روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۳۲

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة

محمد بن يحيي عن احمد بن محمد عن ابي يحيي الواسطي عن هشام بن سالم و درست بن ابي منصور عنه قال قال ابو عبد الله ع :

اَلْأَنْبِيَاءُ وَ اَلْمُرْسَلُونَ‏ عَلَى أَرْبَعِ طَبَقَاتٍ‏ فَنَبِيٌّ مُنَبَّأٌ فِي نَفْسِهِ‏ لاَ يَعْدُو غَيْرَهَا وَ نَبِيٌّ يَرَى فِي اَلنَّوْمِ‏ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ لاَ يُعَايِنُهُ فِي اَلْيَقَظَةِ وَ لَمْ يُبْعَثْ إِلَى أَحَدٍ وَ عَلَيْهِ إِمَامٌ‏ مِثْلُ مَا كَانَ‏ إِبْرَاهِيمُ‏ عَلَى‏ لُوطٍ ع‏ وَ نَبِيٌّ يَرَى فِي مَنَامِهِ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يُعَايِنُ اَلْمَلَكَ وَ قَدْ أُرْسِلَ إِلَى طَائِفَةٍ قَلُّوا أَوْ كَثُرُوا كَيُونُسَ‏ قَالَ اَللَّهُ‏ لِيُونُسَ‏ وَ أَرْسَلْنََاهُ إِلى‏ََ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ‏ قَالَ يَزِيدُونَ‏ ثَلاَثِينَ أَلْفاً وَ عَلَيْهِ إِمَامٌ وَ اَلَّذِي يَرَى فِي نَوْمِهِ‏ وَ يَسْمَعُ اَلصَّوْتَ وَ يُعَايِنُ فِي اَلْيَقَظَةِ وَ هُوَ إِمَامٌ مِثْلُ أُولِي اَلْعَزْمِ‏ وَ قَدْ كَانَ‏ إِبْرَاهِيمُ ع‏ نَبِيّاً وَ لَيْسَ بِإِمَامٍ‏ حَتَّى قَالَ اَللَّهُ إِنِّي جََاعِلُكَ لِلنََّاسِ إِمََاماً قََالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي‏ فَقَالَ اَللَّهُ‏ لاََ يَنََالُ عَهْدِي اَلظََّالِمِينَ‏ مَنْ عَبَدَ صَنَماً أَوْ وَثَناً لاَ يَكُونُ إِمَاماً


الکافی جلد ۱ ش ۴۳۱ حدیث الکافی جلد ۱ ش ۴۳۳
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۱
بخش : كتاب الحجة
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۱ كِتَابُ الْحُجَّة‏ بَابُ طَبَقَاتِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الرُّسُلِ وَ الْأَئِمَّةِ ع‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۲, ۳۹

امام صادق (ع) فرمود: پيغمبران و رسولان خدا چهار طبقه‏اند: ۱- پيغمبرى كه تنها براى خود پيغمبرى دارد و وظائف شخص خود را از خدا دريافت مى‏كند و به ديگرى تجاوز ندارد و تكليف ديگرى را معين نمى‏كند. ۲- پيغمبرى كه در خواب مى‏بيند و آواز را مى‏شنود و او را (فرشته) به چشم نمى‏بيند و به احدى مبعوث نيست و خود رهبر و امامى دارد چنانچه حضرت ابراهيم امام بود نسبت به لوط (ع). ۳- پيغمبرى كه در خواب بيند و آواز شنود و فرشته را به چشم بيند و معاينه كند و به يك گروه كم يا بيش مبعوث است چون يونس (ع)، خدا در باره يونس (ع) فرمود (۱۴۷ سوره صافات): «ما او را براى صد هزار بلكه بيشتر فرستاديم» فرمايد: سى هزار بيشتر بودند و بر او امامى بود. ۴- آن پيغمبرى كه هم در خواب بيند و هم آواز شنود و هم در بيدارى به چشم بيند و خودش امام است مانند اولو العزم، ابراهيم مدتى پيغمبر بود و امام نبود تا خدا فرمود (۱۲۴ سوره بقره): «به راستى من تو را امام ساختم، عرض كرد: و از نژاد من هم؟ خدا فرمود: فرمان نبوت من به ستمكار نرسد» يعنى هر كه صنمى يا بتى پرستيده امام نباشد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۴۵

امام صادق عليه السلام فرمود: پيغمبران و رسولان چهار طبقه باشند: ۱- پيغمبرى كه تنها براى خودش‏ پيغمبر است و بديگرى تجاوز نميكند (و خدا بوسيله‏اى وظائف شخصى او را باو ميفهماند) ۲- پيغمبرى كه در خواب ميبيند و آواز هاتف را ميشنود ولى خود او را در بيدارى نميبيند و بر هيچ كس مبعوث نيست و خود او امام و پيشوائى دارد. چنانچه ابراهيم بر لوط (ع) امام بود ۳- پيغمبرى كه در خواب ميبيند و صدا را ميشنود و فرشته را مى‏بيند و بسوى گروهى كم يا زياد مبعوث است مانند يونس، خدا باو فرمايد: (۱۴۷ سوره ۳۷) «ما او را بسوى صد هزار نفر بلكه بيشتر فرستاديم» امام فرمود: مقدار بيشتر سى هزار بود و يونس را پيشوائى بود (كه جناب موسى باشد و او شريعت موسى را ترويج ميكرد) ۴- پيغمبرى كه در خواب ميبيند و صدا را ميشنود و در بيدارى ميبيند و او امام است مانند پيغمبران اولو العزم، ابراهيم (ع) مدتى پيغمبر بود و امام نبود تا خدا فرمود: (۱۲۴ سوره ۲)» من ترا امام مردم قرار دادم ابراهيم گفت از فرزندان من هم؟» خدا فرمود «پيمان من بستمكاران نرسد» كسى كه غير خدا يا بتى را پرستيده امام نگردد.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۵۴۹

محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، از ابو يحيى واسطى، از هشام بن سالم و دُرست بن ابى منصور، از او روايت كرده‏اند كه گفت: امام جعفر صادق عليه السلام فرمود كه: «انبيا و رسولان، بر چهار طبقه‏اند: اول، پيغمبرى است كه خبر داده مى‏شود در باب احكام و بر نفس خويش، بر سبيل الهام و پيغمبر خود است (كه در او انحصار دارد)، و از خود به غير تجاوز نمى‏كند. دوم، پيغمبرى است كه اوامر و نواهى، در عالم خواب به او مى‏رسد (يا فرشته را در خواب مى‏بيند)، و او از او در بيدارى مى‏شنود، وليكن او را معاينه نمى‏بيند (كه با يكديگر روبه‏رو شوند و هر يك به چشم خود ديگرى را ببيند)، و به سوى كسى مبعوث نشده و بر او امامى گماشته كه پيشواى اوست كه در تمام امور، به او اقتدا مى‏كند، «۱» چون امامت ابراهيم عليه السلام بر لوط. و سوم، پيغمبرى است كه در خواب مى‏بيند آنچه را كه مذكور شد، و در بيدارى آواز __________________________________________________

(۱). چه امام، در اصل، رشته، يا چوبكى است كه بنّايان با آن بنا را راست دارند. (مترجم)

را مى‏شنود، و فرشته را معاينه مى‏بيند، و خدا او را به سوى گروهى فرستاده؛ خواه آن گروه كم باشند و خواه بسيار، چون يونس و خدا در باب يونس فرموده: «وَ أَرْسَلْناهُ إِلى‏ مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ» «۱»، يعنى: فرستاديم او را- يعنى يونس را- ديگر باره، بعد از بيرون آمدن از شكم ماهى به سوى صد هزار كس، يا زياده از آن بودند». و حضرت عليه السلام فرمود كه: «سى هزار از صد هزار زياده بودند (و آن‏كه گفته كه، يعنى گفتيم به يونس كه: مخيّرى در رفتن به سوى گروهى كه صد هزار نفرند، يا به سوى جمعى كه از آن بيشترند، خلاف ظاهرى را مرتكب شده، و در باب ترديدى كه مفاد لفظ اوست، كه در آيه وقوع يافته، وجوه بسيار گفته‏اند، و اقوى و اظهر آنها، اين است كه از براى ابهام باشد. و اين كلام، اشاره است به كثرت عدد ايشان در رأى العين)، و بر آن حضرت امامى گماشته بود كه به او اقتدا مى‏نمود. و چهارم، آن است كه در خواب مى‏بيند، و در بيدارى آواز را مى‏شنود، و فرشته را معاينه مى‏بيند، و حال آن‏كه او امام است، چون پيغمبران اولوالعزم (كه به معنى صاحبان صبر و ثبات و جدّ و جهد است و ايشان، اصحاب شريعت‏هاى تازه‏اند كه در تأسيس و تقرير آنها سعى تمام نموده‏اند، و بر تحمل مشقت‏ها و جهاد و مقاتله و آزار كشيدن از سفيهان امت، مراسم صبر و شكيبايى به تقديم رسانيده‏اند. و آنها پنج‏اند: نوح و ابراهيم و موسى و عيسى و محمد- صلوات اللَّه عليه و عليهم- چنانچه بيايد). و حضرت ابراهيم عليه السلام پيغمبر بود و امام نبود، تا آن‏كه خدا به او فرمود كه: «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»، يعنى: «به درستى كه من گرداننده‏ام تو را از براى مردمان پيشوايى در دين» (كه همه به تو اقتدا نمايند). «قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي»، يعنى: «ابراهيم به خدا عرض كرد كه: و بعضى از فرزندان و نبيرگان مرا نيز امام گردان». «قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «۲»، يعنى: حق تعالى در جواب ابراهيم فرمود كه: نمى‏رسد عهد من (كه امامت است) به ستم‏كاران». و حضرت صادق عليه السلام فرمود: «يعنى هر كه صنم و وثنى را پرستش نمود، امام نمى‏باشد». «۳» __________________________________________________

(۱). صافات، ۱۴۷.
(۲). بقره، ۱۲۴.
(۳). و صنم و وَثَن- به تحريك- هر دو، بت است و فرق ميان آن دو، آن است كه صنم، آن است كه صورتى داشته باشد و وثن، آن است كه او را جثّه‏اى باشد؛ خواه آن جثّه از چوب باشد و خواه از سنگ و خواه از مس باشد و خواه از طلا و نقره يا جوهر. (مترجم)


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)