روایت:الکافی جلد ۱ ش ۶۴۲

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

و عن ابي عبد الله ع قال كان علي ع كثيرا ما يقول :

مَا اِجْتَمَعَ‏ اَلتَّيْمِيُ‏ وَ اَلْعَدَوِيُ‏ عِنْدَ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ وَ هُوَ يَقْرَأُ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‏ بِتَخَشُّعٍ وَ بُكَاءٍ فَيَقُولاَنِ مَا أَشَدَّ رِقَّتَكَ‏ لِهَذِهِ اَلسُّورَةِ فَيَقُولُ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ لِمَا رَأَتْ عَيْنِي وَ وَعَى قَلْبِي وَ لِمَا يَرَى قَلْبُ هَذَا مِنْ بَعْدِي فَيَقُولاَنِ وَ مَا اَلَّذِي رَأَيْتَ وَ مَا اَلَّذِي يَرَى قَالَ فَيَكْتُبُ لَهُمَا فِي اَلتُّرَابِ تَنَزَّلُ اَلْمَلاََئِكَةُ وَ اَلرُّوحُ‏ فِيهََا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ قَالَ ثُمَّ يَقُولُ هَلْ بَقِيَ شَيْ‏ءٌ بَعْدَ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ كُلِّ أَمْرٍ فَيَقُولاَنِ لاَ فَيَقُولُ هَلْ تَعْلَمَانِ مَنِ اَلْمُنْزَلُ إِلَيْهِ بِذَلِكَ‏ فَيَقُولاَنِ أَنْتَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ‏ فَيَقُولُ نَعَمْ فَيَقُولُ هَلْ تَكُونُ‏ لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ مِنْ بَعْدِي فَيَقُولاَنِ نَعَمْ قَالَ فَيَقُولُ فَهَلْ يَنْزِلُ ذَلِكَ اَلْأَمْرُ فِيهَا فَيَقُولاَنِ نَعَمْ قَالَ فَيَقُولُ إِلَى مَنْ فَيَقُولاَنِ لاَ نَدْرِي فَيَأْخُذُ بِرَأْسِي وَ يَقُولُ إِنْ لَمْ تَدْرِيَا فَادْرِيَا هُوَ هَذَا مِنْ بَعْدِي قَالَ فَإِنْ كَانَا لَيَعْرِفَانِ تِلْكَ اَللَّيْلَةَ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ مِنْ شِدَّةِ مَا يُدَاخِلُهُمَا مِنَ اَلرُّعْبِ‏


الکافی جلد ۱ ش ۶۴۱ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۶۴۳
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابٌ فِي شَأْنِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ تَفْسِيرِهَا
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۲۶۵

از امام صادق (ع) فرمود: على (ع) را شيوه بود كه بسيار مى‏فرمود: هيچ گاه تَيْمِى و عَدَوِى (ابو بكر و عمر) خدمت رسول خدا (ص) نبودند و آن حضرت انا انزلناه را با خشوع و گريه تلاوت مى‏كرد جز اينكه مى‏گفتند: براى اين سوره چه سخت دلت نازك است؟ رسول خدا (ص) مى‏فرمود: براى آن چيزى است كه به چشم خود ديده و به دل خود فهميده‏ام و براى آن است كه دل اين مرد (على ع) بعد از من خواهد دريافت، مى‏گفتند: شما چه ديديد و او چه خواهد ديد؟ فرمود: روى خاك براى آنها نقش مى‏كرد «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» فرمود: پيغمبر مى‏فرمود: پس از فرموده خداى عز و جل: «هر امرى» چيزى بجا مى‏ماند؟ مى‏گفتند: نه، مى‏فرمود: مى‏دانيد به كه هر امرى را نازل مى‏كنند؟ مى‏گفتند: يا رسول اللَّه به شما، مى‏فرمود: آرى درست است. مى‏فرمود: ولى آيا شب قدر بعد از من هست؟ مى‏گفتند:آرى، فرمود: رسول خدا (ص) مى‏فرمود: آيا اين امر در آن شب نازل مى‏شود؟ مى‏گفتند: آرى، مى‏فرمود: بر چه كسى؟ مى‏ گفتند: ما نمى‏دانيم، سر مرا در آغوش مى‏گرفت و مى‏فرمود: اگر نمى‏دانيد، بدانيد: آن كس بعد از من اين مرد است، فرمود: به راستى مطلب اين است كه آن دو نفر اين شب را بعد از رسول خدا (ص) از شدت هراسى كه به دل آنها مى‏افتاد مى‏شناختند.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۳۶۳

على عليه السلام غالبا ميفرمود كه: هر گاه تيمى و عدوى (ابو بكر و عمر) خدمت پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله بودند و آن حضرت سوره «انا انزلناه» را با خشوع و گريه تلاوت ميفرمود، ميگفتند: چقدر در اين سوره دلت ميسوزد، پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله ميفرمود: براى آنچه چشمم (فرشتگان را در شب قدر) ديده و دلم (بيان هر امر محكم را در آن شب) فهميده و نيز براى آنچه دل اين شخص (على عليه السلام) پس از من در مييابد «۱» آنها ميگفتند: مگر شما چه ديده‏ئى و او چه ميبيند؟ حضرت براى آنها روى خاك مينوشت تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سپس مى‏فرمود: پس از اينكه خداى عز و جل فرمايد «هر امرى» ديگر چيزى باقى ميماند؟ ميگفتند: نه، ميفرمود: ميدانيد آنكه هر امرى بر او نازل مى‏شود كيست؟ ميگفتند: تو هستى اى رسول خدا، ميفرمود: آرى، اما شب قدر بعد از من هم ميباشد؟ ميگفتند: آرى، ميفرمود: در شبهاى قدر پس از من هم آن امر نازل مى‏شود؟ ميگفتند: آرى. ميفرمود: بچه كسى نازل مى‏شود؟ مى‏گفتند: نميدانيم، پيغمبر دست بر سر من ميگذاشت و ميفرمود: اگر __________________________________________________

(۱) نسبت بعلى عليه السلام نفرمود كه با چشم مى‏بيند، زيرا چنان كه در سابق ذكر شد، امام عليه السلام ملائكة را در شب قدر بچشم نمى‏بيند، بلكه تنها صداى آنها را مى‏شنود.

نمى‏دانيد، بدانيد، آن شخص پس از من اين مرد است، سپس آن دو نفر شب قدر را بعد از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله ميشناختند، بواسطه هراس سختى كه در دل آنها مى‏افتاد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۷۸۹

و از امام جعفر صادق عليه السلام روايت است كه آن حضرت فرمود كه: «على عليه السلام، در بسيارى از اوقات مى‏فرمود كه: تيمى و عدوى (كه ابوبكر و عمراند)، در نزد رسول خدا جمع مى‏شدند، و آن حضرت سوره انّا انزلناه را مى‏خواند، با خشوع و نهايت فروتنى و گريه، پس به آن حضرت گفتند كه: چه چيز رقّت تو را سخت گردانيده يا چه سخت است رقّت و گريه تو براى اين سوره؟ رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه: گريه من براى آن چيزى است كه چشم من ديده، و در دل من جا گرفته، و به جهت آن چيزى است كه دل اين (يعنى: على عليه السلام)، مى‏بيند كه بعد از من، چه خواهد شد. ايشان گفتند كه آنچه تو ديده‏اى و آنچه او مى‏بيند چه چيز است؟ حضرت فرمود كه: پيغمبر اين آيه را كه «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» است، از براى آن ابوبكر و عمر در خاك با انگشت نوشت، بعد از آن فرمود كه: آيا چيزى باقى مانده كه فرود نيامده باشد بعد از قول خداى عزّوجلّ كه مى‏فرمايد: «كُلِّ أَمْرٍ»، يعنى: «هر امرى و هر چيزى». آن دو گفتند: نه. پيغمبر فرمود: آيا مى‏دانيد كه كيست آن‏كه اين امر به سوى او فرود آورده مى‏شود؟ گفتند كه: تويى اى رسول خدا. پيغمبر فرمود: آرى، بعد از آن، فرمود كه: آيا شب قدر بعد از من مى‏باشد؟ گفتند: آرى. پيغمبر فرمود كه: آيا اين امر، در آن فرود مى‏آيد؟ گفتند: آرى. فرمود كه: به سوى كى فرود مى‏آيد؟ گفتند: نمى‏دانيم. پس پيغمبر سر مرا گرفت و فرمود؟ اگر نمى‏دانيد، بدانيد كه آن‏كه اين امر بر او فرود مى‏آيد بعد از من، همين است. حضرت فرمود كه: ابوبكر و عمر به يقين اين شب قدر را مى‏شناختند و مى‏دانستند از سختى آنچه در دل ايشان داخل مى‏شد از كمال خوف» (يعنى: در شب قدر).


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)