البقرة ١٨٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می‌خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید!

ماه رمضان ماهى است كه قرآن به عنوان راهنماى مردم و حجّت‌هاى روشنگر و فارق ميان حق و باطل در آن نازل شده است پس هر كه از شما اين ماه را دريافت، روزه بگيرد و هر كه بيمار يا در سفر بود، به همان تعداد در روزهاى ديگر [قضا كند]. خدا براى شما آسانى مى‌خواه
ماه رمضان [همان ماه‌] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى ] كه مردم را راهبر، و [متضمّن‌] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان‌] تشخيص حق از باطل است. پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد، و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن،] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد]. خدا براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‌خواهد؛ تا شماره [مقرر ]را تكميل كنيد و خدا را به پاس آنكه رهنمونيتان كرده است به بزرگى بستاييد، و باشد كه شكرگزارى كنيد.
ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل، پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، و هر که ناخوش یا در سفر باشد (به شماره آنچه روزه خورده است) از ماهای دیگر روزه دارد، که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته، و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
[این است] ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآنی که سراسرش هدایتگر مردم است و دارای دلایلی روشن و آشکار از هدایت می باشد، و مایه جدایی [حق از باطل] است. پس کسی که در این ماه [در وطنش] حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنکه بیمار یا در سفر است، تعدادی از روزهای غیر ماه رمضان را [به تعداد روزه های فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانی و راحت شما را می خواهد نه دشواری و مشقت شما را. و [قضای روزه] برای این است: شما روزه هایی را [که به خاطر عذر شرعی افطار کرده اید] کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و نیز برای این که سپاس گزاری کنید.
ماه رمضان، كه در آن براى راهنمايى مردم و بيان راه روشن هدايت و جدا ساختن حق از باطل، قرآن نازل شده است. پس هر كس كه اين ماه را دريابد، بايد كه در آن روزه بدارد. و هر كس كه بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهاى ديگر. خدا براى شما خواستار آسايش است نه سختى و تا آن شمار را كامل سازيد. و خدا را بدان سبب كه راهنماييتان كرده است به بزرگى ياد كنيد و سپاس گوييد.
[ایام روزه‌] ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده است که راهنمای مردم است و آیات روشنگری شامل رهنمودها و جداکننده حق از باطل در بردارد، پس هرکس از شما که در آغاز ماه حاضر [مقیم‌] بود بر اوست که روزه بگیرد و هرکس بیمار یا در سفر بود، باید تعدادی از روزهای دیگر [روزه بدارد]، خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و دشواری نمی‌خواهد، تا سرانجام شمار [روزهای روزه‌] را کامل کنید و خداوند را برای آنکه رهنمونیتان کرده است تکبیر بگویید و باشد که سپاسگزار باشید
ماه رمضان، كه در آن قرآن فروفرستاده شده، كه راهنمايى براى مردم و نشانه‌هاى روشنى از رهنمونى [به راه راست‌] و جداكننده حق از باطل است پس هر كس از شما اين ماه را دريابد بايد آن را روزه بدارد و هر كه بيمار يا در سفر باشد به شمار آن از روزهاى ديگر. خدا براى شما آسانى مى‌خواهد و براى شما دشوارى نمى‌خواهد، و تا شمار آن را تمام كنيد و خداى را به پاس آنكه شما را راه نمود به بزرگى بستاييد و باشد كه سپاس گزاريد.
(آن چند روز معیّن و اندک) ماه رمضان است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است (و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت سال تدریجاً به دست مردم رسیده است) تا مردم را راهنمائی کند و نشانه‌ها و آیات روشنی از ارشاد (به حق و حقیقت) باشد و (میان حق و باطل در همه‌ی ادوار) جدائی افکند. پس هر که از شما (فرا رسیدن) این ماه را دریابد، (چه خودش هلال را رؤیت کند و چه با دیدن دیگران فرا رسیدن رمضان ثابت شود) باید که آن را روزه بدارد. و اگر کسی بیمار یا مسافر باشد (می‌تواند از رخصت استفاده کند و روزه ندارد و) چندی از روزهای دیگر را (به اندازه‌ی آن روزها روزه بدارد). خداوند آسایش شما را می‌خواهد و خواهان زحمت شما نیست، و (خداوند ماه رمضان و رخصت آن را برای شما روشن داشته است) تا تعداد (روزهای رمضان) را کامل گردانید و خدا را بر این که شما را (به احکام دین که سعادتتان در آن است) هدایت کرده است، بزرگ دارید و تا این که (از همه‌ی نعمتهای او) سپاسگزاری کنید.
ماه رمضان (همان ماه) است که در آن، قرآن (به گونه‌ای فشرده، شب‌قدر) فروفرستاده شده است؛ حال آنکه برای مردم راهبرد، و (متضمن) دلایلی آشکار از هدایت و (میزان) تشخیص حقّ از باطل است. پس هر کس از شما این ماه را (در وطنش) درک کند، باید آن را روزه بدارد و کسی که بیمار یا در سفر بوده است (باید به شماره‌ی آن) تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد). خدا برای شما آسانی را می‌خواهد و برای شما دشواری زیان‌آور را نمی‌خواهد. و باید همان شماره‌ی (مقرّر) را تکمیل کنید و خدا را به (پاس) آنچه رهنماییتان کرده است بس بزرگ دارید. و شاید شکر گزارید.
ماه رمضان که فرو شد در آن قرآن راهنمائی برای مردم و تابشهائی یا نشانیها از هدایت و فرقان پس هر کس شهر باشد از شما در این ماه روزه بگیردش و آن کس که بیمار یا در سفری باشد چند روز از روزهای دیگر خدا بر شما آسانی خواهد و نخواهد برای شما سختی را و تا به انجام رسانید شما را و تا بزرگ شمرید خدا را بدانچه رهبریتان کرد و شاید شکر گزارید


البقرة ١٨٤ آیه ١٨٥ البقرة ١٨٦
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَهْرُ»: ماه. «هُدیً»: هدایت بخش. راهنما. حال (الْقُرْآنُ) و تقدیراً منصوب است. «بَیِّنَاتٍ»: دلائل واضح و روشن. «الْفُرْقَانِ»: جداسازنده حق از باطل. مصدر ثلاثی مجرّد است و در معنی اسم فاعل به کار رفته است. «شَهِدَ»: حاضر گردید. بدان رسید. با توجّه بدین معنی، واژه (شَهْر) مفعولٌ‌فیه است. مشاهده کرد. دانست. در این صورت (شَهْر) مفعولٌ‌به است، و در اصل مضاف محذوف شده که تقدیر چنین است: مَنْ رَأَیا مِنْکُمْ هِلالَ الشَّهْرِ، مَنْ عَلِمَ مِنْکُمْ هِلالَ الْشَّهْرِ. «الْیُسْرَ»: آسودگی. آسانی. «الْعُسْرَ»: رنج. سختی. «لِتُکْمِلُوا»: تا این که تکمیل کنید. فعل مضارع منصوب است و عطف بر معطوفٌ‌علیه مقدّری است مثل (لِیُسَهِّلَ عَلَیْکُمْ) و تقدیر چنین است: یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الْیُسْرَ لِیُسَهِّلَ عَلَیْکُمْ وَ لِتُکَمِّلُوا الْعِدَّةَ.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - ماه رمضان، ماهى که براى روزه گرفتن تعیین شده است. (کتب علیکم الصیام ... ایّاماً معدودت ... شهر رمضان) «شهر رمضان» خبر براى مبتداى محذوف; یعنى، «هى» است که به «ایّاماً معدودات» بر مى گردد.

۲ - قرآن، در ماه رمضان نازل شده است. (شهر رمضان الذى أنزل فیه القرءان)

۳ - نزول قرآن در ماه رمضان، دلیلى براى انتخاب این ماه براى روزه گرفتن (شهر رمضان الذى أنزل فیه القرءان) توصیف ماه رمضان به اینکه قرآن در آن نازل شده، پس از بیان احکام روزه و تعیین این ماه براى روزه دارى، مى تواند اشاره به آن باشد که: علت تعیین ماه رمضان براى روزه گرفتن، نزول قرآن در این ماه است.

۴ - روزه و قرآن، داراى ارتباطى عمیق و تنگاتنگ با یکدیگر (شهر رمضان الذى أنزل فیه القرءان)

۵ - ماه رمضان، ماهى داراى عظمت و قداستى خاص (کتب علیکم الصیام ... شهر رمضان الذى أنزل فیه القرءان)

۶ - قرآن کتابى هدایتگر و راهنماى همه انسانهاست. (الذى أنزل فیه القرءان هدًى للناس)

۷ - همه انسانها مخاطبان قرآن هستند. (هدًى للناس)

۸ - هدایتهاى قرآن، به دور از هر کاستى و پیراسته از کمترین پیامدهاى ناهنجار است. (هدًى للناس) «هدًى» مصدر است و در اینجا به معناى اسم فاعل (هادى) مى باشد. به کارگیرى مصدر به جاى اسم فاعل، اشاره به این حقیقت دارد که: قرآن محض هدایت است; یعنى، رهنمودهاى آن مستلزم هیچ ضلالت و مشوب به هیچ گمراهى و سردرگمى نیست.

۹ - هدایتهاى قرآن داراى مراحل و مراتب (هدًى للناس و بینت من الهدى) تکرار «هدًى» دلالت بر آن دارد که: هدایتهاى قرآن، داراى مراحل و مراتب است. مرحله نخست آن براى همه مردم و طبعاً مراحل بالاتر آن براى افرادى است که مرحله نخست را پیموده باشند.

۱۰ - قرآن، حاوى دلایلى روشن و فراوان براى رهنمون ساختن انسانها به هدایتهاى ویژه و مراحل والاى هدایت (الذى أنزل فیه القرءان هدًى للناس و بینت من الهدى) «بینة» به معناى دلیل روشن و آشکار است و جمع آوردن آن دلالت بر کثرت دارد. از معرفه بودن «الهدى» در «بینات من الهدى» چنین بر مى آید که مراد، هدایتهایى خاص است.

۱۱ - قرآن، حاوى رهنمودها و دلایلى روشن جهت دستیابى به میزانى براى تمییز حق از باطل (الذى أنزل فیه القرءان ... بینت من الهدى و الفرقان) «فرقان» به چیزى گفته مى شود که به وسیله آن مى توان حق را از باطل و درست را از نادرست تمییز داد.

۱۲ - روزه ماه رمضان بر هر فرد فرد مسلمانان واجب است. (فمن شهد منکم الشهر فلیصمه)

۱۳ - وجوب روزه ماه رمضان مشروط به احراز حلول این ماه است و احتمال حلول ماه کافى نیست. (فمن شهد منکم الشهر فلیصمه) «شهود» و «شهادت» (مصدر شهد) به معناى حضور داشتن و بر اثر آن چیزى را دیدن و یا فهمیدن است (اقتباس از مفردات راغب). بنابراین «فمن شهد منکم الشهر ...»; یعنى، هر کسى آن ماه را دریابد و به آن آگاه شود و یقین حاصل کند ... کافى نبودن احتمال حلول ماه، از مفهوم این جمله به دست مى آید.

۱۴ - در وجوب روزه، علم و احراز شخصى به حلول ماه رمضان کافى است. (فمن شهد منکم الشهر فلیصمه) کلمه «منکم» مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.

۱۵ - روزه بر مریض و مسافر واجب نبوده و مشروع نیست. (و من کان مریضاً أو على سفر فعدة من ایّام أخر)

۱۶ - قضاى روزه هاى ماه رمضان، بر کسى که در این ماه مریض و یا مسافر بوده، واجب است. (و من کان مریضاً أو على سفر فعدة من ایّام أخر)

۱۷ - تعداد روزه هاى قضا، باید به تعداد روزهایى باشد که مکلف در آنها مریض و یا مسافر بوده است. (فعدة من ایّام أخر)

۱۸ - قضاى روزه هاى ماه رمضان مشروط به زمانى خاص نیست. (فعدة من ایّام أخر) دلیل این برداشت، نظیر استدلالى است که در برداشت شماره ۶ در آیه قبل گذشت.

۱۹ - روزه عبادتى داراى نظم و در عین حال انعطاف پذیر (کتب علیکم الصیام ... ایّاماً معدودت ... شهر رمضان ... فمن کان مریضاً أو على سفر فعدة من ایّام أخر)

۲۰ - قصد مسافرت در واجب نبودن روزه، کافى نیست. (و من کان مریضاً أو على سفر فعدة من ایّام أخر)

۲۱ - خداوند، هرگز تکالیفى دشوار و مشقت بار بر عهده انسانها قرار نداده است. (یرید اللّه بکم الیسر و لایرید بکم العسر)

۲۲ - سختى و دشوارى روزه بر مریض و مسافر، دلیل و حکمت برداشتن روزه از آنان است. (و من کان مریضاً ... یرید اللّه بکم الیسر و لایرید بکم العسر) جمله «یریداللّه ...» را مى توان ناظر به جمله «من کان ...» دانست و آن را دلیل و حکمت برداشتن روزه از مسافر و مریض شمرد و نیز مى توان آن را ناظر به اصل وجوب روزه و بیان حکمت آن دانست. برداشت فوق بر اساس نظر اول است.

۲۳ - روزه، موجب نیل انسانها به معیشتى سهل و راحت و رهایى یافتن از تنگناهاى دنیا و آخرت * (یرید اللّه بکم الیسر و لایرید بکم العسر) برداشت فوق بر این اساس است که «یرید اللّه» ناظر به وجوب روزه باشد. بر این اساس جمله «یریداللّه» اشاره به این دارد که: خداوند روزه را بر شما واجب کرد تا بر اثر آن به معیشتى سهل نایل شوید و به مشکلات گرفتار نگردید.

۲۴ - لطف و مهربانى خدا با بندگان خویش (یرید اللّه بکم الیسر و لایرید بکم العسر)

۲۵ - کامل شدن یک ماه روزه در سال، هدف از ضرورت قضاى روزه هاى فوت شده است. (فعدة من ایّام أخر ... لتکملوا العدة) «لتکملوا ...» علت براى «فعدة من ایّام أخر» است. «ال» در «العدة» عهد ذکرى است و اشاره به «ایّاماً معدودات» که همان شهر رمضان است، دارد. بنابراین «فعدة من ایّام أخر ... لتکملوا العدة»; یعنى: باید قضاى روزهاى رمضان را به جا آورید تا شماره آن ایّام روزه - که یک ماه است - کامل شود.

۲۶ - هر مسلمان باید در سال یک ماه را روزه بگیرد. (فعدة من ایّام أخر ... لتکملوا العدة) برداشت فوق با استدلال بیان شده در توضیح برداشت پیشین، استفاده مى شود.

۲۷ - کسانى که همه و یا بخشى از ماه رمضان را روزه نگیرند [چه بخاطر عذرى همانند مرض و سفر و یا بدون آن]، باید قضاى آن را به جا آورند. (و لتکملوا العدة) هر چند جمله «فعدة من ایّام أخر» در ارتباط با مریض و مسافر ایراد شده است; ولى علت آن (لتکملوا العدة) بیانگر این است که: قضاى روزه در غیر آن دو مورد نیز لازم است، چه معذور باشد و چه بدون عذر روزه نگرفته باشد.

۲۸ - خداوند هدایت کننده مسلمانان است. (و لتکبّروا اللّه على ما هدیکم) «ما» در «ما هداکم» مصدریه است; یعنى: على هدایته إیاکم.

۲۹ - روزه و احکام آن از جمله هدایتهاى الهى است. (و لتکبّروا اللّه على ما هدیکم)

۳۰ - ضرورت ستودن خداوند به عظمت و بزرگى (و لتکبّروا اللّه)

۳۱ - توجّه به عظمت خدا و ستودن او به بزرگى، از اهداف تشریع روزه است. (و لتکبّروا اللّه على ما هدیکم) «تکبیر» (مصدر لتکبّروا) به معناى: بزرگ شمردن و با عظمت دانستن است. «لتکبّروا اللّه» علت غایى براى تشریع روزه است; یعنى، چون روزه انسانها را متوجّه عظمت خدا مى کند، حکم روزه براى اهل ایمان مقرر شد.

۳۲ - ضرورت سپاسگزارى به درگاه خداوند (و لعلکم تشکرون)

۳۳ - روزه گرفتن، زمینه ساز سپاسگزارى به درگاه خداست. (و لعلکم تشکرون) «لعلکم تشکرون» نیز همانند «لتکبّروا ...» بیان علت و غرض، براى تشریع روزه است.

۳۴ - لزوم سپاسگزارى به درگاه خدا، به خاطر جعل نکردن احکام دشوار و مشقت بار براى انسانها (یرید اللّه بکم الیسر و لایرید بکم العسر ... و لعلکم تشکرون) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که «لعلکم ...» بیان غایت و غرض براى جمله «یرید اللّه ...» باشد.

روایات و احادیث

۳۵ - راوى مى گوید: «سألت أبا عبداللّه(ع) عن القرآن و الفرقان ... فقال: القرآن جملة الکتاب و الفرقان المحکم الواجب العمل به;[۱] از امام صادق(ع) از معناى قرآن و فرقان پرسیدم، فرمود: «قرآن» همه کتاب است و فرقان، [آیات ]محکمى است که عمل به آن واجب مى باشد».

۳۶ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: «اذا دخل شهر رمضان فللّه فیه شرط، قال اللّه تعالى: «فمن شهد منکم الشهر فلیصمه» فلیس للرجل إذا دخل شهر رمضان ان یخرج إلا فى حج أو عمرة أو مال یخاف تلفه أو أخ یخاف هلاکه ...;[۲] هنگامى که ماه رمضان وارد شد پس براى خدا در این ماه شرطى است. خداوند تعالى مى فرماید: «فمن شهد منکم الشهر فلیصمه» پس شخص هنگام رمضان نباید مسافرت کند مگر براى حج، یا عمره، یا مالى که ترس از تلف آن دارد، یا برادرى [دینى] که ترس از هلاکت او دارد ... ».

۳۷ - فضل بن شاذان از امام رضا(ع) روایت کرده: «فان قال: فلم جعل الصوم فى شهر رمضان خاصة دون سایر الشهور؟ قیل لأن شهر رمضان هو الشهر الذى أنزل اللّه فیه القرآن و فیه فرّق بین الحق و الباطل کما قال اللّه عز و جل «شهر رمضان الذى أنزل فیه القرآن هدًى للناس و بینات من الهدى و الفرقان» و فیه نبّىء محمّد(ص) و فیه لیلة القدر التى هى خیر من ألف شهر ...;[۳] اگر سؤال شود چرا روزه تنها در ماه رمضان واجب شده و در ماههاى دیگر واجب نشده است؟ در جواب گفته مى شود: چون ماه رمضان ماهى است که خداوند قرآن را در آن نازل کرده و در این ماه، حق و باطل را جدا کرده است. همان طور که خداوند فرموده «شهر رمضان الذى أنزل فیه القرآن هدًى للناس و بینات من الهدى و الفرقان». در این ماه حضرت محمّد(ص) پیامبر شد و شب قدر در این ماه است، شبى که از هزار ماه بهتر است ... ».

۳۸ - «بعض اصحابنا رفعه فى قول اللّه عز و جل «و لتکبروا اللّه على ما هداکم» قال: «التکبیر» التعظیم للّه، و «الهدایة» الولایة;[۴] از امام معصوم (ع) درباره سخن خداوند عز و جل که فرموده «و لتکبروا اللّه على ما هداکم» روایت شده که مراد از «تکبیر»، تعظیم و بزرگداشت خداست و مراد از «هدایت» ولایت است (یعنى خدا را به عظمت یاد کنید به خاطر نعمت ولایت)».

۳۹ - از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: «التکبیر فى العیدین واجب، اما فى الفطر ففى خمس صلوات یبتدأ به من صلاة المغرب لیلة الفطر إلى صلاة العصر من یوم الفطر و هو ان یقال «اللّه اکبر، اللّه اکبر، لا إله إلا اللّه و اللّه اکبر، اللّه اکبر، و للّه الحمد، اللّه اکبر على ما هدانا، و الحمد للّه على ما أبلانا» لقوله عز و جل «و لتکملوا العدة و لتکبروا اللّه على ما هداکم» ...;[۵] تکبیر در عید فطر و عید قربان واجب است; اما در عید فطر در هنگام نمازهاى پنجگانه - که از نماز مغرب در شب عید فطر شروع مى شود و تا نماز عصر در روز عید فطر ادامه مى یابد - و تکبیر این است که بگوید «اللّه اکبر، اللّه اکبر ...» و این [تکبیرها] به خاطر آن واجب است که خداى عز و جل فرموده: هدف این است که عدّه روزها را تکمیل نمائید و خدا را براى اینکه شما را هدایت کرده بزرگ شمارید ... ».

۴۰ - «عن بعض اصحابنا رفعه فى قول اللّه تبارک و تعالى: «و لتکبّروا اللّه على ما هداکم و لعلکم تشکرون» قال: الشکر المعرفة ...;[۶] از امام معصوم(ع) درباره سخن خداوند که فرموده: «و لتکبّروا اللّه على ما هداکم و لعلکم تشکرون» روایت شده که مراد از شکر، «معرفت» است ... ».

موضوعات مرتبط

  • آسایش: عوامل آسایش ۲۳
  • احکام: ۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۷ انعطاف پذیرى احکام ۱۹; فلسفه احکام ۲۲، ۲۵، ۳۱
  • انسان: هدایت انسان ها ۶، ۱۰
  • باطل: ملاکهاى تشخیص باطل ۱۱
  • بیمار: احکام بیمار ۱۵، ۱۶، ۱۷
  • تکبیر: اهمیّت تکبیر خدا ۳۰; تکبیر خدا ۳۱، ۳۸، ۳۹; کلمات تکبیر ۳۹
  • تکلیف: سهولت تکلیف ۲۱، ۳۴; عوامل رفع تکلیف ۲۲
  • حق: ملاکهاى تشخیص حق ۱۱
  • حمد: حمد خدا ۳۱
  • خدا: مهربانى خدا ۲۴; هدایت خدا ۲۸، ۲۹
  • روزه: آثار روزه ۲۳، ۲۹، ۳۳; احکام روزه ۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۷; انعطاف پذیرى احکام روزه ۱۹; تعداد قضاى روزه ۱۷; روزه بیمار ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۲۲; روزه مسافر ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۲۰، ۲۲; روزه و قرآن ۴; شرایط وجوب روزه ۱۳، ۱۴; عسر و حرج در روزه ۲۲; فلسفه روزه ۳۱، ۳۷; فلسفه قضاى روزه ۲۵; قضاى روزه ۲۷; مدت روزه واجب ۲۵، ۲۶; معذوران از روزه ۱۵; نظم در روزه ۱۹; وجوب روزه ۱۲; وجوب قضاى روزه ۱۶; وقت روزه ۱; وقت قضاى روزه ۱۸; ویژگیهاى روزه ۱۹
  • سختى: عوامل نجات از سختى ۲۳
  • شب قدر: وقت شب قدر ۳۷
  • شکر: اهمیّت شکر خدا ۳۲، ۳۴; زمینه شکر خدا ۳۳; مراد از شکر ۴۰
  • شناخت: اهمیّت شناخت ۴۰
  • عید فطر: تکبیر عید فطر ۳۹
  • عید قربان: تکبیر عید قربان ۳۹
  • فرقان: مراد از فرقان ۳۵
  • قرآن: آیات محکم قرآن ۳۵; بینات قرآن ۱۰، ۱۱; تعالیم قرآن ۱۰; جهان شمولى قرآن ۷; مخاطبان قرآن ۷; مراد از قرآن ۳۵; نقش قرآن ۶، ۱۱; ویژگیهاى قرآن ۶، ۱۰، ۱۱; ویژگى هدایتهاى قرآن ۸، ۹; هدایتگرى قرآن ۶، ۱۰
  • قواعد فقهى: قاعده نفى عسر و حرج ۲۲
  • ماه رمضان: احراز حلول ماه رمضان ۱۳، ۱۴; روزه ماه رمضان ۱۲، ۳۷; عظمت ماه رمضان ۵; فلسفه روزه ماه رمضان ۳; نزول قرآن در ماه رمضان ۲، ۳، ۳۷; مسافرت در ماه رمضان ۳۶; ویژگیهاى ماه رمضان ۱، ۲، ۵
  • مسافر: احکام مسافر ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۲۰
  • مسلمانان: تکلیف مسلمانان ۲۶; هدایت مسلمانان ۲۸
  • واجبات: ۱۲
  • ولایت: نعمت ولایت ۳۸
  • هدایت: عوامل هدایت ۶; مراتب هدایت ۹، ۱۰; منشأ هدایت ۲۸

منابع

  1. معانى الأخبار، ص ۱۹۰، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۶۸، ح ۵۷۶.
  2. تهذیب الأحکام، ج ۴، ص ۲۱۶، ح ۱; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۸۳، ح ۲.
  3. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۱۶، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۶۳، ح ۵۵۰.
  4. محاسن برقى، ج ۱، ص ۱۴۲، ح ۳۶; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۷۰، ح ۵۸۶.
  5. خصال، ج ۲، ص ۶۰۹، ح ۹; بحارالأنوار، ج ۸۸، ص ۱۲۸، ح ۲۷.
  6. محاسن برقى، ج ۱، ص ۱۴۹، ح ۶۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۷۰، ح ۵۸۷.