نتایج جستجو

این کلمه طيب‌ (۵۰ بار) وَ اللّه فِي مِن جَنّات مَسَاکِن کَشَجَرَة کَلِمَة طَيّبَة أَصْلُهَا مَثَلا عَدْن ثَابِت الْأَنْهَار رَب فَرْعُهَا هُو ضَرَب تَحْتِهَا

روش انبياست. «هَبْ لِي ... ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» 6- ارزش ذريّه و فرزندان، به پاكى آنهاست. «ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» 7- در دعا بايد از خداوند تجليل كرد. «إِنَّكَ

نقص و مفيد بودن و پاكى از آلودگيها دلچسب و مورد پسند باشد. [نحل:97] و حيات طيّبه آن است كه مفيد و دلچسب و تا حدى خالى از نقائص بوده باشد در اينجا لازم است

و جسمانى است. «جَنَّاتٍ، مَساكِنَ طَيِّبَةً» 4- مسكن خوب، وقتى ارزشمند است كه در منطقه‌ى خوب باشد. «مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ» 5- از تمايلات

چنانكه كلمه طيّبه را در آيه ما قبل كلمه توحيد. ولى مى‏شود گفت: مراد از آن عموم شرك و قانونهاى غير طبيعى و كلمات ناحق باشد و مراد از كلمه طيّبه خلاف آن. رجوع

تَجْرِي مِن يَغْفِر تَحْتِهَا تَعْلَمُون الْأَنْهَار کُنْتُم إِن مَسَاکِن طَيّبَة فِي در حال بارگیری...

بار) ندى‌ (۵۳ بار) ه‌ (۳۵۷۶ بار) الدّعَاء الْمَلاَئِکَة سَمِيع إِنّک وَ طَيّبَة هُو ذُرّيّة قَائِم لَدُنْک يُصَلّي مِن فِي لِي الْمِحْرَاب أَن اللّه در

لَسَمِيع اجْعَلْنِي الْمَلاَئِکَة مُقِيم يَسْمَع بِهَادِي رَبّي إِن الصّلاَة طَيّبَة هُو يُنْذَرُون لَئِن قَائِم ذُرّيّة إِسْحَاق الْعُمْي مَسّتْهُم لَدُنْک

مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده

حَق مَغْفِرَة يَمْسَسْهُم رَبّهُم يُبَشّرُهُم الْفَائِزُون رِعَايَتِهَا طَيّبَة لَم هُو نَعِيم بَصِير فَآتَيْنَا ابْتَدَعُوهَا شَدِيد مَتَاع مُقِيم الْفَوْز

لَکُم قَوْم سَعْيَهَا لِسَعْيِه الْحِسَاب مُؤْمِنَة بِمَا أُولٰئِک کَافِر طَيّبَة مُشْرِک لَهَا يَکْتُم يُرْزَقُون کُلاّ عَدُوّ فَمِنْکُم حَتّى تَعْمَلُون

وَعْد الْعَظِيم يَوْم لا الْمُؤْمِنَات مَسَاکِن سَنُدْخِلُهُم لَه مَا نِعْم طَيّبَة الْجَنّة رَسُولَه أَلاّ رَبّک غُرَف يُکَفّر لَک أَجْر اتّقَوْا فَمَن جَزَاء

قُتِلُوا ثُم الْأَنْعَام لَتُبْلَوُن صَادِقِين لِلّه الْأَقْرَبِين النّسَاء طَيّبَة أَشْتَاتا غَفُور يَغْفِر بِالْقِسْط أَيْمَانُکُم رِزْقُکُم قَدِير عَلَيْکُم

مُوسَى رِزْق بِمَا مُبَارَکَة يَعْلَم أَهْلِهَا أَوْحَى مُفْسِدِين ذٰلِکُم طَيّبَة در حال بارگیری...

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

«تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبارَكَةً طَيِّبَةً» 7- سلام‌كردن، در خير وبركت زندگى مؤثّر است. «مُبارَكَةً طَيِّبَةً» 8- اهل خانه به منزله‌ى جان شما هستند

فَکَيْف کَسَبَت أَنْبَاء أَخَذْتُهُم مِن يُبَشّرُک إِنّک لٰکِن بِيَحْيَى طَيّبَة ظَلَمُوا ثُم ذٰلِک جَعَلُوا الْمَرْفُود لِلّه مُصَدّقا شُرَکَاء بِکَلِمَة

تَوّاب قَبَائِل قَالُوا هَاجَرُوا إِلاّ أَنّي کَان بِأَحْسَن حَيَاة لِمَن طَيّبَة لِتَعَارَفُوا رَبّهُم يُجْزَى أُخْرِجُوا لَهُم يُرْزَقُون فَلا إِن حَسَنَة

مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده

مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده

أَ قَالُوا لا وَعْد مِنْه مِنْهَا يَوْم مَسَاکِن آمَنُوا لَمَا لَه نِعْم طَيّبَة لَک أَسَاوِر السّمَاء أَجْر سَنُدْخِلُهُم قَد جَزَاء الْمُؤْمِنَات نَخِيل

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده

الْعَامِلُون قَوْلُهُم السّائِحُون بِه لَعَلّهُم لِکَلِمَات جَاهِد کَذّبُوا طَيّبَة الصّالِحَات فَارْتَقِب فَضْلا يَتَذَکّرُون الْمُنَافِقَات لَمَقْت رَبّهُم

مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده

مثلا كلمة طيبة ...))گفته شده است موارد اختلاف مفسرين در بيان معنى و مفاد مفردات آيه فوق الذكر بيان مراد از ((كلمه طيبه )) اى كه به شجره طيبه تشبيه شده

لَهُم الْأَنْهَار يَدْخُلُونَهَا تَحْتِهَا ذٰلِک مَن الّتِي أُولٰئِک فِي طَيّبَة خَالِدِين يُحَلّوْن اللّه مَسَاکِن صَلَح الْفَوْز هُو خَيْر الْعُلَى الْمُتّقِين

أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِى السَّماءِ (٢٤)

نقص و مفيد بودن و پاكى از آلودگيها دلچسب و مورد پسند باشد. [نحل:97] و حيات طيّبه آن است كه مفيد و دلچسب و تا حدى خالى از نقائص بوده باشد در اينجا لازم است

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

مَن بِمَا أَعْنَاب هُم يَوْم أَبَدا لا رَبّهُم يَدْخُلُونَهَا هُو يَجْعَل طَيّبَة نَخِيل مَسَاکِن کَانُوا الْمُؤْمِنَات الْفَوْز نُزُلا عَلَى مَقَام سَنُدْخِلُهُم

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

تَمّت قَالُوا إِلاّ إِلَى الْعَذَاب أَ فِي إِن کَشَجَرَة خَبِيثَة کَذٰلِک طَيّبَة لَم السّفْلَى فِيه الْکِتَاب جَعَل لَعَلّهُم مَا هِي عَلَيْه لٰکِن جَهَنّم

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

هٰذِه حَرْث قَال الْمَوْج هُو أَن الْعِير تُفَنّدُون فِي شَيْء قَوْم بَل طَيّبَة مِن تَاللّه بِأَمْر مُمْطِرُنَا فَصَلَت بِرِيح يُنْفِقُون ظَلَمُوا عَارِض

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

در كانون سينه حاسد باشد، او را سوزد. و چون او به جهت آن سوخته شود، روايح طيبه و علوم و فواضل محسود به اطراف عالم رسيده، اهل عالم را طينت پاك او معلوم،

تخصيص اين دو ميوه به سوگند از جميع ميوه‌جات به جهت آن است كه انجير، فاكهه طيبه و بى‌فضله، و غذائى لطيف و سريع الهضم، و دوائى شريف و كثير النفع، و مليّن

آدم عليه السّلام از پروردگار خود كلمات با بركت و عظمت را كه آن اسماء خمسه طيبه آل عبا عليهم السّلام مى‌باشد، چنانچه در كتاب ينابيع الموده، ابن مغازلى از

ايشان را در دنيا جايگاه نيكو و آن مدينه طيبه باشد. يا آنكه در دنيا به ايشان احسان كنيم و يكفرد احسان نزول به مدينه طيبه است. وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ:

الليل‌ و النهار شاهدين‌ ‌مع‌ ‌سورة‌ المزمل‌ و احياه‌ اللّه‌ حياة طيبة و أماته‌ ميتة طيبة) و نيز ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌که‌ فرمود: (‌من‌ أدمن‌ ‌في‌

الحياء لحائها و الكفّ عن محارم اللّه ثمرتها فكما لا تكمل الشّجرة الّا بثمرة طيّبة كذلك لا يكمل الأيمان الّا بالكفّ عن محارم اللّه. «3» يعنى: آگاه باشيد بدرستى

علاوه بر آن «حيات طيّبه» بيان شده است: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ

توبوا اللّه )) ايمان است نتيجه توحيد، استغفار و ايمان ، زندگى خوب و حيات طيبه دنيوى است معناى اينكه ((خداوند به هر داراى فضلى فضلش را مى دهد)) و اشاره

عَلَيْهِم إِسْرَائِيل آدَم إِلاّ سَمِيع آل کَان وَکِيلا الْعَالَمِين لَو طَيّبَة کُنّا قَوْم لَدُنْک لَه دُونِي ضُعَفَاء خَلْفِهِم بَعْضُهَا ضِعَافا مَن

دعاى زكريّا را چنين نقل مى‌كند: «رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» معلوم مى‌شود كه مراد از «وَلِيًّا» در اين آيه، فرزند صالحى است كه جانشين

وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12» وَ أُخْرى‌ تُحِبُّونَها

كانوا يعملون )) ويژگيهاى حيات طيبه اى كه خداوند آن را به نيكوكاران وعده داده است وجوهى ديگر كه درباره مراد از حيات طيبه گفته شده است مراد از استعاذه به

السّلام، ملاقات نكرد پدر و مادرم به سفاح هرگز، هميشه خدا نقل داد مرا در اصلاب طيبه به ارحام طاهره در حالتى كه هادى و مهدى بوده‌اند تا آنكه اخذ فرمود خدا به

بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در جلد 5 صفحه 359 وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل

جمله خصائص اهل ايمان آنستكه هدايت شدند بقول طيّب و گفتار پاكيزه كه آن كلمه طيّبه لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه است و هدايت شدند براه مستقيم خداوند حميد

گردانند كه درجات خود را به عين مشاهده كنند و انهار جاريه و اشجار خضره و ثمار طيبه و حور و غلمان و تمام تشريفات را معاينه ببينند، يا وعده دخول متقيان در بهشت

امر پروردگار تو را به خروج. مِنْ بَيْتِكَ بِالْحَقِ‌: از خانه تو كه مدينه طيبه است به راستى و درستى. وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ لَكارِهُونَ‌:

المؤمنين‌ و ‌هذا‌ البلد الامين‌ پيغمبر اكرم‌، و ‌در‌ بعض‌ اخبار تين‌ ‌را‌ بمدينه طيبه‌ و زيتون‌ ‌را‌ ‌به‌ بيت‌ المقدس‌ و طور سينين‌ ‌را‌ بكوفه‌ ‌که‌ نجف‌ اشرف‌

جمله خصائص اهل ايمان آنستكه هدايت شدند بقول طيّب و گفتار پاكيزه كه آن كلمه طيّبه لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه است و هدايت شدند براه مستقيم خداوند حميد

‌آن‌ حيات‌ طيبه‌ دائميه‌ آخرت‌ چنانچه‌ ميفرمايد مَن‌ عَمِل‌َ صالِحاً مِن‌ ذَكَرٍ أَو أُنثي‌ وَ هُوَ مُؤمِن‌ٌ فَلَنُحيِيَنَّه‌ُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجزِيَنَّهُم‌

هم در عالم معنى از شيعيان پيغمبر خاتم و امير مؤمنان بوده چون انوار خمسه طيّبه مقدّم بودند در وجود بر تمام موجودات و همه از بركت وجود ايشان بمقامات عاليه

هم در عالم معنى از شيعيان پيغمبر خاتم و امير مؤمنان بوده چون انوار خمسه طيّبه مقدّم بودند در وجود بر تمام موجودات و همه از بركت وجود ايشان بمقامات عاليه

هم در عالم معنى از شيعيان پيغمبر خاتم و امير مؤمنان بوده چون انوار خمسه طيّبه مقدّم بودند در وجود بر تمام موجودات و همه از بركت وجود ايشان بمقامات عاليه

وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «12» وَ أُخْرى‌ تُحِبُّونَها

فقط سوار شدن بر كشتى و الاغ و مانند آن! «طيبات»، اقسامى دارد: حيات طيّبه، ذرّيه‌ى طيّبه و رزق طيّب. و امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: رزقِ طيّب همان علم

صَبَرْتُم صَبْرُک صَدَدْتُم صَدّوا صَدْرا صِرَاط ضَرَب ضَل ضَيْق طَيّبا طَيّبَة ظَعْنِکُم ظَل ظَلَمُوا ظَلَمْنَاهُم ظِلاَلا ظِلاَلُه عَاد عَاقَبْتُم عَاهَدْتُم

مى‌گويند منافقان اگر بازگرديم ما از اين سفر، إِلَى الْمَدِينَةِ: به سوى مدينه طيبه، لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَ‌: هر آينه بيرون كند عزيزتر از

بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در جلد 5 صفحه 359 وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل

بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در جلد 5 صفحه 359 وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل

و فيك انطوى العالم الاكبر با وجود بر اين متفرد است به هيئات حسنه و مناظر طيّبه و تركيبات عجيبه و احوالات مختلفه و تمكن بر افعال غريبه و استنباط صنايع مختلفه

توبوا اللّه )) ايمان است نتيجه توحيد، استغفار و ايمان ، زندگى خوب و حيات طيبه دنيوى است معناى اينكه ((خداوند به هر داراى فضلى فضلش را مى دهد)) و اشاره

تابستانى و زمستانى مناسب با حال و مزاج اهل هر بلدى موجود است و در مدينه طيّبه كه محل نزول اين سوره است و جزيرة العرب كه قرآن بلسان اهالى آن نازل شده درخت

۱۲۲، سوره انعام تشبيه ايمان ، به حيات و نور و كفر، به مرگ و تاريكى . حيات طيبه مؤ من يكى زندگى ممتاز از ديگر انسانهاست . مكر بزرگان و اعيان هر قريه در برابر

فِيهَا سلَمٌ(۲۳) أَ لَمْ تَرَ كَيْف ضرَب اللَّهُ مَثَلاً كلِمَةً طيِّبَةً كَشجَرَةٍ طيِّبَةٍ أَصلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فى السمَاءِ(۲۴) تُؤْتى أُكلَهَا

المؤمنين‌ و ‌هذا‌ البلد الامين‌ پيغمبر اكرم‌، و ‌در‌ بعض‌ اخبار تين‌ ‌را‌ بمدينه طيبه‌ و زيتون‌ ‌را‌ ‌به‌ بيت‌ المقدس‌ و طور سينين‌ ‌را‌ بكوفه‌ ‌که‌ نجف‌ اشرف‌

امر او را در شرب دواى تلخ و نهى او را در پرهيز از اغذيه لذيذه و ميوه‌جات طيّبه پيروى نمايد تا سلامتى كامل براى او حاصل شود؛ همچنين نسبت به نسخه ربانى و

جَنّات‌ٍ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِين‌َ فِيها وَ مَساكِن‌َ طَيِّبَةً فِي‌ جَنّات‌ِ عَدن‌ٍ (ميفرمايد) وَ رِضوان‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ أَكبَرُ ذلِك‌َ

۱۲۲، سوره انعام تشبيه ايمان ، به حيات و نور و كفر، به مرگ و تاريكى . حيات طيبه مؤ من يكى زندگى ممتاز از ديگر انسانهاست . مكر بزرگان و اعيان هر قريه در برابر

هفتصد و يا بدون حساب بهره يابد. اكثر مفسرين برآنند كه مراد به حسنه، كلمه طيبه «لا اله الا اللّه» است كه مدار تمام اعمال صالحه مرضيه برآنست. در تفسير منهج

- صفحه 205 سوره شصت و پنجم (الطلاق) سورة الطلاق: اين سوره مباركه در مدينه طيبه نازل شده و آن را سورة النساء نيز گويند. عدد آيات: يازده آيه نزد بصرى، و دوازده

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در جلد 5 صفحه 359 وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل

نمايند. تفسير - كسانيكه براى رضاى خدا و در راه دين او از مكه معظمه بمدينه طيبه مهاجرت نمودند با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يا بعد از آنحضرت كه

هم در عالم معنى از شيعيان پيغمبر خاتم و امير مؤمنان بوده چون انوار خمسه طيّبه مقدّم بودند در وجود بر تمام موجودات و همه از بركت وجود ايشان بمقامات عاليه

تاءييد مؤ منين به روحى از او و بيان اينكه مؤ منان علاوه بر حيات طبيعى از حيات طيبه برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب

تاءييد مؤ منين به روحى از او و بيان اينكه مؤ منان علاوه بر حيات طبيعى از حيات طيبه برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

مى‌رود در آسمان مانند ملائكه و نامه اعمال بندگان و دعوات و كلمات و ارواح طيبه. يا مانند ابخره و ادخنه، جميع بر وفق تقديرى است كه حكمت مقتضى و تدبيرى كه

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

مي‌كنند ‌در‌ راه‌ خدايي‌ مثل‌ مهاجرين‌ ‌که‌ ‌از‌ مكّه‌ هجرت‌ كردند بمدينه طيّبه‌، و مثل‌ حاج‌ ‌که‌ ‌از‌ أوطان‌ ‌خود‌ ‌براي‌ حج‌ّ و زيارت‌ بيت‌ اللّه‌ خارج‌

‌که‌ مفاد كلوا ‌است‌ زيرا معني‌ اكل‌ ‌در‌ اينجا ‌هر‌ نوع‌ تصرفي‌ ‌است‌، و طيبة مراد گوارا و ‌با‌ بركت‌ و پاك‌ و پاكيزه‌ ‌است‌ وَ اتَّقُوا اللّه‌َ ‌که‌ بمصارف‌

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ

است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ

تاءييد مؤ منين به روحى از او و بيان اينكه مؤ منان علاوه بر حيات طبيعى از حيات طيبه برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب

اين زندگى طيب فرموده: «من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤمن فلنحيينه حيوة طيبة و لنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون»، و در وصف كسانى كه با ذكر خدا داراى

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

‌است‌ ‌يعني‌ منحصر ‌است‌ اله‌ و معبود ‌شما‌ ‌به‌ اله‌ واحد ‌که‌ مفاد كلمه طيّبه (‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌) ‌است‌. و گفتيم‌: ‌اينکه‌ كلمه‌ سه‌ دلالت‌ دارد مطابقتي‌

ديرينه را بروز داد و كفر خود را اظهار كرد خلاصه آنكه بين اين شجره خبيثه و شجره طيبه رسالت مرتبا نزاع بود تا خداوند بكلى نسل آنها را با كثرت اولاد قطع فرمود و

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

تابستانى و زمستانى مناسب با حال و مزاج اهل هر بلدى موجود است و در مدينه طيّبه كه محل نزول اين سوره است و جزيرة العرب كه قرآن بلسان اهالى آن نازل شده درخت

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

اول‌ مخلوق‌ الهي‌ بوده‌ و تقلبك‌ ‌في‌ الساجدين‌ ‌در‌ اصلاب‌ طاهره‌ و ارحام‌ طيبه‌ ‌که‌ اخبار بسياري‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ داريم‌. «5» ‌که‌ بنظر اقرب‌ ميآيد

فايده نبخشيد، و لكن آن دسته عملشان براى خدا بدون هيچ شايبه، لذا بروز رائحه طيّبه هويدا شد در نسل آنها تا قيامت. وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در جلد 5 صفحه 359 وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل

تمام‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ ‌است‌ يعطي‌ ‌من‌ يشاء. لا إِله‌َ إِلّا هُوَ مفاد كلمه طيّبه‌ و مكرّر بيان‌ دلالات‌ ثلاث‌ ‌اينکه‌ كلمه شريفه‌ ‌شده‌: مطابقي‌، التزامي‌،

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

مردند و آنانكه در علم الهى گذشته بود كه يا توبه ميكنند يا از نسل آنها ذريه طيبه بوجود ميايد باقى ماندند و اين عذاب براى تمرد آنها از امر الهى بود و وجه تكرار

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

تاءييد مؤ منين به روحى از او و بيان اينكه مؤ منان علاوه بر حيات طبيعى از حيات طيبه برخوردارند رواياتى درباره نزول آيه : ((كتب الله لاءغلبن انا و رسلى )) حب

عبادتي‌ ‌است‌ ‌که‌ مفاد مطابقي‌ دلالت‌ كلمه طيّبه ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌. و گفتيم‌: ‌اينکه‌ كلمه طيّبه‌ ‌که‌ كلمه اخلاص‌ و كلمه توحيد ‌هم‌ مي‌گويند

خود فرموده‌اند و با روايت ابو هريره از پيغمبر (ص) كه اطلاق وسيله به خمسه طيبه عليهم السلام شده است بلكه همه مؤكد و مؤيد اين معنى است كه معلوم ميشود وسيله

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

دنيوى و نيل بمقدّمات نعم بى‌پايان اخروى است و بنعمت حيات ابدى آخرت كه حيات طيّبه و عيش مدام و لذّت فوق التّمام است و براى تعليم و تربيت خلق كه اجتناب از معاصى

جمله خصائص اهل ايمان آنستكه هدايت شدند بقول طيّب و گفتار پاكيزه كه آن كلمه طيّبه لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه است و هدايت شدند براه مستقيم خداوند حميد

السّلام در كتب معتبره نقل شده كه حضرت زكريّا از خداوند خواست كه اسماء خمسه طيّبه را باو تعليم فرمايد و خداوند مسئول او را اجابت فرمود ولى آنحضرت هر وقت اسم

بهره مند مى سازد، همچنانكه فرموده : «الم تر كيف ضرب اللّه مثلا كلمه طيبه كشجره طيبه اصلها ثابت و فرعها فى السماء توتى اكلها كل حين باذن ربها و يضرب اللّه

شُهَدَاء صَابِرُوا صَادِقِين صَدَق صُدُورِکُم صِرَاط طَائِفَة طَهّرَک طَوْعا طَيّبَة ظَلَمُوا عَاقِر عَامِل عَذَاب عَزِيز عَظِيم عَفَا عَلَيْه عَلَيْهَا عَلِيم

۱۲۲، سوره انعام تشبيه ايمان ، به حيات و نور و كفر، به مرگ و تاريكى . حيات طيبه مؤ من يكى زندگى ممتاز از ديگر انسانهاست . مكر بزرگان و اعيان هر قريه در برابر

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

خواندم، ديگران گفتند: چگونه بگيريم او را و حال آنكه او احتجاب خود به اين آيه طيّبه نمايد. «1» اعجاز: در خصائص الائمه سيد مرتضى رضوان الله عليه و حديقة الشيعه

اهل‌ ‌در‌ ‌هر‌ جا مناسب‌ ‌با‌ معنائيست‌، اهل‌ البيت‌ ‌در‌ ‌آيه‌ تطهير خمسه‌ طيّبه‌ ‌است‌ و معني‌ اصلي‌ اهل‌ خواص‌ و همراهان‌ و متابعين‌ ‌است‌ و ‌در‌ اينجا

شو روي‌ زمين‌ بِسَلام‌ٍ مِنّا وَ بَرَكات‌ٍ ممكن‌ ‌است‌ مراد تحيت‌ مباركه‌ طيبه‌ ‌باشد‌ و ممكن‌ ‌است‌ سلامتي‌ ‌از‌ شر كفار و بركات‌ زميني‌ و آسماني‌ ‌باشد‌

سعداء به اشقياء و به عكس ، ظلم و خلافعدل نيست . وجه اختصاص حسنات به ذوات طيبه و اختصاص سيئات به ذوات خبثيه تفسیر آیات يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ

عقاب رسانديم او را و شخص اوّل آنها ابو البشر چون ديد شخصيّت و نورانيّت خمسه طيّبه را در اعلى مراتب جوهر عقل مجرّد حسد برد زوجه‌اش و او بمقام حضرت زهرا و پدر

است و كسانيكه اراجيف و اخبار دروغ وحشت انگيز را منتشر مينمايند در مدينه طيّبه منتهى نشوند و دست از اين عمل زشت خود بر ندارند هر آينه تو را امر نمائيم بجنگ

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

مكى است غير از آيات‌ «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ» كه در مدينه طيبه نازل شده. «1» عدد آيات: دويست و بيست و هفت آيه نزد كوفى و شامى و مدنى، و

است از جمله: مثال حقّ، به آب و باطل به كفِ روى آب. «1» مثال حقّ به شجره‌ى طيّبه و باطل به شجره‌ى خبيثه. «2» تشبيه اعمال كفّار به خاكسترى در برابر تندباد

توبوا اللّه )) ايمان است نتيجه توحيد، استغفار و ايمان ، زندگى خوب و حيات طيبه دنيوى است معناى اينكه ((خداوند به هر داراى فضلى فضلش را مى دهد)) و اشاره

جَنّات‌ٍ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِين‌َ فِيها وَ مَساكِن‌َ طَيِّبَةً فِي‌ جَنّات‌ِ عَدن‌ٍ وَ رِضوان‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ أَكبَرُ ذلِك‌َ هُوَ الفَوزُ

رَبِّي‌ وَ رَبَّكُم‌ عبادت‌ مختص‌ بذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ ‌است‌ ‌که‌ مفاد كلمه‌ طيبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌ و اولين‌ كلمه‌ ‌که‌ جميع‌ انبياء ‌از‌ آدم‌ ‌تا‌

لِمَنْ حَجَّ هَذَا اَلْبَيْتَ‏ بِلاَ نِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ لاَ نَفَقَةٍ طَيِّبَةٍ قَالَ لاَ أَدْرِي حَتَّى أَرْجِعَ إِلَى رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمَّا

بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و

نيز جلد 9 - صفحه 222 شايسته‌اند مر سخنان پاك را، يا پاكان متعرضند مر كلمات طيبه را. 2- آنكه خبيثات از سيئات خاص است مردان خبيث را، و مردان خبيث شايسته‌اند

۱۲۲، سوره انعام تشبيه ايمان ، به حيات و نور و كفر، به مرگ و تاريكى . حيات طيبه مؤ من يكى زندگى ممتاز از ديگر انسانهاست . مكر بزرگان و اعيان هر قريه در برابر

فرمود: «وَ قَرِّي عَيْناً». تبصره: مفسرين نقل نموده‌اند كه چون مريم به كلمه طيبه «و هزى اليك» مخاطب گشت، گفت: بارخدايا پيش از آنكه رنجور نبودم روزى به من

جَنّات‌ٍ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِين‌َ فِيها وَ مَساكِن‌َ طَيِّبَةً فِي‌ جَنّات‌ِ عَدن‌ٍ وَ رِضوان‌ٌ مِن‌َ اللّه‌ِ أَكبَرُ ذلِك‌َ هُوَ الفَوزُ

جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ

ديرينه را بروز داد و كفر خود را اظهار كرد خلاصه آنكه بين اين شجره خبيثه و شجره طيبه رسالت مرتبا نزاع بود تا خداوند بكلى نسل آنها را با كثرت اولاد قطع فرمود و

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۱ و كوتاه سخن ، «بهره مندى از حيات حسنه و طيبه تا اجل مسمى » عبارت است از اينكه افراد انسانى از حيات ، طورى بهره گيرى كنند

امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى تعالى كه: «كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ» «۲»، يعنى: «مانند درخت پاك و

بُيُوتاً فَسلِّمُوا عَلى أَنفُسِكُمْ تحِيَّةً مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُبَرَكةً طيِّبَةً كذَلِك يُبَينُ اللَّهُ لَكمُ الاَيَتِ لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ(۶۱) ترجمه :

مردم را دعوت به دين حق فرمود تا مدت ده سال. پس از آن از مكه معظمه به مدينه طيبه هجرت نمود. كسانى كه موافقت كردند آن حضرت را در هجرت، آنها مهاجرين اوّلين

بجانب بيت المقدس سيزده سال در مكه معظمه بعد از نبوت و نوزده ماه در مدينه طيبه پس سرزنش نمودند آنحضرت را يهود و گفتند تو تابع قبله ما هستى و آنحضرت شديدا

قائل‌ شدند ‌در‌ امر خلق‌ و رزق‌ و چه‌ شرك‌ عبادتي‌ ‌که‌ مفاد مطابقي‌ كلمه‌ طيّبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌ بلكه‌ شايد بتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ شرك‌ نظري‌ ‌را‌

پيغمبر (ص) مأمور باظهار و قرائت نبوده و بعد از فرض نماز باين كيفيت در مدينه طيبه مأمور باظهار شده است كه اين خود بمنزله نزول ثانوى محسوب ميشود در هر حال قبلا

مَعْلُومٍ ثُمَّ يُعْطَى دُونَ شَرْطِهِ أَوْ فَوْقَهُ فَقَالَ إِذَا كَانَ عَنْ طِيبَةِ نَفْسٍ مِنْكَ وَ مِنْهُ فَلاَ بَأْسَ‏

و دعاى شما مستجاب است. پس سؤال كنيد از پروردگار خود به نيات صادقه و قلوب طيبه و صافيه از معاصى و ذمائم كه موفق سازد شما را به روزه داشتن و تلاوت قرآن.

فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ اَلْوََارِثِينَ‏ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ اَلدُّعََاءِ ثُمَّ دُرْ بِالْأُسْطُوَانَةِ فَأَلْصِقْ بِهَا

لَوْنٍ مَعْلُومٍ ثُمَّ يُعْطَى فَوْقَ شَرْطِهِ فَقَالَ إِذَا كَانَ عَلَى طِيبَةِ نَفْسٍ مِنْكَ وَ مِنْهُ فَلاَ بَأْسَ بِهِ‏

جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ أَيُّ شَيْ‏ءٍ هِيَ قَالَ رِيحٌ تَخْرُجُ مِنَ‏ اَلْجَنَّةِ طَيِّبَةٌ لَهَا صُورَةٌ كَصُورَةِ وَجْهِ اَلْإِنْسَانِ فَتَكُونُ مَعَ اَلْأَنْبِيَاءِ

مَعْلُومٍ ثُمَّ يُعْطِي دُونَ شَرْطِهِ أَوْ فَوْقَهُ فَقَالَ إِذَا كَانَ عَنْ طِيبَةِ نَفْسٍ مِنْكَ وَ مِنْهُ فَلاَ بَأْسَ‏

لَزِمَهُ مِنَ اَلنَّفَقَةِ وَ اَلْعِمَارَةِ فِيمَا اِسْتَأْجَرَ قَالَ عَلَى طِيبَةِ اَلنَّفْسِ وَ يَرْضَى اَلْمُسْتَأْجِرُ بِذَلِكَ لاَ بَأْسَ‏

وَ مَا بَرَّةُ ثُمَّ أَتَاهُ فِي اَلْيَوْمِ اَلثَّانِي فَقَالَ اِحْفِرْ طِيبَةَ ثُمَّ أَتَاهُ فِي اَلْيَوْمِ اَلثَّالِثِ فَقَالَ اِحْفِرْ اَلْمَصُونَةَ

خَيْرُ اَلْوََارِثِينَ‏ اَللَّهُمَ‏ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ اَلدُّعََاءِ اَللَّهُمَّ بِاسْمِكَ اِسْتَحْلَلْتُهَا وَ

اَلدَّرَاهِمَ اَلْغِلَّةَ فَيَأْخُذُ مِنْهُ اَلدَّرَاهِمَ اَلطَّازَجِيَّةَ طَيِّبَةً بِهَا نَفْسُهُ فَقَالَ لاَ بَأْسَ بِهِ‏ وَ ذُكِرَ ذَلِكَ عَنْ‏ عَلِيٍّ

حُدُودُهَا أَطْيَبُ رِيحاً مِنْ قَضِيبِ اَلْآسِ حِينَ يُؤْخَذُ مِنْ شَجَرِهِ فِي طِيبِهِ وَ رِيحِهِ وَ طَرَاوَتِهِ فَعَلَيْكُمْ بِالْوَقْتِ اَلْأَوَّلِ

لَزِمَهُ مِنَ اَلنَّفَقَةِ وَ اَلْعِمَارَةِ فِيمَا اِسْتَأْجَرَهُ قَالَ عَلَى طِيبَةِ اَلنَّفْسِ وَ يَرْضَى اَلْمُسْتَأْجِرُ بِذَلِكَ لاَ بَأْسَ‏

إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ دَخَلَ بَيْتَ‏ أُمِّ سَلَمَةَ فَشَمَّ رِيحاً طَيِّبَةً فَقَالَ أَتَتْكُمُ‏ اَلْحَوْلاَءُ فَقَالَتْ هُوَ ذَا هِيَ تَشْكُو زَوْجَهَا

عَمَلَهُ وَ أَطَلْتَ عُمُرَهُ وَ أَحْيَيْتَهُ بَعْدَ اَلْمَوْتِ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ يُسْتَحَبُّ أَنْ تَطْلُبَ‏ عَشِيَّةَ عَرَفَةَ بِالْعِتْقِ وَ اَلصَّدَقَةِ

اَلْجَنَّةِ وَ اَلرَّابِعَةُ يَبْتَدِرُهُ خَزَنَةُ اَلْجَنَّةِ بِكُلِّ رِيحٍ طَيِّبَةٍ أَيُّهُمْ يَأْخُذُهُ مَعَهُ وَ اَلْخَامِسَةُ أَنْ يُرَى مَنْزِلَتَهُ وَ

ليس‌ ناقصة و ‌اينکه‌ كلمه‌ شريفه‌ ‌را‌ كلمه‌ توحيد و كلمه‌ اخلاص‌ و كلمه‌ طيّبه‌ مينامند و ‌از‌ ‌براي‌ ‌آن‌ سه‌ نوع‌ دلالت‌ ‌است‌ مطابقي‌، التزامي‌، اقتضايي‌

بِهَا عَلَيْهِمْ أَهْلُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ أَهْلُ اَلْأَرَضِينَ صَلاَةً طَيِّبَةً كَثِيرَةً مُبَارَكَةً زَاكِيَةً نَامِيَةً ظَاهِرَةً بَاطِنَةً شَرِيفَةً

زماني‌ ‌که‌ آمدند زنهاي‌ مؤمنه‌ هجرت‌ نمودند ‌از‌ مكّه‌ معظّمه‌ بمدينه‌ طيّبه‌ ‌پس‌ امتحان‌ كنيد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ حقيقتا ايمان‌ آورده‌اند و ‌خدا‌ داناتر

صفات‌ و كلمه‌ شريفه‌ لا إِله‌َ إِلّا هُوَ كلمه‌ توحيد و كلمه‌ اخلاص‌ و كلمه‌ طيّبه‌ و اعلاء ‌از‌ جميع‌ اذكار شريفه‌ و ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ (سه‌ دلالت‌ ‌است‌ مطابقي‌،

خدايى از براى جناب اقدس الهى در قول لا اله الا الله؛ چه مقصود از اين كلمه طيّبه، نفى و اثبات است و آن، مفاد لا و الا است و لا و الا، شصت و سه است).

يَمِينٍ وَ شِمَالٍ كلُوا مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طيِّبَةٌ وَ رَبُّ غَفُورٌ(۱۵) فَأَعْرَضوا فَأَرْسلْنَا عَلَيهِمْ سيْلَ الْعَرِمِ

شركا - در مذهب باطل و شرك - بپرستند، چون سعادت انسانى و حيات طيبه او در آن است ، حيات طيبه اى كه انسان جز رسيدن به آن ، هدف نهايى ديگرى ندارد، حياتى كه

) در خصوص قبله محرابش در مسجد مدينه اثبات و اظهار كرد. توضيح اينكه مدينه طيبه بر طبق حسابى كه قدماء داشتند در عرض ۲۵ درجه خط استوا، و در طول ۷۵ درجه و

يافتن هدايت الهى و متصف شدن به صفت عبوديّت مى آيد، از قبيل رسيدن به حيات طيّبه در دنيا، و حيات سعيده ابدى آخرت، پر واضح است كه از قبيل صنع و ايجاد است،

لَكُمْ فَاتِحٌ فِيمَا بَقِيَ أَشْهَدُ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ طَيِّبَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ هِيَ‏ بَعْضُهََا مِنْ بَعْضٍ‏ مَنّاً مِنَ اَللَّهِ

فَاطِمَةَ سَلاَمُ اَللَّهِ عَلَيْهَا وَ هِيَ قَدْ أَحَلَّتْ فَوَجَدَ رِيحاً طَيِّبَةً وَ وَجَدَ عَلَيْهَا ثِيَاباً مَصْبُوغَةً فَقَالَ مَا هَذَا يَا فَاطِمَةُ

، و در اين باره كافى است آيات زير را از نظر بگذرانى :... «مثلا كلمة طيبة كشجرة طيبة ، اصلها ثابت ، و فرعها فى السماء، توتى اكلها كل حين باذن ربها، و يضرب

۴- هجرت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) با جمعى از مومنين به مدينه طيبه ۵- تعقيب مؤ منين به وسيله فرعونصفتان اين امت و درباريان آنان ۶- هلاكت آن

نحل آيه ۹۵ مى خوانيم : من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤ من فلنحيينه حياة طيبه و لنجزينهم آجرهم باحسن ما كانوا يعملون : تفسير نمونه جلد ۱۷ صفحه ۳۱۴ هر كس

سعادت و عذابش را مبدّل به راحتى كند. پس منظور از حيات در خصوص اين آيه، حيات طيّبه و سعادتمندانه است، و آيه شريفه، نظير تعبيرى است كه خود ما درباره بيمارمان

آيه ديگر مى خوانيم ((من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤ من فلنحيينه حيوة طيبة و لنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون ؛ هر كس از مرد و زن عمل صالح انجام

محراب عبادتش نمايان مى شد. (هنالك دعا زكريا ربه قال رب هب لى من لدنك ذرية طيبه انك سميع الدعاء). ۴ - در پاره اى از احاديث از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله

مرحمت مى كند نظير داشتن معارف حقه الهيه ، اخلاق كريمه ، اعمال صالحه و حيات طيبه در دنيا و آخرت و جنت و رضوان . و به همين جهت است كه وقتى قرآن را توصيف مى

آيه است تنها تفسير قابل قبول براى اين آيه همان معنى سوم يعنى اختصاص به خمسه طيبه است . تنها سؤ الى كه در اينجا باقى مى ماند اين است كه چگونه در لابلاى بحث

قرآن كريم فرمود: «من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤ من ، فلنحيينه حيوة طيبة و لنجزينهم اجرهم باحسن ما كانوا يعملون ». اين بود معناى كلمه حبط، حال ببينيم