روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۷۳۳

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء

عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد الاشعري عن ابن القداح عن ابي عبد الله ع قال :

مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي‏ إِلَيْهِ إِلاَّ اَلذِّكْرَ فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِي إِلَيْهِ فَرَضَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْفَرَائِضَ فَمَنْ أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ وَ شَهْرَ رَمَضَانَ‏ فَمَنْ صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ وَ اَلْحَجَّ فَمَنْ حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ إِلاَّ اَلذِّكْرَ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَرْضَ مِنْهُ بِالْقَلِيلِ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ ثُمَّ تَلاَ هَذِهِ اَلْآيَةَ يََا أَيُّهَا اَلَّذِينَ‏ آمَنُوا اُذْكُرُوا اَللََّهَ ذِكْراً كَثِيراً `وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً فَقَالَ لَمْ يَجْعَلِ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِي إِلَيْهِ قَالَ وَ كَانَ‏ أَبِي ع‏ كَثِيرَ اَلذِّكْرِ لَقَدْ كُنْتُ أَمْشِي مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ اَللَّهَ وَ آكُلُ مَعَهُ اَلطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ اَللَّهَ وَ لَقَدْ كَانَ يُحَدِّثُ اَلْقَوْمَ وَ مَا يَشْغَلُهُ ذَلِكَ عَنْ ذِكْرِ اَللَّهِ وَ كُنْتُ أَرَى‏ لِسَانَهُ لاَزِقاً بِحَنَكِهِ يَقُولُ‏ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَ كَانَ يَجْمَعُنَا فَيَأْمُرُنَا بِالذِّكْرِ حَتَّى تَطْلُعَ اَلشَّمْسُ وَ يَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ كَانَ يَقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ كَانَ لاَ يَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّكْرِ وَ اَلْبَيْتُ اَلَّذِي يُقْرَأُ فِيهِ‏ اَلْقُرْآنُ‏ وَ يُذْكَرُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ اَلشَّيَاطِينُ وَ يُضِي‏ءُ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ كَمَا يُضِي‏ءُ اَلْكَوْكَبُ اَلدُّرِّيُ‏ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ اَلْبَيْتُ اَلَّذِي لاَ يُقْرَأُ فِيهِ‏ اَلْقُرْآنُ‏ وَ لاَ يُذْكَرُ اَللَّهُ فِيهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ تَحْضُرُهُ اَلشَّيَاطِينُ وَ قَدْ قَالَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ أَ لاَ أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ أَعْمَالِكُمْ لَكُمْ أَرْفَعِهَا فِي دَرَجَاتِكُمْ وَ أَزْكَاهَا عِنْدَ مَلِيكِكُمْ وَ خَيْرٍ لَكُمْ مِنَ اَلدِّينَارِ وَ اَلدِّرْهَمِ وَ خَيْرٍ لَكُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّكُمْ فَتَقْتُلُوهُمْ وَ يَقْتُلُوكُمْ فَقَالُوا بَلَى فَقَالَ ذِكْرُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَثِيراً ثُمَّ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى‏ اَلنَّبِيِّ ص‏ فَقَالَ مَنْ خَيْرُ أَهْلِ اَلْمَسْجِدِ فَقَالَ أَكْثَرُهُمْ لِلَّهِ ذِكْراً وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ مَنْ أُعْطِيَ لِسَاناً ذَاكِراً فَقَدْ أُعْطِيَ خَيْرَ اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ وَ قَالَ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لاََ تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ قَالَ لاَ تَسْتَكْثِرْ مَا عَمِلْتَ مِنْ خَيْرٍ لِلَّهِ‏


الکافی جلد ۲ ش ۱۷۳۲ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۷۳۴
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الدعاء
عنوان : حدیث در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الدُّعَاء‏ بَابُ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَثِيرا
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۹۹

از امام صادق (ع)، فرمود: چيزى نيست مگر آنكه براى آن حدّى است كه بدان پايان پذيرد جز ذكر خدا كه پايانى ندارد، خدا عز و جل فريضه‏هائى واجب كرده است و هر كه آنها را انجام‏ دهد همان حدّ و پايان آنها است، و ماه رمضان است و هر كه آن را روزه دارد همان حدّ و پايان آن است، و حجّ را واجب كرده است و هر كه حجّ كرد به پايان آن رسيده جز همان ذكر خدا، به راستى كه خدا عز و جل به اندك از آن راضى نشده و براى آن پايانى مقرر نكرده است، سپس اين آيه را خواند (۴۲ سوره احزاب): «أيا كسانى كه گرويديد! ياد كنيد خدا را بسيار و تسبيح گوئيدش در بامداد و پسين» پس فرمود: خدا براى آن حدّى مقرر نكرده كه در آن به پايان رسد، فرمود (ع): پدرم بسيار ذكر خدا مى‏كرد، من به همراه او مى‏رفتم و او ذكر خدا مى‏گفت، با او ذكر غذا مى‏خوردم و او ذكر خدا مى‏گفت، و هر آينه كه با مردم در گفتگو بود و آنش از ذكر خدا باز نمى‏داشت و من مى‏ديدم زبانش به كامش چسبيده بود و مى‏فرمود: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» و شيوه‏اش بود كه ماها را انجمن مى‏كرد و دستور مى‏داد به ذكر خدا تا آفتاب مى‏زد و هر كدام ما كه قرائت (قرآن) مى‏دانستيم، دستور به قرائت مى‏داد و هر كدام كه قرائت نمى‏دانستيم، او را دستور به ذكر مى‏داد. در هر خانه قرآن خوانده شود و ذكر خدا عز و جل گردد، بركتش فزون شود و فرشته‏ها در آن در آيند و شياطين از آن دورى گزينند و براى اهل آسمان بدرخشد چنانچه ستاره‏هاى فروزان براى اهل زمين مى‏درخشند و هر آن خانه كه در آن قرآن نخوانند و ذكر خدا نگويند، بركتش كم شود و فرشته‏ها از آن دورى گزينند و شياطين در آن حاضر شوند. و محققاً رسول خدا (ص) فرموده است: آيا به شما خبر ندهم از بهترين كارهاى شما كه درجه بلندترى است براى شما و در نزد خداوند شما بهتر شما را پاك دامن مى‏كند و از پول طلا و نقره براى‏ شما بهتر است و خوب‏تر از آن است كه به دشمن خود برخوريد و با آنها نبرد كنيد و از آنها بكشيد و كشته شويد؟ عرض كردند: يا رسول اللَّه! چرا، فرمود: آن بسيار ذكر خدا كردن است، سپس فرمود: مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و عرض كرد: بهترين اهل مسجد كيست؟ فرمود: آنكه بسيار ذكر خدا كند و رسول خدا (ص)، فرمود: به هر كه زبان گوياى به ذكر خدا داده شده است خير دنيا و آخرت به او داده شده است و در تفسير قول خدا تعالى (۶ سوره مدّثر): «و منّت مگذار كه كار بيشترى كردى» فرمود: آنچه كار خوب براى خدا كردى آن را بيش مشمار.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۲۵۷

حضرت صادق عليه السلام فرمود: هيچ چيز نيست جز آنكه براى آن حدى (و اندازه‏اى) است كه‏ بدان پايان پذيرد مگر ذكر كه حدى ندارد تا پايان پذيرد، خداى عز و جل فرائض را واجب كرده و هر كه آنها را بجاى آورد همان حد و انتهاى آنها است، و ماه رمضانست پس هر كه آن را روز دارد همان حد آن است، و حج (واجب است) و هر كه حج كرد بپايان رسانده، مگر همان ذكر كه براستى خداى عز و جل باندك آن راضى نشده و انتها و حدى براى آن قرار نداده كه بدان پايان يابد، سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «اى آنان كه ايمان آورديد ياد كنيد خدا را بسيار، و تسبيحش گوئيد بامدادان و شامگاهان» (سوره احزاب آيه ۴۱- ۴۲) پس فرمود: خداى عز و جل براى آن حدى كه بدان پايان پذيرد قرار نداده است. فرمود: و پدرم فراوان ذكر خدا ميكرد، (گاهى) من بهمراه او ميرفتم و او ذكر خدا ميكرد، با او غذا ميخوردم او ذكر خدا ميكرد، و (گاهى) با مردم گفتگو ميكرد ولى آن از ذكر خدا بازش نميداشت و من ميديدم زبانش را كه چسبيده بكامش بود و ميگفت: « لا اله الا اللَّه‏ » و پيوسته ما را انجمن ميكرد، و ما را بذكر خدا فرمان ميداد تا آفتاب بزند، و هر كدام ما كه خواندن (قرآن) ميدانستيم دستور بخواندن ميداد، و هر كدام نميدانست باو دستور ذكر ميفرمود. در هر خانه‏اى كه قرآن خوانده شود و ذكر خداى عز و جل شود بركت آن خانه زياد گردد، و فرشتگان در آن خانه آيند، و شياطين از آن دورى كنند، و براى اهل آسمان بدرخشد چنانچه ستاره فروزان براى اهل زمين ميدرخشد، و (اما) خانه‏اى كه در آن قرآن خوانده نشود و خدا در آن خانه ذكر نشود بركتش كم شود و فرشتگان از آن دورى كنند و شياطين در آن خانه درآيند. و بتحقيق رسول خدا (ص) فرموده: آيا شما را آگاه نكنم به بهترين كارهايتان كه در درجات شما از همه كارها بالاتر، و نزد خداوند از همه پاكتر و پاكيزه‏تر است، و براى شما از دينار (طلا) و درهم (نقره) بهتر، و از اينكه با دشمن خودتان برخورد كنيد (و جهاد كنيد) و شما آنها را بكشيد و آنها شما را بكشند خوبتر است؟ عرضكردند: چرا، فرمود: آن بسيار ذكر خدا كردنست، سپس فرمود: مردى خدمت پيغمبر (ص) فرمود: هر كه زبانى گوياى بذكر خدا باو داده شده است خير دنيا و آخرت باو داده شده، و در باره گفتار خداى تعالى: «و منت منه كه فزونى‏جوئى» (سوره مدثر آيه ۶) فرمود، (يعنى) آنچه كار خير براى خدا كردى آن را بيش مشمار.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۳۶۵

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از سهل بن زياد، از جعفر بن محمد اشعرى، از ابن‏قدّاح، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: «چيزى نيست، مگر آنكه از برايش اندازه‏اى است كه به سوى آن منتهى مى‏شود، مگر ذكر، كه آن را اندازه‏اى نيست كه به سوى آن منتهى شود. و خداى- تعالى- واجبات را واجب ساخت، پس هر كه آنها را به جا آورد، همان اندازه آنها است. و روزه ماه رمضان را واجب ساخت، پس هر كه آن را روزه بگيرد، همان اندازه آن است. و حج را واجب ساخت، پس هر كه حج كند، همان اندازه آن است، مگر ذكر، كه خداى- تعالى- به كم از آن راضى نشده و از براى آن اندازه‏اى قرار نداده كه به سوى آن منتهى شود». بعد از آن، اين آيه را خواند كه: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً* وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا» «۱»؛ يعنى: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ياد كنيد خدا را، ياد كردن بسيار، و تسبيح و تنزيه كنيد او را در بامداد». و حضرت فرمود كه: «خداى- تعالى- از براى آن اندازه‏اى قرار نداده كه به سوى آن منتهى شود». و فرمود كه: «پدرم ذكرش بسيار بود. هر آينه با او راه مى‏رفتم و او ذكر خدا مى‏كرد، و با او طعام مى‏خوردم و او ذكر خدا مى‏كرد، و قوم را حديث مى‏كرد و با ايشان سخن مى‏گفت و آن، او را از ذكر خدا مشغول نمى‏ساخت، و زبانش را مى‏ديدم كه به كام بالايش چسبيده بود و مى‏فرمود: لا الهَ الّا اللَّه، و ما را جمع مى‏نمود و به ذكر خدا امر مى‏فرمود تا آفتاب برآيد. و هر كه را از ما كه مى‏توانست قرآن بخواند، به خواندن امر مى‏فرمود، و هر كه از ما نمى‏توانست قرآن بخواند، او را به ذكر امر مى‏فرمود. و خانه‏اى كه قرآن در آن خوانده مى‏شود و خداى- تعالى- در آن ياد مى‏شود، بركتش بسيار مى‏شود، و فرشتگان در آن خانه حاضر مى‏شوند، و شياطين از آنجا دور مى‏گردند، و آن خانه از براى اهل آسمان روشنى دهد، چنان‏كه ستاره‏اى درخشان از براى اهل زمين روشنى مى‏دهد. و خانه‏اى كه قرآن در آن خوانده نمى‏شود و ذكر خدا در آن نمى‏شود، بركتش كم مى‏شود، و فرشتگان از آن دور مى‏شوند، و شياطين در آن حاضر مى‏شوند. و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: آيا نمى‏خواهيد شما را خبر دهم به بهترين اعمال شما كه در درجات شما از همه آنها بلندكننده‏تر، و در نزد پادشاه شما از همه آنها پاك‏تر، و از براى شما بهتر است از دينار و درهم، و بهتر است از براى شما از آنكه دشمنان خويش را ملاقات كنيد و در جنگ به هم رسيد، پس شما ايشان را بكشيد و ايشان شما را بكشند؟ صحابه عرض كردند: بلى، مى‏خواهم. فرمود: بسيار ياد كردن خداى- تعالى-». بعد از آن حضرت صادق عليه السلام فرمود كه: «مردى به خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد كه: بهترين مردم مسجد كيست؟ فرمود: آنكه از همه ايشان بيشتر خدا را ذكر كند. و رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود كه: هر كه زبان ذاكرى به او عطا شود، به حقيقت كه خوبى دنيا و آخرت به او عطا شده». و در قول خداى- تعالى-: «وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ» «۲» كه ترجمه ظاهر آن اين است كه: «منّت مگذار و عطا مده در حالتى كه آن را بسيار شمارى». فرمود كه: «بسيار مشمار آن‏چه را كه كرده‏اى از براى خدا از خوبى». (۱). احزاب، ۴۱ و ۴۲.

(۲). مدثر، ۶.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)