الكهف ٨٢
ترجمه
الكهف ٨١ | آیه ٨٢ | الكهف ٨٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَنزٌ»: گنج. «رَحْمَةً»: مفعولله است برای (أَرَادَ). «تَأوِیلُ»: تفسیر و توجیه (نگا: کهف / ). «عَنْ أَمْرِی»: به دستور خویش. خودسرانه.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا... (۱) فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبَادِنَا... (۱) فَانْطَلَقَا حَتَّى إِذَا أَتَيَا... (۲) قَالَ هٰذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَ... (۳) أَمَّا السَّفِينَةُ فَکَانَتْ... (۴) فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا... (۴) فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ... (۱) وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ... (۳) وَ کَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ... (۲) وَ مَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ... (۰) وَ قَالُوا لَوْ لاَ نُزِّلَ هٰذَا... (۰)
تفسیر
- آيات ۶۰ - ۸۲ سوره كهف
- داستان موسى (ع ) وعالم وآنچه از آن استفاده مى شود
- سخن مفسرين درباره داستان مذكور وشخصيتهاى آن
- آغاز داستان موسى وهمراه خود
- حكايت ماهى بريان شده كه خود را به دريا انداخته است !
- اشاره به اينكه انبياء (عليهم السلام ) از مطلق آزار وايذاء شيطان مصون نيستند
- ملاقات موسى (عليه السلام ) با بنده اى از بندگان خدا خضر (ع ) كه به اورحمت وعلم داده شده
- تقاضاى تعليم از طرف موسى (ع ) وپاسخ حضرت حضر (ع )
- ادب وتواضع فراوان موسى (ع ) در برابر استاد (خضر عليه السلام )
- صبر نياوردن موسى (ع ) به سكوت در برابراعمال خضر (ع )
- غرض اصلى آيات بيان يك داستان وسه اعتراض است نه بيان سه داستان !
- بخش سوم داستان موسى وخصر (ع ): بناى ديوار مشرف به سقوط
- جدا شدن موسى وخضر (ع ) موسى (ع ) را بهتاءويل اعمال خود (سوراخ كردن كشتى ، قتل نوجوان وبناى ديوار)
- بحثى تاريخى در دوفصل
- ۱ - داستان موسى وخضر در قرآن
- ۲ - شخصيت خضر
- بحث روايتى
- اختلاف فراوان روايات در جهات وجزئيات اين داستان
- روايات ديگرى درباره داستان موسى وخضر عليهماالسلام
- رواياتى درباره اينكه خداوند به خاطر اصلاح مردى مؤ من امر فرزندان اورا اصلاح مىكند
- رواياتى درباره گنج مدفون در زير ديوار درذيل ((واما الجدار فكان لغلامين ...((
نکات آیه
۱- خضر(ع) علّت اقدام به بازسازى دیوار فرسوده را براى موسى(ع) تشریح کرد. (و أمّا الجدار ... ما فعلته عن أمرى)
۲- دیوار ترمیم شده به دست خضر(ع) در مالکیّت دو پسر بچه یتیم بود. (و أمّا الجدار فکان لغلمین یتیمین)
۳- خضر(ع) با وجود حضور نداشتن مالکان دیوار در آبادى، به ترمیم آن پرداخته بود.* (فکان لغلمین یتیمین فى المدینة) احتمال مى رود که به کار رفتن واژه «المدینة» در این آیه، به جاى واژه «القریة» که در آیات قبل آمده بود، اشاره به این جهت باشد که آن دو یتیم در آن آبادى حضور نداشته، بلکه در شهرى دیگر اقامت داشته اند و آن شهر - چنان چه از حرف «ال» در «المدینة» استفاده مى شود - براى خضر و موسى(ع) شناخته شده بود.
۴- هدف خضر(ع) از ترمیم دیوار فرسوده، محفوظ داشتن گنج نهاده شده در زیر آن براى دو یتیم ساکن در شهر بود. (و أمّا الجدار فکان لغلمین یتیمین فى المدینة و کان تحته کنز لهما)
۵- خضر(ع) پدر مالکان دیوار را مى شناخت و از نیکى و صلاح او در دوران زندگى اش با خبر بود. (و کان أبوهما صلحًا)
۶- صالح بودن پدر، عامل حمایت خضر(ع) از منافع فرزندان یتیم او بود. (و أمّا الجدار فکان لغلمین یتیمین ... و کان أبوهما صلحًا) جمله «و کان أبوهما صالحاً» نشانِ علّت تعمیر دیوار است.
۷- صلاح و نیکى پدر یتیمان، مایه اراده خداوند بر دستیابى آنان به گنج نهفته خویش، هنگام توان مندى بر بهره گیرى از آن شد. (و کان أبوهما صلحًا فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما) اهل لغت، در این که کلمه «أشدّ» مفردى است که وزنى مانند وزن جمع دارد، یا جمعى است که از لفظ خود مفردى ندارد، اختلاف نظر دارند. برخى، آن را جمع «شدة» دانسته اند (لسان العرب). در هر صورت، مراد، حدّ توان مندى جسمى و عقلى است.
۸- برخورد شایسته با فرزندانِ افرادِ صالح، به پاس نیکى پدران آنان، لازم است. (و کان أبوهما صلحًا فأراد ربّک)
۹- صلاح و شایستگى پدر، داراى نقش مؤثِّر در سعادت و نیک بختى فرزندان است. (کان أبوهما صلحًا فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما)
۱۰- عوامل غیبى الهى، در حفظ منافع صالحان و فرزندان آنان، دخالت دارد. (فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما رحمة من ربّک) داستان تعمیر دیوار و حفظ منافع یتیمان، گرچه در موردى خاص بوده، ولى پیام آیه، کلّى است و آن این که به مناسبت عمل صالح پدران، منافع فرزندان نیز محفوظ مى ماند.
۱۱- باقى گذاردن اندوخته اى براى تأمین آتیه فرزندان نیازمند، کارى شایسته است. (و کان تحته کنز لهما و کان أبوهما صلحًا) در این برداشت، مفروض این است که پدر یتیمان، اموالى را براى آتیه فرزندان خویش، زیر دیوار نهاده است. توصیف او به صلاح، این نکته را به ذهن مى آورد که دوراندیشى او نیز کارى شایسته بوده است و نیز حفاظت خضر(ع) از گنج نهفته و بیان خصوصیات آن ماجرا در قرآن، حاکى از پسندیده بودن تدبیر او است.
۱۲- توان مندى و رشد، شرط جواز تصرف در اموال است.* (فأراد ربّک أن یبلغا أشدّهما و یستخرجا کنزهما)
۱۳- حمایت خداوند از فرزندانِ یتیم پدرى صالح و حفظ مال آن ها، جلوه اى از رحمت و ربوبیّت او بوده است. (فأراد ربّک ... رحمة من ربّک) «رحمة» مفعولٌ له براى فعل «أراد» است ; یعنى، اراده پروردگار به باقى ماندن گنج یتیمان، به خاطر رحمت او بوده است.
۱۴- امدادرسانى به ایتام و بازماندگانِ انسان هاى صالح و حفاظت از اموال ایشان، کارى است مورد پسند خدا. (فأراد ربّک ... رحمة من ربّک)
۱۵- رحمت خداوند، جلوه اى از ربوبیّت او است. (رحمة من ربّک)
۱۶- خضر(ع) با توجّه دادن موسى(ع) به تدبیر فراگیر الهى، حفاظت اموال یتیمان را، برخاسته از گستردگى ربوبیّت خداوند دانست. (فأراد ربّک) خضر(ع) با اضافه «ربّ» به ضمیر خطاب (ربّک) به موسى(ع) این نکته را بیان داشته است که گرچه ترمیم دیوار، به تغذیه و تربیت جسم تو کمکى نکرد، ولى مالک و مدّبر تو، مالک و مدّبر یتیمان نیز هست.
۱۷- همه کارهاى شگفت خضر(ع)، به فرمان خداوند صورت گرفت و دیدگاه شخصى او در آن دخالتى نداشت. (رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمرى) ضمیر مفعولى در «مافعلته» به قرینه ذیل آیه، به جامعِ تمام ماجراها برمى گردد، نظیر «آنچه دیدى» یا «آنچه انجام دادم».
۱۸- موسى(ع) در برابر فرمان خداوند، تسلیم بود. (رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمرى) خضر(ع) براى قانع ساختن موسى (ع) کارهاى خود را به فرمان الهى مستند ساخت.
۱۹- خداوند در فعلیت دادن به اراده خود و عملى ساختن آن، اسباب و علل را به کار مى گیرد. (فأردنا أن یبدلهما ... فأراد ربّک ... رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمرى) خداوند، ربوبیّت خویش را نسبت به مؤمنان و فرزندان ایشان و نیز محرومان، از طریق مأمور ساختن خضر(ع) به شکافتن کشتى و... عملى ساخته است.
۲۰- آگاهى خضر(ع) بر اسرار و حقایق امور عالم و نیز اطلاع او بر اراده خداوند در باره آن ها، نمودى از علم لدنى وى بود. (و علّمنه من لدنّا علمًا . رحمة من ربّک و ما فعلته عن أمرى)
۲۱- موسى(ع)، سرانجام، به اسرار کارهاى شگفت خضر آگاه شد و توجیه و تأویل برخى حوادث را از او آموخت. (ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا) «لم تسطع» در اصل «لم تستطع» بوده و حرف «تاء» براى تخفیف حذف شده است.
۲۲- رخدادهاى داستان خضر و موسى(ع)، برخاسته از اراده خداوند و داراى تفسیرى پیچیده و نیازمند آگاهى هایى ویژه است که از جانب او افاضه شود. (و ما فعلته عن أمرى ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا)
۲۳- خضر(ع) پس از آموختن اسرار کارهاى خود به موسى(ع)، وى را بر بى صبرى در برابر آن، نکوهش کرد. (ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا)
۲۴- پرهیز از ناشکیبایى و قضاوت عجولانه در زمینه کارهاى شگفت اولیاى الهى، لازم است. (ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا) از مجموعه داستان موسى و خضر(ع) استفاده مى شود که نباید کار اولیاى الهى را با کار خود قیاس کرد، بلکه باید شکیبایى ورزید و سخنى ناسنجیده بر زبان نراند; زیرا، آگاهى بر اسرار آن، مقدور همه نیست.
۲۵- مصائب و حوادث جهان، داراى توجیه و تفسیر دقیق و ریشه دارند. (ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرًا) مجموعِ داستان موسى وخضر(ع) این نکته را روشن مى کند که حوادث غیر مترقبه و رخدادهاى مثبت و یا منفى را نباید گتره اى پنداشت، بلکه دستى غیبى در کار است تا حوادث را به این شکل سامان بخشد.
روایات و احادیث
۲۶- «فى المجمع فى قوله: «و کان تحته کنزلهما» ... و قیل: کان کنزاً من الذهب والفضة ... رواه أبوالدرداء عن النبى(ص); در مجمع البیان درباره این سخن خدا: «و کان تحته کنز لهما» آمده است: که آن گنج، از طلا و نقره بوده است. این قول را، ابوالدرداء، از پیامبر(ص) روایت کرده است».[۱]
۲۷- «عن الرضا(ع) قال: کان فى الکنز الذى قال اللّه «و کان تحته کنز لهما» لوح من ذهب فیه: بسم اللّه الرحمن الرحیم. محمد رسول اللّه(ص). عجبت لمن أیقن بالموت کیف یفرح و عجبت لمن أیقن بالقدر، کیف یحزن و عجبت لمن رأى الدنیا و تقلّبها بأهلها کیف یرکن إلیها و ینبغى لمن عقل عن اللّه أن لایتهم اللّه، تبارک و تعالى، فى قضائه و لایستبطئه فى رزقه ; از امام رضا(ع) روایت شده که فرمود: در میان آن گنجى که خداوند فرموده «و کان تحته کنز لهما» لوحى از طلا بود که بر آن نوشته شده بود: بسم اللّه الرحمن الرحیم. محمد(ص)، رسول اللّه است. عجب دارم از کسى که یقین به مرگ دارد، چگونه شادى مى کند و عجب دارم از کسى که به تقدیر الهى یقین دارد، چه گونه اندوهگین مى شود. و عجب دارم از کسى که دنیا و دگرگونى هاى آن در مورد اهل اش را مى بیند، چگونه به دنیا اعتماد مى کند. سزاوار است براى کسى که از خدا، دانش و آگاهى گرفته، به او سوء ظن نداشته باشد و خداوند تبارک و تعالى، را در روزى رساندن اش، به کندى نسبت ندهد.».[۲]
موضوعات مرتبط
- آفرینش: قانونمندى آفرینش ۲۵
- امور غیبى: نقش امور غیبى ۱۰
- اولیاءالله: اهمیت صبر درباره عمل اولیاءالله ۲۴; قضاوت عجولانه درباره اولیاءالله ۲۴
- پدر: آثار صلاحیت پدر ۹; نقش پدر صالح ۶، ۷، ۸
- حمایتهاى خدا: مشمولان حمایتهاى خدا ۱۳
- حوادث: منشأ حوادث ۲۵
- خدا: آثار اراده خدا ۲۲; آثار ربوبیت خدا ۱۶; اراده خدا ۲۰; اوامر خدا ۱۷; رحمت خدا ۱۵; زمینه اراده خدا ۷; مجارى اراده خدا ۱۹; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۳، ۱۵; نشانه هاى رحمت خدا ۱۳
- خضر(ع): انقیاد خضر(ع) ۱۷; بازسازى دیوار قصه خضر(ع) ۳; پدر مالک دیوار قصه خضر(ع) ۵، ۶; تعالیم خضر(ع) ۱۶، ۲۱، ۲۳; راز عمل خضر(ع) ۲۱، ۲۲; سرزنشهاى خضر(ع) ۲۳; علم لدنى خضر(ع) ۲۰، ۲۲; علم غیب خضر(ع) ۲۰; عمل به تکلیف خضر(ع) ۱۷; فضایل خضر(ع) ۲۰; فلسفه بازسازى دیوار قصه خضر(ع) ۱، ۴، ۶; قصه خضر(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۱۶، ۲۱، ۲۳; گنج قصه خضر(ع) ۲۶، ۲۷; مالک دیوار قصه خضر(ع) ۳; محافظت از گنج قصه خضر(ع) ۴، ۷; منشأ عمل خضر(ع) ۱۷; منشأ قصه خضر(ع) ۲۲; نقش خضر(ع) ۱۷; یتیمى مالک دیوار قصه خضر(ع) ۲
- رشد: آثار رشد ۱۲
- صالحان: احترام صالحان ۸; احترام فرزندان صالحان ۸; امداد به بازماندگان صالحان ۱۴; عوامل محافظت از منافع فرزندان صالحان ۱۰; عوامل محافظت از منافع صالحان ۱۰; محافظت از مال بازماندگان صالحان ۱۴
- عمل: عمل پسندیده ۱۱، ۱۴
- عمل صالح: آثار عمل صالح ۷، ۸
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۱۹
- فرزند: اهمیت تأمین آینده فرزندان ۱۱; عوامل مؤثر در سعادت فرزند ۹
- مال: احکام مال ۱۲; شرایط تصرف در مال ۱۲
- مصایب: منشأ مصایب ۲۵
- موسى(ع): انقیاد موسى(ع) ۱۸; بى صبرى موسى(ع) ۲۳; تذکر به موسى(ع) ۱۶; تعلم موسى(ع) ۲۱; سرزنش موسى(ع) ۲۳; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۶، ۲۱، ۲۳; معلم موسى(ع) ۲۳; منشأ قصه موسى(ع) ۲۲
- نظام علیت ۱۹:
- یتیم: امداد به یتیم ۱۴; حمایت از یتیم ۱۳; عوامل محافظت از مال یتیم ۱۶; محافظت از مال یتیم ۱۳، ۱۴