روایت:الکافی جلد ۸ ش ۵۷۲

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن محمد بن خالد و الحسين بن سعيد عن النضر بن سويد عن يحيي الحلبي عن ابن مسكان عن عمار بن سويد قال سمعت ابا عبد الله ع يقول :

فِي هَذِهِ اَلْآيَةِ فَلَعَلَّكَ تََارِكٌ بَعْضَ مََا يُوحى‏ََ إِلَيْكَ وَ ضََائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لاََ أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جََاءَ مَعَهُ مَلَكٌ‏ فَقَالَ إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ لَمَّا نَزَلَ‏ قُدَيْدَ قَالَ‏ لِعَلِيٍّ ع‏ يَا عَلِيُ‏ إِنِّي سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يُوَالِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ وَ سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يُوَاخِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ فَفَعَلَ وَ سَأَلْتُ رَبِّي أَنْ يَجْعَلَكَ وَصِيِّي فَفَعَلَ فَقَالَ رَجُلاَنِ مِنْ‏ قُرَيْشٍ‏ وَ اَللَّهِ لَصَاعٌ مِنْ تَمْرٍ فِي شَنٍ‏ بَالٍ أَحَبُّ إِلَيْنَا مِمَّا سَأَلَ‏ مُحَمَّدٌ رَبَّهُ فَهَلاَّ سَأَلَ رَبَّهُ مَلَكاً يَعْضُدُهُ عَلَى عَدُوِّهِ أَوْ كَنْزاً يَسْتَغْنِي بِهِ عَنْ فَاقَتِهِ وَ اَللَّهِ مَا دَعَاهُ‏ إِلَى حَقٍّ وَ لاَ بَاطِلٍ إِلاَّ أَجَابَهُ إِلَيْهِ فَأَنْزَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى فَلَعَلَّكَ تََارِكٌ بَعْضَ مََا يُوحى‏ََ إِلَيْكَ وَ ضََائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ‏ إِلَى آخِرِ اَلْآيَةِ


الکافی جلد ۸ ش ۵۷۱ حدیث الکافی جلد ۸ ش ۵۷۳
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۸
بخش : كتاب الروضة
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب الكافي جلد ۸ كِتَابُ الرَّوْضَة‏‏‏ خُطْبَةٌ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع‏
موضوعات :

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۲ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۳۲

عمار بن سويد گويد: شنيدم از امام صادق عليه السّلام كه در تفسير اين آيه: «شايد بعضى از چيزهائى را كه بتو وحى مى‏شود رها كنى و سينه‏ات از آن تنگ شود كه بگويند چرا گنجى باو نازل نمى‏شود يا فرشته‏اى همراه او نمى‏آيد» (سوره هود آيه ۱۲) فرمود: چون رسول خدا (ص) بوادى قديد (كه جايى است ميان مكه و مدينه) فرود آمد بعلى عليه السّلام فرمود: يا على من از پروردگارم خواستم كه ميان من و تو را دوستى افكند و او اين كار را كرد، و از پروردگارم خواستم كه ميان من و تو عقد اخوت و برادرى برقرار سازد و اين كار را هم كرد، و از پروردگارم خواستم كه تو را وصى من گرداند و اين كار را نيز انجام داد، پس دو نفر از قريش گفتند: بخدا يك صاع (سه كيلو) خرما در يك انبان پوسيده پيش ما محبوبتر است از آنچه محمد از پروردگارش خواسته، چرا از پروردگارش فرشته‏اى نخواست كه او را بر دشمنش كمك كند، يا گنجى نخواست كه او را از تنگدستى بى‏نياز كند، و بخدا براى هيچ حق و باطلى بدرگاه خدا دعا نكرد جز آنكه اجابت كرد (و با اين ترتيب چرا اين دو چيز را از خدا نخواست)؟ پس خداى تعالى آيه فوق را نازل فرمود.

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۴۲۸

عمّار بن سويد مى‏گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه در تفسير اين آيه: فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ ... «۱» فرمود: هنگامى كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم به سرزمين «قديد» درآمد به على عليه السّلام فرمود: اى على! من از خدايم خواستم كه ميان من و تو برادرى افكند و او چنين كرد، و از خدايم خواستم كه تو را جانشين من قرار دهد و او چنين كرد. پس دو نفر از قريش گفتند: بخدا يك صاع خرما در يك مشك پوسيده نزد ما دوست داشتنى‏تر است از آنچه محمّد از خدايش خواسته، چرا محمّد از خدايش ملكى درخواست نكرد كه او را بر دشمنش يارى رساند يا گنجى نخواست كه از اين بينوايى و ندارى، توانگر و ثروتمند گردد، و بخدا كه براى هيچ حق و باطلى به درگاه او دعا نكرد مگر آنكه خدايش اجابت كرد، و بدين ترتيب خداى تعالى اين آيه را نازل فرمود. __________________________________________________

(۱) «شايد بعضى از چيزهايى را كه به تو وحى مى‏شود رها كنى و سينه‏ات تنگ شود كه بگويند چرا گنجى به او نازل نمى‏شود يا فرشته‏اى همراه او نمى‏آيد» (سوره هود/ آيه ۱۲).


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)