روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۲۱۳

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۸ توسط Move page script (بحث | مشارکت‌ها) (Move page script صفحهٔ من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۲۱۳ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۲۱۳ منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، بَابُ مَا يُقْبَلُ مِنَ الدَّعَاوِي بِغَيْرِ بَيِّنَة

روي محمد بن قيس عن ابي جعفر ع :

وَ أَنَ‏ عَلِيّاً ع‏ كَانَ فِي‏ مَسْجِدِ اَلْكُوفَةِ فَمَرَّ بِهِ‏ عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ قُفْلٍ اَلتَّيْمِيُ‏ وَ مَعَهُ دِرْعُ‏ طَلْحَةَ فَقَالَ‏ عَلِيٌّ ع‏ هَذِهِ دِرْعُ‏ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولاً يَوْمَ اَلْبَصْرَةِ فَقَالَ‏ اِبْنُ قُفْلٍ‏ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ‏ اِجْعَلْ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ قَاضِيَكَ اَلَّذِي اِرْتَضَيْتَهُ‏ لِلْمُسْلِمِينَ‏ فَجَعَلَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ‏ شُرَيْحاً فَقَالَ‏ عَلِيٌّ ع‏ هَذِهِ دِرْعُ‏ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولاً يَوْمَ اَلْبَصْرَةِ فَقَالَ‏ شُرَيْحٌ‏ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ‏ هَاتِ عَلَى مَا تَقُولُ بَيِّنَةً فَأَتَاهُ‏ بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ع‏ فَشَهِدَ أَنَّهَا دِرْعُ‏ طَلْحَةَ أُخِذَتْ‏ يَوْمَ اَلْبَصْرَةِ غُلُولاً فَقَالَ‏ شُرَيْحٌ‏ هَذَا شَاهِدٌ وَ لاَ أَقْضِي بِشَاهِدٍ حَتَّى يَكُونَ مَعَهُ آخَرُ فَأَتَى‏ بِقَنْبَرٍ فَشَهِدَ أَنَّهَا دِرْعُ‏ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولاً يَوْمَ اَلْبَصْرَةِ فَقَالَ هَذَا مَمْلُوكٌ وَ لاَ أَقْضِي بِشَهَادَةِ اَلْمَمْلُوكِ فَغَضِبَ‏ عَلِيٌّ ع‏ ثُمَّ قَالَ خُذُوا اَلدِّرْعَ فَإِنَّ هَذَا قَدْ قَضَى بِجَوْرٍ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ فَتَحَوَّلَ‏ شُرَيْحٌ‏ عَنْ مَجْلِسِهِ وَ قَالَ لاَ أَقْضِي بَيْنَ اِثْنَيْنِ حَتَّى تُخْبِرَنِي مِنْ أَيْنَ قَضَيْتُ‏ بِجَوْرٍ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ لَهُ‏ عَلِيٌّ ع‏ إِنِّي لَمَّا قُلْتُ لَكَ إِنَّهَا دِرْعُ‏ طَلْحَةَ أُخِذَتْ غُلُولاً يَوْمَ اَلْبَصْرَةِ فَقُلْتَ هَاتِ عَلَى مَا تَقُولُ بَيِّنَةً وَ قَدْ قَالَ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ حَيْثُمَا وُجِدَ غُلُولٌ أُخِذَ بِغَيْرِ بَيِّنَةٍ فَقُلْتُ رَجُلٌ لَمْ يَسْمَعِ اَلْحَدِيثَ ثُمَّ أَتَيْتُكَ‏ بِالْحَسَنِ‏ فَشَهِدَ فَقُلْتَ هَذَا شَاهِدٌ وَاحِدٌ وَ لاَ أَقْضِي بِشَاهِدٍ حَتَّى يَكُونَ مَعَهُ آخَرُ وَ قَدْ قَضَى‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ بِشَاهِدٍ وَ يَمِينٍ فَهَاتَانِ اِثْنَتَانِ ثُمَّ أَتَيْتُكَ‏ بِقَنْبَرٍ فَشَهِدَ فَقُلْتَ هَذَا مَمْلُوكٌ وَ مَا بَأْسٌ بِشَهَادَةِ اَلْمَمْلُوكِ إِذَا كَانَ عَدْلاً فَهَذِهِ اَلثَّالِثَةُ ثُمَّ قَالَ ع يَا شُرَيْحُ‏ إِنَّ إِمَامَ‏ اَلْمُسْلِمِينَ‏ يُؤْتَمَنُ مِنْ أُمُورِهِمْ عَلَى مَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْ هَذَا ثُمَّ قَالَ‏ أَبُو جَعْفَرٍ ع‏ فَأَوَّلُ مَنْ رَدَّ شَهَادَةَ اَلْمَمْلُوكِ‏ رُمَعُ‏


من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۲۱۲ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۲۱۴
روایت شده از : امام حسن مجتبى عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۳
بخش : باب ما يقبل من الدعاوي بغير بينة
عنوان : حدیث در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ بَابُ مَا يُقْبَلُ مِنَ الدَّعَاوِي بِغَيْرِ بَيِّنَة
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۴۰

و محمّد بن قيس از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: على عليه السّلام در مسجد كوفه بود و عبد اللَّه بن قفل تيمى گذشت و زره طلحه را به تن داشت امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند اين زره طلحه است كه از بيت المال در غوغاى بصره ربوده شده، عبد اللَّه بن قفل گفت يا امير المؤمنين مسأله را به همان قاضى كه خود براى مسلمانان انتخاب كرده‏اى و راضى‏شده‏اى واگذار، حضرت با وى نزد شريح قاضى رفته، فرمود: اين زره طلحه است كه در جنگ بصره از بيت المال ربوده شده، شريح گفت: بر مدّعى شاهد بياور، آن حضرت حسن پسرش را شاهد آورد و وى گواهى داد كه اين زره طلحه است كه در روز جنگ بصره يعنى جمل ربوده شده‏ است. شريح گفت: اين يك شاهد است و من به شهادت يك گواه حكم نمى‏كنم، امام قنبر غلام خود را آورد او نيز شهادت داد كه اين زره از آن طلحه است كه جزء بيت المال شده، و آن را ربوده‏اند، شريح گفت: اين بنده است و من به شهادت بنده حكم نمى‏كنم، پس على عليه السّلام فرمود: زره را بازستانيد اين مرد در قضاوت سه بار از طريق منحرف شد، شريح فورى برخاست و گفت: هرگز به داورى ننشينم تا مرا خبر دهى كه كجا به ظلم و خلاف حقّ سه بار حكم كردم، پس على عليه السّلام فرمود: آنجا كه من گفتم اين زره طلحه است و در روز جمل از بيت المال دزديده شده، و تو گفتى يا على شاهد بياور، در صورتى كه رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند در هر جا كه مال ربوده شده از بيت المال يافت شد بدون بيّنه توقيف مى‏شود و به بيت المال برمى‏گردد. دوم آنكه: من فرزندم حسن را شاهد آوردم و شهادت داد و تو گفتى اين يك گواه است و من به شهادت يك تن حكم نمى‏كنم، و رسول خدا (ص) بيك شاهد و قسم حكم مى‏داد و سوم آنكه من قنبر را آوردم و شهادت داد امّا تو گفتى اين بنده است و حال آنكه شهادت بنده اگر عادل باشد اشكال ندارد، اينست آن سه موردى‏ كه اشاره كردم، سپس فرمود: اى شريح به راستى كه امام مسلمين مورد اعتماد است در امور مسلمين، و آن بسيار پر اهميّت‏تر از اين است، آنگاه امام باقر (ع) فرمود: اوّل كسى كه شهادت بنده را ردّ كرد عمر بود.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)