الأنعام ٥٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

بگو: «من دلیل روشنی از پروردگارم دارم؛ و شما آن را تکذیب کرده‌اید! آنچه شما در باره آن (از نزول عذاب الهی) عجله دارید، به دستِ من نیست! حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا می‌کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.»

بگو: بى‌ترديد، من بر حجت‌ى روشن از پروردگار خود هستم كه شما آن را تكذيب كرديد. آنچه را [از عذاب خدا] كه شما خواستار شتاب در آنيد نزد من نيست. فرمان جز به دست خدا نيست كه حق را بيان مى‌كند و او بهترين داوران است
بگو: «من از جانب پروردگارم دليل آشكارى [همراه‌] دارم، و[لى‌] شما آن را دروغ پنداشتيد، [و] آنچه را به شتاب خواستار آنيد در اختيار من نيست. فرمان جز به دست خدا نيست، كه حق را بيان مى‌كند، و او بهترين داوران است.»
بگو: من هر چه می‌گویم با برهانی از سوی پروردگارم است و شما تکذیب آن می‌کنید. عذابی که شما بدان تعجیل می‌کنید امر آن به دست من نیست، فرمان جز خدا را نخواهد بود، که به حق دستور می‌دهد و او بهترین حکم فرمایان است.
بگو: من بر دلیل روشنی [مانند قرآن] از سوی پروردگارم هستم و حال آنکه شما آن را تکذیب کردید، عذابی که به آن شتاب دارید در اختیار من نیست. فرمان و حکم فقط به دست خداست، همواره حق را بیان می کند و او بهترین داوران و جداکنندگان [حق از باطل] است.
بگو: من از پروردگارم دليلى روشن دارم و شما آن دليل را دروغ مى‌خوانيد. آنچه بدين شتاب مى‌طلبيد به دست من نيست. حكم تنها حكم خداست. حقيقت را بيان مى‌كند و او بهترين داوران است.
بگو من حجت آشکاری از پروردگارم دارم و شما آن را دروغ می‌انگارید، آنچه با [شدت و] شتاب از من می‌خواهید در اختیار من نیست، حکم جز به دست خداوند نیست، که گویای حق و حقیقت و بهترین داوران است‌
بگو: من بر دليلى روشن از پروردگار خويشم و شما آن را دروغ پنداشتيد. آنچه به شتاب مى‌خواهيد- يعنى عذاب و يكسره شدن كار- نزد من نيست. فرمانروايى نيست مگر خداى را. حق را [از باطل‌] جدا و بيان مى‌كند و او بهترين جداكننده [حق از باطل‌] است.
بگو: من بر شریعت واضحی هستم که از سوی پروردگارم نازل شده است و شما قرآن را تکذیب می‌کنید (که در برگیرنده‌ی شریعت غرّا و آشکارا است. بدانید عذاب و کیفری) که در (نزول و وقوع) آن شتاب می‌ورزید در قدرت من نیست. فرمان جز در دست خدا نیست. خدا به دنبال حق می‌رود (و کارهایش برابر حکمت انجام می‌شود. لذا اگر خواست عذاب واقع می‌گردد و اگر نخواست عذاب واقع نمی‌شود) و او بهترین (قاضی میان من و شما و) جدا کننده (ی حق از باطل) است.
بگو: «من به‌راستی از جانب پروردگارم (مسلط) بر دلیلی آشکار هستم، در حالی‌که شما با آن (همان و او را) تکذیب کردید. آنچه را (شما) به شتاب خواستارید نزد من نیست. فرمان جز برای خدا نیست (که او) حقّ را بازگو می‌کند. و او بهترین فیصله‌دهندگان است.»
بگو همانا من بر نشانه‌ای از پروردگار خویشم و شما تکذیب آن کردید نیست نزد من آنچه شتاب دارید بدان نیست حکم جز از آن خدا میسراید حقّ را و او است بهتر جداسازندگان‌


الأنعام ٥٦ آیه ٥٧ الأنعام ٥٨
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَیِّنَةٍ»: دلیل. شریعت. مراد قرآن است. «کَذَّبْتُم بِهِ»: آن را تکذیب می‌کنید. ضمیر (ه) به (بیّنه) برمی‌گردد و مذکّر آوردن آن به خاطر معنیِ مراد است که قرآن است. «یَقُصُّ الْحَقَّ»: حق را می‌گوید. حق را از باطل جدا می‌سازد. از حق پیروی می‌کند. «الْفَاصِلِینَ»: جداسازندگان. داوری‌کنندگان. روشنگران.


تفسیر

نکات آیه

۱- دعوت پیامبر (ص) و اصول و مبانى و برنامه هاى آن متکى بر حجت و دلیل روشن است. (قل إنى على بینة من ربى) در آیات گذشته از توحید و روش برخورد و ... سخن به میان آمده و لذا جمله «إنى على بینة» به منزله پشتوانه و تأییدى براى کلیه موارد ذکر شده است.

۲- اعطاى بینات (دلایل روشن) به پیامبر (ص)، پرتویى از ربوبیت خداوند (قل إنى على بینة من ربى)

۳- قرآن، بینه و دلیل روشن پیامبر (ص) و گواه حقانیت او (قل إنى على بینة من ربىو کذبتم به) بسیارى از مفسران گفته اند که مراد از بینه و مرجع ضمیر «کذبتم به» قرآن است. مفرد آمدن کلمه «بینة» و مذکر آمدن ضمیر «به» این احتمال را تقویت مى کند.

۴- احاطه کامل پیامبر اکرم (ص) به محتواى قرآن * (إنى على بینة من ربى) «على» حرف استعلاست و به کارگیرى آن در «على بینة» اشاره به این است که پیامبر بر بینه خویش (قرآن) احاطه و اشراف کامل دارد.

۵- لزوم پذیرش مفاد و نتیجه دلایل روشن و پیروى کردن از آن (قل إنى على بینة من ربىو کذبتم به)

۶- مشرکان صدر اسلام دلیل روشن حقانیت پیامبر (ص) (قرآن) را تکذیب مى کردند. (قل إنى على بینة من ربىو کذبتم به)

۷- مشرکان و منکران رسالت پیامبر (ص)، خواهان تحقق زودرس وعده هاى آن حضرت در مورد نزول عذاب بودند. (و کذبتم بهبه ما عندى ما تستعجلون به) در آیات متعددى، مانند آیه ۶، ۹ و ۱۱ سوره انعام، به کافران وعده عذاب و کیفر دنیوى داده شده است. لذا ممکن است مراد از «ما تستعجلون» نزول عذاب باشد که کافران از سر انکار و تمسخر خواهان نزول سریع آن بودند.

۸- نزول عذاب در اختیار پیامبر (ص) و به دست آن حضرت نیست. (ما عندى ما تستعجلون به)

۹- منکران رسالت پیامبر (ص) اصرار داشتند که آن حضرت معجزه دلخواه آنان را سریعاً ارائه کند. (ما عندى ما تستعجلون به) همان گونه که در آیات همین سوره، مانند آیه ۸، ۳۷ مطرح شده، از خواسته هاى منکران، نزول معجزاتى ویژه بوده است. لذا ممکن است مراد از «ما تستعجلون» همین گونه درخواستها باشد.

۱۰- ارائه معجزه، بدان گونه که مردم برگزینند و بخواهند، خارج از قلمرو اختیار پیامبر (ص) است. (ما عندى ما تستعجلون به)

۱۱- نزول معجزات و کیفیت آن، امرى قانونمند و داراى حدود و مرزهاى معین (ما عندى ما تستعجلون به إن الحکم إلا للّه یقص الحق)

۱۲- «حکم» در کلیه امور تکوین و تشریع تنها از آن خداوند و در صلاحیت اوست. (إن الحکم إلا للّه)

۱۳- نزول عذاب از مقوله «حکم» و تنها در اختیار خداوند است. (ما عندى ما تستعجلون به إن الحکم إلا للّه)

۱۴- اعطاى معجزات از مقوله «حکم» و تنها به دست خداوند است. (ما عندى ما تستعجلون به إن الحکم إلا للّه)

۱۵- خداوند امور را بر معیار و جهت حق جارى مى سازد. (إن الحکم إلا للّه یقص الحق) «قص» به معناى دنبال رفتن و پیگیرى است. در قاموس المحیط آمده است: «قَصَّ اثره ... تَتَّبعه».

۱۶- حکمهاى صادره از جانب خداوند بر اساس حق است. (إن الحکم إلا للّه یقص الحق)

۱۷- خداوند در اداره امور جهان و نظام هدایت، سنتهاى ثابتى دارد که از آنها عدول نمى کند. (یقص الحق) یکى از معانى «حق»، «الأمر المقضى» است. یعنى امرى که قضا و حکم بر آن تعلق گرفته باشد. و چون در آیه سخن از نزول عذاب یا معجزه است و در پى آن از اختصاصات حکم به خداوند سخن رفته، مى توان چنین نتیجه گرفت که «یقص الحق» تأکیدى بر ثبات و استوارى قوانین و احکام الهى است.

۱۸- خداوند بهترین جدا کننده حق از باطل است. (یقص الحق و هو خیر الفصلین)

۱۹- شناخت دقیق مرزهاى حق و باطل، مقدمه ضرورى براى حرکت در مسیر حق (یقص الحق و هو خیر الفصلین)

۲۰- خداوند در زمان مناسب بهترین داورى را در بین پیامبر (ص) و منکران آن حضرت خواهد کرد. (یقص الحق و هو خیر الفصلین)

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۱۷; نظام آفرینش ۱۷
  • احکام: تکوینى ۱۲، ۱۳، ۱۴; تشریع احکام ۱۲
  • اسلام: تاریخ صدر ۹
  • امور: حقّانیت جریان امور ۱۵; قانونمندى امور ۱۵
  • باطل: تمییز باطل ۱۹
  • برهان: تبعیت از برهان ۵
  • حق: تمییز حقّ ۱۹; شرایط حرکت در راه حقّ ۱۹; مبیّن حقّ و باطل ۱۸
  • خدا: اختصاصات خدا ۱۲، ۱۳، ۱۴; افعال خدا ۱۵، ۱۸; تدبیر خدا ۱۷; حقّانیت حکم خدا ۱۶; حکم خدا ۱۲، ۱۳، ۱۴; سنّتهاى خدا ۱۷; عطایاى خدا ۲; قضاوت خدا ۲۰; مظاهر ربوبیت خدا ۲
  • دلیل: تبعیت از دلیل ۵
  • عذاب: درخواست تسریع در عذاب ۷; منشأ نزول عذاب ۱۳; نزول عذاب ۸; وعده عذاب ۷
  • قرآن: اعجاز قرآن ۳; تکذیب قرآن ۶; گواهى قرآن ۳; مکذّبان قرآن ۶; نقش قرآن ۳، ۶
  • محمّد (ص): احاطه محمّد (ص) بر قرآن ۴; بیّنات محمّد (ص) ۱، ۲، ۳; تاریخ محمّد (ص) ۹; خواسته هاى مکذّبان محمّد (ص) ۹; دلایل حقانیت محمّد (ص) ۶; گواهان حقانیت محمّد (ص) ۳; محدوده اختیارات محمّد (ص) ۸، ۱۰; معجزه محمّد (ص) ۲، ۳، ۱۰; مکذّبان محمّد (ص) ۷، ۲۰; ویژگیهاى دعوت محمّد (ص) ۱
  • مشرکان: خواسته هاى مشرکان صدر اسلام ۷; مشرکان صدر اسلام ۶
  • معجزه: درخواست معجزه ۱۰; قانونمندى معجزه ۱۱; اقتراحى معجزه ۹، ۱۰; منشأ معجزه ۱۴

منابع