الحج ٢١

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَهُمْ‌ مَقَامِعُ‌ مِنْ‌ حَدِيدٍ

ترجمه

و برای آنان گرزهایی از آهن (سوزان) است.

|و آنها را گرزهاى آهنين است
و براى [وارد كردن ضربت بر سر] آنان گرزهايى آهنين است.
و گرزگران و عمودهای آهنین بر (سر) آنها مهیا باشد.
و برای آنان گرزهایی از آهن [مخصوص] است [که بر سرشان می کوبند.]
و نيز براى آنهاست گرزهايى آهنين.
و گرزهای آهنینی برای آنان [مهیا] هست‌
و آنان راست گرزهاى آهنين
و تازیانه‌هائی از آهن برای (زدن و سرکوبی) ایشان (آماده شده) است.
و برای (وارد کردن ضربت بر سر) آنان گرزهایی از آهن است.
و ایشان را است گرزهائی از آهن‌

And they will have maces of iron.
ترتیل:
ترجمه:
الحج ٢٠ آیه ٢١ الحج ٢٢
سوره : سوره الحج
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَقَامِع»: جمع مِقْمَعَة، تازیانه. گرز. چکش چوگان مانندی که با آن بر سر فیل می‌زنند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ «21» كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ «22»

و براى (كيفر) آنان گرزهايى از آهن است. هرگاه اراده كنند كه از (شدّت) غم از دوزخ خارج شوند، به آن برگردانده مى‌شوند (و به آنان گفته مى‌شود:) بچشيد عذاب سوزان را.

پیام ها

1- آتش دوزخ، درون و برون را مى‌سوزاند. «بُطُونِهِمْ‌- وَ الْجُلُودُ»

2- دوزخيان براى نجات خود دست و پا مى‌زنند، امّا تلاش آنان بى‌نتيجه است.

«أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها- أُعِيدُوا فِيها»

جلد 6 - صفحه 30

3- دردناك‌تر از آتش دوزخ، غم‌ها و عذاب‌هاى روحى است. «مِنْ غَمٍّ»

4- عذاب دوزخ، ابدى است. «أُعِيدُوا فِيها»

5- دوزخيان، تحقير و سرزنش مى‌شوند. «ذُوقُوا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ «21»

وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ: و براى تعذيب ايشان است گرزهائى از آهن بر دست زبانيه كه به شدت تمام بر سر ايشان كوبند.


«1». تفسير ابو الفتوح رازى، ج 8، ص 84، چاپ اسلاميّه.

«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 148، چاپ اسلاميّه.

«3». همان مدرك.

جلد 9 - صفحه 36


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيابٌ مِنْ نارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمِيمُ «19» يُصْهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ «20» وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ «21» كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ «22» إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ «23»

وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى‌ صِراطِ الْحَمِيدِ «24»

ترجمه‌

- اين دو گروه دو نزاع كننده‌اند كه منازعه نمودند در باره پروردگارشان پس آنانكه كافر شدند بريده شود براى آنها جامه‌هائى از آتش ريخته ميشود از بالاى سرهاشان آب گرم‌

گداخته ميشود بآن آنچه در شكمهاى آنها است و پوستهاشان‌

و از براى آنها است گرزهائى از آهن‌

هر گاه اراده كنند كه بيرون آيند از آن از اندوه باز گردانيده شوند در آن و گويند بچشيد عذاب آتش سوزان را

همانا خدا داخل ميكند آنانرا كه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را در بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها زيور كرده شوند در


جلد 3 صفحه 597

آن بدست بندهائى از طلا و مرواريد و لباسشان در آن پرنيان است‌

و هدايت كرده شوند بپاكيزه‌ئى از گفتار و هدايت كرده شوند براه خداوند سزاوار ستايش.

تفسير

- از آيات سابقه معلوم شد كه مردم روى زمين دو فرقه‌اند يك فرقه مؤمن موّحد ساجد و يك فرقه كافر مشرك متكبّر اگر چه اين فرقه بعضى مشرك تحقيقى و بعضى تقريبى هستند ولى كفر ملّت واحده است و در مقابل آن ايمان است و كمال ايمان بنصّ قرآن ولايت ائمه اطهار است و كسيكه قبول ولايت ننموده كافر است اگر چه ظاهرا مسلمان باشد پس فرد اجلى از عنوان دو دشمن و دو منازع كه ظاهرا مؤمن و كافر است ائمه اطهار عليهم السلام و بنى اميّه لعنهم اللّه تعالى ميباشند چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در خصال از امام حسين عليه السّلام تأكيده شده و لفظ خصم بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اينجا مراد دو جماعت مؤمنين و كفّارند كه با يكديگر هميشه در باره خدا و اوصاف كمال و جمال و جلال او نزاع دارند و اين خصومت ما بين آنها باقى است تا روز قيامت كه خداوند فصل كند چنانچه در اين آيه فرموده پس كسانيكه كافر شدند بدست قدرت براى آنها بريده شده جامه‌هائى از آتش و ريخته ميشود بر سر آنها آب جوش كه گداخته ميشود از اثر آن احشاء و امعاء آنها چون بقدرى حرارت دارد كه مستقيما از سر وارد اندرونشان ميشود و اجزاء باطن آنها را متلاشى ميكند و بعدا اثر ميكند در پوست ظاهر بدنشان و آنرا ميگدازد و ساخته شده براى آنها گرزهائى از آهن كه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده اگر يكى از آن گرزها را در زمين بگذارند و تمام انس و جنّ جمع شوند و بخواهند آنرا از جاى خود حركت دهند نميتوانند و قمّى ره نقل فرموده كه چنان در آتش كباب ميشوند كه لب پائين آنها بنافشان ميرسد و لب بالاشان بوسط سرشان و هر وقت شعله آتش آنها را از قعر جهنّم بالا آورد و بخواهند از جهنّم بيرون آيند براى شدّت غم و اندوه و هراس با آنگرزها ملائكه بسرشان ميزنند بطوريكه بقعر جهنّم معاودت نمايند و ميگويند بچشيد عذاب آتش سوزان را كه در دنيا منكر بوديد و فكر نميكرديد تا باور كنيد و امّا كسانيرا كه ايمان آوردند و كارهاى ايشان در دنيا شايسته و خوب بوده خداوند بفضل و كرم خود داخل ميفرمايد در باغهائيكه جارى است در زمين يا از زير قصرهاى آنها نهرهاى آب‌


جلد 3 صفحه 598

شيرين و شير و شربت و زيور كرده ميشوند بامر الهى بتوسط ملائكه در آنجا بزيورهائى از قبيل دست بندهاى طلاى مرّصع بمرواريد براى آنكه در دنيا از زينت طلا اجتناب نمودند و در آخرت بايد مفتخر باشند بنشان الهى و لباس ايشان هم در آنجا بهمين ملاحظه پرنيان و حرير خواهد بود كه ابريشم خالص است و در دنيا بر مردها حرام بوده و ايشان صبر نمودند بر ترك آن و بعضى لؤلؤ را بكسر قرائت نموده‌اند و بنابراين عطف بر ذهب است و بقرائت مشهوره ممكن است عطف بر محلّ من اساور باشد و ممكن است مفعول فعل مقدّر و بنابراين زينت مستقلّى خواهد بود يعنى و زيور كرده شوند بمرواريد و در هر حال معلوم است كه لباسشان حرير و زيورشان طلا و مرواريد است و از جمله خصائص اهل ايمان آنستكه هدايت شدند بقول طيّب و گفتار پاكيزه كه آن كلمه طيّبه لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه است و هدايت شدند براه مستقيم خداوند حميد كه ولايت ائمه اطهار است چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در محاسن از امام باقر عليه السّلام و در كافى از امام صادق عليه السّلام تأكيد شده است و محتمل است مراد هدايت بقول طيّب در آخرت باشد چون گفتار اهل ايمان در بهشت تحيّت و سلام بيكديگر و حمد و شكر الهى است و مؤيّد اينمعنى است روايت قمى ره از امام صادق عليه السّلام در مقامات اهل بهشت كه فرموده كمتر نعيم بهشت بمشام ميرسد بويش از هزار سال راه بمسافت دنيا و كمترين منازل اهل بهشت منزلى است كه اگر جنّ و انس در آن وارد شوند و از طعام و شراب آن بخورند و بياشامند چيزى كم نميشود و كمترين اشخاصيكه وارد بهشت ميشوند كسى است كه سه باغ مرتفع از زمين بترتيب باو ميدهند چون وارد باغ اوّل كه پائين‌تر است ميشود مى‌بيند از خدّام و نهرها و ميوجات بقدريكه خدا ميداند و پر ميشود چشم و دلش از روشنى و خوشحالى و حمد و شكر الهى را بجا ميآورد پس باو ميگويند سرت را بالا كن باغ دوم را ببين و چون نظر ميكند در باغ دوم نعمتهائى مى‌بيند كه در باغ اوّل نبوده و طالب آن ميشود و او را آنجا ميبرند و چون داخل ميشود حمد و شكر الهى را بجا ميآورد و خداوند ميفرمايد در بهشت را بر وى او باز كنيد و باو ميگويند سرت را بالا كن ببين وقتى سرش را بالا ميكند مى‌بيند در خلد بروى او باز شده و چندين برابر نعمتهاى سابق براى او


جلد 3 صفحه 599

در آنجا مهيّا است و مسرّتش زياد ميشود و عرضه ميدارد پروردگار احمد بر نعمتهاى بى‌منتهاى تو كه منّت نهادى بر من ببهشت و نجات دادى مرا از جهنّم بعدا شمّه‌ئى از اوصاف حور العين و كثرت عدد آنها را بيان فرموده از آن جمله آنكه از شدّت لطافت مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه بهشتى نمودار است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَهُم‌ مَقامِع‌ُ مِن‌ حَدِيدٍ «21»

و ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ‌است‌ عمودهايي‌ ‌از‌ آهن‌ ‌که‌ ‌بر‌ فرق‌ ‌آنها‌ مي‌زنند، فرو مي‌روند ‌در‌ قعر جهنّم‌ شعله آتش‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ بالا مي‌اندازد ‌تا‌ سطح‌ جهنّم‌ باز عمود ‌بر‌ سر ‌آنها‌ زده‌ مي‌شود پائين‌ مي‌روند دائما ‌در‌ سير هستند ‌از‌ سطح‌ ‌تا‌ قعر فرو مي‌روند و بالا مي‌آيند، و اخبار ‌در‌ شدّت‌ عذاب‌ جهنّم‌ بسيار ‌است‌ ‌از‌ حميم‌ و غسّاق‌ و زقّوم‌ و سلاسل‌ و اغلال‌ و مقامع‌ و سياط و ملائكه عذاب‌ و افعي‌ها و حيّات‌ و

جلد 13 - صفحه 284

عقارب‌ و ‌غير‌ اينها بلكه‌ گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ نحو تشبيهات‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ زائد ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌را‌ درك‌ نمي‌كنيم‌، لكن‌ عذاب‌ الهي‌ شديد و اليم‌ و مهين‌ ‌است‌ ‌لا‌ يدرك‌ و ‌لا‌ يوصف‌ چنانچه‌ نعماي‌ الهي‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌هم‌ همين‌ نحو ‌است‌ ‌لا‌ يدرك‌ و ‌لا‌ يوصف‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 21)- سوم این که: «تازیانه‌ها یا گرزهایی از آهن سوزان برای آنها آماده است» (وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِیدٍ).

نکات آیه

۱ - گرزهاى آهنین، یکى دیگر از ابزار شکنجه اهل دوزخ (و لهم مقمع من حدید)

۲ - شرک پیشگان منکر ربوبیت خدا، سزاوار گرزهاى آهنین در دوزخ (و لهم مقمع من حدید) «مقمعة» (مفرد «مقامع») به معناى گرز است. پس «مقامع من حدید»; یعنى، گرزهاى آهنین.

۳ - وجود آهن در دوزخ و کاربرد آن در عذاب دوزخیان (و لهم مقمع من حدید )

روایات و احادیث

۴ - «قال رسول الله (ص) ف قوله : «و لهم مقامع من حدد» لو وضع مقمع من حدد ف الارض ثم اجتمع عله الثقلان ما اقلوه من الارض ; رسول خدا (ص) در باره سخن خداوند «و لهم مقامع من حدد » فرمود: اگر ک گرز از گرز ها آهنن (جهنم) بر زمن گذاشته شود سپس جن و انس جمع شوند نتوانند آن را از زمن بردارند »[۱] ( )

موضوعات مرتبط

  • جهنمیان: ابزار عذاب جهنمیان ۱
  • جهنم: آهن جهنم ۳; ابزار عذاب در جهنم ۲; عذابهاى جهنم ۱، ۳; گرزهاى آهنین جهنم ۱، ۲
  • خدا: کیفر مکذبان ربوبیت خدا ۲; مکذبان ربوبیت خدا در جهنم ۲
  • روات :۴
  • عذاب: ابزار عذاب ۳
  • مشرکان: کیفر اخروى مشرکان ۲; مشرکان در جهنم ۲

منابع

  1. مجمع البان ذل آه ۲۱; بحار الانوار ج۸ ص۲۵۲.