البقرة ٢٣٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و اگر طلاقش داد پس وی را روا نیست از آن پس تا درآمیزد با شوهری جز او سپس اگر طلاقش داد نیست باکی بر آنان که بازگردند به همدیگر اگر پنداشتند که بپای می‌کنند حدود خدا را این است حدود خدا بیان سازدش برای قومی که می‌دانند
|-|معزی=و اگر طلاقش داد پس وی را روا نیست از آن پس تا درآمیزد با شوهری جز او سپس اگر طلاقش داد نیست باکی بر آنان که بازگردند به همدیگر اگر پنداشتند که بپای می‌کنند حدود خدا را این است حدود خدا بیان سازدش برای قومی که می‌دانند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::230|٢٣٠]] | قبلی = البقرة ٢٢٩ | بعدی = البقرة ٢٣١  | کلمه = [[تعداد کلمات::31|٣١]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::21|٩ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::230|٢٣٠]] | قبلی = البقرة ٢٢٩ | بعدی = البقرة ٢٣١  | کلمه = [[تعداد کلمات::31|٣١]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«حَتَّی تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ»: تا آن گاه که با شوهری جز او به طور دائم و به روال عادی ازدواج می‌کند، و ... «فَلا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا»: بر شوهر نخست و همسر نخست گناهی نیست.
«حَتَّی تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ»: تا آن گاه که با شوهری جز او به طور دائم و به روال عادی ازدواج می‌کند، و ... «فَلا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا»: بر شوهر نخست و همسر نخست گناهی نیست.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۲


ترجمه

اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر) او را طلاق داد، از آن به بعد، زن بر او حلال نخواهد بود؛ مگر اینکه همسر دیگری انتخاب کند (و با او، آمیزش‌جنسی نماید. در این صورت،) اگر (همسر دوم) او را طلاق گفت، گناهی ندارد که بازگشت کنند؛ (و با همسر اول، دوباره ازدواج نماید؛) در صورتی که امید داشته باشند که حدود الهی را محترم میشمرند. اینها حدود الهی است که (خدا) آن را برای گروهی که آگاهند، بیان می‌نماید.

پس اگر [بار سوم‌] زن را طلاق داد، ديگر بر او حلال نيست تا زمانى كه زن با مردى غير او ازدواج كند، پس اگر [شوهر دوّم‌] طلاقش داد و دانستند كه مقررات الهى را به پا خواهند داشت مانعى بر آنها نيست كه به يكديگر رجوع كنند، و اينها احكام الهى است كه خدا برا
و اگر [شوهر براى بار سوم‌] او را طلاق گفت، پس از آن، ديگر [آن زن‌] براى او حلال نيست، تا اينكه با شوهرى غير از او ازدواج كند [و با او همخوابگى نمايد]. پس اگر [شوهر دوم‌] وى را طلاق گفت، اگر آن دو [همسر سابق‌] پندارند كه حدود خدا را برپا مى‌دارند، گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند. و اينها حدود احكام الهى است كه آن را براى قومى كه مى‌دانند، بيان مى‌كند.
پس اگر زن را طلاق (سوم) داد دیگر آن زن بر او حلال نیست تا اینکه زن به دیگری شوهر کند، اگر آن شوهر دوم زن را طلاق داد زن با شوهر اوّل (که سه طلاق داده) توانند به زوجیّت بازگردند اگر گمان برند که احکام خدا را (راجع به امر ازدواج) نگاه خواهند داشت. این است احکام خدا که برای مردم دانا بیان می‌کند.
پس اگر [بعد از دو طلاق و رجوع، بار سوم] او را طلاق داد، آن زن بر وی حلال نخواهد بود، مگر آنکه با همسری غیر از او ازدواج کند. و اگر [همسر دوم] او را طلاق داد بر وی و شوهر اول گناهی نیست که به یکدیگرباز گردند، در صورتی که امیدوار باشند حدود الهی را [در روش همسرداری] رعایت می کنند. و اینها حدود خداست که آن را برای گروهی که دانایند بیان می کند.
پس اگر باز زن را طلاق داد ديگر بر او حلال نيست، مگر آنكه به نكاح مردى ديگر درآيد؛ و هرگاه آن مرد آن را طلاق دهد، اگر مى‌دانند كه حدود خدا را رعايت مى‌كنند رجوعشان را گناهى نيست. اينها حدود خدا است كه براى مردمى دانا بيان مى‌كند.
آنگاه چون زن را طلاق گفت، دیگر بر او حلال نیست، مگر آنکه به همسری جز او شوهر کند، سپس اگر آن مرد او را طلاق داد، بر آنان گناهی نیست که اگر می‌دانند احکام الهی را مراعات خواهند کرد دوباره به همسری یکدیگر درآیند، و این احکام الهی است که برای مردم دانا بیان می‌دارد
پس اگر [بار سوم‌] وى را طلاق داد ديگر بر او حلال نيست تا آنكه شوهرى جز او كند پس اگر [اين شوهر] زن را طلاق دهد، گناهى بر آن دو نيست كه به يكديگر بازگردند، اگر گمان داشته باشند كه حدود خدا را برپا مى‌دارند. اينها مرزهاى خداست كه براى گروهى كه بدانند بيان مى‌كند.
پس اگر (بعد از دو طلاق و رجوع، بار دیگر باز هم) او را طلاق داد، از آن به بعد زن بر او حلال نخواهد بود، مگر این که با شوهر دیگری ازدواج کند (و با او آمیزش جنسی نماید و ازدواج واقعی و جدّی صورت گیرد؛ نه موقّتی و فریبکارانه). در این صورت اگر (شوهر دوم) او را طلاق داد، گناهی بر آن دو (زن و شوهر اوّل) نخواهد بود که (به کانون زندگی زناشوئی) برگردند (و زن با شوهر اوّل مجدّداً ازدواج نماید) در صورتی که امیدوار باشند که می‌توانند حدود الهی را (محترم بشمارند و) پابرجا دارند. و اینها حدود الهی است که خدا آنها را برای کسانی که آگاهند (و به شرع اسلام ایمان دارند) بیان می‌نماید.
پس اگر (شوهر برای بار سوّم) او را طلاق گفت، پس از آن دیگر (آن زن) برای او (به هیچ وجه) حلال نیست، تا اینکه با شوهری غیر از او همخوابگی نماید. پس چنانچه (شوهر دوّم) وی را طلاق گفت، اگر آن دو گمان دارند که حدود خدا را بر پا می‌دارند، گناهی بر آن دو نیست که به یکدیگر باز گردند. و اینها حدود الهی است (که) آنها را برای گروهی که می‌دانند، بیان می‌کند.
و اگر طلاقش داد پس وی را روا نیست از آن پس تا درآمیزد با شوهری جز او سپس اگر طلاقش داد نیست باکی بر آنان که بازگردند به همدیگر اگر پنداشتند که بپای می‌کنند حدود خدا را این است حدود خدا بیان سازدش برای قومی که می‌دانند


البقرة ٢٢٩ آیه ٢٣٠ البقرة ٢٣١
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَتَّی تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ»: تا آن گاه که با شوهری جز او به طور دائم و به روال عادی ازدواج می‌کند، و ... «فَلا جُنَاحَ عَلَیْهِمَا»: بر شوهر نخست و همسر نخست گناهی نیست.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - زندگى مرد با همسر خویش پس از طلاقِ سوم، جز با فاصله شدن ازدواج با مرد دیگر (مُحَلِّل)، جایز نیست. (الطّلاق مرّتان ... فان طلقها فلا تحلّ له من بعد حتى تنکح زوجاً غیره)

۲ - ازدواج شوهر اوّل با زن سه طلاقه خود مشروط به نکاح دائمى با مرد دیگر و پیش آمدن طلاق است. (فان طلّقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا) مطرح کردن طلاق از سوى شوهر دوّم حاکى است که باید ازدواج با او دائمى باشد و نه موقّت. چون در ازدواج موقّت، طلاق نیست.

۳ - اختیار طلاق با مرد است. (فان طلّقها)

۴ - اختیار ازدواج زن ثیّبه (زنى که قبلاً شوهر داشته)، به دست خود اوست. (حتى تنکح زوجاً غیره) در جمله «حتى تنکح» (تا آنگاه که آن زن با دیگرى ازدواج کند)، استناد نکاح به خود زن داده شده و نفرموده است «حتّى ینکحها» تا آنگاه که ولىّ، او را به ازدواج دیگرى درآورد.

۵ - جواز ازدواج مرد با زن سه طلاقه خود، مشروط به آمیزش محلِّل با آن زن است. (حتى تنکح زوجاً غیره) انتخاب کلمه «زوجاً» به جاى «رجلاً»، دلالت بر عقد ازدواج دارد; بنابراین کلمه «تنکح»، باید بر معنایى زیادتر از عقد دلالت کند و آن معنا، همان آمیزش خواهد بود.

۶ - ازدواج زن با شوهر سابق، پس از طلاق شوهر دوّم (مُحلِّل)، منوط به رضایت طرفین و عقد جدید است. (فان طلّقها فلا جناح علیهما ان یتراجعا) اِسناد رجوع به طرفین (ان یتراجعا)، پس از طلاق مُحلِّل، به خلاف رجوع در عدّه که تنها به شوهر مستند بود، دلالت بر مشروطیّت رضایت طرفین دارد و لازمه آن اجراى عقد جدید است.

۷ - شرط طلاق در ازدواج زن سه طلاقه با محلّل، بى اثر و فاقد اعتبار است.* (حتى تنکح زوجاً غیره فان طلّقها) استناد طلاق به مُحلّل (فان طلّقها) و بیان آن با «اِن» شرطیّه، که توقع حصول در آن لحاظ نمى شود، دلالت بر اختیار کامل محلّل در طلاق دارد و لازمه آن، بى اعتبارى شرط طلاق، بر فرض وجود است.

۸ - پس از طلاق شوهر دوّم، زن و شوهر سابق، در صورت گمان به مراعات حدود الهى در خانواده، مى توانند به زندگى بازگردند. (فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنّا ان یُقیما حدود اللّه)

۹ - احکام طلاق، از حدود الهى است. (و تلک حدود اللّه)

۱۰ - لزوم و اهمیّت حفظ حدود الهى در روابط زناشویى (فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنّا ان یقیما حدود اللّه)

۱۱ - حفظ حدود الهى، شرط اساسى تشکیل کانون خانواده (فلا جناح علیهما ان یتراجعا ان ظنّا ان یقیما حدود اللّه)

۱۲ - خداوند، بیانگر حدود و احکام خویش، براى مردم آگاه و داناست. (و تلک حدود اللّه یبیّنها لقوم یعلمون)

۱۳ - بهره بردارى از حدود و احکام الهى، مخصوص عالمان است. (و تلک حدود اللّه یبیّنها لقوم یعلمون) ظاهر این است که تبیین احکام، براى همه مردم است. (دانایان و غیر آنان) بنابراین اختصاص تبیین آیات به دانایان، به معناى اختصاص بهره گیرى عالمان از تبیین احکام و حدود الهى خواهد بود.

۱۴ - مُحلِّل، عامل بازدانده مرد از طلاقهاى مکرر* (فان طلقها فلا تحل له من بعد حتى تنکح زوجاً غیره) اشتراط مُحلِّل براى بازگشت به زندگى پس از طلاق سوّم، به منزله مانع تراشى براى طلاقهاى مکرر و بى مورد است; خصوصاً با توجّه به حساسیّت مردان در این مورد.

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ تشریع احکام ۱۲ ; فلسفه احکام ۱۴
  • ازدواج: احکام ازدواج ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸ ; شرایط ازدواج ۱۱
  • خانواده: روابط در خانواده ۱۰، ۱۱
  • خدا: احکام خدا ۱۲، ۱۳ ; حدود خدا ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳
  • طلاق: احکام طلاق ۱، ۲، ۳، ۸، ۹ ; شرایط طلاق ۷ ; طلاق باین ۱، ۲، ۵ ; موانع طلاق ۱۴
  • علما: فضایل علما ۱۳
  • مُحَلِّل: احکام مُحَلِّل ۱، ۲، ۵، ۶، ۷، ۸ ; فلسفه مُحَلِّل ۱۴
  • مرد: حقوق مرد ۳

منابع