نتایج جستجو

۷،۸، ۱۰: ازدواج : احکام ازدواج ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸; ازدواج با زناکار ۴، ۵، ۶، ۸;ا زدواج با زن زناکار ۱، ۳، ۴، ۵; ازدواج با زن مشرک ۱، ۳; ازدواج با مؤمنان

:۱۱ ازدواج: احکام ازدواج ۱۱; ازدواج با دختران شعیب ۲; ازدواج در شریعت شعیب(ع) ۱۲; شرایط ازدواج ۱۱; شرایط ازدواج با دختران شعیب ۴; مهریه در ازدواج ۱۱; ولایت

همسر دهید» از مادّه «نِکاح»، با این که ازدواج یک امر اختیارى و بسته به میل طرفین است، مفهومش این است که مقدمات ازدواج آنها را از طریق کمک هاى مالى در صورت

«زَوَّجْنَاکَها» (او را به همسرى تو در آوردیم) دلیل بر این است که این ازدواج یک ازدواج الهى بود، لذا، در تواریخ آمده است که «زینب» بر سایر همسران پیامبر(صلى

استعاره براى رها کردن است. آمیزش: آثار آمیزش ۳ ازدواج: آثار ازدواج ۸; احکام ازدواج ۵; ازدواج با زن مؤمنه ۷; ازدواج پسندیده ۷ ایمان: آثار ایمان ۶ تکلیف: زمینه

تفسیر آیات ۱- ازدواج با حوریان بهشتى، نعمتى الهى براى متقین (کذلک و زوّجنهم بحور عین) ۲- وجود ازدواج و همسرى در بهشت (کذلک و زوّجنهم) ۳- ازدواج و برخوردارى

۲، ۶: ازدواج : احکام ازدواج ۲، ۶; ازدواج با زنان پلید ۲; ازدواج با زنان عفیف ۲، ۵، ۶; ازدواج با مردان پلید ۲; ازدواج با مردان عفیف ۲، ۶; ازدواج ممنوع ۲;

۲۵ ۳۲ ازدواج: آداب ازدواج ۱۷; احکام ازدواج ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۸، ۲۲، ۳۲; ازدواج با اهل کتاب ۳۲; ازدواج با زنان مهاجر ۱۸; ازدواج با کافران ۹، ۱۲، ۲۲; ازدواج هاى

است که باید ازدواج با او دائمى باشد و نه موقّت. چون در ازدواج موقّت، طلاق نیست. ۳ - اختیار طلاق با مرد است. (فان طلّقها) ۴ - اختیار ازدواج زن ثیّبه (زنى

این، ازدواج الهی، یک مسأله اخلاقی و انسانی بود و نیز وسیله مؤثری برای شکستن دو سنّت غلط جاهلی حرمت ازدواج با همسر مطلقه پسر خوانده، و قبح ازدواج با همسر

مى فرماید: «وَ لاتَعْزِمُوا عُقدَةَ النِّکَاحِ»، در واقع نهى از انجام عقد ازدواج به صورت مؤکد است، یعنى حتى نیت چنین کارى را در زمان عدّه نکنید. عزم‌ (۹

بلكه زوج و ازدواج به كار رفته است. زوج هم به زن اطلاق شده مثل [نساء:20] و مثل [بقره:35]. و هم به مرد نحو [بقره:230] و ايضاً [مجادله:1]. ازدواج نيز هم در

شود، و باید چنین باشد; زیرا امکان دارد در واقع زن باردار باشد، و ترک عده، و ازدواج با مرد دیگر، سبب شود وضع فرزند نامشخص گردد، و حق مرد در این زمینه پایمال

منظور نکاح دائم است، و تعبیر به عصمت، نیز مناسب همین معناست; چرا که زن را از ازدواج با هر شخص دیگرى براى همیشه منع مى کند). ب‌ (۲۶۴۹ بار) عصم‌ (۱۳ بار) وَ الْکَوَافِر

تداوم آرامش ۱۱ آیات خدا :۱، ۵، ۸، ۹، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵ ازدواج: آثار ازدواج ۱۴; فلسفه ازدواج ۶، ۷; فواید ازدواج ۷ اضطراب: موانع اضطراب ۶ افسردگى: موانع افسردگى

ج ۵، ص ۴۵۳- ، ح ۲; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۳۱، ح ۳۱. احکام ۵: ازدواج : احکام ازدواج موقت ۵; ازدواج با عفیفان ۵ انحراف جنسى: آثار انحراف جنسى ۴; زمینه انحراف

جنسى را، منافى با مقامات معنوى مى پنداشتند. احکام :۲، ۳ ازدواج: آثار ازدواج ۳; احکام ازدواج ۲; ازدواج با کنیز ۲ عفت: اهمیت عفت ۱ غریزه جنسى: روش ارضاى غریزه جنسى

ایمانى در مورد جلوگیرى از ازدواج زنان شوهر مُرده در زمان عِدّه است. احکام: ۱، ۲، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱ فلسفه احکام ۵ ازدواج: احکام ازدواج ۲، ۱۰، ۱۱ انسان: عمل

معنوى مى پنداشتند. آمیزش: سرزنش آمیزش در صدراسلام ۴ احکام ۲: ازدواج : آثار ازدواج ۲; مشروعیت ازدواج ۳ روابط جنسى: محدوده روابط جنسى ۱، ۲ عفت: اهمیت عفت ۱ غریزه

نكنيد كه با مردان ديگر ازدواج كنند. و يا خطاب به كسان زن است (كه مثلا پدر و مادر نگذارند بار ديگر با مردانى كه طلاق داده‏اند ازدواج كنند). ناگفته نماند كلمه

نوشته‏اند كه: هيروديس حاكم فلسطين عاشق هيرود يا دختر برادرش و تصميم گرفت با وى ازدواج كند اقوام و خويشان به اين كار راضى بودند، اين خبر به يحيى رسيد يحيى اعلام

زن با مرد ديگرى ازدواج كرد اگر او زن را براى هميشه نگاه داشت هيچ و اگر او نيز به عللى طلاق داد زن اختيار دارد با هر كس كه دلش خواست ازدواج كند از جمله با

تجاوز به حریم ارزش ها است. (أتأتون الذکران ... بل أنتم قوم عادون) ازدواج: فواید ازدواج ۲، ۳ انحراف جنسى: ناپسندى انحراف جنسى ۴ انسان: زوجیت انسان ها ۵;

فلسفه احکام ۱۱، ۲۴ ; ملاک احکام۲۰ اختلاف: اختلاف خانوادگى ۲۳ ازدواج: احکام ازدواج ۱ ; ازدواج حرام ۱ اسماء و صفات: حکیم ۲۶، ۲۷ ; عزیز ۲۶، ۲۷ انسان: خلقت انسان

مسلمانان با او ازدواج مينمايد بايد مهر معيّن در عقد را نقدا باو بدهد يا عند القدرة و الاستطاعه بپردازد و مسلمانان نبايد با زنان كافرات ازدواج و بعصمتهاى آنها

ممنوع و حرام نيست و اجماع علماء اماميه قائم است بر جواز ازدواج مرد زناكار با زن عفيفه و جواز ازدواج مرد عفيف با زن زانيه و نيز در مقام افاده نهى تنزيهى و

داستان موسى : بيرون شدن از مصر به سوى مدين وملاقات با شعيب (عليه السلام ) و ازدواج با دختر او ((مدين )) كدام شهر بوده است ؟ موسى (عليه السلام ) در اعمال خود

شد كه: ما زينب را بعد از طلاق زيد بر تو تزويج كرديم تا مؤمنان را در خصوص ازدواج با زنان پسر خوانده هايشان مشكلى نباشد. و نيز آيه آمد كه خداوند پسر خوانده‏ها

احسان ۱۵ احکام: ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۳ اخلاق: اخلاق و حقوق ۱۸ ازدواج: احکام ازدواج ۳ افراط و تفریط: ۱۳ انگیزش: آثار انگیزش ۱۷ تربیت: روش تربیت ۱۷ تکلیف:

فعل محذوف كه «متعنّابه» به آن دلالت دارد. اين معنى در صورتى است كه مراد از ازدواج انواع نعمتها باشد چنانكه طبرسى فرموده و اگر غرض اقسام كفّار باشد چنانكه

چه خداوند برای محاسبه کافی است. و يتيمان را بيازماييد تا آن‌گاه كه به سنّ ازدواج رسيدند، پس اگر در آنها رشد يافتيد اموالشان را به آنها بدهيد، و آن را از

اسلامى ۱۷; آرزو ى فرزند ۷; آرزوى مقامات معنوى ۱۵; آرزو ى همسر ۷ ازدواج: تشویق به ازدواج ۶ الگوگیرى: از بندگان خدا ۱۳; از فرزندان بندگان خدا ۱۳; از همسر

زنان ذكر شده ديگران بر شما حلال‏اند كه با اموال خود و مهريّه آنها را به عقد ازدواج خود درآوريد به شرط آنكه با اينكار عفت و مصونيت بخواهيد نه اينكه زناكارى

خدا آنها را در مقابل لواط به زنا بخواند بلكه منظورش یقيناً ازدواج شرعى بود كه در شريعتش ازدواج با كفّار جايز بود و زنش نيز از كفّار بود چنانكه در صدر اسلام

و او خدایی است که از آب (نطفه) بشر را آفرید و بین آنها خویشی نسب و بستگی ازدواج قرار داد، و خدای تو (بر هر چیز) قادر است. و اوست که از آب، بشری آفرید و

[بقره:230]. اگر(بارسوم) زن را طلاق دهد ديگر بر او حلال نمى‏شود تا زن با ديگرى ازدواج كند. در آيه اول نسبت نكاح به مرد و در آيه دوم به زن داده شده است. انكاح:

[بقره:230]. اگر(بارسوم) زن را طلاق دهد ديگر بر او حلال نمى‏شود تا زن با ديگرى ازدواج كند. در آيه اول نسبت نكاح به مرد و در آيه دوم به زن داده شده است. انكاح:

براساس تعدّد رجوع و بقاى ازدواج است. كسى كه در يك جلسه مى‌گويد: «من سه بار طلاق دادم»، در واقع يك طلاق صورت گرفته است. چون يك ازدواج را بيشتر قطع نكرده است

دخترى است كه پستان‏هايش بر آمده باشد يعنى: نار پستان‏ها. خلاصه آن چه در وصف ازدواج بهشتى گفته شد بدين قرار است. 1- پاكان و پاك نهادان. 2- سيمين تنان. 3- بزرگ

زنان ذكر شده ديگران بر شما حلال‏اند كه با اموال خود و مهريّه آنها را به عقد ازدواج خود درآوريد به شرط آنكه با اينكار عفت و مصونيت بخواهيد نه اينكه زناكارى

بترسند. به گفته‌ى قرآن، حضرت لوط عليه السلام ازدواج با دختران خود را به آنان پيشنهاد كرد؛ امّا آنان نپذيرفتند. ازدواج، داراى خصوصيّات و آثارى است كه در لواط

می‌رسد یا این که خداوند راهی را برای (زندگی پاک و درست، یا عقوبت) آنان (با ازدواج یا توبه، یا وضع حکم دیگری) باز می‌کند. و از زنانتان، کسانی که مرتکب فحشا(ی

فرموده: گفته‏اند كه قريش گويند خدا از جنّ زن گرفت (نعوذ بالله) و در اثر اين ازدواج آيه «وَجَعَلو اللّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ» انسب است، على هذا بنين و بنات همه

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

خشوع در نماز رواياتى در معناى اعراض از لغو و حفظ فرج بيانى در اين باره كه ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعيت داشته و نكاح محسوب مى شود قرائن و شواهد

آيه كسى است كه دختر يتيمى را در نزد خود دارد و از اقارب او است و وى را از ازدواج منع مى‏كند و به او ضرر مى‏زند (به اين اميد كه پس از مرگ اموال او را وارث

آيه كسى است كه دختر يتيمى را در نزد خود دارد و از اقارب او است و وى را از ازدواج منع مى‏كند و به او ضرر مى‏زند (به اين اميد كه پس از مرگ اموال او را وارث

احکام سوره، یکی این است که) هر یک از زن و مرد زناکار (مؤمن، بالغ، حرّ، و ازدواج ناکرده) را صد تازیانه بزنید و در (اجرای قوانین) دین خدا رأفت (و رحمت کاذب)

(همراه با قصّه‌ی این پیغمبران و خوبان، یاد کن سرگذشت مریم،) زنی را که (ازدواج نکرد و) دامان خویش را (از آلودگی به بی‌عفّتی) کاملاً پاک نگاه داشت، و ما

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

جامعه، برخى آداب و رسوم است كه مانع ازدواجِ به هنگام دختر و پسر و يا در كنار هم بودن عروس و داماد مى‌شود و اگر ازدواج در آغاز جوانى انجام گيرد، مردم ملامت

لَكُمْ» 5- اديان آسمانى، انسان را به ازدواج ترغيب مى‌كنند. «خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ» 6- ازدواج، جلوه‌اى از ربوبيّت الهى و به نفع انسان

شما هیچ گناهی نیست که - در صورتی که مَهرشان را به آنان بدهید - با ایشان ازدواج کنید و عصمت‌های زنان کافر را (در زناشویی خود) بر مگیرید و آنچه را شما (برای

خشوع در نماز رواياتى در معناى اعراض از لغو و حفظ فرج بيانى در اين باره كه ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعيت داشته و نكاح محسوب مى شود قرائن و شواهد

خشوع در نماز رواياتى در معناى اعراض از لغو و حفظ فرج بيانى در اين باره كه ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعيت داشته و نكاح محسوب مى شود قرائن و شواهد

خشوع در نماز رواياتى در معناى اعراض از لغو و حفظ فرج بيانى در اين باره كه ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعيت داشته و نكاح محسوب مى شود قرائن و شواهد

خشوع در نماز رواياتى در معناى اعراض از لغو و حفظ فرج بيانى در اين باره كه ازدواج موقت در عرف قرآن و صدر اسلام مشروعيت داشته و نكاح محسوب مى شود قرائن و شواهد

زن بمعناى مدّت كناره گيرى او از مرد براى بيرون رفتن از تبعات ازدواج سابق خود و جواز ازدواج لاحق شروع ميشود و آن اقسام و احكام خاصّى دارد كه در كتب فقهيّه

حفظ عورات امر به حجاب دارى و آشكار نساختن مواضع زينت و... امر و تشويق به ازدواج و به عقد قرارداد جهت آزادى بردگان (مكاتبه ) بحث روايتى رواياتى در ذيل آيات

ندادن اموال به سفهاء، گناه درباره تقسيم ارث، زنا، لواط (ظاهراً)، منع زنان از ازدواج به جهت ارث بردن از آنان، انكار مهريه زن، تزويج نامادريها، حرمت تزويج محارم،

زن بمعناى مدّت كناره گيرى او از مرد براى بيرون رفتن از تبعات ازدواج سابق خود و جواز ازدواج لاحق شروع ميشود و آن اقسام و احكام خاصّى دارد كه در كتب فقهيّه

این که خداوند این همه افراد از جنس مخالف برای شما آفریده و می‌توانید با ازدواج صحیح و سالم با آنان زندگی پاک و آرام بخشی داشته باشید، این نعمت پاک و طبیعی

«مُتَقابِلِينَ» 9- در بهشت اعراض و پشت كردن در كار نيست. «مُتَقابِلِينَ» 10- واسطه ازدواج در بهشت خداست. «زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ» يَدْعُونَ فِيها بِكُلِّ فاكِهَةٍ

را شنيدند در برابر فرمان خدا تسليم شدند (البته چنانكه خواهيم ديد اين ازدواج ، ازدواج ساده اى نبود و مقدمه اى بود براى شكستن يك سنت غلط جاهلى ، زيرا در عصر

نيست كه ازدواج با غير زنان مسلمان به كلى ممنوع است ، بلكه ممكن است اشاره به اولويت آنها بوده باشد، بنابراين با روايت و فتاواى مشهور فقها كه ازدواج موقت با

دوران سخت مراقبت و پاسخگوئی به نازها و نیازهای کودکانه و جوانانه و مخارج ازدواج و تهیّه‌ی کار و مسکن و غیره فرا می‌رسد) تا زمانی که به کمال قدرت و رشد عقلانی

ملكت ايمانكم ) رواياتى در ارتباط با ازدواج با كنيزان حد بردگان نصف حد آزادگان است بحث روايتى ديگر (پيرامون ازدواج موقت ) اخبارى كه بر نسخ شدن حكم متعه

جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كرده‌اند يا قائل

براى غارت اموال آنها و يا لواط با آنان باشد. 1- با وجود راه طبيعى و شرعى ازدواج براى ارضاى غريزه شهوت، لواط و همجنس‌بازى، شگفت‌آور است. «أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ

۳۰۹ و با او ازدواج مى نمايم ، و همين كار را كرد، مردم كه اين را شنيدند او را ملامت كردند، (كه تو با كنيزى ازدواج كردى )؟ و اين مردم ازدواج با زنان و مردان

داستان موسى : بيرون شدن از مصر به سوى مدين وملاقات با شعيب (عليه السلام ) و ازدواج با دختر او ((مدين )) كدام شهر بوده است ؟ موسى (عليه السلام ) در اعمال خود

ترسيد از اينكه (به هنگام ازدواج با دختران يتيم ،) عدالت را رعايت نكنيد، (از ازدواج با آنان ، چشم پوشى كنيد و) با زنان پاك (ديگر) ازدواج نماييد، دو يا سه يا

تحقيق كند كه اگر شرايط در او جمع بود با او ازدواج كند، اما كسى كه هنوز تصميم بر ازدواج نگرفته ، تنها به احتمال ازدواج ، يا به عنوان جستجوگرى ، نمى تواند به

از نهى از منكر مى‌آورد و اگر درهاى معروف باز شود، راه منكر بسته مى‌شود. ازدواج آسان، جلو فحشا را مى‌گيرد. نماز، انسان را از فحشا ومنكر باز مى‌دارد. اشتغالِ

و مغفرت است و تعبير بعقوبت در دو جا براى جور شدن كلام است و در بديع آنرا ازدواج گويند و الا آنچه اوّل واقع ميشود عقوبت نيست و بعضى گفته‌اند جمعى از مشركين

اين پيرايه ها، ازدواج يك حكم فطرى و هماهنگ قانون آفرينش است كه انسان براى بقاء نسل و آرامش جسم و روح و حل مشكلات زندگى احتياج به ازدواج سالم دارد. اسلام

چهارم باز به عنوان یک پیشگیری مهم از آلوده شدن به اعمال منافی عفت دستور ازدواج سهل و آسان را صادر می‌کند. مرحله پنجم بخشی از آداب معاشرت اصول تربیت فرزندان

كنند. ۳ - مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمى كند، و زن زناكار را جز مرد زناكار يا مشرك به ازدواج خود در نمى آورد، و اين كار بر مؤ منان تحريم

و مغفرت است و تعبير بعقوبت در دو جا براى جور شدن كلام است و در بديع آنرا ازدواج گويند و الا آنچه اوّل واقع ميشود عقوبت نيست و بعضى گفته‌اند جمعى از مشركين

و مغفرت است و تعبير بعقوبت در دو جا براى جور شدن كلام است و در بديع آنرا ازدواج گويند و الا آنچه اوّل واقع ميشود عقوبت نيست و بعضى گفته‌اند جمعى از مشركين

ساختن خونشان ،اگر از فساد دست نكشند بحث روايتى رواياتى در ذيل آيات مربوط به ازدواج پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و احكاممربوط به همسران آن جناب (صلى

ريشه انسانى آنها منافاتدارد بحث روايتى (در ذيل آيات مربوط به ارث رفتن زن و ازدواج با زن پدر) درماندگى عمر در برابر گفتار يك زن

گيريد و مأنوس شويد و ميل كنيد بسوى آنها و عجب در آنستكه بعد از اجرا صيغه ازدواج فورا دوستى و مهربانى ميان شما ايجاد فرمايد بطوريكه هر يك نفع‌ جلد 4 صفحه

قوم مریم با بیان عفت و پاکدامنى پدر و مادر وى، او را در فرزنددار شدنِ بدون ازدواج سرزنش کردند. (ما کان أبوک امرأ سوء و ما کانت أُمّک بغیًّا) ۲- مریم(س) از

و مغفرت است و تعبير بعقوبت در دو جا براى جور شدن كلام است و در بديع آنرا ازدواج گويند و الا آنچه اوّل واقع ميشود عقوبت نيست و بعضى گفته‌اند جمعى از مشركين

است نهايت آنكه اينجا بملاحظه مصالحى خوب شده است و مراعات اين تناسب لفظى و ازدواج كلام را در علم بديع صنعت مشاكله ناميده‌اند و از محسّنات كلام شمرده شده است

ساختن خونشان ،اگر از فساد دست نكشند بحث روايتى رواياتى در ذيل آيات مربوط به ازدواج پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و احكاممربوط به همسران آن جناب (صلى

«انكحوا» (آنها را همسر دهيد) با اينكه ازدواج يك امر اختيارى و بسته به ميل طرفين است ، مفهومش اين است كه مقدمات ازدواج آنها را فراهم سازيد، از طريق كمكهاى

حلال ، و آنچه را همسران آنها (براى ازدواج با اين زنان ) پرداخته اند به آنها بپردازيد، و گناهى بر شما نيست كه با آنها ازدواج كنيد هرگاه مهرشان را به آنها بدهيد،

‌با‌ برادرش‌ هاران‌ ‌که‌ ‌هر‌ دو پسر تارخ‌ بودند دو دختر خاله‌ ‌خود‌ ‌را‌ ازدواج‌ كردند ولي‌ هاران‌ يك‌ پسر آورد ‌که‌ لوط ‌باشد‌ و يك‌ دختر ‌که‌ ساره‌ ‌باشد‌

زمانى كه بداند كه آن را فاسد و تباه نميسازد، گفتم: پس اگر ازدواج كرده باشد؟ فرمود: زمانى كه ازدواج كند، سلطه وصى از او منقطع ميگردد. مصنّف اين كتاب- گويد:

است نهايت آنكه اينجا بملاحظه مصالحى خوب شده است و مراعات اين تناسب لفظى و ازدواج كلام را در علم بديع صنعت مشاكله ناميده‌اند و از محسّنات كلام شمرده شده است

گيريد و مأنوس شويد و ميل كنيد بسوى آنها و عجب در آنستكه بعد از اجرا صيغه ازدواج فورا دوستى و مهربانى ميان شما ايجاد فرمايد بطوريكه هر يك نفع‌ جلد 4 صفحه

گيريد و مأنوس شويد و ميل كنيد بسوى آنها و عجب در آنستكه بعد از اجرا صيغه ازدواج فورا دوستى و مهربانى ميان شما ايجاد فرمايد بطوريكه هر يك نفع‌ جلد 4 صفحه

واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از

داستان موسى : بيرون شدن از مصر به سوى مدين وملاقات با شعيب (عليه السلام ) و ازدواج با دختر او ((مدين )) كدام شهر بوده است ؟ موسى (عليه السلام ) در اعمال خود

پدر و مادر براى انسان، ماه‌ها پس از تولّد است چنانكه شناخت همسر نيز پس از ازدواج مى‌باشد. از اين رو آيه مى‌فرمايد: آنان پيامبر را مانند فرزندان خود مى‌شناسند

که رسول خدا را بیازارید و هرگز نباید پس از (طلاقشان یا مرگ) وی با همسرانش ازدواج کنید(که) همواره این (کار) نزد خدا (گناهی) بزرگ بوده‌است. اگر چیزی را فاش

است نهايت آنكه اينجا بملاحظه مصالحى خوب شده است و مراعات اين تناسب لفظى و ازدواج كلام را در علم بديع صنعت مشاكله ناميده‌اند و از محسّنات كلام شمرده شده است

با اولاد و برادر و خواهر با يكديگر و ساير ارحام و ديگر سببى كه بمصاهرت و ازدواج حاصل ميگردد مانند زن و شوهر و داماد و عروس و برادر زن و شوهر و خواهر زن

واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از

حسین علیهما السّلام تفسیر می‌کند نیز مناسب همین معنی است، زیرا می‌دانیم ازدواج علی علیه السّلام و بانوی اسلام در مدینه انجام گرفت، و تولد امام حسن و امام

از آنكه آن زن ازدواج نمايد توبه كند، او خواستگار است و از نو بايد او را بعقد جديد درآورد، و زن از جهت او عدّه‏اى ندارد، و عده او براى ازدواج با غير است،

اين سخن آن است كه فرزندان آدم (برادر و خواهر) با هم ازدواج كرده باشند زيرا اگر آنها با نژاد ديگرى ازدواج كرده باشند «منهما» (از آن دو) صادق نخواهد بود. اين

دشمنی هلاکت‌باری می‌اندازد. به‌راستی خدا عزیزی با حکمت است. و با زنان مشرک ازدواج مکنید تا (هنگامی که) ایمان بیاورند. بی‌گمان کنیزِ باایمان بهتر از زنِ مشرک

نسبت به دنیا بود، ولی بعدها جنبه غارنشینی و دیرنشینی و دوری از مردمان و ترک ازدواج و پشت پا زدن به تمام نعمتها و خوشیهای دنیا را پیدا کرد. منصوب به اشتغال

است نهايت آنكه اينجا بملاحظه مصالحى خوب شده است و مراعات اين تناسب لفظى و ازدواج كلام را در علم بديع صنعت مشاكله ناميده‌اند و از محسّنات كلام شمرده شده است

حلال به همسر، در تغذيه سالم فرزند، در محبت و نظارت بر تعليم و تربيت، در ازدواج، در اشتغال، در گرايش‌هاى گوناگون او كمال دقت را داشته باشند كه عبور از تمام

واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از

آنها را بحال خودشان واگذاشت چون عروض نسيان بر خدا محال است و براى مراعات ازدواج در كلام اين طور تعبير شده است و آنها كاملند در تمرد و بيرونند از دائره خير

است نهايت آنكه اينجا بملاحظه مصالحى خوب شده است و مراعات اين تناسب لفظى و ازدواج كلام را در علم بديع صنعت مشاكله ناميده‌اند و از محسّنات كلام شمرده شده است

واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از

گيريد و مأنوس شويد و ميل كنيد بسوى آنها و عجب در آنستكه بعد از اجرا صيغه ازدواج فورا دوستى و مهربانى ميان شما ايجاد فرمايد بطوريكه هر يك نفع‌ جلد 4 صفحه

رشد و سنّ بلوغ رسيده، و نزد وصى رفته و گفته است: مال مرا بمن بازگردان تا ازدواج كنم، ولى وصىّ از قبول خواهش او امتناع كرده، تا آن پسر مرتكب زنا شده، امام

به او، او را به سوى ازدواج با زنان هدايت مى كند، نه ازدواج با مردان . و نيز زنان را به سوى ازدواج با مردان هدايت مى كند، نه ازدواج با زنى مثل خود. و نيز

كشتن قبطى از ترس فرعون رهسپار آنجا شد، و در آنجا با دختر پيرمردى كهن سال ازدواج كرد، و در قرآن كريم نام آن پيرمرد نيامده ، ليكن در روايات امامان اهل بيت

بطلان‌ ازدواج‌ 3‌-‌ ممنوعيت‌ ‌از‌ ارث‌ 4‌-‌ قتل‌ 5‌-‌ ‌که‌ محل‌ اختلاف‌ ‌است‌ عدم‌ قبول‌ توبه‌ و تحقيق‌ آنست‌ ‌که‌ توبه‌ ‌او‌ قبول‌ ميشود و ازدواج‌ ‌او‌

شقاوت و هلاكت ابدى يهود و نهى از دوستى با آنان بحث روايتى چند روايت درباره ازدواج با زنان كافر تفسیر آیات يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً

داستان موسى : بيرون شدن از مصر به سوى مدين وملاقات با شعيب (عليه السلام ) و ازدواج با دختر او ((مدين )) كدام شهر بوده است ؟ موسى (عليه السلام ) در اعمال خود

با اولاد و برادر و خواهر با يكديگر و ساير ارحام و ديگر سببى كه بمصاهرت و ازدواج حاصل ميگردد مانند زن و شوهر و داماد و عروس و برادر زن و شوهر و خواهر زن

بسيارى كارها از عجله انتقاد شده است لكن در مواردى نظير اقامه نماز، دفن ميّت، ازدواج در جوانى، پرداخت بدهى، توبه و پذيرايى از مهمان، عجله مورد سفارش است. «يُمارُونَ»

گيريد و مأنوس شويد و ميل كنيد بسوى آنها و عجب در آنستكه بعد از اجرا صيغه ازدواج فورا دوستى و مهربانى ميان شما ايجاد فرمايد بطوريكه هر يك نفع‌ جلد 4 صفحه

براى ما آمده از كتاب آسمانى براى او هم آمده است. در صورتى كه كوشش او جز ازدواج و نكاح چيز ديگرى نيست زيرا داراى ۹ زن مى باشد و مى گفتند كدام پادشاه است

بوده و از حوائج بشريت و نقائص آن مبرا باشد، نه غذا بخورد، نه آب بنوشد، نه ازدواج بكند، و نه براى كسب روزى و تهيه لوازم و اثاث زندگى خود را به تعب بيندازد

‌اينکه‌ تفسيرات‌ بيان‌ يكي‌ ‌از‌ مصاديق‌ ‌است‌ بلكه‌ بتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ مراد ازدواج‌ باشند چنانچه‌ ‌در‌ خبر ‌است‌ دينهم‌ دنانيرهم‌ و قبلتهم‌ نسائهم‌. و تعبير

مؤمنان (شيعيان) پاره‏اى همكفو و همانند و همسان يك ديگرند (يعنى همسانى كه در ازدواج بايد رعايت شود هم مذهب بودن است).

فرمود: از مرد جدا شده و حق رجوع تمام گشته است و بر وى حلال نيست، تا با ديگرى ازدواج كند و وى بميرد يا او را طلاق دهد آنگاه پس از گذشتن عدّه بر شوهر اوّل حلال

۳، كِتَابُ النِّكَاح قال الصادق ع : و امام صادق عليه السّلام فرمود: هر كس ازدواج كند و نظرش‏ چنين باشد كه مهريّه را نپردازد، نزد خداوند عزّ و جلّ زنا كار

دختر خود را زينب به ازدواج ابى العاص قبل از آنكه اسلام را بپذيرد در آورد، ولى بعدا اين حكم منسوخ گشت . ديگر اينكه منظور لوط پيشنهاد ازدواج مشروط بود (مشروط

213 اين جهت اشكالى در نبوّت ايشان ننموده است چون از جمله شرائط نبوّت ترك ازدواج يا تقليل آن نيست اشكالات ديگر آنكه ما هر معجزه‌اى كه از او طلب نمائيم نمى‌كند

براى او نباشد. «كفو» به معناى شبيه و نظير و مانند است. «1» چنانكه در بحث ازدواج، توصيه شده همسرى انتخاب كنيد كه «كفو» شما باشد. يعنى در دين و اخلاق شبيه

در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه اسلام قبل از ايمان است و توارث و ازدواج منوط بآن و ثواب منوط بايمان است و آنان كه اختلاف نمودند در حق بودن اسلام

گفت: امام صادق‏ عليه السّلام فرمود: هر كس در وقتى كه قمر در برج عقرب است ازدواج كند نيكى نبيند.

فرمود: مريض (مشرف بموت) حق ندارد همسر خويش را طلاق دهد ولى ميتواند با زنى ازدواج كند.

مي‌كردند، مريض‌ مي‌شوند جهت‌ شهوت‌ و غضب‌ ‌در‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ هست‌. احتياج‌ ‌به‌ ازدواج‌ و توليد نسل‌ و معاشرت‌ بانواع‌ ‌خود‌ دارند. و ‌اينکه‌ اشاره‌ ‌به‌ كلام‌

(بازنشستگى از ازدواج ) آمده . اما جمعى از فقهاء و مفسرين ، آن را به معنى پايان دوران قاعدگى و رسيدن به حد نازائى و عدم رغبت كسى به ازدواج با آنها دانسته

داستان موسى : بيرون شدن از مصر به سوى مدين وملاقات با شعيب (عليه السلام ) و ازدواج با دختر او ((مدين )) كدام شهر بوده است ؟ موسى (عليه السلام ) در اعمال خود

البته ممكن است بگوئيم : مراد از امر دستور شرعى است ، و مى خواهد مساءله ازدواج و تناسل را بطور كفائى واجب كند، به اين معنا كه بر عموم انسانها واجب است

فرمود: همانا بدان جهت بهاى چوب و آجر را براى زن مقرّر داشته‏اند، كه او با ازدواج جديد عنصر بيگانه‏اى را كه موجب فساد مواريث است بجمع ورثه وارد نكند- و «طوب»

گويد: از امام باقر عليه السّلام پرسيدم: برده‏اى بدون اجازه مالكش با زنى ازدواج كرده، فرمود: اختيار بدست مالك است اگر خواست اين تزويج را اجازه مى‏دهد و

احكام‌ كفر و ارتداد ‌بر‌ ‌آنها‌ بار مي‌شود ‌از‌ نجاست‌ بدن‌ و بطلان‌ عقد ازدواج‌ و جدايي‌ زوجه‌ بدون‌ طلاق‌ ‌که‌ بايد چهار ماه‌ و ده‌ روز عده‌ وفات‌ نگه‌

213 اين جهت اشكالى در نبوّت ايشان ننموده است چون از جمله شرائط نبوّت ترك ازدواج يا تقليل آن نيست اشكالات ديگر آنكه ما هر معجزه‌اى كه از او طلب نمائيم نمى‌كند

با اولاد و برادر و خواهر با يكديگر و ساير ارحام و ديگر سببى كه بمصاهرت و ازدواج حاصل ميگردد مانند زن و شوهر و داماد و عروس و برادر زن و شوهر و خواهر زن

ساختن خونشان ،اگر از فساد دست نكشند بحث روايتى رواياتى در ذيل آيات مربوط به ازدواج پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) و احكاممربوط به همسران آن جناب (صلى

گويد: امام صادق عليه السّلام در مورد مرديكه در نظر داشت با زن سه طلاقه‏اى ازدواج كند و سؤال شده بود كه چه كند، فرمود: او را رها كند تا خون ببيند و پاك شود،

باز دارد، امّا بدان همانا در ديندارى او نقصى هست كه حاضر شده با زن كتابى ازدواج كند.

گويد: از امام باقر عليه السّلام پرسيدم: مرد مسلمانى با زن مجوسى ميتواند ازدواج كند؟ فرمود: نه و لكن اگر كنيز مجوسى دارد اشكالى ندارد كه با وى همبستر شود

حمران بن اعين : يونس بن يعقوب گويد: يكى از بستگان حمران بن أعين ميخواست ازدواج كند و زنى را كه مورد پسندش باشد نمى‏يافت، اين مطلب را به امام صادق عليه

كه با زنى مرتكب فجور شد، و آن زن باردار گشت، و پس از باردارى آن زن، با او ازدواج كرد، پس آن زن پسرى آورد، و آن پسر شبيه‏ترين خلق خدا به آن مرد بود. و آن

آن را آزاد كرده، ولى وصىّ ميّت پيش از آنكه چيزى از ميراث تقسيم شود، با او ازدواج كرده. امام در اين باره فرمود: كنيزك تقويم مى‏شود، و او و همسرش بعد از تقويم

كرده خداوند او را عقوبت كرده و زوجه‏اش را بر او حرام نموده تا با مردى ديگر ازدواج و همخوابگى كند و مردم ببيند و طلاق را سبك نشمارند و بهمسران خويش زيان نرسانند

گفت: «از امام أبو جعفر باقر عليه السّلام در باره مردى سؤال كردم كه با زنى ازدواج كند، و پيش از آنكه با او همبستر شود بميرد. امام فرمود: ميراث بطور كامل به

زن داراى فرزند شد در صورتى كه مرد انكار كرد، يا داراى فرزند نشد و چون از ازدواج آن دو ظاهر نبود پسر همان مرد، آن زن را به عقد خود در بياورد و از اين قبيل

علّت اينكه سهم زنان از ميراث را نصف سهم مردان قرار ميدهند، اينست كه زن چون ازدواج كند ميگيرد، ولى مرد مى‏بخشد، پس بهمين جهت بر سهم مردان افزوده شده است. و

برادر ابراهيم‌ خواهر ساره‌ ‌را‌ گرفته‌ باصطلاح‌ دو برادر دو دختر خاله‌ ‌را‌ ازدواج‌ كردند ‌پس‌ ‌هم‌ پسر برادر ميشود ‌هم‌ پسر خاله‌ ‌يعني‌ نوه‌ خاله‌ و ‌هم‌

هنوز ميايند و مي‌‌-‌ پرسند ساعت‌ ‌براي‌ جابجا شدن‌ لباس‌ نو پوشيدن‌ مسافرت‌ ازدواج‌ شروع‌ ‌به‌ تجارت‌ و كسب‌ و اشباه‌ اينها چه‌ موقع‌ خوب‌ ‌است‌ ‌که‌ اكثر

منكرند، ‌ يا ‌ ‌در‌ امر نكاح‌ ‌که‌ مرد ميتواند چهار زن‌ دائمي‌ و هزار انقطاعي‌ ازدواج‌ كند انكار ميكنند، ‌ يا ‌ آنكه‌ امر طلاق‌ بدست‌ زوج‌ ‌است‌ فقط، ‌ يا ‌ معامله

‌آنها‌ بار ميشود ‌از‌ طهارت‌ بدن‌ و حفظ جان‌ و مال‌ و حلّيت‌ ذبيحه‌ و جواز ازدواج‌ و توارث‌ و امثال‌ اينها و اما آثار اخروي‌ دخول‌ بهشت‌، نجات‌ ‌از‌ عذاب‌،

‌که‌ مادر ابراهيم‌ خواهرش‌ عيال‌ هاران‌ ‌بود‌ ‌که‌ دو برادر دو خواهر ‌را‌ ازدواج‌ كردند. 3‌-‌ ساره‌ عيال‌ ابراهيم‌ خواهر لوط ‌بود‌ لوط برادر زن‌ ابراهيم‌

مبلغ نامبرده بر عهده منست و او را به زوجيّت خود درآوردم، زن گفت: من با تو ازدواج نكردم و اين شرف و مردى نيست، امر من بدست خود من است و تو را تنها از روى

كنيزى كه از او داراى فرزند بود به جاى گذاشت آيا مردى مى‏تواند با آن كنيز ازدواج كند؟ امام عليه السّلام فرمود: شنيدم امير مؤمنان عليه السّلام وصيّت فرمود

فرستادن او به منطقه خطرناكى در جنگ به قتل مى رساند، و همسر او را رسما به ازدواج خود درمى آورد!! اكنون بقيه داستان را از زبان تورات كنونى بشنويد: در فصل

زانية او مشركة » مى باشد، زيرا گروهى بودند كه تصميم گرفتند با زنان آلوده ازدواج كنند، خداوند آنها را از اين كار نهى كرد، و اين عمل را ناپسند شمرد)) ه‍ -

صفحه 241 1- گوهر وجودى زن و مرد يكى است. «وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها» 2- ازدواج و همسر، عامل آرامش روح و زندگى است وناآرامى‌هاى روانى را برطرف مى‌كند. «لِيَسْكُنَ

مزين محبت مذكورات، حق تعالى باشد: زينت داد محبت زنان را تا اينكه آسان شود ازدواج و معاشرت زنان و نفقات آنان و تكميل در نوعى از اخلاق و استقامت؛ پس منظم گردد

آن شوهر دوّم، آن زن براى هميشه حرام است و نمى‏تواند با وى پس از شوهر اوّل ازدواج كند».

وَ انطَلَق‌َ المَلَأُ مِنهُم‌ طلاق‌ بمعني‌ جدايي‌ و تفرقه‌ ‌است‌ مقابل‌ ازدواج‌ ‌که‌ بهم‌ پيوستن‌ ‌است‌ و انطلاق‌ قبول‌ جدايي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ پيغمبر

نعمت در ((و اذكرو نعمة الله عليكم )) نهى آيه شريفه از دخالت اوليا در امر ازدواج مجدد همسرانى كه عده شان تمام شده و مى خواهند دوباره با همسر قبلى خود ازواج

بيايد و رجوع كند گذشت براى زن حلال مى‏شود كه هر شوهرى را بخواهد اختيار و ازدواج كند، و چنانچه شوهر اوّل باز آيد راهى بآن زن نخواهد داشت.

آنها را بحال خودشان واگذاشت چون عروض نسيان بر خدا محال است و براى مراعات ازدواج در كلام اين طور تعبير شده است و آنها كاملند در تمرد و بيرونند از دائره خير

آنها را بحال خودشان واگذاشت چون عروض نسيان بر خدا محال است و براى مراعات ازدواج در كلام اين طور تعبير شده است و آنها كاملند در تمرد و بيرونند از دائره خير

مى‏گويد: اين چطور مى‏شود حال آنكه سوره شورى مكى است و آنروز على و فاطمه ازدواج نكرده و فرزندى نداشتند. يا مثلاً ده‏ها روايت در كتب شيعه و اهل سنت نقل شده

جمله درخت خرما كه ميان نباتات اشبه به انسان است: اولا- در نتاج، محتاج به ازدواج نر و ماده است. ثانيا- اگر آب تمام او را فراگيرد غرق و مى‌ميرد. ثالثا- اگر

مرتكب زنا نشد. «2» مدرك ياد شده. جلد 13 - صفحه 232 از عذاب خدا چيزى را، يعنى ازدواج و وصال ايشان به آن دو زن فايده به آنها نداد، بلكه زن نوح غرق شد و زن لوط

احكام‌ ايمان‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ جاري‌ كرد ‌از‌ حفظ جان‌ و مال‌ و طهارت‌ بدن‌ و ازدواج‌ مسلمين‌ ‌حتي‌ ‌اگر‌ مرد غسل‌ و كفن‌ و دفن‌ ميخواهد و ‌لو‌ مثل‌ پيغمبر و

با اجازه هاجر در آن سرزمين منزل كردند، اسماعيل هم به سن ازدواج رسيده با دخترى از ايشان ازدواج كرد، هاجر از دنيا رفت ، پس ابراهيم از همسرش ساره اجازه خواست

تنها) عامل وسوسه انگيز ديگرى است . تفسير نمونه جلد ۱۲ صفحه ۱۰۳ بالاخره ترك ازدواج براى جوانان ، و سختگيريهاى بى دليل طرفين در اين زمينه ، همه از عوامل «قرب

علیه‌السلام روایت شده که فرمود: سبب نزول آن چنین بوده که وقتى پیامبر با خدیجه ازدواج فرمود، روزى به خاطر تجارت با اموال خدیجه به طرف بازار عکاظ رهسپار گردید

شعيب‌ سقايت‌ كرد و نزد شعيب‌ رفت‌ و مدتي‌ نزد شعيب‌ ‌بود‌ و دختر شعيب‌ ‌را‌ ازدواج‌ كرد و ‌پس‌ ‌از‌ انقضاء مدت‌ قرار داد ‌با‌ اهلش‌ حركت‌ كرد و ‌در‌ شب‌ تاريك‌

انما يعيشون بنسيم العرش : فرشتگان نه غذا مى خورند و نه آب مى نوشند و نه ازدواج مى كنند، آنها تنها با نسيم عرش زنده اند!؟ (۱) و (۲). سومين سؤ ال اين است

دستور مى دهد يك سنت غلط جاهلى را در زمينه ازدواج با همسر مطلقه فرزند خوانده در هم بشكن و با زينب همسر مطلقه زيد ازدواج كن هرگز نبايد در انجام اين وظيفه كمترين

نشانه گيرى قرار گرفت ، و يا درباره دخترى كه شايستگى ازدواج دارد مى گويند: فلان دختر در عرضه (معرض ) ازدواج قرار گرفت ، و درباره ماشينى كه صلاحيت براى سفر دارد

‌خود‌ ‌را‌ نگرفتند بلكه‌ دختران‌ كساني‌ ‌که‌ ‌با‌ نوح‌ ‌در‌ كشتي‌ بودند ازدواج‌ كردند ‌پس‌ تمام‌ ذراري‌ نوح‌ ذُرِّيَّةَ مَن‌ حَمَلنا مَع‌َ نُوح‌ٍ هستند

عیاش (که بعضى او را حنظلة بن ابى عامر گفته اند) روز قبل از شروع جنگ احد ازدواج کرده بود و از پیامبر اجازه خواست که فرداى آن روز در جنگ مزبور به خاطر زفاف

شقاوت و هلاكت ابدى يهود و نهى از دوستى با آنان بحث روايتى چند روايت درباره ازدواج با زنان كافر تفسیر آیات يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا جاءَكَ الْمُؤْمِناتُ

از مرد و زن و بزرگسال و كودك . ۲- سبب : يعنى ارتباطهاى ديگرى كه از طريق ازدواج در ميان افراد ايجاد مى شود. ۳- ولاء: يعنى ارتباطهاى ديگرى كه از غير طريق

بعد از رفع خستگى، از او مى پرسند: فلانى چطور شد، فلانى خانم چه كرد؟ آيا ازدواج كرد، يا نه؟ به اين گونه احوالپرسى ها مى پردازند. وقتى احوال مردى را بپرسند

تَقطَعُون‌َ السَّبِيل‌َ بعضي‌ گفتند مراد سبيل‌ تناسل‌ و توالد ‌است‌ ‌که‌ ازدواج‌ نمي‌كنند و نسل‌ منقطع‌ ميشود بعضي‌ گفتند مراد قطاع‌ الطريق‌ ‌است‌ ‌که‌

بدن‌ و قواي‌ حيواني‌ و رشد جسماني‌ و توليد و تناسل‌ ‌از‌ خوراك‌ و لباس‌ و ازدواج‌ و مسكن‌ و ‌غير‌ اينها و خداوند تمام‌ وسائل‌ ‌اينکه‌ زندگاني‌ ‌را‌ ‌از‌

تحريم‌ حلال‌ ‌ يا ‌ بقسم‌ ‌است‌ مثلا قسم‌ ياد كند ‌که‌ نزد زن‌ نرود ‌ يا ‌ ازدواج‌ نكند ‌ يا ‌ حيواني‌ مصرف‌ نكند و اينها چون‌ ترك‌ اينها مرجوح‌ ‌است‌ و ‌در‌

من ندارم ، چه آنها منزهند از حوائج زندگى مادى ، از قبيل خوردن و آشاميدن و ازدواج و امثال آن ، و من چنين نيستم . و در مواضع ديگرى از قرآن به عبارت : « قل

، لذا تصميم به ازدواج با او گرفت !. اين خبر به پيامبر بزرگ خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) يحيى رسيد، او صريحا اعلام كرد كه اين ازدواج نامشروع است و

گذشت‌ ‌شما‌ ‌شما‌ ‌را‌ مشمول‌ رحمت‌ ‌خود‌ ميفرمايد: و بالجمله‌ رفتار ‌با‌ ازدواج‌ و اولاد نبايد گوش‌ بتوقعات‌ ‌آنها‌ داد ‌اگر‌ تقاضاي‌ امر ‌غير‌ مشروعي‌

دشمن‌ داخلي‌ بودند مسجد مي‌آمدند، ‌به‌ نماز حاضر مي‌شدند طرف‌ معامله‌ بودند، ازدواج‌ ‌با‌ ‌آنها‌ داشتند، اسم‌ اسلام‌ و ايمان‌ روي‌ ‌خود‌ گذارده‌ بودند و ‌غير‌

دشمن‌ داخلي‌ بودند مسجد مي‌آمدند، ‌به‌ نماز حاضر مي‌شدند طرف‌ معامله‌ بودند، ازدواج‌ ‌با‌ ‌آنها‌ داشتند، اسم‌ اسلام‌ و ايمان‌ روي‌ ‌خود‌ گذارده‌ بودند و ‌غير‌

بر هم حرام مى گردند، يعنى امكان تفسير نمونه جلد ۱۴ صفحه ۳۸۲ بازگشتشان به ازدواج مجدد با يكديگر وجود ندارد. سوم اينكه حد قذف از مرد و حد زنا از زن برداشته

مملكت را جمع كن و به ايشان بگو كه من معتقدم ازدواج با دختران جائز است، و دستور بده كه ايشان نيز با دختران خود ازدواج كنند، و اين كار را حلال بدانند. شاه مردم

النكاح » اشاره به اين است كه آنها به سر حدى كه قدرت بر ازدواج داشته باشند و روشن است كسى كه قدرت بر ازدواج دارد قدرت بر تشكيل خانواده خواهد داشت ، و چنان كسى

«محاصره » قرار گيرد و در اينجا طبق بعضى از روايات به معنى خوددارى كننده از ازدواج است . اين كار از اين نظر امتياز براى او بوده است كه بيانگر نهايت عفت و پاكى

كه در برخى از آن روايات آمده اين است كه يوسف (عليه السّلام ) با همسر عزيز ازدواج كرد، و اين همسر عزيز همان زليخا بود كه سالها عاشق يوسف شده و آن جريان ها

حفظ عورات امر به حجاب دارى و آشكار نساختن مواضع زينت و... امر و تشويق به ازدواج و به عقد قرارداد جهت آزادى بردگان (مكاتبه ) بحث روايتى رواياتى در ذيل آيات

فرزند «حيان» افتاد كه مشغول غسل بود. داوود عاشق او شد، و تصميم گرفت با او ازدواج كند. به همين منظور، «اوريا» را به بعضى از جنگ ها روانه كرد، و به او دستور

در زمینه احکام مختلف اسلامی از جمله نماز، روزه، جهاد، حجّ و تغییر قبله، ازدواج و طلاق، احکام تجارت، و قسمت مهمی از احکام ربا و مخصوصا بحثهائی در زمینه