پس كدام يك از نعمتهاى الهى را ميتوان انكار نمود و خداوند

خدا بر آنان غضب کرده (یعنی جهودان را) یار و دوستدار خود مگیرید که آنها از عالم آخرت به کلی مأیوسند چنانکه کافران از اهل قبور نومیدند (یعنی فرقی میان جهودان

آتش، در عالَمى قبل از عالَم قيامت صورت مى گيرد، و آن عالَم برزخ است، كه فاصلۀ بين دنيا و آخرت است. نكته سوم اين كه: شكنجۀ در برزخ با شكنجۀ در قيامت، به

براى تقرير آميخته با تعجب است. و مراد از «موت اول»، مرگ دنيوى است، نه مرگ عالَم برزخ، كه آيه شريفه «رَبّنَا أمّتَنَا اثنَتَينِ وَ أحيَيتَنَا اثنَتَين»، دلالت

نمائيد و مطلع شويد ولى نميتوانيد مگر من دليلى براى شما اقامه نمايم و بواسطه آن عالم شويد چون سلطان بر قدرت و قوّت و حجّت اطلاق ميشود و در صورت اول مراد بيان

پيروزى حكومت حقّ و پر شدن جهان از عدل و داد و محكوميّت ظلم و ستم، يادى از برزخ و معاد و حوادث قبل از قيامت و چگونگى صحنه‌هاى قيامت و خطرات دوزخ و نعمت‌هاى

بازگردانيده مى‌شويد. هر نفسی مرگ را می‌چشد، و ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا کنیم تا شما را بیازماییم و (هنگام مرگ) به سوی ما بازگردانده می‌شوید

requires Javascript to function. آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و شما را (در عالم جنین) تصویر کرد، تصویری زیبا و دلپذیر؛ و سرانجام (همه) بسوی اوست. آسمان‌ها

تولّد بأنواع زحمات و صدمات دنيا مبتلا ميشود تا دم مرگ بسختى آن و بعدا بوحشت برزخ و سختيهاى قيامت و گفته‌اند براى تسليت خاطر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و

گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ

گويا جمله خلق عبارت است از مجموع عالم جسمانى و ظرف آن عبارت است از عالم ملكوت و عالم جبروت زيرا عالم جسمانى بر آن دو عالم قيام و استقرار دارد و بسا گفته

گمراهتر خواهد بود. هر کس در این جهان نابینا (ی کفر و جهل و ضلالت) است در عالم آخرت نیز (از مشاهده بهشتیان و شهود و جمال حق) نابینا و گمراه‌تر خواهد بود

الْوَارِثُون الْيَوْم الْکَافِرُون الْکَرِيم الْکِتَاب انْصُرْنِي بَابا بَرْزَخ بَشَر بَشَرا بَعْض بَعْضا بَعْضَهُم بَعْضُهُم بَنِين بَيْنَهُم بُرْهَان

گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ

گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ

ميباشد، و اين از همان آياتى است كه با آنها بر وجود عالمى ميانه عالم دنيا و عالم قيامت ، بنام برزخ ، استدلال ميشود، براى اينكه در اين آيات ، دو بار مرگ براى

آنها کسانی هستند که بعد از مشاهده عذاب الهی، یا بعد از نابودی و رفتن به جهان برزخ، پرده‌های غرور و غفلت از برابر دیدگانشان کنار می‌رود آرزو می‌کنند ای کاش

گذاريم بزودى راه آسانى پيش پاى او خواهيم گذاشت. ما هم البته کار او را (در دو عالم) سهل و آسان می‌گردانیم. پس به زودی او را برای راه آسانی [که انجام همه اعمال

گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ

مدت‌ دستگاه‌ دنيوي‌ ‌او‌ طي‌ ‌شده‌ و عالم‌ ديگري‌ ‌براي‌ ‌او‌ پيش‌ ميآيد ‌که‌ ميفرمايد: وَ مِن‌ وَرائِهِم‌ بَرزَخ‌ٌ إِلي‌ يَوم‌ِ يُبعَثُون‌َ مؤمنون‌ آيه

مدت‌ دستگاه‌ دنيوي‌ ‌او‌ طي‌ ‌شده‌ و عالم‌ ديگري‌ ‌براي‌ ‌او‌ پيش‌ ميآيد ‌که‌ ميفرمايد: وَ مِن‌ وَرائِهِم‌ بَرزَخ‌ٌ إِلي‌ يَوم‌ِ يُبعَثُون‌َ مؤمنون‌ آيه

تولّد بأنواع زحمات و صدمات دنيا مبتلا ميشود تا دم مرگ بسختى آن و بعدا بوحشت برزخ و سختيهاى قيامت و گفته‌اند براى تسليت خاطر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و

نيز محتاج به يك عالم ذر ديگرى است تا حجت را بر انسان هاى آن عالم تمام كند، چون بحسب فرض ‍ هيچ فرقى ميان اين عالم كه ما در آن هستيم با عالم ذرى كه آقايان

گانه عبوديت: «توكل»، «تفويض» و «تسليم» نكاتى درباره كيفيت عذاب آل فرعون، در برزخ و قيامت محاجّۀ زیردستان آل فرعون با قدرتمندان متکبر، درباره آتش جهنم و پاسخ

ظلمتكده غفلت جز به چراغ عقل نتوان يافت. طريق خير و صلاح را جز به دلالت عقل، عالم نتوان گشت. چاهسار شرور و فتن را جز به عصاى راستى عقل نتوان گذشت. امور مملكت

است . و نيز از همين دسته است آن رواياتى كه مى گويد: بهشت برزخ در فلان قطعه از زمين ، و آتش برزخ در آن قطعه ديگر از زمين است ، و رواياتى كه مى گويد: قبر

نيل باين مقام كه خشنودى بنده از خدا و خشنودى خدا از او است و وصول ببهشت در برزخ و قيامت با هر گونه اعزاز و كرامت بشيعيان وعده داده شده است در ثواب الاعمال

باشد بعلاوه آيات فوق ، دليل روشنى بر مساءله برزخ و نعمتهاى برزخى است كه شرح آن در ذيل آيه شريفه و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون (سوره مؤ منون آيه ۲۳) بخواست

بسيار بزرگ ، بلكه همه آنچه را از اين عالم مى دانيم در حقيقت الفباى اين كتاب است . هر يك از كهكشانهاى عظيم اين عالم شامل چندين ميليارد ستاره است و تعداد

شقاوت آدمى نظامى دارد غير آن نظامى كه اعمال از حيث طبع در اين عالم دارد. چون در اين عالم عمل خوردن مثلا كه يك عمل انسانى است ، از حيث اينكه عبارت است از

اخلاق‌ حميده‌ و اعمال‌ صالحه‌. 7‌-‌ ‌در‌ موت‌ و عقبات‌ ‌بعد‌ ‌از‌ موت‌ و عالم‌ قبر و برزخ‌ و احوال‌ يوم القيامة يوم الحسرة و الندامة. 8‌-‌ ‌در‌ تكميل‌ مراتب‌

بندگان را در كنار ذكر خود قرار مى دهد، بندگان در آن عالم محدود و كوچكشان و خداوند بزرگ در آن عالم نامحدود و بى انتها با آن همه رحمتها و بركات ! تفسير نمونه

از زندگى دنيا و ميراندن بعد از زندگى در برزخ، و احياى در برزخ، و احياى در قيامت مى كند. چون اگر زندگى در برزخ نبود، ديگر ميراندن دوّمى تصور صحيحى نداشت

ميتوان بقرآن كريم و كلام بليغ خدا نسبت داد؟ قرآنى كه بليغ ‌تر از آن در همه عالم كلامى نيست !. پس حق اينستكه آيات قرآنى شفاعت را اثبات مى كند، چيزيكه هست

سوى خداى سبحان مى داند و خبر از روز قيامت و قبل از قيامت ، يعنى از عالم قبر و برزخ مى دهد و از روزى خبر مى دهد كه همه براى رب العالمين و به امر او بپا

يا بعضى افراد آن باشد، ولى نسبت به بعضى ديگر از عذابها، از قبيل حول و وحشت برزخ ، و يا دلهره و فزع روز قيامت را بچشند، كه در اينصورت هم آن حكمى كه در اول

انسان در اين دنيا است ، و از آنجا كه منافقان اين روحيه را همراه خود به قبر و برزخ برده اند در صحنه قيامت نيز آشكار مى شود، و با اينكه مى دادند خداوند علام

و يا اشاره به ناگهانى وقوع آن است كه در ساعتى برق آسا مردم از جهان برزخ منتقل به عالم قيامت مى شوند. تفسير نمونه جلد ۵ صفحه ۲۰۶ حسرت به معنى تاسف بر چيزى

و آيه اولى، يعنى آيه «إنّ الّذِينَ يُلحِدُونَ فِى آيَاتِنَا...»، به منزله برزخ و رابطى است كه اين فصل از آيات سوره را با فصل قبلى ارتباط و اتصال مى دهد

انسان و انتقال او از عالمى به عالم ديگر سه روز سخت وجود دارد، روز گام نهادن به اين دنيا «يوم ولد» و روز مرگ و انتقال به جهان برزخ «يوم يموت » و روز برانگيخته

مرحلۀ زندگى دنيا و سپس مرحلۀ مرگ و آنگاه مرحلۀ حيات برزخى. (و سپس مرگ در برزخ و هنگام دميدن صور)، و در آخر، انتقال به زندگى آخرت و حساب و جزا. و اين سوگندها،