سبإ ٤٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و هنگامی که آیات روشنگر ما بر آنان خوانده می‌شود، می‌گویند: «او فقط مردی است که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند بازدارد!» و می‌گویند: «این جز دروغ بزرگی که (به خدا) بسته شده چیز دیگری نیست!» و کافران هنگامی که حق به سراغشان آمد گفتند: «این، جز افسونی آشکار نیست!»

|و چون آيات روشن ما بر آنها خوانده شود گويند: اين نيست جز مردى كه مى‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند باز دارد، و [نيز] گويند: اين جز دروغى بربافته نيست. و كسانى كه كافر شدند، در باره‌ى حق وقتى به سويشان آمد گفتند: اين جز افسونى آشكار نيست
و چون آيات تابناك ما بر آنان خوانده مى‌شود مى‌گويند: «اين جز مردى نيست كه مى‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند باز دارد.» و [نيز] مى‌گويند: «اين جز دروغى بربافته نيست.» و كسانى كه به حق -چون به سويشان آمد- كافر شدند مى‌گويند: «اين جز افسونى آشكار نيست.»
و چون (توسط رسول) بر کافران آیات روشن ما تلاوت شود گویند: این شخص جز آنکه مردی است که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند برگرداند هیچ مزیّت دیگری ندارد. و نیز گفتند: این قرآنش هم جز آنکه خود فرابافته (و به دروغ به خدا نسبت می‌دهد) چیز دیگری نباشد. و کافران چون آیات حقّ بر (هدایت) آنها آمد گفتند که این کتاب جز آنکه سحری آشکار است چیز دیگری نیست.
و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده شود، می گویند: این نیست مگر مردی که می خواهد شما را از آنچه پدرانتان می پرستیدند، باز دارد. و می گویند: این قرآن جز دروغی ساختگی نیست. و کافران درباره حق، هنگامی که به سویشان آمد گفتند: این جز جادویی آشکار نیست!!
چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شد، گفتند: جز اين نيست كه اين مردى است كه مى‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان مى‌پرستيدند بازدارد. و گفتند: اين جز دروغى به هم بافته، چيز ديگرى نيست. و كسانى كه به خدا كافر شده بودند، چون سخن حق بر آنها نازل شد گفتند: اين چيزى جز جادويى آشكار نيست.
و چون آیات روشنگر ما بر آنان خوانده شود، گویند این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند بازدارد، و گویند این جز بهتانی برساخته نیست، و کافران درباره حق -چون فراز آیدشانگویند این جز جادویی آشکار نیست‌
و چون آيات روشن ما بر آنان خوانده شود گويند: اين- محمد
و هنگامی که آیه‌های روشن ما بر آنان خوانده می‌شود، می‌گویند: او مردی است که می‌خواهد شما را باز دارد از چیزهائی که پدرانتان پرستش می‌کرده‌اند. و می‌گویند: این (قرآن) جز دروغ بزرگی نیست که (به خدا) نسبت داده شده است. همچنین کافران هنگامی که قرآن برایشان می‌آید درباره‌ی آن می‌گویند: این جادوی آشکاری بیش نیست.
و هنگامی‌که آیاتمان به روشنایی بر آنان خوانده می‌شود گویند: «این جز مردی نیست که می‌خواهد شما را از آنچه پدرانتان می‌پرستیدند باز دارد.» و (نیز) می‌گویند: «این جز دروغی بربافته نیست.» و کسانی که کافر شدند، درباره‌ی حقّ - چون فرا سویشان آمد - گفتند: «این جز افسونی آشکارگر نیست.»
و گاهی که خوانده شود بر ایشان آیتهای ما روشن گویند نیست این جز مردی که خواهد بازدارد شما را از آنچه بودند می‌پرستیدند پدران شما و گفتند نیست این جز دروغی پرداخته و گفتند آنان که کفر ورزیدند به حقّ گاهی که آمدشان نیست این جز جادوئی آشکار


سبإ ٤٢ آیه ٤٣ سبإ ٤٤
سوره : سوره سبإ
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَیِّنَاتٍ»: واضح و آشکار. حال است «مَا هذَا ...»: مرادشان پیغمبر اسلام است. «إِفْکٌ»: سخنی که حقیقت نداشته باشد. دروغ (نگا: نور / و ، فرقان / . «مُفْتریً»: از پیش خود ساخته شده و به هم بافته شده. (نگا: قصص / ). «الْحَقِّ»: مراد قرآن است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - تلاوت آیه هاى روشن و متعدد خدا براى مشرکان، جهت اصلاح عقاید آنان (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت)

۲ - خداوند براى هدایت مردم، براى آنان آیات روشن مى فرستد. (ءایتنا بیّنت)

۳ - قرآن، حاوى آیه هاى روشن و قابل فهم براى مردم (تتلى علیهم ءایتنا بیّنت)

۴ - مشرکان، به بهانه حفظ سنت هاى دینى به یادگار مانده از پدرانشان، در مقابل آیات روشن الهى موضع گیرى کردند. (إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم)

۵ - مشرکان، پیامبراکرم(ص) را شخصى معمولى مى دانستند که هدفش بازداشتن مردم از دین و آیین پدرانشان بود. (قالوا ما هذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم) تعبیر از پیامبر(ص) به «رجل» - آن هم به صورت نکره - حاکى از نکته یاد شده است.

۶ - مشرکان، سنت هاى دیرپاى دینى باقى مانده از پدرانشان را، بسى ارزشمند مى دانستند. (رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم)

۷ - پافشارى بر تقلید از آیین نیاکان و گذشتگان، از جمله موانع پذیرش دین حق (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم)

۸ - آیین مشرکان، آیینى موروثى بود. (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قالوا ... یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم)

۹ - مشرکان، در صدد تحریک هم فکران خود براى رودررویى با پیامبر(ص) و تعالیم آن حضرت (إذا تتلى علیهم ءایتنا... قالوا ... یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم) آوردن ضمیرهاى خطاب «کم» مى تواند براى ایجاد هیجان و ولع در مخاطبان باشد; تا آنان با توجه به این که آنچه مورد تعرض قرار گرفته آیین پدرانشان است، بیشتر به حرکت درآیند.

۱۰ - مشرکان، در صدد تحقیر شخصیت پیامبر(ص) در میان مردم بودند. (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قالوا ما هذا إلاّ رجل) آوردن اسم اشاره «هذا» و نکره بودن «رجل» - که تنوین آن براى تحقیر است - دلالت بر نکته یاد شده مى کند.

۱۱ - نقش پیامبر(ص)، تلاوت آیه هاى روشن الهى بر مردم است. (و إذا تتلى علیهم ... قالوا ما هذا إلاّ رجل) مجهول آوردن «تتلى» به خاطر واضح بودن تلاوت کننده بوده و «هذا» و «رجل» قرینه است که پیامبر(ص) چنین کارى را انجام مى داده است.

۱۲ - تعالیم قرآن کریم، با آیین و سنت هاى ماندگار از گذشتگان مشرکان، در تعارض آشکار است. (و إذا تتلى علیهم ءایتنا ... قالوا ما هذا إلاّ رجل یرید أن یصدّکم عمّا کان یعبد ءاباؤکم)

۱۳ - مشرکان، معتقد بودند قرآن ساخته و پرداخته است; نه وحى. (و قالوا ما هذا إلاّ إفک مفترًى) مشارالیه «هذا» به قرینه «تتلى علیهم آیاتنا» مى تواند قرآن باشد. هم چنین مى تواند حاصل تلاوت (قول به توحید) باشد. برداشت یاد شده بنابر احتمال اول است.

۱۴ - مشرکان، پیامبر(ص) را افترازننده به خدا مى دانستند. (إلاّ إفک مفترًى) «إفک»; یعنى، بازداشته شدن چیزى از وضعیتى که شایسته است در آن وضعیت باشد. و در دروغ استعمال مى شود (مفردات راغب). آوردن «مفترًى» به عنوان صفت «إفک»، مى تواند به این منظور باشد که آنان قرآن را دروغى مى دانستند که به خدا نسبت داده مى شود.

۱۵ - اتهام بى پرده کافران، مبنى بر جادوى آشکار بودن قرآن کریم (و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبین)

۱۶ - دل بستگى به کفر، عامل ایستادن در مقابل تعالیم قرآن کریم (و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبین) آوردن فاعل ظاهر (الذین کفروا) براى «قال» - به جاى «قالوا» - مى تواند به خاطر اشاره به نکته یاد شده باشد.

۱۷ - مشرکان، مردمانى کافراند. إذ تأمروننا أن نکفر باللّه و نجعل له أندادًا ... و إذا تتلى علیهم ءایتنا ... و قالوا ما هذا إلاّ إفک ... و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبین

۱۸ - قرآن کریم در نگاه کافران، فراتر از کلام عادى است و تأثیرى در حد سحر دارد. (و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم إن هذا إلاّ سحر مبین) از سحر دانستن قرآن، استفاده مى شود که مشرکان، قرآن را کلامى فراتر از کلام معمولى و داراى تأثیرى فوق العاده مى دانستند.

۱۹ - قرآن، کتابى حق است و ساخته و پرداخته [دست] بشر نیست. (و قالوا ما هذا إلاّ إفک ... و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم)

۲۰ - کیفر شدن در قیامت، پس از اتمام حجت و ارائه راه درست و حق به بندگان در دنیا است. (و نقول للذین ظلموا ذوقوا عذاب النار ... و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت ... و قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم) برداشت یاد شده از آن جا است که خداوند پس از نقل عذاب شدن ظالمان، مسأله ارائه حق و تلاوت آیات الهى بر آنان را مطرح ساخته است.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آثار تلاوت آیات خدا ۱; تلاوت آیات خدا ۱۱; موضعگیرى علیه آیات خدا ۴; نقش آیات خدا ۲
  • اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۲۰
  • افترا: افترا به خدا ۱۴
  • اقوام پیشین: رسوم اقوام پیشین ۱۲
  • تقلید: آثار تقلید از نیاکان ۷; تقلید از نیاکان ۸
  • حق: موانع حق پذیرى ۷
  • خدا: هدایتگرى خدا ۲
  • دین: آسیب شناسى دینى ۷; موانع قبول دین ۷
  • شرک: زمینه شرک ۸
  • عقیده: روش تصحیح عقیده ۱
  • قرآن: تعالیم قرآن ۱۲; تهمت جادو به قرآن ۱۵; تهمت ساختگى به قرآن ۱۳; حقانیت قرآن ۱۹; سهولت فهم قرآن ۳; عوامل مبارزه با قرآن ۱۶; وضوح قرآن ۳
  • کافران :۱۷ بینش کافران ۱۷ ۱۸; کافران ۱۷ و قرآن ۱۸
  • کفر: آثار کفر ۱۶
  • کیفر: قانونمندى کیفر اخروى ۲۰
  • محمد(ص): افترا به محمد(ص) ۱۴; اهداف محمد(ص) ۵; تحقیر محمد(ص) ۱۰; توطئه علیه محمد(ص) ۹; شخصیت محمد(ص) ۵; شرک ستیزى محمد(ص) ۵; مبارزه با محمد(ص) ۹; نقش محمد(ص) ۱۱
  • مشرکان: ارزشگذارى مشرکان ۶; بهانه جویى مشرکان ۴; بینش مشرکان ۵، ۱۳، ۱۴; تحجر مشرکان ۶; تقلید کورکورانه مشرکان ۶; تلاوت آیات خدا بر مشرکان ۱; توطئه مشرکان ۹; تهمتهاى مشرکان ۱۵; دشمنى مشرکان ۱۰; روش برخورد مشرکان ۱۰; سنت گرایى مشرکان ۴، ۶; کفر مشرکان ۱۷; موضعگیرى مشرکان ۴
  • نظام کیفرى :۲۰
  • هدایت: آثار هدایت ۲۰; عوامل هدایت ۲

منابع