البقرة ١٢٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و (به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم عرض کرد: «پروردگارا! این سرزمین را شهر امنی قرار ده! و اهل آن را -آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده‌اند- از ثمرات (گوناگون)، روزی ده!» گفت: «(ما دعای تو را اجابت کردیم؛ و مؤمنان را از انواع برکات، بهره‌مند ساختیم؛) اما به آنها که کافر شدند، بهره کمی خواهیم داد؛ سپس آنها را به عذاب آتش می‌کشانیم؛ و چه بد سرانجامی دارند»

و آن‌گاه كه ابراهيم عرضه داشت: پروردگارا! اين مكان را شهر امنى قرار ده و مردمش را از نعمت‌هاى فراوان روزى بخش، مردمى كه به خدا و روز واپسين ايمان آرند. فرمود: امّا آن كه كافر شود، اندكى برخوردارش مى‌كنم، سپس او را به سوى عذاب آتش مى‌كشانم و چه بد سر
و چون ابراهيم گفت: «پروردگارا، اين [سرزمين‌] را شهرى امن گردان، و مردمش را -هر كس از آنان كه به خدا و روز بازپسين ايمان بياورد- از فرآورده‌ها روزى بخش»، فرمود: «و[لى‌] هر كس كفر بورزد، اندكى برخوردارش مى‌كنم، سپس او را با خوارى به سوى عذاب آتش [دوزخ‌] مى‌كشانم، و چه بد سرانجامى است.»
و (به یاد آر) هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آورده‌اند از انواع روزیها بهره‌مند ساز، خدا فرمود: و هر که (با وجود این نعمت) سپاس نگزارد و راه کفر پیماید گر چه در دنیا او را اندکی بهره‌مند کنم، لیکن در آخرت ناچار معذب به آتش دوزخ گردانم که بد منزلگاهی است.
و [یاد کنید] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! این [مکان] را شهری امن قرار ده و اهلش را آنان که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند از هر نوع میوه و محصول روزی بخش. خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولی] هر که کفر ورزد بهره اندکی به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش می کشانم و آن بد بازگشت گاهی است.
و ابراهيم گفت: اى پروردگار من، اين شهر را جاى امنى گردان و از مردمش آنان را كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند، از هر ثمره روزى ساز. گفت: هر كس كه كافر شد او را اندك برخوردارى دهم، سپس به عذاب آتش دچارش گردانم، كه بد سرانجامى است.
و چون ابراهیم گفت پروردگارا اینجا را شهری امن بگردان و از اهلش هرکس را که به خداوند و روز بازپسین ایمان دارد از فرآورده‌ها روزی ببخش، فرمود و هرکس که کفرورزد، اندکی بهره‌مندش گردانم سپس دچار عذاب دوزخش سازم و چه بد سرانجامی است‌
و آنگاه كه ابراهيم گفت: پروردگارا، اينجا را شهر امنى ساز و از مردم آن كسانى را كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند از ميوه‌ها روزى ده [خداى‌] گفت: و هر كه كافر شود او را اندكى برخوردار كنم، سپس به عذاب دوزخ گرفتارش سازم، و بد بازگشتگاهى است.
و (به یاد آورید) آن گاه را که ابراهیم گفت: خدای من! این (سرزمین) را شهر پر امن و امانی گردان، و اهل آن را - کسانی که از ایشان به خدا و روز بازپسین ایمان آورده باشند - از میوه‌های (گوناگونی که در آن پرورده شود یا بدان آورده شود، و دیگر خیرات و برکات زمین) روزیشان رسان و بهره‌مندشان گردان. (خدا پاسخ داد و) گفت: (دعای تو را پذیرفتم، ولی در این عمر کوتاه دنیا، بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست) و کسی را که کفر ورزد، مدّت کوتاهی (از ثمرات و خیرات این جهان) بهره‌مند می‌گردانم و سپس او را (روز رستاخیز) به عذاب آتش (دوزخ گرفتار و) ناچار می‌سازم، و (سرانجام و سرنوشت این گونه افراد) چه بد سرانجام و سرنوشتی است!
و چون ابراهیم گفت: «پروردگارم! این (سرزمین) را شهری امین و با امان گردان و مردمش را - هر کس از آنان که به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد - از همه‌ی ثمرات و فرآورده‌ها(ی جهان) روزی بخش‌»، (خدا) فرمود: « و هر کس (هم) کفر بورزد، پس اندکی برخوردارش می‌کنم، سپس او را با اضطرار [:به ناچار] سوی عذاب آتش (دوزخ) می‌کشانم، و چه بد سرانجامی است.»
و هنگامی که گفت ابراهیم پروردگارا بگردان این را شهرستانی امن و روزی ده اهلش را از ثمرات آن که ایمان آورده است از ایشان به خدا و روز بازپسین گفت و آن کس که کفر ورزیده است کامیابیش دهم اندکی و سپس کشانمش بسوی عذاب آتش و چه زشت است آن بازگشتگاه‌


البقرة ١٢٥ آیه ١٢٦ البقرة ١٢٧
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَلَداً»: شهر. مراد مکّه است. «آمِن»: محلّ امن و امان. «مَنْ»: بدل جزء از کلّ برای (اهل) است. «أُمَتِّعُ»: متمتّع می‌سازم. بهره‌ور می‌گردانم. «أضْطَرُّهُ»: وادارش می‌سازم. مجبورش می‌گردانم. «الْمَصِیرُ»: منزل و مأوی. عاقبت. سرنوشت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - تبدیل زمینهاى اطراف کعبه به شهرى داراى امنیت، درخواست ابراهیم(ع) از درگاه خداوند (و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً) ظاهر آن است که مشارالیه «هذا» زمینهاى اطراف کعبه باشد. بر این مبنا جمله «اجعل ...» حاکى از دو درخواست است: ۱- شهر شدن زمینهاى اطراف کعبه; ۲- برقرار بودن امنیت در آن شهر. قابل ذکر است که کلمه «بلد» به معناى سرزمینِ داراى حدود و مشخصات و نیز به معناى شهر است. برداشت فوق بر اساس دومین احتمال مى باشد.

۲ - التجا به مقام ربوبى خداوند، از آداب دعا و درخواست نیازها از درگاه اوست. (رب اجعل هذا بلداً ءامناً)

۳ - رونق اقتصادى شهر مکّه و بهره مند شدن شهروندان مؤمن آن از انواع ثمرات و میوه ها، دعاى ابراهیم(ع) به درگاه خداوند (و ارزق أهله من الثمرت من ءامن منهم)

۴ - ابراهیم(ع)، کفرپیشگان مکّه را شایسته بهره مند شدن از روزیهاى الهى نمى دانست. (و ارزق ... من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر)

۵ - ابراهیم(ع) از خداوند خواست تا کافران مکّه را از روزیهاى خویش بهره مند نسازد. (و ارزق ... من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر) «من ءامن» به عنوان بدل براى «أهله» بیانگر مقصود ابراهیم(ع) از کلمه «أهله» است. آن حضرت با آوردن «من ءامن» اشاره به این معنا دارد که: خواهان اعطاى ثمرات به کافران مکّه نیست.

۶ - ایمان به خدا و روز قیامت از ارکان اساسى مکتب انبیا(ع) (من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر)

۷ - امنیت و فراوانى نعمت در شهر مکّه ، امورى کارساز در تحقّق اهداف ابراهیم(ع) (إنى جاعلک للناس إماماً ... إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله) مطرح شدن امامت ابراهیم(ع) و مسؤولیت او براى تطهیر کعبه و آماده سازى آن براى پرستش خدا، و سپس نقل دعاى آن حضرت (درخواست امنیت شهر مکّه و رونق اقتصادى آن)، بیانگر برداشت فوق است.

۸ - شهر مکّه ، حتى براى کافران نیز باید جایگاهى امن باشد. (رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق ... من ءامن منهم باللّه و الیوم الأخر) از اینکه ابراهیم(ع) دومین دعاى خویش; یعنى، اعطاى ثمرات را به مؤمنان اختصاص داد، ولى امنیت شهر مکّه را به طور مطلق آورد، مى توان به این نتیجه رسید که: آن حضرت امنیت مکّه را براى همگان حتى براى کافران خواسته بود.

۹ - تأمین امنیت و رفاه مردم و ایجاد زمینه هاى عبادت و بندگى، از وظایف امامان و پیشوایان دینى است. (إنى جاعلک للناس إماماً ... طهرا بیتى للطائفین ... رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله)

۱۰ - رفاه و امنیت اهل ایمان امرى ارزشمند از دیدگاه ادیان الهى (رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله من الثمرت من ءامن)

۱۱ - امنیت و رزق و روزى بندگان، پرتوى از ربوبیت خداست. (رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله من الثمرت)

۱۲ - خداوند، دعاى حضرت ابراهیم(ع) (شهر شدن سرزمین مکّه و امنیت و رفاه مؤمنان آن) را مستجاب کرد. (رب اجعل ... قال و من کفر فأمتعه قلیلا) ابراهیم، در دعاى خویش اشاره به این داشت که: خداوند، کافران مکّه را از روزیهاى خویش محروم سازد. جمله «و من کفر فأمتعه» (ولى آن کس که کافر شود او را بهره اى اندک خواهم داد) پاسخ منفى خداوند به این تقاضاى ابراهیم است. رد بخشى از یک درخواست، حکایت از اجابت دیگر درخواستها دارد.

۱۳ - دعاى ابراهیم(ع) براى امنیت مکّه و برخوردار شدن مؤمنان آن سرزمین از مواهب الهى، خاطره اى شایسته و بایسته به یادداشتن (و إذ قال إبرهیم رب اجعل هذا بلداً ءامناً و ارزق أهله) برداشت فوق بر این اساس است که «إذ» مفعول براى فعل مقدر «اذکر» باشد.

۱۴ - دعاى حضرت ابراهیم(ع) (محرومیت کافران مکّه از نعمتهاى الهى)، مستجاب نشد. (قال و من کفر فأمتعه قلیلا)

۱۵ - بهره مند ساختن کافران از متاع دنیا، از سنّتهاى خداوند است. (و من کفر فأمتعه)

۱۶ - بهره مندى کافران از مواهب الهى، موقت و گذراست. (و من کفر فأمتعه قلیلا ثم أضطره إلى عذاب النار)

۱۷ - متاع دنیا، اندک و زمان بهره مندى از آن کوتاه است. (فأمتعه قلیلا) «قلیلا» صفت براى موصوفى محذوف است. آن موصوف مى تواند کلمه اى همانند «متاعاً» یا کلمه اى مانند «زماناً» باشد و از آن جا که جمله فوق در مقابل «ثم اضطره» قرار گرفته، معلوم مى شود مقصود از اندک بودن متاع دنیا و زمان بهره گیرى از آن، در مقایسه با سراى آخرت است.

۱۸ - آنان که به خدا و روز قیامت کافر شوند، راهى جز ورود به آتش دوزخ نخواهند داشت. (و من کفر ... ثم أضطره إلى عذاب النار) اضطرار; یعنى، مجبور ساختن کسى به انجام کارى. پس «ثم اضطره ...» چنین معنا مى شود: آن گاه که کافران حیات دنیا را سپرى کردند، آنان را براى ورود به آتش دوزخ مجبور مى کنم.

۱۹ - آتش دوزخ، جایگاهى نامیمون و عاقبتى شوم است. (و بئس المصیر) «مصیر» جایگاهى است که حرکت بدان جا منتهى مى شود.

۲۰ - دلجویى خداوند از ابراهیم(ع) به خاطر اجابت نکردن دعاى او علیه کافران مکّه (و ارزق ... من ءامن منهم ... قال و من کفر فأمتعه قلیلا ثم أضطره إلى عذاب النار) از هدفهاى بیان اندک بودن متاع دنیا و زمان بهره گیرى از آن و نیز بیان فرجام شوم کفرپیشگان پس از رد کردن تقاضاى ابراهیم علیه آنان، دلجویى از ابراهیم است.

روایات و احادیث

۲۱ - از امام صادق(ع) درباره سخن ابراهیم : «و ارزق أهله من الثمرات ...» روایت شده که فرمود: «من الثمرات القلوب اى حببهم إلى الناس لینتابوا إلیهم و یعودوا إلیهم;[۱] مراد ثمرات دلهاست بدین گونه که محبّت مؤمنان از اهل مکّه را در دل مردم بینداز تا مشتاق مؤمنان مکّه گشته، به سوى آنان بازگردند».

۲۲ - از امام باقر(ع) درباره درخواست ابراهیم(ع) که فرمود: «و ارزق أهله من الثمرات» روایت شده که: «ان المراد بذلک ان الثمرات تحمل إلیهم من الآفاق;[۲] این میوه ها، از سرزمینهاى دور به آن جا (مکّه ) برده مى شود .

موضوعات مرتبط

  • ابراهیم(ع): ابراهیم(ع) و کافران مکّه ۴، ۲۰; اجابت دعاى ابراهیم(ع) ۱۲; اهداف ابراهیم(ع) ۷; بینش ابراهیم(ع) ۴; خواسته هاى ابراهیم(ع) ۱، ۳، ۵; دعاى ابراهیم(ع) ۱، ۳، ۵، ۱۴، ۲۰، ۲۱، ۲۲; دلجویى از ابراهیم(ع) ۲۰; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۵، ۲۰
  • احکام: ۸
  • ارزشها: ۱۰
  • اقتصاد: اهمیّت رونق اقتصادى ۳
  • امکانات دنیوى: ۱۷
  • امنیت: اهمیّت امنیت ۹، ۱۳
  • انبیا: ارکان تعالیم انبیا ۶
  • انسان: امنیت انسان ها ۱۱; روزى انسان ها ۱۱
  • ایمان: ایمان به خدا ۶; ایمان به قیامت ۶; متعلق ایمان ۶
  • جهنم: آتش جهنم ۱۸، ۱۹; شومى جهنم ۱۹; موجبات جهنم ۱۸
  • جهنمیان: ۱۸
  • خدا: ربوبیت خدا ۲; سنّتهاى خدا ۱۵; مظاهر ربوبیت خدا ۱۱; نعمتهاى خدا ۱۴
  • دعا: آداب دعا ۲
  • ذکر: ذکر تاریخ ۱۳; ذکر دعاى ابراهیم(ع) ۱۳
  • رفاه: اهمیّت رفاه ۳، ۹
  • رهبرانى دینى: مسؤولیت رهبرانى دینى ۹
  • عبادت: ایجاد زمینه عبادت ۹
  • عذاب: اهل عذاب ۱۸
  • فرجام: فرجام شوم ۱۹
  • کافران: امکانات دنیوى کافران ۱۵، ۱۶; رفاه کافران ۱۵، ۱۶; کافران در جهنم ۱۸; کافران در مکّه ۸; کیفر کافران ۱۸; محرومیت کافران از نعمت ۴; نعمتهاى کافران ۱۴
  • کافران مکّه : محرومیت کافران مکّه ۵
  • کفر: کیفر کفر به خدا ۱۸; کیفر کفر به قیامت ۱۸
  • مؤمنان: ارزش امنیت مؤمنان ۱۰; ارزش رفاه مؤمنان ۱۰; القاى محبّت مؤمنان در قلبها ۲۱
  • مؤمنان مکّه : فضایل مؤمنان مکّه ۲۱
  • مکّه : آبادانى مکّه ۳، ۲۲; احکام مکّه ۸; امنیت مکّه ۱، ۷، ۸، ۱۲، ۱۳; تاریخ مکّه ۱، ۱۲; رفاه اهل مکّه ۳، ۱۲; رونق اقتصادى مکّه ۳، ۷; شهر مکّه ۱۲; میوه در مکّه ۲۲; نعمتهاى اهل مکّه ۱۳
  • نعمت: محرومیت از نعمت ۵
  • نیازها: منشأ تأمین نیازها ۲

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۶۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۲۴- ، ح ۳۵۹.
  2. مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۸۸; تفسیر برهان، ج ۱- ، ص ۱۵۴، ح ۳.