سبإ ١٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=پس هنگامی که گذراندیم بر او مرگ را رهبریشان نکرد بر مرگش جز جنبنده زمین که می‌خورد چوبدستش را تا گاهی که به روی در افتاد دریافتند پریان که اگر می‌دانستند ناپیدا را نمی‌ماندند در عذابی خوارکننده‌
|-|معزی=پس هنگامی که گذراندیم بر او مرگ را رهبریشان نکرد بر مرگش جز جنبنده زمین که می‌خورد چوبدستش را تا گاهی که به روی در افتاد دریافتند پریان که اگر می‌دانستند ناپیدا را نمی‌ماندند در عذابی خوارکننده‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره سبإ | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::14|١٤]] | قبلی = سبإ ١٣ | بعدی = سبإ ١٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره سبإ | نزول = [[نازل شده در سال::11|١١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::14|١٤]] | قبلی = سبإ ١٣ | بعدی = سبإ ١٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::27|٢٧]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«قَضَیْنَا»: مقرّر داشتیم. واجب گرداندیم. فرمان صادر کردیم. «دَآبَّةُ الأرْضِ»: موریانه. چوبخواره. چوبخوارک. واژه (أَرْض) به معنی (أَکْل) یعنی خوردن است. یا این که جمع (أَرَضَة) به معنی موریانه بوده و در نتیجه (دَآبَّةُ الأرْضِ) معنی موریانه‌ها و چوبخواره‌ها و چوبخوارکها دارد. «مِنسَأَة»: عصا. «تَبَیَّنَتْ»: فهمیدند و دانستند. این فعل از افعال ذو وجهین است و در اینجا به صورت متعدّی به کار رفته است. فاعل آن (الْجِنُّ) و مفعول آن جمله (أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ...) می‌باشد. «لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ»: اشاره به این است که جنّیان که مردمان این همه خوارق و اوهام بدیشان نسبت می‌دهند، و گویا فالگیران و کاهنان و دیگر شیادان، سحر و جادو را با استمداد از ایشان می‌کنند، و بالاخره از غیب آگاهشان می‌دانند، قرآن آنان را در کار غیب همچون انسانها ناتوان و درمانده معرّفی می‌فرماید. «الْعَذَابِ الْمُهِینِ»: چه بسا اشاره به کارهای سنگین و سختی باشد که سلیمان گاهی به عنوان جریمه و مجازات بر عهده گروهی از جنّیان می‌گذاشت. یا این که عدم آزادی، خودش عذاب خوار کننده و کمرشکنی است.
«قَضَیْنَا»: مقرّر داشتیم. واجب گرداندیم. فرمان صادر کردیم. «دَآبَّةُ الأرْضِ»: موریانه. چوبخواره. چوبخوارک. واژه (أَرْض) به معنی (أَکْل) یعنی خوردن است. یا این که جمع (أَرَضَة) به معنی موریانه بوده و در نتیجه (دَآبَّةُ الأرْضِ) معنی موریانه‌ها و چوبخواره‌ها و چوبخوارکها دارد. «مِنسَأَة»: عصا. «تَبَیَّنَتْ»: فهمیدند و دانستند. این فعل از افعال ذو وجهین است و در اینجا به صورت متعدّی به کار رفته است. فاعل آن (الْجِنُّ) و مفعول آن جمله (أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ...) می‌باشد. «لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ»: اشاره به این است که جنّیان که مردمان این همه خوارق و اوهام بدیشان نسبت می‌دهند، و گویا فالگیران و کاهنان و دیگر شیادان، سحر و جادو را با استمداد از ایشان می‌کنند، و بالاخره از غیب آگاهشان می‌دانند، قرآن آنان را در کار غیب همچون انسانها ناتوان و درمانده معرّفی می‌فرماید. «الْعَذَابِ الْمُهِینِ»: چه بسا اشاره به کارهای سنگین و سختی باشد که سلیمان گاهی به عنوان جریمه و مجازات بر عهده گروهی از جنّیان می‌گذاشت. یا این که عدم آزادی، خودش عذاب خوار کننده و کمرشکنی است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۵


ترجمه

(با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامی که مرگ را بر او مقرّر داشتیم، کسی آنها را از مرگ وی آگاه نساخت مگر جنبنده زمین [= موریانه‌] که عصای او را می‌خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد)؛ هنگامی که بر زمین افتاد جنّیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقی نمی‌ماندند!

|[سليمان با اين قدرت‌] هنگامى كه مرگ را براى او مقرر داشتيم، آنها را به مرگ او آگاه نساخت مگر موريانه‌اى كه عصاى او را مى‌خورد. پس چون [پيكرش‌] فرو افتاد، جنّيان دريافتند كه اگر غيب مى‌دانستند، در عذاب خفت بار نمى‌ماندند
پس چون مرگ را بر او مقرر داشتيم، جز جنبنده‌اى خاكى [=موريانه‌] كه عصاى او را [به تدريج‌] مى‌خورد، [آدميان را] از مرگ او آگاه نگردانيد، پس چون [سليمان‌] فرو افتاد براى جنيان روشن گرديد كه اگر غيب مى‌دانستند، در آن عذاب خفت‌آور [باقى‌] نمى‌ماندند.
و چون ما بر سلیمان مرگ را مأمور ساختیم (دیوان را) بر مرگ او به جز حیوان زمین (موریانه) که عصای او را می‌خورد (و جسد سلیمان که تا یک سال بر آن عصا تکیه داشت بر روی زمین افتاد) کسی دیگر به مرگ او رهبر نگشت. پس چون جسد سلیمان به زمین افتاد دیوان که از مرگ سلیمان آگاه شدند اگر از اسرار غیب آگاه بودند تا دیر زمانی در عذاب و ذلّت و خواری باقی نمی‌ماندند (و از اعمال شاقّه‌ای که به اجبار انجام می‌دادند همان دم که سلیمان مرد دست می‌کشیدند).
پس هنگامی که مرگ را بر او مقرّر کردیم، جنیان را از مرگش جز موریانه ای که عصایش را می خورد، آگاه نکرد؛ زمانی که به روی زمین در افتاد، جنّیان [که ادعای علم غیب داشتند] فهمیدند که اگر غیب می دانستند در آن عذاب خوارکننده [که کارهای بسیار پرزحمت و طاقت فرسا بود] درنگ نمی کردند.
چون حكم مرگ را بر او رانديم حشره‌اى از حشرات زمين مردم را بر مرگش آگاه كرد: عصايش را جويد. چون فرو افتاد، ديوها دريافتند كه اگر علم غيب مى‌دانستند، در آن عذاب خواركننده نمى‌ماندند.
و چون مرگ او را مقرر داشتیم، چیزی جز کرم چوب‌خواره، مرگ او را به آنان نشان نداد، که عصایش را خورد و چون [جسدش‌] در افتاد، جنیان پی بردند که اگر غیب می‌دانستند، در آن رنج و عذاب خفت‌بار نمی‌ماندند
پس چون فرمان مرگ را بر او رانديم، آنان را بر مرگ او رهنمونى نكرد مگر جنبنده زمين- كرم چوب‌خوار موريانه- كه عصايش را مى‌خورد، پس چون [سليمان‌] بيفتاد ديوان دريافتند كه اگر غيب مى‌دانستند- از مرگ سليمان آگاهى داشتند- در آن عذاب خواركننده درنگ نمى‌كردند.
زمانی که بر سلیمان (که سمبل قدرت و عظمت بود) مرگ مقرّر داشتیم، جنّیان را از مرگ او نیاگاهانید مگر موریانه‌هائی که (مدّتها بود به عصای سلیمان رخنه کرده بودند و) عصای وی را می‌خوردند. هنگامی که سلیمان (که در میان جنّیان بر عصای خود تکیه زده بود و کارهای ایشان را می‌پائید) فرو افتاد، فهمیدند که اگر آنان از غیب مطّلع می‌بودند، در عذاب خوار کننده (ی بیگاری و اسارت) باقی نمی‌ماندند (و راه خود را در پیش می‌گرفتند).
پس چون مرگ را بر او مقرّر داشتیم، جز جنبنده‌ای خاکی [:موریانه]، حال آنکه عصای او را می‌خورد، جنّیان را از مرگ او آگاه نگردانید. پس چون سلیمان فرو افتاد برای جنّیان روشن گردید که اگر غیب می‌دانستند، در عذاب خفّت‌بار (باقی) نمی‌ماندند.
پس هنگامی که گذراندیم بر او مرگ را رهبریشان نکرد بر مرگش جز جنبنده زمین که می‌خورد چوبدستش را تا گاهی که به روی در افتاد دریافتند پریان که اگر می‌دانستند ناپیدا را نمی‌ماندند در عذابی خوارکننده‌


سبإ ١٣ آیه ١٤ سبإ ١٥
سوره : سوره سبإ
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَضَیْنَا»: مقرّر داشتیم. واجب گرداندیم. فرمان صادر کردیم. «دَآبَّةُ الأرْضِ»: موریانه. چوبخواره. چوبخوارک. واژه (أَرْض) به معنی (أَکْل) یعنی خوردن است. یا این که جمع (أَرَضَة) به معنی موریانه بوده و در نتیجه (دَآبَّةُ الأرْضِ) معنی موریانه‌ها و چوبخواره‌ها و چوبخوارکها دارد. «مِنسَأَة»: عصا. «تَبَیَّنَتْ»: فهمیدند و دانستند. این فعل از افعال ذو وجهین است و در اینجا به صورت متعدّی به کار رفته است. فاعل آن (الْجِنُّ) و مفعول آن جمله (أَن لَّوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ...) می‌باشد. «لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ»: اشاره به این است که جنّیان که مردمان این همه خوارق و اوهام بدیشان نسبت می‌دهند، و گویا فالگیران و کاهنان و دیگر شیادان، سحر و جادو را با استمداد از ایشان می‌کنند، و بالاخره از غیب آگاهشان می‌دانند، قرآن آنان را در کار غیب همچون انسانها ناتوان و درمانده معرّفی می‌فرماید. «الْعَذَابِ الْمُهِینِ»: چه بسا اشاره به کارهای سنگین و سختی باشد که سلیمان گاهی به عنوان جریمه و مجازات بر عهده گروهی از جنّیان می‌گذاشت. یا این که عدم آزادی، خودش عذاب خوار کننده و کمرشکنی است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - مرگ سلیمان(ع)، آن گاه بر جنیان خدمت گزار وى آشکار شد که موریانه ها عصاى او را خوردند و آن حضرت بر زمین افتاد. (فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم على موته إلاّ دابّة الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون) «منسأة» به معناى عصا است (مفردات راغب) و «دابّة الأرض» از باب اضافه شىء به فعلش مى باشد. «أرض» نیز در این آیه - از باب «علم یعلم» - به معناى خوردن است و یا «ارضة» به معناى کرمى است که از زمین وارد چوب و تخته مى شود (مفردات راغب).

۲ - مرگ سلیمان(ع) به قضاى الهى بود. (فلمّا قضینا علیه الموت)

۳ - سلیمان(ع) مدتى پس از مرگش، هم چنان بر عصاى خود تکیه داشت و کسى از آن با خبر نبود. (فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم على موته إلاّ دابّة الأرض ... لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۴ - گروهى از جنیان، همواره در خدمت و پیشگاه سلیمان(ع) بودند. (فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۵ - خدمت جنیان در دستگاه سلیمان(ع)، همراه با سختى، رنج و خفت بود. (فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۶ - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان(ع)، از علم غیب برخوردار نبودند. (فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۷ - خدمت در دستگاه سلیمان(ع)، براى جنیان خوشایند نبود. (فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۸ - داشتن علم غیب، موجب آگاهى به حقایق پشت پرده و پنهان مى شود. (تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۹ - جنیان، از شعور و درایت و احساس عزت و ذلت برخورداراند. (فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین)

۱۰ - جنیان خدمت گزار در دستگاه سلیمان(ع)، از معرفتى به نام علم غیب آگاهى داشتند. (تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب)

۱۱ - جنیان نیز از رنج، سختى و خفت گریزان اند. (تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب)

۱۲ - سلیمان(ع)، عصایى داشت که بر آن تکیه مى کرد و پس از مرگش نیز مدتى بر آن تکیه داشت. (فلمّا قضینا علیه الموت ما دلّهم على موته إلاّ دابّة الأرض تأکل منسأته فلمّا خرّ)

روایات و احادیث

۱۳ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: ...ولّى سلیمان مدبراً إلى محرابه فقام فیه متّکئاً على عصاه فقبض روحه من ساعته، قال فجعلت الجن و الإنس یخدمونه و یسعون فى أمره بما کانوا و هم یظنّون أنّه حىّ... حتّى دبّت الأرضة من عصاه فأکلت منسأته فانکسرت و خرّ سلیمان إلى الأرض أفلاتسمع لقوله عزّوجلّ: فلمّا خرّ تبیّنت الجنّ أن لو کانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فى العذاب المهین;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده: ...سلیمان(ع) به محل عبادت خود روى آورد و در آن جا تکیه زنان بر عصاى خود ایستاد. در همان لحظه قبض روح شد و جن و انس همان گونه که موظف بودند، او را خدمت مى کردند و در امور او مى کوشیدند و گمان مى کردند زنده است ... تا این که موریانه عصاى او را خورد. آن عصا شکست و سلیمان(ع) بر زمین افتاد آیا نمى شنوى قول خداى عزّوجلّ را (فلمّا خرّ تبیّت الجنّ...)».

۱۴ - «فى حدیث عن أبى عبداللّه(ع) (فى قوله تعالى) «...ما لبثوا فى العذاب المهین» معناه فى الأعمال الشاقة;[۲] در حدیثى از امام صادق(ع) [درباره قول خداى تعالى ]«...ما لبثوا فى العذاب المهین» روایت شده که معناى عذاب مهین، کارهاى سخت و دشوار است».

موضوعات مرتبط

  • اتکا: اتکا به عصا ۱۲
  • جن: ذلت جن ۹; شعور جن ۹; عزت جن ۹
  • خدا: قضاى خدا ۲ سلیمان(ع) اتکاى سلیمان(ع) ۱۲; تسخیر جن براى سلیمان(ع) ۴; جنیان سلیمان(ع) ۱; جنیان سلیمان(ع) و ذلت ۱۱; جنیان سلیمان(ع) و سختى ۱۱; جنیان سلیمان(ع) و علم غیب ۶، ۱۰; ذلت جنیان سلیمان(ع) ۵; رنجهاى جنیان سلیمان(ع) ۵، ۱۴; عصاى سلیمان(ع) ۳، ۱۲; علم جنیان سلیمان(ع) ۱۰; قصه سلیمان(ع) ۱، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲، ۱۳; مرگ سلیمان(ع) ۱، ۲، ۱۳; نارضایتى جنیان سلیمان(ع) ۷; ویژگیهاى مرگ سلیمان(ع) ۱، ۳، ۱۲
  • علم غیب: آثار علم غیب ۸
  • موریانه: موریانه و عصاى سلیمان(ع) ۱

منابع

  1. کافى، ج ۸، ص ۱۴۴، ح ۱۱۴; نورالثقلین، ج ۴، ص ۳۲۶، ح ۴۰.
  2. مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۰۱; بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۵۴.