البقرة ٢٣١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۵۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عدّه» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیده‌ای آنها را رها سازید! و هیچ‌گاه به خاطر زیان رساندن و تعدّی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به استهزا نگیرید! و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند می‌دهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده می‌کنند، با خبر است)!

و چون زنان را طلاق داديد و به پايان عدّه‌ى خود رسيدند يا به شايستگى نگاهشان داريد، يا به شايستگى رهاشان سازيد، و به قصد آسيب رساندن نگاهشان مداريد تا ستم كنيد. و هر كه چنين كند، پس به خود ستم كرده است، و آيات الهى را به مسخره نگيريد، و نعمت خدا و اي
و چون آنان را طلاق گفتيد، و به پايان عدّه خويش رسيدند، پس بخوبى نگاهشان داريد يا بخوبى آزادشان كنيد. و[لى‌] آنان را براى [آزار و] زيان رساندن [به ايشان‌] نگاه مداريد تا [به حقوقشان‌] تعدّى كنيد. و هر كس چنين كند، قطعاً بر خود ستم نموده است. و آيات خدا را به ريشخند مگيريد، و نعمت خدا را بر خود و آنچه را كه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده و به [وسيله‌] آن به شما اندرز مى‌دهد، به ياد آوريد؛ و از خدا پروا داشته باشيد، و بدانيد كه خدا به هر چيزى داناست.
و هرگاه زنان را طلاق دادید بایستی تا نزدیک پایان زمان عدّه یا آنها را به سازگاری (در خانه) نگاه دارید و یا به نیکی رها کنید، و روا نیست آنان را به آزار نگاه داشته تا بر آنها ستم کنید. هر کس چنین کند همانا بر خود ظلم کرده است. و آیات خدا را به مسخره نگیرید و به یاد آرید نعمت خدا را که به شما لطف فرمود و (به خصوص نعمت بزرگ) کتاب آسمانی و حکمت الهی را که به شما فرستاد و شما را به اندرز آن بهره‌مند گرداند، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز آگاه است.
و هنگامی که زنان را طلاق دادید و به پایان عدّه خود نزدیک شدند، آنان را [با رجوع کردن] به طور شایسته و متعارف، نگه دارید یا [با ترک رجوع] به نیکی و خوشی رها کنید. و آنان را برای آزار رساندن و زیان زدن نگه ندارید تا بر آنان تعدّی و ستم کنید. و هر که چنین کند قطعاً به خود ستم کرده است. و آیات خدا را به مسخره نگیرید و نعمت خدا را بر خود و آنچه از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده که شما را به آن پند می دهد، به یاد آرید. و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز داناست.
هرگاه زنان را طلاق داديد و مهلتشان سرآمد، يا آنان را به نيكو وجهى نگه داريد يا به نيكو وجهى رها سازيد. و، تا بر آنها زيان برسانيد يا ستم بكنيد نگاهشان مداريد. و هر كس كه چنين كند به خويشتن ستم كرده است. و آيات خدا را به ريشخند مگيريد و از نعمتى كه خدا به شما داده است و از آيات و حكمتى كه براى موعظه شما فرستاده است ياد كنيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه او به همه چيز آگاه است.
و چون زنان را طلاق گفتید و نزدیک شد که عده‌شان را به سر رسانند، آنگاه یا ایشان را به نیکی نزد خود نگاه دارید، یا به نیکی رها کنید، و هرگز به زور و زیان نگاهشان ندارید که ستم کنید، و هرکس چنین کند بی‌شک بر خود ستم رواداشته است، و آیات الهی را به ریشخند مگیرید و نعمت الهی را بر خود و آنچه از کتاب و حکمت که بر شما نازل کرد و بدان پندتان داد، یاد کنید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به همه چیز داناست‌
و چون زنان را طلاق داديد و به [نزديك‌] پايان عده خود رسيدند يا به نيكويى نگاهشان داريد يا به نيكويى رهاشان سازيد، و براى زيان رساندن نگاهشان مداريد تا ستم كرده باشيد. و هر كه چنين كند براستى بر خود ستم كرده است. و آيات خدا را به شوخى و ريشخند مگيريد، و نعمتى را كه خدا به شما ارزانى داشته و آنچه را از كتاب و حكمت بر شما فرو فرستاده است كه شما را بدان پند مى‌دهد به ياد آريد، و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا به همه چيز داناست.
و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به (آخرین روزهای) عدّه‌ی خود رسیدند، یا به طرز صحیح و عادلانه‌ای آنان را نگاه دارید (و با ایشان آشتی کنید) یا آنان را به طرز پسندیده و دادگرانه‌ای رها سازید، و به خاطر زیان رسانیدن بدیشان و تعدّی کردن بر ایشان، هیچ گاه (با آنان آشتی نکنید و) ایشان را نگاه ندارید، و کسی که چنین کند، بی‌گمان به خویشتن ستم کرده است، و (با این گونه اعمال و سوءاستفاده کردن از قوانین) آیه‌های (احکام و حدود) خدا را به باد استهزاء نگیرید، و نعمت خدا را بر خود (که از جمله الفت میان شوهر و همسر و تنظیم امور زندگی خانوادگی است) و آنچه را که از کتاب و حکمت (یعنی قرآن و اسرار شریعت اسلام) بر شما نازل کرده است و شما را با آن پند می‌دهد، به خاطر بیاورید و از (خشم) خدا بپرهیزید و بدانید که بی‌گمان خداوند از هر چیزی آگاه است.
و هنگامی که زنان را طلاق گفتید، و عده‌ی خود را به پایان رساندند، (در این صورت) به شایستگی نگاهشان دارید یا به شایستگی آزادشان کنید و آنان را برای زیان‌رسانی طرفینی نگاه مدارید، تا (به حقوقشان) تعدّی کنید؛ و هر کس چنان کند، بی‌چون بر خود ستم کرده است. و آیات خدا را به مسخره مگیرید و نعمت خدا را بر خود و آنچه را که از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده و به (وسیله‌ی) آن اندرزتان می‌دهد، به یاد آورید. و از خدا پروا کنید، و بدانید که خدا به هر چیزی داناست.
و اگر طلاق دادید زنان را و رسیدند به سرآمد خویش پس نگه داریدشان بخوبی یا رهاشان کنید بخوبی و نگهداری نکنید آنان را به آزار تا ستم کنید و آنکه این کار را کند ستم کرده است خویشتن را و نگیرید آیتهای خدا را به مسخره و یاد آرید نعمت خدا را بر شما و آنچه فرستاده است بر شما از کتاب و حکمت که اندرز دهد شما را بدان و بترسید خدا را و بدانید که خدا است به هر چیزی دانا


البقرة ٢٣٠ آیه ٢٣١ البقرة ٢٣٢
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ»: به انقضاء عدّه خود نزدیک شدند. «أَجَل»: مدّت. در اینجا مراد سپری‌شدن آخرین روزهای عدّه است. «سَرِّحُوهُنَّ»: آنان را رها سازید. آنان را طلاق دهید. «ضِرَاراً»: زیان‌رساندن. مفعولٌ‌له است. «هُزُواً»: بازیچه. مسخره. مصدری است به معنی اسم مفعول، یعنی مَهْزُوء. مفعول دوم (لا تَتَّخِذُوا) است. «الْحِکْمَة»: گفتار یا کردار درست و بجا. عطف صفت بر موصوف است (نگا: احزاب / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - شوهر در آستانه پایان عدّه زن، مى تواند به او رجوع کند و یا او را رها سازد. (و اذا طلّقتم النساء فبلغن اجلهنّ فامسکوهنّ بمعروف او سرّحوهنّ بمعروف) مراد از «فبلغن اجلهنّ» در این آیه، نزدیک شدن پایان عدّه است; نه تمام شدن آن. چون کلمه «بلوغ» همان گونه که در پایان مهلت استعمال مى شود، در آستانه پایان نیز استعمال مى شود. (المیزان)

۲ - لزوم رعایت موازین شناخته شده شرعى و عرفى در طلاق و یا ادامه زندگى از سوى مردان (فامسکوهنّ بمعروف او سرِحوهن بمعروف)

۳ - اختیار طلاق با مرد است. (و اذا طلقتم النساء)

۴ - حرمت رجوع مرد به زن مُطلّقه، به قصد آزار و اذیّت وى (و لا تمسکوهنّ ضراراً لتعتدوا)

۵ - رجوع مرد به زن به قصد آزار و اذیّت، تعدّى به حدود الهى و ظلم است. (تلک حدود اللّه فلا تعتدوها و من یتعد حدود اللّه فاولئک هم الظالمون ... و لا تمسکوهنّ ضراراً لتعتدوا)

۶ - رجوع مرد به زن مُطلّقه با قصد آزار، ظلم به خویشتن است. (و لا تمسکوهنّ ضراراً لتعتدوا و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه)

۷ - تعدّى از حدود الهى، ظلم به خویشتن است. (لتعتدوا و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه)

۸ - ظلم به دیگران، ظلم به خویشتن است. (و لا تمسکوهنّ ضراراً لتعتدوا و من یفعل ذلک فقد ظلم نفسه)

۹ - حرمت استهزاى آیات الهى (و لا تتّخذوا ایات اللّه هزواً)

۱۰ - رجوع مرد به زن مُطلّقه به قصد آزار، مسخره گرفتن آیات الهى است. (و لا تمسکوهنّ ضراراً ... و لا تتّخذوا ایات اللّه هُزُواً)

۱۱ - سوءاستفاده از مقررات دین، استهزاى دین و آیات الهى است. (و لا تمسکوهنّ ضراراً ... و لا تتخذوا ایات اللّه هُزُواً) تمسّک به قانون حق رجوع - که به مصلحت انسانها وضع شده -، براى اضرار به همسران، استهزاى آیات و مقررات الهى قلمداد شده است.

۱۲ - لزوم یادآورى نعمتهاى الهى (و اذکروا نعمت اللّه)

۱۳ - احکام الهى و حکمتهاى آن، از نعمتهاى خداوند بر مردم (و اذکروا نعمت اللّه علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة) بنابراینکه جمله «و ما انزل ... » که شامل احکام و حکمتهاى آن است، تفسیر نعمت باشد.

۱۴ - لزوم یادآورى نزول کتاب و حکمت (قرآن) از سوى خداوند بر مردم (و اذکروا نعمت اللّه علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة) مراد از «کتاب»، قوانین و احکام ظاهرى قرآن است و مراد از «حکمت»، باطن و حکمتهاى قوانین و شریعت است. (المیزان)

۱۵ - قرآن و حکمتهاى نازل شده، از نعمتهاى الهى (و اذکروا نعمت اللّه علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة) بنابراینکه جمله دوّم (و ما انزل ... )، عطف تفسیرى براى «نعمت اللّه» باشد، و یا اینکه از موارد عطف خاص بر عام باشد.

۱۶ - خداوند به وسیله «کتاب» و «حکمت»، مردم را موعظه مى کند. (و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم به)

۱۷ - قرآن، کتاب موعظه (من الکتاب و الحکمة یعظکم به)

۱۸ - قرآنِ فرستاده شده براى بشر، مرتبه اى تنزّل یافته از آنچه در پیشگاه خداوند است.* (و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة) ظاهراً مراد از «انزل»، نزول مرتبه اى است نه مکانى.

۱۹ - لزوم رعایت تقواى الهى (و اتقوا اللّه)

۲۰ - تقوا، زمینه پذیرش و اجراى احکام الهى است. فامسکوهنّ بمعروف او سرّحوهنّ بمعروف و لا تمسکوهنّ ضراراً ... و اتقوا اللّه

۲۱ - هشدار الهى نسبت به مُتخلّفین از دستورات الهى و احکام طلاق (و اذا طلّقتم ... و اتقوا اللّه و اعلموا انّ اللّه بکل شىء علیم)

۲۲ - لزوم توجّه به آگاهى مطلق و همه جانبه الهى (و اعلموا انّ اللّه بکل شىء علیم)

۲۳ - آگاهى از احاطه علمى خداوند بر همه چیز، زمینه ساز عمل به احکام الهى است. (و لا تمسکوهنّ ضراراً ... و اعلموا انّ اللّه بکل شىء علیم)

۲۴ - خداوند، علیم است. (و اعلموا انّ اللّه بکل شىء علیم)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: استهزاى آیات خدا ۹، ۱۰، ۱۱
  • احکام: ۱، ۳، ۴، ۹ فلسفه احکام ۵، ۱۳ ; نعمت احکام ۱۳
  • اذیت: سرزنش اذیت ۵، ۶، ۱۰ ; مبارزه با اذیت ۴
  • استهزا: حرمت استهزا ۹
  • اسماء و صفات: علیم اسماء و صفات ۲۴
  • تقوا: آثار تقوا ۲۰ ; اهمیّت تقوا ۱۹
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۲۰، ۲۳
  • حکمت: نعمت حکمت ۱۵ ; نقش حکمت ۱۶
  • خدا: احاطه خدا ۲۳ ; تجاوز به حدود خدا ۵، ۷ ; شناخت خدا ۲۲ ; علم خدا ۲۲، ۲۳ ; نعمتهاى خدا ۱۳، ۱۵
  • دین: استهزاى دین ۱۱ ; سوء استفاده از دین ۱۱
  • ذکر: اهمیّت ذکر ۱۴ ; ذکر نعمتهاى خدا ۱۲
  • زن: حقوق زن ۲
  • طلاق: احکام طلاق ۲، ۳، ۴، ۲۱ ; طلاق رجعى ۱، ۴، ۵، ۶، ۱۰
  • ظلم: آثار ظلم ۸ ; ظلم به نفس ۶، ۷، ۸ ; موارد ظلم ۵
  • عدّه: عدّه طلاق ۱
  • عصیان: سرزنش عصیان ۲۱
  • عصیانگران: هشدار به عصیانگران ۲۱
  • علم: علم و عمل ۲۳
  • قرآن: نزول قرآن ۱۴، ۱۵، ۱۸ ; نعمت قرآن ۱۵ ; نقش قرآن ۱۷
  • کتب آسمانى: نقش کتب آسمانى ۱۶
  • محرّمات:۴، ۹
  • مرد: اختیارات مرد ۳
  • ملاکهاى عرفى: ۲
  • موعظه: عوامل موعظه ۱۶، ۱۷

منابع