روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۰۲۲
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
علي بن ابراهيم عن ابيه عن علي بن اسباط عن داود بن النعمان عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۰۲۱ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۰۲۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۱۶۹
از امام باقر (ع) كه رسول خدا (ص) براى مردم سخنرانى كرد و فرمود: آيا من شما را به بدترين خودتان مطّلع نكنم؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: آنكه از بخشش به واردين و حاجتمندانِ خود دريغ دارد و بنده خود را مىزند و توشه خود را تنها مىخورد، شما پنداريد كه خداوند از او خلقى بدتر نيافريده. سپس فرمود: آيا به شما خبر ندهم از بدتر از آن؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: آنكه اميدِ خيرى از او نيست و ايمنى از شرّ او نيست، بپنداريد كه خدا بدتر از آن نيافريده است. سپس فرمود: آيا شما را به بدتر از آن خبر ندهم؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه، فرمود: هرزه گوئى پر لعن، آن كسى كه چون مؤمنان در بر او ياد آورى شوند، به آنها لعن فرستد و چون او را ياد كنند، به او لعن كنند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۹۸
امام باقر عليه السّلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله براى مردم خطبه خواند و فرمود: بدترين شما را بشما خبر ندهم؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه! فرمود: كسى كه از صله و بخشش دريغ كند و بنده خود را بزند و تنها بخورد، آنها گمان كردند خدا مخلوقى را بدتر از او نيافريده. سپس فرمود: بدتر از اين را بشما خبر ندهم؟ گفتند: چرا يا رسول اللَّه! فرمود: كسى كه بخيرش اميد نيست و از شرش ايمنى نباشد، آنها گمان كردند خدا مخلوقى را بدتر از او نيافريده. سپس فرمود: شما را خبر ندهم به بدتر از اين؟ عرضكردند: چرا يا رسول اللَّه! فرمود: كسى كه زياد فحش دهد و لعنت كند، چون مؤمنين را نزدش نام برند آنها را لعنت كند و چون آنها يادش كنند لعنتش كنند
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۶۹۷
على بن ابراهيم، از پدرش، از على بن اسباط، از داود بن نعمان، از ابوحمزه، از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده است كه فرمود: «رسول خدا صلى الله عليه و آله مردم را خطبه فرمود و فرمود: آيا نمىخواهيد كه شما را خبر دهم به بدترين شما؟ عرض كردند: بلى، يا رسول اللَّه! ما را خبر ده. فرمود: آنكه برادرش را يارى و بخشش نمىكند، و بنده مملوك خويش را مىزند، و توشه را برمىگيرد و تنها مىخورد؛ پس صحابه گمان كردند و چنان داشتند كه خدا خلقى را نيافريده كه از اين بدتر باشد. بعد از آن فرمود كه: آيا شما را خبر ندهم به بدتر از اين؟ عرض كردند: يا رسول اللَّه! ما را خبر ده. فرمود كه: كسى است كه خلق، خوبىاش را اميد نداشته باشند، و از بدىاش ايمن نباشند. پس گمان كردند كه خدا خلقى را نيافريده كه از اين بدتر باشد. بعد از آن فرمود: آيا شما را خبر ندهم به كسى كه از اين بدتر است؟ عرض كردند: بلى، يا رسول اللَّه! ما را خبر ده. فرمود: آنكه سخن زشت و ناسزا مىگويد، و بسيار لعنتكنندهاى است كه چون مؤمنان در نزد او مذكور مىشوند، ايشان را لعنت مىكند، و چون مؤمنان او را ذكر مىكنند، او را لعنت مىكنند».