روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۲۶۹

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن علي بن الحكم عن مثني الحناط عن ابي بصير قال :

دَخَلْتُ عَلَى‏ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ فَقُلْتُ لَهُ أَنْتُمْ وَرَثَةُ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ وَارِثُ اَلْأَنْبِيَاءِ عَلِمَ كُلَّ مَا عَلِمُوا قَالَ لِي نَعَمْ قُلْتُ فَأَنْتُمْ تَقْدِرُونَ عَلَى أَنْ تُحْيُوا اَلْمَوْتَى وَ تُبْرِءُوا اَلْأَكْمَهَ وَ اَلْأَبْرَصَ قَالَ نَعَمْ بِإِذْنِ اَللَّهِ ثُمَّ قَالَ لِيَ اُدْنُ مِنِّي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ فَدَنَوْتُ مِنْهُ فَمَسَحَ عَلَى وَجْهِي وَ عَلَى عَيْنَيَّ فَأَبْصَرْتُ اَلشَّمْسَ وَ اَلسَّمَاءَ وَ اَلْأَرْضَ وَ اَلْبُيُوتَ وَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ فِي اَلْبَلَدِ ثُمَّ قَالَ لِي أَ تُحِبُّ أَنْ تَكُونَ هَكَذَا وَ لَكَ مَا لِلنَّاسِ وَ عَلَيْكَ مَا عَلَيْهِمْ‏ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَوْ تَعُودَ كَمَا كُنْتَ وَ لَكَ‏ اَلْجَنَّةُ خَالِصاً قُلْتُ أَعُودُ كَمَا كُنْتُ فَمَسَحَ عَلَى عَيْنَيَّ فَعُدْتُ كَمَا كُنْتُ‏ قَالَ فَحَدَّثْتُ‏ اِبْنَ أَبِي عُمَيْرٍ بِهَذَا فَقَالَ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا حَقٌّ كَمَا أَنَّ اَلنَّهَارَ حَقٌ‏


الکافی جلد ۱ ش ۱۲۶۸ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۱۲۷۰
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ مَوْلِدِ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ ع‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۳۵۹

از ابى بصير گويد: خدمت امام باقر (ع) رسيده و گفتم به او: شما وارثان رسول خدائيد (ص)؟ فرمود: آرى، گفتم: رسول خدا (ص) وارث همه پيمبران بود و هر چه را مى‏دانستند، مى‏دانست؟ به من فرمود: آرى، گفتم: شما مى‏توانيد مرده‏ها را زنده كنيد و كور مادر زاد و پيس را درمان كنيد؟ فرمود: آرى به اذن خدا، سپس به من فرمود: نزديك من بيا اى ابا محمد، نزديكش رفتم و دستى به روى من كشيد و بر دو چشمم ماليد، من خورشيد و آسمان و زمين و خانه‏ها و هر چه در شهر بود ديدم، فرمود: مى‏خواهى چنين باشى و مانند مردم ديگر در روز قيامت مسئول باشى؟ يا مى‏خواهى به حال نابينائى برگردى و يكسر به بهشت روى؟ گفتم: بر مى‏گردم به حالى كه بودم، دستى به چشمم كشيد و برگشتم بدان چه بودم، پس اين را براى ابن ابى عمير باز گفتم، گفت: من گواهم كه اين سخن‏ درست است چنانچه اين روز روشن درست است.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۳۷۴

ابو بصير گويد: خدمت امام باقر عليه السلام رسيدم و عرضكردم: شما وارث پيغمبريد؟ فرمود: آرى، عرضكردم: پيغمبر وارث انبياء بود و هر چه آنها مى‏دانستند ميدانست؟ فرمود: آرى، عرضكردم شما مى‏توانيد مرده را زنده كنيد و كور مادر زاد و پيس را معالجه كنيد؟ فرمود: آرى باذن خدا. سپس فرمود: ابا محمد! پيش بيا. من نزديكش رفتم، آن حضرت دست بچهره و ديده من ماليد كه من خورشيد و آسمان و زمين و خانه‏ها و هر چه در شهر بود ديدم، آنگاه بمن فرمود: مى‏خواهى كه اين چنين باشى و در روز قيامت در سود و زيان با مردم شريك باشى، يا آنكه بحال اول برگردى و يكسر ببهشت روى؟ گفتم: مى‏خواهم چنان كه بودم برگردم، باز دست بچشم من كشيد و بحال اول برگشتم. سپس من اين حديث را بابن ابى عمير گفتم، او گفت: من گواهى دهم كه اين موضوع درست است، چنان كه روز روشن درست است.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۶۱۳

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن محمد، از على بن حَكم، از مثنّى‏ حنّاط، از ابوبصير كه گفت: بر امام محمد باقر عليه السلام داخل شدم و عرض كردم كه: شما وارث‏هاى رسول خداييد صلى الله عليه و آله؟ فرمود: «آرى». عرض كردم كه: رسول خدا صلى الله عليه و آله وارث جميع پيغمبران بود؛ كه دانست هر چه ايشان دانستند؟ فرمود: «آرى». عرض كردم: پس شما مى‏توانيد كه مردگان را زنده گردانيد و كور مادرزاد و پيس را چاق كنيد و شفا دهيد؟ فرمود:

«آرى، به اذن خدا». بعد از آن فرمود كه: «اى ابا محمد، نزديك من بيا» من نزديك آن حضرت شدم، پس دست بر رو و بر چشم من ماليد، و من آفتاب و آسمان و زمين و خانه‏ها و آنچه در شهر بود، همه را ديدم (و در بعضى از نسَخ كافى، به جاى شهر، خانه مذكور است و بنابر اين، مراد آن بيوت كه به خانه‏ها ترجمه شد، حجرهاى آن خانه است).

ابوبصير مى‏گويد كه: پس حضرت فرمود كه: «آيا دوست مى‏دارى كه همچنين روشن باشى، و از براى تو باشد آنچه از براى مردمان، و بر تو باشد آنچه بر ايشان است، در روز قيامت (يعنى: در محشر، ثواب و عقاب تو مثل ديگران باشد) يا بر گردى به حال كورى؛ چنانچه پيش از اين بودى، و بهشت از براى تو خالص باشد كه بى‏حساب داخل آن شوى؟» عرض كردم كه: بر مى‏گردم به حال كورى؛ چنانچه بودم. پس دست بر چشم من ماليد و كور شدم؛ چنانچه بودم. بعد از آن ابن ابى عمير را به اين امر حديث كردم، گفت: گواهى مى‏دهم كه اينك حقّ است؛ چنانچه روز حقّ است.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)