فاطر ٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::الّذِي|الَّذِي‌]] [[شامل این ریشه::الذى‌| ]][[شامل این کلمه::أَرْسَل|أَرْسَلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَرْسَل| ]] [[شامل این ریشه::رسل‌| ]][[ریشه غیر ربط::رسل‌| ]][[شامل این کلمه::الرّيَاح|الرِّيَاحَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الرّيَاح| ]] [[شامل این ریشه::روح‌| ]][[ریشه غیر ربط::روح‌| ]][[شامل این کلمه::فَتُثِير|فَتُثِيرُ]] [[کلمه غیر ربط::فَتُثِير| ]] [[شامل این ریشه::ثور| ]][[ریشه غیر ربط::ثور| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این کلمه::سَحَابا|سَحَاباً]] [[کلمه غیر ربط::سَحَابا| ]] [[شامل این ریشه::سحب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سحب‌| ]][[شامل این کلمه::فَسُقْنَاه|فَسُقْنَاهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَسُقْنَاه| ]] [[شامل این ریشه::سوق‌| ]][[ریشه غیر ربط::سوق‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى‌]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[شامل این کلمه::بَلَد|بَلَدٍ]] [[کلمه غیر ربط::بَلَد| ]] [[شامل این ریشه::بلد| ]][[ریشه غیر ربط::بلد| ]][[شامل این کلمه::مَيّت|مَيِّتٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::مَيّت| ]] [[شامل این ریشه::موت‌| ]][[ریشه غیر ربط::موت‌| ]][[شامل این کلمه::فَأَحْيَيْنَا|فَأَحْيَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَأَحْيَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::حيى‌| ]][[ریشه غیر ربط::حيى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::بَعْد|بَعْدَ]] [[شامل این ریشه::بعد| ]][[شامل این کلمه::مَوْتِهَا|مَوْتِهَا]] [[کلمه غیر ربط::مَوْتِهَا| ]] [[شامل این ریشه::موت‌| ]][[ریشه غیر ربط::موت‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::کَذٰلِک|کَذٰلِکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::کَذٰلِک| ]] [[شامل این ریشه::ذلک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذلک‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::النّشُور|النُّشُورُ]] [[کلمه غیر ربط::النّشُور| ]] [[شامل این ریشه::نشر| ]][[ریشه غیر ربط::نشر| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله‌| ]][[ریشه غیر ربط::الله‌| ]][[شامل این ریشه::اله‌| ]][[ریشه غیر ربط::اله‌| ]][[شامل این ریشه::وله‌| ]][[ریشه غیر ربط::وله‌| ]][[شامل این کلمه::الّذِي|الَّذِي‌]] [[شامل این ریشه::الذى‌| ]][[شامل این کلمه::أَرْسَل|أَرْسَلَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَرْسَل| ]] [[شامل این ریشه::رسل‌| ]][[ریشه غیر ربط::رسل‌| ]][[شامل این کلمه::الرّيَاح|الرِّيَاحَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الرّيَاح| ]] [[شامل این ریشه::روح‌| ]][[ریشه غیر ربط::روح‌| ]][[شامل این کلمه::فَتُثِير|فَتُثِيرُ]] [[کلمه غیر ربط::فَتُثِير| ]] [[شامل این ریشه::ثور| ]][[ریشه غیر ربط::ثور| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این کلمه::سَحَابا|سَحَاباً]] [[کلمه غیر ربط::سَحَابا| ]] [[شامل این ریشه::سحب‌| ]][[ریشه غیر ربط::سحب‌| ]][[شامل این کلمه::فَسُقْنَاه|فَسُقْنَاهُ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَسُقْنَاه| ]] [[شامل این ریشه::سوق‌| ]][[ریشه غیر ربط::سوق‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى‌]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[شامل این کلمه::بَلَد|بَلَدٍ]] [[کلمه غیر ربط::بَلَد| ]] [[شامل این ریشه::بلد| ]][[ریشه غیر ربط::بلد| ]][[شامل این کلمه::مَيّت|مَيِّتٍ‌]] [[کلمه غیر ربط::مَيّت| ]] [[شامل این ریشه::موت‌| ]][[ریشه غیر ربط::موت‌| ]][[شامل این کلمه::فَأَحْيَيْنَا|فَأَحْيَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::فَأَحْيَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::حيى‌| ]][[ریشه غیر ربط::حيى‌| ]][[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این کلمه::بِه|بِهِ‌]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض‌| ]][[ریشه غیر ربط::ارض‌| ]][[شامل این کلمه::بَعْد|بَعْدَ]] [[شامل این ریشه::بعد| ]][[شامل این کلمه::مَوْتِهَا|مَوْتِهَا]] [[کلمه غیر ربط::مَوْتِهَا| ]] [[شامل این ریشه::موت‌| ]][[ریشه غیر ربط::موت‌| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::کَذٰلِک|کَذٰلِکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::کَذٰلِک| ]] [[شامل این ریشه::ذلک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذلک‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::النّشُور|النُّشُورُ]] [[کلمه غیر ربط::النّشُور| ]] [[شامل این ریشه::نشر| ]][[ریشه غیر ربط::نشر| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ اللَّهُ‌ الَّذِي‌ أَرْسَلَ‌ الرِّيَاحَ‌ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ‌ إِلَى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ‌ فَأَحْيَيْنَا بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذٰلِکَ‌ النُّشُورُ
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و خدا کسی است که بادها را روانه کرد؛ پس (‌آن‌ها) ابری را پراکنده می‌نمایند. و (ما) آن را سوی سرزمینی مرده راندیم. سپس آن زمین را بدان (وسیله) پس از مرگش زنده کردیم. رستاخیز(تان نیز) این چنین است.
|-|صادقی تهرانی=و خدا کسی است که بادها را روانه کرد؛ پس (‌آن‌ها) ابری را پراکنده می‌نمایند. و (ما) آن را سوی سرزمینی مرده راندیم. سپس آن زمین را بدان (وسیله) پس از مرگش زنده کردیم. رستاخیز(تان نیز) این چنین است.
|-|معزی=و خدا است آنکه فرستاد بادها را پس برانگیزند ابری پس راندیمش بسوی شهری مرده پس زنده سازیم بدان زمین را پس از مرگش چنین است برانگیختن (یا گردآوردن)
|-|معزی=و خدا است آنکه فرستاد بادها را پس برانگیزند ابری پس راندیمش بسوی شهری مرده پس زنده سازیم بدان زمین را پس از مرگش چنین است برانگیختن (یا گردآوردن)
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Allah is He who sends the winds, which agitate clouds, which We drive to a dead land, and thereby revive the ground after it had died. Likewise is the Resurrection.</div>
{{آيه | سوره = سوره فاطر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::9|٩]] | قبلی = فاطر ٨ | بعدی = فاطر ١٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/035009.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/035009.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره فاطر | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::9|٩]] | قبلی = فاطر ٨ | بعدی = فاطر ١٠  | کلمه = [[تعداد کلمات::18|١٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«تُثِیرُ»: برمی‌انگیزد. به حرکت در می‌آورد (نگا: روم / ). «سُقْنَا»: سوق دادیم. راندیم. «بَلَدٍ مَّیِّتٍ»: سرزمین خشک و بی‌گیاه (نگا: اعراف / ). «النُّشُورُ»: (نگا: فرقان / و  و ). برانگیختن از گورها.
«تُثِیرُ»: برمی‌انگیزد. به حرکت در می‌آورد (نگا: روم / ). «سُقْنَا»: سوق دادیم. راندیم. «بَلَدٍ مَّیِّتٍ»: سرزمین خشک و بی‌گیاه (نگا: اعراف / ). «النُّشُورُ»: (نگا: فرقان / و  و ). برانگیختن از گورها.
خط ۳۱: خط ۳۹:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲#link20 | آيات ۹ - ۱۴ سوره فاطر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲#link20 | آيات ۹ - ۱۴ سوره فاطر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲#link21 | تشبيه مسئله بعثت در روز قيامت و زنده شدن مردگان به احياء زمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲#link21 | تشبيه مسئله بعثت در روز قيامت و زنده شدن مُردگان، به احياء زمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲#link22 | معناى عزت و مفاد آيه : من كان يريد العزة فلله العزة جميعا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲#link22 | معناى عزّت در آیه: «مَن كَانَ يُرِيدُ العِزّةَ فَلِلّهِ العِزّةُ جَمِيعاً»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link23 | مراد از كلم طيب و صعود آن به سوى خدا و مقصود از اينكهعمل صالح آن را بلند مى كند اليه يصعدالكم الطيب ...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link23 | مراد از «كَلِم طيّب»، و صعود آن به سوى خدا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link24 | مراد از مكر سيئات و اينكه فرمود: و مكر اولئك هويبور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link25 | وجوه مختلف درباره خلقت انسان از خاك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link25 | وجوه مختلف درباره خلقت انسان از خاك در آيه : والله خلقكم من تراب ثم من نطفة ...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link26 | كم و زياد عمر انسان ها در «لوح محفوظ»، مضبوط است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link26 | كم و زياد عمر انسانها در لوح محفوظ مضبوط است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link27 | تمثيل حال مؤمن و كافر، به درياى شيرين و درياى شور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link27 | تمثيل حال مؤ من و كافر به درياى شيرين و درياى شور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link30 | معناى اين كه فرمود: آلهۀ مشركان، دعايشان را نمى شنوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link28 | اشكال و شبهه اى در ذيل جمله : و تستخرجون حلية تلبسونها و جواب هايى كه بدان دادهشده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link31 | بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخی آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link29 | وجه تفاوت تعبير در آيه : وترى الفلك فيه مواخر... و آيه : وترى الفلك مواخر فيه...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۳#link30 | معناى اينكه فرمود آلهه مشركين دعايشان را نمى شنوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴#link31 | رواياتى درباره تشبيه رستاخيز به احياء زمين با باران ، و درذيل آيه : اليه يصعد الكلم الطيب ...]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۶#link76 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۶#link76 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9»
و خداوند است كه بادها را فرستاد تا ابر را برانگيزاند، پس آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم، و به وسيله‌ى آن زمين را بعد از مردنش زنده نموديم. رستاخيز نيز چنين است.
===نکته ها===
چنانكه با اراده‌ى خداوند، حركت ابر و باد و ريزش باران، زمين مرده را زنده كرده و گياهان سر ازخاك بر مى‌آورند، با اراده‌اى ديگر و وقوع زلزله‌اى عظيم، مردگان از خاك بر مى‌خيزند و زنده مى‌شوند.
جلد 7 - صفحه 479
اين بهار نو ز بعد برگ ريز
هست برهان بر وجود رستخيز «1»
===پیام ها===
1- وزش بادها، حرگت ابرها و ريزش باران‌ها، تصادفى نيست، با اراده الهى است. اللَّهُ‌ ... أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ ... فَسُقْناهُ‌
2- در هستى، برنامه و نظم و تدبير حاكم است. أَرْسَلَ‌ ... فَتُثِيرُ ... فَسُقْناهُ‌ ... فَأَحْيَيْنا
3- براى فهم غيب، از شهود استفاده كنيد. «كَذلِكَ النُّشُورُ»
تفسير نور(10جلدى)    ج‌7    479     سوره فاطر، آيه 10 ..... ص : 479
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9»
جلد 11 - صفحه 17
بعد عود كلام به ذكر ادله توحيد فرمايد:
وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ‌: و خداى به حق آن ذاتى است كه فرستاد بادها را، يعنى شمال و دبور «1» و جنوب را، فَتُثِيرُ سَحاباً: پس برمى‌انگيختند آن بادها ابر را. مراد احداث باد است به اين كيفيت، فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ‌: پس رانديم آن ابر را بسوى زمين شهر مرده و افسرده، فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ‌: پس زنده فرموديم به آبى كه از آن ابر نازل شده زمين را، بَعْدَ مَوْتِها: بعد از مردن و افسردگى و پژمردگى آن، كَذلِكَ النُّشُورُ: مانند زنده كردن زمين است، برانگيختن و زنده كردن مردگان است از قبرها.
تبصره: آيه شريفه برهان مبدء و معاد را بيان فرمايد بدين تقرير:
اما مبدء: مشاهده شود ايام زمستان، زمين مرده و افسرده و آثارى ندارد، خداى تعالى به سبب باران زنده فرمايد آن را كه سبز و خرم و با طراوت و نضارت شده آثار قدرت و وحدانيت او را هويدا سازد.
هر گياهى كه از زمين رويد
وحده لا شريك له گويد
اما معاد: چنانكه بالحس مشاهده شود، احياى زمين بعد از مردنش همچنين به دليل ملازمه، هر آينه عاقل فطن را برهانى است به قدرت تامه الهيه بر احياى مردگان از قبرها روز قيامت براى جزاى اعمال بندگان.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ «6» الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7» أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ «8» وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9» مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ «10»
ترجمه‌
همانا شيطان براى شما دشمن است پس بگيريد او را دشمن جز اين نيست كه ميخواند پيروانش را تا باشند از اهل آتش سوزان‌
آنها كه كافر شدند برايشان عذابى است سخت و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته مر ايشانرا است آمرزش و اجرى بزرگ‌
آيا پس كسى كه آراسته شد براى او زشتى كردارش پس ديد آنرا خوب پس همانا خداوند گمراه ميكند هر كه را بخواهد و هدايت ميكند هر كه را بخواهد پس نبايد برود جان تو براى شدّت اندوه بر آنها همانا خدا دانا است بآنچه ميكنند
و خدا است آنكه ميفرستد بادها را پس برمى‌انگيزانند ابر را پس ميرانيم آنرا بسوى زمينهاى مرده پس زنده گردانيم بآن زمين را پس از مردنش همچنين است برانگيختن مردگان‌
آنكس كه ميخواهد عزّت را پس مر خدا را است عزّت تمامى بسوى او بالا ميرود سخن پاك و كردار شايسته بالا ميبرد آنرا و آنانكه ميكنند كارهاى بد را براى آنها عذابى است سخت و مكر آن جماعت‌
----
جلد 4 صفحه 377
نابود ميگردد آن.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيه سابقه كه مردم را متذكّر بفريب شيطان فرموده بود ميفرمايد كه شيطان همان دشمن قديمى شما است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد شما هم با او دشمنى كنيد و در عقائد و اعمال با او مخالفت نمائيد و از او در حذر باشيد چون او تمام همّتش مصروف بآنستكه همراهان و پيروان خود را مستحقّ آتش سوزان جهنّم نمايد يعنى مردم را ميخواند به پيروى و اطاعت خود در امور ناشايسته براى آنكه اهل جهنّم شوند چون در پيشگاه الهى قسم ياد كرده كه بنى آدم را اغواء نمايد و خداوند او را مانند خون در عروق مردم نفوذ داده و در عوض عقل را هم بآنها عنايت فرموده پس هر كس تابع شيطان شود و كافر بخدا و اولياء او براى او در آخرت عذاب شديد است و هر كس بگرود بخدا و اولياء او و بدستور ايشان اعمال شايسته بجا آورد اگر احيانا عمل ناشايسته‌ئى هم از او بروز نمايد خداوند او را ميآمرزد مخصوصا اگر مقرون بتوبه گردد و پاداش فراوانى باو عنايت خواهد فرمود آيا كسيكه بعقل خود مراجعه ننموده و شيطان كار بد او را در نظرش جلوه و زينت داده كه آنرا خوب پنداشته مانند كسى است كه بعقل خود مراجعه نموده و قبح آنرا دانسته نه چنين است خدا كسانيرا كه بگوهر عقل الهى اعتنا نكنند و پيروى شيطان را نمايند بحال خودشان واميگذارد و گمراه ميشوند بوسوسه شيطان كه خدا در آنها راه داده و كسانيرا كه بگوهر عقل اعتنا و اعتماد نمايند و بوسائل هدايت الهى و اولياء او متمسّك گردند هدايت ميفرمايد آنانرا بحقّ و حقيقت و حسن و قبح اعمال را بخوبى مى‌يابند خوب را ارتكاب و از بد اجتناب مينمايند و اين نيست مگر بتوفيق الهى و آن نيست مگر بخذلان او و چون جواب سؤال در قول خداوند أَ فَمَنْ زُيِّنَ‌ از فَإِنَّ اللَّهَ‌ ببعد معلوم ميشود در كلام حذف شده است پس اى حبيب من تو نبايد خودت را از هموم و غموم بر كفر و عصيان آنها هلاك كنى همه كارها با خدا است خدا ميداند آنها چه كرده و ميكنند و همه را بجزاى اعمالشان در دنيا يا آخرت يا هر دو خواهد رسانيد و براى اثبات مبدء و معاد و نفى شرك ميفرمايد خدا آنچنان قادر محيط كريمى است كه بادها را ميفرستد ابرها را كه بر حسب نقل كافى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام در جنگل‌هاى‌
----
جلد 4 صفحه 378
كناره دريا متراكم است پراكنده ميكنند و بعدا براى دفع استناد فعل بعوامل طبيعى ميفرمايد پس سوق ميدهيم ما ابر را بجانب اراضى بلدى كه بى‌آب مانده و محصولى ندارد پس زنده ميكنيم بتوسط باران رحمت خود بآن ابر زمين را بعد از مردنش همين‌طور است كيفيّت احياء بندگان در يوم النّشور كه قيامت است و در سوره بقره مفصّلا ذكر شد كه خداوند بين نفخه اول و دوم اسرافيل از بحر مسجور بارانى ميفرستد كه آن منى است پس ملاقات ميكند با اجسام پوسيده و مردم از زمين مانند گياه ميرويند و اين از تفسير امام عليه السّلام نقل شد و در مجالس و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى خدا بخواهد مردم را مبعوث فرمايد چهل روز باران ميبارد از آسمان بر زمين پس مجتمع ميشود بندها و ميرويد گوشتها و خدا بايد چنين احاطه و كرم و قدرتى داشته باشد نه مانند بتها كه از پست‌ترين اجزاء عالم وجودند و بهيچ وجه كارى از دستشان برنمى‌آيد و نبايد بت‌پرستان مكّه تصوّر كنند كه اگر قبول اسلام كنند و دست از دين آباء و اجداد خود بردارند ذليل و خوار ميشوند چون اگر كسى طالب و خواهان عزّت باشد بايد آنرا از خدا بخواهد چون تمام عزّتها از آن خدا است و نزد او است بهر كس بخواهد ميدهد اگر قابليّت داشته باشد و تحصيل قابليّت باطاعت خدا ميشود چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه فرمود پروردگار شما ميفرمايد من عزيزم كسيكه ميخواهد در دنيا و آخرت عزيز باشد بايد اطاعت كند عزيز را و بسوى او صعود ميكند و بالا ميرود سخن پاك و پاكيزه مانند كلمه اخلاص كه لا اله الّا اللّه است و اقرار برسالت پيغمبر خاتم و ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السلام و ساير معارف حقّه و مانند اذكار و ادعيه مأثوره و مواعظ حسنه و مطالب نافعه و عمل شايسته كه موافق با آن سخن پاك و پاكيزه باشد اعمّ از اعتقاد قلبى و افعال خارجى از عبادات و غيرها و قصد خالص براى رضاى خدا بالا ميبرد آن قول را مثلا اقرار باصول دين وقتى قبول ميشود و بالا ميرود كه مقرون بعمل قلبى و اعتقاد جز مى‌باشد و اقرار بفروع دين وقتى نافع و قبول است كه مقرون بعمل خارجى شود و اذكار وارده وقتى بالا ميرود كه بنيّت خالص الهى واقع شود كه آنهم عمل قلبى است و بنظر حقير اين وجه جمع بين ظاهر آيه شريفه و روايات مفسّره است چون از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود
----
جلد 4 صفحه 379
هر قولى شاهدى از عمل دارد كه تصديق يا تكذيب ميكند آنرا پس وقتى فرزند آدم سخنى گفت و تصديق شد قولش بعملش بالا ميرود آنقول بواسطه عمل او بسوى خدا و وقتى گفت و مخالفت نمود عملش با قولش برگردانده ميشود قولش بر عمل بدش و با آن بآتش افكنده ميشود و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كلم طيّب قول مؤمن لا اله الّا اللّه محمد رسول اللّه على ولىّ اللّه است و عمل صالح اعتقاد قلبى است بآنكه اين حقّ است و از طرف خدا است و شكّى در آن نيست و در بعضى از اخبار و اقوال كلم طيّب بكلمه اخلاص و اقرار بما جاء به النّبىّ و عمل صالح بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه شرط قبول اعمال است تفسير شده و از روايت علوى استفاده ميشود كه كلم طيّب لا اله الّا اللّه است و عمل صالح نيّت خالص است كه بالا ميبرد آنرا و كسانيكه بمكر و حيله ميخواهند كارهاى بدى را انجام دهند مانند قريش كه در دار النّدوه جمع شدند و ميخواستند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را بكشند يا حبس نمايند يا تبعيد كنند و مانند اصحاب سقيفه كه جمع شدند براى ردّ وصيّت پيغمبر و حكم خدا راجع بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و امثال اينها براى آنها در آخرت عذاب سختى است و مكرشان هم يا در دنيا مؤثر نميشود يا بالاخره نابود ميگردد ولى بدنامى و عذاب آخرتشان باقى خواهد بود و ضمير هو براى فصل بين مبتدا و خبر است.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ اللّه‌ُ الَّذِي‌ أَرسَل‌َ الرِّياح‌َ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقناه‌ُ إِلي‌ بَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَحيَينا بِه‌ِ الأَرض‌َ بَعدَ مَوتِها كَذلِك‌َ النُّشُورُ «9»
و خداوند ‌آن‌ خدايي‌ ‌که‌ ميفرستد بادها ‌را‌ ‌پس‌ برانگيخته‌ ميشود ابرها ‌پس‌ سيراب‌ ميكند ‌او‌ ‌را‌ بسوي‌ شهر مرده‌ ‌پس‌ زنده‌ ميكنيم‌ ‌با‌ ‌آن‌ باران‌ زمين‌ ‌را‌ ‌بعد‌ ‌از‌ مردن‌ ‌آن‌ زمين‌ و همين‌ نحو ‌است‌ نشر و حشر ‌که‌ مرده‌ها ‌را‌ زنده‌ ميفرمايد ‌در‌ قيامت‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ ‌آنها‌.
توضيح‌ كلام‌: اينكه‌ منشأ نزول‌ باران‌ ‌بر‌ حسب‌ اسباب‌ ظاهريه‌ بخاراتي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ درياها متصاعد ميشود ‌در‌ هوا منجمد ميگردد و بصورت‌ ابر ظاهر
جلد 15 - صفحه 10
ميشود و باد ‌آن‌ ابرها ‌را‌ حركت‌ ميدهد و آبهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ بخارها بوده‌ بصورت‌ باران‌ نازل‌ ميشود و لكن‌ تمام‌ ‌اينکه‌ بخارات‌ و ابرها و بادها و بارانها شعور و ادراك‌ دارند و مأمور بامر الهي‌ هستند و ملائكه‌ موكله‌ بآنها ‌آنها‌ ‌را‌ ميرانند و بمحل‌ معيني‌ ميبارند و بتمام‌ قطرات‌ باران‌ ملكي‌ موكل‌ ‌است‌ لذا ميفرمايد:
وَ اللّه‌ُ الَّذِي‌ أَرسَل‌َ الرِّياح‌َ ‌که‌ خداوند امر ميفرمايد بباد و ‌او‌ ‌را‌ مي‌فرستد فَتُثِيرُ سَحاباً ‌پس‌ برانگيخته‌ ميشود ابر و ابرها ‌را‌ باد ميراند بمحلي‌ ‌که‌ مأمور هستند ‌پس‌ ابرها پراكنده‌ ميشوند و ‌از‌ خلال‌ ‌آنها‌ آب‌ خارج‌ ميشود ‌اگر‌ هوا ملايم‌ ‌باشد‌ باران‌ ميشود و ‌اگر‌ سرد ‌باشد‌ همان‌ حين‌ خروج‌ برف‌ ميشود و ‌اگر‌ ‌در‌ اثناء نزول‌ سرد ‌باشد‌ تگرگ‌ ميشود.
فَسُقناه‌ُ إِلي‌ بَلَدٍ مَيِّت‌ٍ بلد ميت‌ ‌که‌ تمام‌ اهل‌ ‌آن‌ بلد ‌از‌ بي‌ آبي‌ هيچ‌ روئيدني‌ نداشته‌ باشند زمين‌ خشك‌ افتاده‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ خداوند سيراب‌ ميفرمايد ‌از‌ باران‌ ‌آن‌ زمين‌ مرده‌ خشك‌ ‌را‌ ‌پس‌ زنده‌ ميكند ‌او‌ ‌را‌.
فَأَحيَينا بِه‌ِ الأَرض‌َ زنده‌ ميشود.
بَعدَ مَوتِها همين‌ ‌خدا‌ قدرت‌ دارد ‌که‌ انسان‌ مرده‌ ‌را‌ دو مرتبه‌ زنده‌ كند ‌در‌ روز حشر و نشر و بعث‌.
كَذلِك‌َ النُّشُورُ چنانچه‌ نمونه‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ دنيا بسيار نشان‌ داده‌ آدم‌ ‌را‌ ‌از‌ خاك‌ خلق‌ فرمود ابراهيم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چهار مرغ‌ كوبيده‌ برايش‌ زنده‌ شد عيسي‌ مرده‌ ‌را‌ زنده‌ كرد ‌براي‌ موسي‌ ‌آن‌ هفتاد نفر زنده‌ شدند بدعاء پيغمبر ‌آن‌ شاهزاده‌ خراساني‌ و دو پسران‌ جابر زنده‌ شدند دوره ظهور و دوره رجعت‌ بسياري‌ ‌از‌ نيكان‌ و بدان‌ زنده‌ ميشوند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 9)- در این آیه با توجه به بحثهایی که قبلا پیرامون هدایت و ضلالت و ایمان و کفر گذشت به بیان کوتاه و روشنی پیرامون مبدأ و معاد می‌پردازد و اثبات «مبدأ» را با اثبات «معاد» در یک دلیل جالب قرین کرده، می‌فرماید: «خداوند همان کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت در آورند» (وَ اللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً).
«پس ما این ابرها را به سوی سرزمین مرده و خشکی می‌رانیم» (فَسُقْناهُ إِلی بَلَدٍ مَیِّتٍ).
«سپس به وسیله آن زمین را بعد از مردنش زنده می‌کنیم» (فَأَحْیَیْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).
«آری! زنده شدن مردگان بعد از مرگ نیز همین گونه است»! (کَذلِکَ النُّشُورُ).
نظام حساب شده‌ای که بر حرکت بادها، و سپس حرکت ابرها، و بعد از آن نزول قطره‌های حیات بخش باران، و به دنبال آن زنده شدن زمینهای مرده حاکم است، خود بهترین دلیل و گواه بر این حقیقت است که دست قدرت حکیمی در پشت این دستگاه قرار دارد و آن را تدبیر می‌کند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۰۱: خط ۲۴۹:
[[رده:فواید آب]][[رده:عوامل تشکیل ابرها]][[رده:عوامل حرکت ابرها]][[رده:فواید ابرها]][[رده:احیاى اخروى انسان ها]][[رده:فواید باد]][[رده:منشأ باد]][[رده:وزش باد]][[رده:عوامل بارش باران]][[رده:فواید باران]][[رده:تشبیه احیاى اخروى مردگان]][[رده:تشبیه به احیاى زمین]][[رده:تشبیه معاد]][[رده:دلایل توحید]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:عوامل حیات]][[رده:اوامر خدا]][[رده:دلایل قدرت خدا]][[رده:مجارى اراده خدا]][[رده:احیاى زمین]][[رده:عوامل حیات زمین]][[رده:نقش عوامل طبیعى]][[رده:تشبیهات قرآن]][[رده:احیاى اخروى مردگان]][[رده:دلایل معاد]][[رده:خلقت موجودات]]
[[رده:فواید آب]][[رده:عوامل تشکیل ابرها]][[رده:عوامل حرکت ابرها]][[رده:فواید ابرها]][[رده:احیاى اخروى انسان ها]][[رده:فواید باد]][[رده:منشأ باد]][[رده:وزش باد]][[رده:عوامل بارش باران]][[رده:فواید باران]][[رده:تشبیه احیاى اخروى مردگان]][[رده:تشبیه به احیاى زمین]][[رده:تشبیه معاد]][[رده:دلایل توحید]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:عوامل حیات]][[رده:اوامر خدا]][[رده:دلایل قدرت خدا]][[رده:مجارى اراده خدا]][[رده:احیاى زمین]][[رده:عوامل حیات زمین]][[رده:نقش عوامل طبیعى]][[رده:تشبیهات قرآن]][[رده:احیاى اخروى مردگان]][[رده:دلایل معاد]][[رده:خلقت موجودات]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره فاطر ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره فاطر ]]
{{#seo:
|title=آیه 9 سوره فاطر
|title_mode=replace
|keywords=آیه 9 سوره فاطر,فاطر 9,وَ اللَّهُ‌ الَّذِي‌ أَرْسَلَ‌ الرِّيَاحَ‌ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ‌ إِلَى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ‌ فَأَحْيَيْنَا بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذٰلِکَ‌ النُّشُورُ,فواید آب,عوامل تشکیل ابرها,عوامل حرکت ابرها,فواید ابرها,احیاى اخروى انسان ها,فواید باد,منشأ باد,وزش باد,عوامل بارش باران,فواید باران,تشبیه احیاى اخروى مردگان,تشبیه به احیاى زمین,تشبیه معاد,دلایل توحید,جهان بینى توحیدى,عوامل حیات,اوامر خدا,دلایل قدرت خدا,مجارى اراده خدا,احیاى زمین,عوامل حیات زمین,نقش عوامل طبیعى,تشبیهات قرآن,احیاى اخروى مردگان,دلایل معاد,خلقت موجودات,آیات قرآن سوره فاطر
|description=وَ اللَّهُ‌ الَّذِي‌ أَرْسَلَ‌ الرِّيَاحَ‌ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ‌ إِلَى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ‌ فَأَحْيَيْنَا بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذٰلِکَ‌ النُّشُورُ
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۲۹

کپی متن آیه
وَ اللَّهُ‌ الَّذِي‌ أَرْسَلَ‌ الرِّيَاحَ‌ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ‌ إِلَى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ‌ فَأَحْيَيْنَا بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذٰلِکَ‌ النُّشُورُ

ترجمه

خداوند کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت درآورند؛ سپس ما این ابرها را به سوی زمین مرده‌ای راندیم و به وسیله آن، زمین را پس از مردنش زنده می‌کنیم؛ رستاخیز نیز همین گونه است!

و خدا كسى است كه بادها را روانه كرد، كه [همواره‌] ابرى را بر مى‌انگيزند، و [ما] آن را به سوى سرزمين مرده رانديم، و آن زمين را پس از مرگش به آن زنده كرديم. برخاستن [از قبرها] نيز چنين است
و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مى‌كند؛ پس [بادها] ابرى را برمى‌انگيزند، و [ما] آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم، و آن زمين را بدان [وسيله‌]، پس از مرگش زندگى بخشيديم؛ رستاخيز [نيز ]چنين است.
و خداست آن که بادها را بفرستد که ابرها را بر می‌انگیزد و آن ابر را ما به شهر و دیار مرده برانیم و به بارانش زمین را پس از مرگ (خزان) زنده گردانیم. حشر و نشر مردگان هم (به قیامت) همین گونه است.
خداست که بادها را فرستاد تا ابری را برانگیزند، پس ما آن را به سوی سرزمین مرده راندیم و زمین را پس از مردگی اش به وسیله آن زنده کردیم؛ زنده شدن مردگان هم این گونه است.
خداست كه بادها را فرستاد تا ابرها را برانگيزند. و ما آنها را به سرزمينهاى مرده مى‌رانيم و زمين مرده را به آن زنده مى‌كنيم. زنده‌گشتن در روز قيامت نيز چنين است.
و خداوند کسی است که بادها را می‌فرستد که ابری را بر می‌انگیزد، آنگاه آن را به سوی سرزمینی پژمرده می‌رانیم، و بدان زمین را بعد از پژمردنش زنده می‌داریم، رستاخیز هم همین‌گونه است‌
و خداست كه بادها را فرستاد تا ابر را برمى‌انگيزد، پس آن
خدا کسی است که بادها را روان می‌دارد، و بادها ابرها را برمی‌انگیزند، و ما ابرها را به سوی سرزمینهای موات می‌رانیم و آن سرزمینهای موات را دارای حیات می‌گردانیم. زنده گرداندن (مردگان در گورها برای حساب و کتاب) نیز به همین منوال است.
و خدا کسی است که بادها را روانه کرد؛ پس (‌آن‌ها) ابری را پراکنده می‌نمایند. و (ما) آن را سوی سرزمینی مرده راندیم. سپس آن زمین را بدان (وسیله) پس از مرگش زنده کردیم. رستاخیز(تان نیز) این چنین است.
و خدا است آنکه فرستاد بادها را پس برانگیزند ابری پس راندیمش بسوی شهری مرده پس زنده سازیم بدان زمین را پس از مرگش چنین است برانگیختن (یا گردآوردن)

Allah is He who sends the winds, which agitate clouds, which We drive to a dead land, and thereby revive the ground after it had died. Likewise is the Resurrection.
ترتیل:
ترجمه:
فاطر ٨ آیه ٩ فاطر ١٠
سوره : سوره فاطر
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تُثِیرُ»: برمی‌انگیزد. به حرکت در می‌آورد (نگا: روم / ). «سُقْنَا»: سوق دادیم. راندیم. «بَلَدٍ مَّیِّتٍ»: سرزمین خشک و بی‌گیاه (نگا: اعراف / ). «النُّشُورُ»: (نگا: فرقان / و و ). برانگیختن از گورها.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9»

و خداوند است كه بادها را فرستاد تا ابر را برانگيزاند، پس آن را به سوى سرزمينى مرده رانديم، و به وسيله‌ى آن زمين را بعد از مردنش زنده نموديم. رستاخيز نيز چنين است.

نکته ها

چنانكه با اراده‌ى خداوند، حركت ابر و باد و ريزش باران، زمين مرده را زنده كرده و گياهان سر ازخاك بر مى‌آورند، با اراده‌اى ديگر و وقوع زلزله‌اى عظيم، مردگان از خاك بر مى‌خيزند و زنده مى‌شوند.

جلد 7 - صفحه 479

اين بهار نو ز بعد برگ ريز

هست برهان بر وجود رستخيز «1»

پیام ها

1- وزش بادها، حرگت ابرها و ريزش باران‌ها، تصادفى نيست، با اراده الهى است. اللَّهُ‌ ... أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ ... فَسُقْناهُ‌

2- در هستى، برنامه و نظم و تدبير حاكم است. أَرْسَلَ‌ ... فَتُثِيرُ ... فَسُقْناهُ‌ ... فَأَحْيَيْنا

3- براى فهم غيب، از شهود استفاده كنيد. «كَذلِكَ النُّشُورُ»

تفسير نور(10جلدى)    ج‌7    479     سوره فاطر، آيه 10 ..... ص : 479

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9»

جلد 11 - صفحه 17

بعد عود كلام به ذكر ادله توحيد فرمايد:

وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ‌: و خداى به حق آن ذاتى است كه فرستاد بادها را، يعنى شمال و دبور «1» و جنوب را، فَتُثِيرُ سَحاباً: پس برمى‌انگيختند آن بادها ابر را. مراد احداث باد است به اين كيفيت، فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ‌: پس رانديم آن ابر را بسوى زمين شهر مرده و افسرده، فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ‌: پس زنده فرموديم به آبى كه از آن ابر نازل شده زمين را، بَعْدَ مَوْتِها: بعد از مردن و افسردگى و پژمردگى آن، كَذلِكَ النُّشُورُ: مانند زنده كردن زمين است، برانگيختن و زنده كردن مردگان است از قبرها.

تبصره: آيه شريفه برهان مبدء و معاد را بيان فرمايد بدين تقرير:

اما مبدء: مشاهده شود ايام زمستان، زمين مرده و افسرده و آثارى ندارد، خداى تعالى به سبب باران زنده فرمايد آن را كه سبز و خرم و با طراوت و نضارت شده آثار قدرت و وحدانيت او را هويدا سازد.

هر گياهى كه از زمين رويد

وحده لا شريك له گويد

اما معاد: چنانكه بالحس مشاهده شود، احياى زمين بعد از مردنش همچنين به دليل ملازمه، هر آينه عاقل فطن را برهانى است به قدرت تامه الهيه بر احياى مردگان از قبرها روز قيامت براى جزاى اعمال بندگان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّما يَدْعُوا حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحابِ السَّعِيرِ «6» الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «7» أَ فَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَناً فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ فَلا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما يَصْنَعُونَ «8» وَ اللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّياحَ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ «9» مَنْ كانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَ الَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ «10»

ترجمه‌

همانا شيطان براى شما دشمن است پس بگيريد او را دشمن جز اين نيست كه ميخواند پيروانش را تا باشند از اهل آتش سوزان‌

آنها كه كافر شدند برايشان عذابى است سخت و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته مر ايشانرا است آمرزش و اجرى بزرگ‌

آيا پس كسى كه آراسته شد براى او زشتى كردارش پس ديد آنرا خوب پس همانا خداوند گمراه ميكند هر كه را بخواهد و هدايت ميكند هر كه را بخواهد پس نبايد برود جان تو براى شدّت اندوه بر آنها همانا خدا دانا است بآنچه ميكنند

و خدا است آنكه ميفرستد بادها را پس برمى‌انگيزانند ابر را پس ميرانيم آنرا بسوى زمينهاى مرده پس زنده گردانيم بآن زمين را پس از مردنش همچنين است برانگيختن مردگان‌

آنكس كه ميخواهد عزّت را پس مر خدا را است عزّت تمامى بسوى او بالا ميرود سخن پاك و كردار شايسته بالا ميبرد آنرا و آنانكه ميكنند كارهاى بد را براى آنها عذابى است سخت و مكر آن جماعت‌


جلد 4 صفحه 377

نابود ميگردد آن.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب آيه سابقه كه مردم را متذكّر بفريب شيطان فرموده بود ميفرمايد كه شيطان همان دشمن قديمى شما است كه پدر شما را از بهشت بيرون كرد شما هم با او دشمنى كنيد و در عقائد و اعمال با او مخالفت نمائيد و از او در حذر باشيد چون او تمام همّتش مصروف بآنستكه همراهان و پيروان خود را مستحقّ آتش سوزان جهنّم نمايد يعنى مردم را ميخواند به پيروى و اطاعت خود در امور ناشايسته براى آنكه اهل جهنّم شوند چون در پيشگاه الهى قسم ياد كرده كه بنى آدم را اغواء نمايد و خداوند او را مانند خون در عروق مردم نفوذ داده و در عوض عقل را هم بآنها عنايت فرموده پس هر كس تابع شيطان شود و كافر بخدا و اولياء او براى او در آخرت عذاب شديد است و هر كس بگرود بخدا و اولياء او و بدستور ايشان اعمال شايسته بجا آورد اگر احيانا عمل ناشايسته‌ئى هم از او بروز نمايد خداوند او را ميآمرزد مخصوصا اگر مقرون بتوبه گردد و پاداش فراوانى باو عنايت خواهد فرمود آيا كسيكه بعقل خود مراجعه ننموده و شيطان كار بد او را در نظرش جلوه و زينت داده كه آنرا خوب پنداشته مانند كسى است كه بعقل خود مراجعه نموده و قبح آنرا دانسته نه چنين است خدا كسانيرا كه بگوهر عقل الهى اعتنا نكنند و پيروى شيطان را نمايند بحال خودشان واميگذارد و گمراه ميشوند بوسوسه شيطان كه خدا در آنها راه داده و كسانيرا كه بگوهر عقل اعتنا و اعتماد نمايند و بوسائل هدايت الهى و اولياء او متمسّك گردند هدايت ميفرمايد آنانرا بحقّ و حقيقت و حسن و قبح اعمال را بخوبى مى‌يابند خوب را ارتكاب و از بد اجتناب مينمايند و اين نيست مگر بتوفيق الهى و آن نيست مگر بخذلان او و چون جواب سؤال در قول خداوند أَ فَمَنْ زُيِّنَ‌ از فَإِنَّ اللَّهَ‌ ببعد معلوم ميشود در كلام حذف شده است پس اى حبيب من تو نبايد خودت را از هموم و غموم بر كفر و عصيان آنها هلاك كنى همه كارها با خدا است خدا ميداند آنها چه كرده و ميكنند و همه را بجزاى اعمالشان در دنيا يا آخرت يا هر دو خواهد رسانيد و براى اثبات مبدء و معاد و نفى شرك ميفرمايد خدا آنچنان قادر محيط كريمى است كه بادها را ميفرستد ابرها را كه بر حسب نقل كافى و قمّى ره از امير المؤمنين عليه السّلام در جنگل‌هاى‌


جلد 4 صفحه 378

كناره دريا متراكم است پراكنده ميكنند و بعدا براى دفع استناد فعل بعوامل طبيعى ميفرمايد پس سوق ميدهيم ما ابر را بجانب اراضى بلدى كه بى‌آب مانده و محصولى ندارد پس زنده ميكنيم بتوسط باران رحمت خود بآن ابر زمين را بعد از مردنش همين‌طور است كيفيّت احياء بندگان در يوم النّشور كه قيامت است و در سوره بقره مفصّلا ذكر شد كه خداوند بين نفخه اول و دوم اسرافيل از بحر مسجور بارانى ميفرستد كه آن منى است پس ملاقات ميكند با اجسام پوسيده و مردم از زمين مانند گياه ميرويند و اين از تفسير امام عليه السّلام نقل شد و در مجالس و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى خدا بخواهد مردم را مبعوث فرمايد چهل روز باران ميبارد از آسمان بر زمين پس مجتمع ميشود بندها و ميرويد گوشتها و خدا بايد چنين احاطه و كرم و قدرتى داشته باشد نه مانند بتها كه از پست‌ترين اجزاء عالم وجودند و بهيچ وجه كارى از دستشان برنمى‌آيد و نبايد بت‌پرستان مكّه تصوّر كنند كه اگر قبول اسلام كنند و دست از دين آباء و اجداد خود بردارند ذليل و خوار ميشوند چون اگر كسى طالب و خواهان عزّت باشد بايد آنرا از خدا بخواهد چون تمام عزّتها از آن خدا است و نزد او است بهر كس بخواهد ميدهد اگر قابليّت داشته باشد و تحصيل قابليّت باطاعت خدا ميشود چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه فرمود پروردگار شما ميفرمايد من عزيزم كسيكه ميخواهد در دنيا و آخرت عزيز باشد بايد اطاعت كند عزيز را و بسوى او صعود ميكند و بالا ميرود سخن پاك و پاكيزه مانند كلمه اخلاص كه لا اله الّا اللّه است و اقرار برسالت پيغمبر خاتم و ولايت امير المؤمنين و اولاد طاهرين او عليهم السلام و ساير معارف حقّه و مانند اذكار و ادعيه مأثوره و مواعظ حسنه و مطالب نافعه و عمل شايسته كه موافق با آن سخن پاك و پاكيزه باشد اعمّ از اعتقاد قلبى و افعال خارجى از عبادات و غيرها و قصد خالص براى رضاى خدا بالا ميبرد آن قول را مثلا اقرار باصول دين وقتى قبول ميشود و بالا ميرود كه مقرون بعمل قلبى و اعتقاد جز مى‌باشد و اقرار بفروع دين وقتى نافع و قبول است كه مقرون بعمل خارجى شود و اذكار وارده وقتى بالا ميرود كه بنيّت خالص الهى واقع شود كه آنهم عمل قلبى است و بنظر حقير اين وجه جمع بين ظاهر آيه شريفه و روايات مفسّره است چون از امام باقر عليه السّلام روايت شده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فرمود


جلد 4 صفحه 379

هر قولى شاهدى از عمل دارد كه تصديق يا تكذيب ميكند آنرا پس وقتى فرزند آدم سخنى گفت و تصديق شد قولش بعملش بالا ميرود آنقول بواسطه عمل او بسوى خدا و وقتى گفت و مخالفت نمود عملش با قولش برگردانده ميشود قولش بر عمل بدش و با آن بآتش افكنده ميشود و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كلم طيّب قول مؤمن لا اله الّا اللّه محمد رسول اللّه على ولىّ اللّه است و عمل صالح اعتقاد قلبى است بآنكه اين حقّ است و از طرف خدا است و شكّى در آن نيست و در بعضى از اخبار و اقوال كلم طيّب بكلمه اخلاص و اقرار بما جاء به النّبىّ و عمل صالح بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه شرط قبول اعمال است تفسير شده و از روايت علوى استفاده ميشود كه كلم طيّب لا اله الّا اللّه است و عمل صالح نيّت خالص است كه بالا ميبرد آنرا و كسانيكه بمكر و حيله ميخواهند كارهاى بدى را انجام دهند مانند قريش كه در دار النّدوه جمع شدند و ميخواستند پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را بكشند يا حبس نمايند يا تبعيد كنند و مانند اصحاب سقيفه كه جمع شدند براى ردّ وصيّت پيغمبر و حكم خدا راجع بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و امثال اينها براى آنها در آخرت عذاب سختى است و مكرشان هم يا در دنيا مؤثر نميشود يا بالاخره نابود ميگردد ولى بدنامى و عذاب آخرتشان باقى خواهد بود و ضمير هو براى فصل بين مبتدا و خبر است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ اللّه‌ُ الَّذِي‌ أَرسَل‌َ الرِّياح‌َ فَتُثِيرُ سَحاباً فَسُقناه‌ُ إِلي‌ بَلَدٍ مَيِّت‌ٍ فَأَحيَينا بِه‌ِ الأَرض‌َ بَعدَ مَوتِها كَذلِك‌َ النُّشُورُ «9»

و خداوند ‌آن‌ خدايي‌ ‌که‌ ميفرستد بادها ‌را‌ ‌پس‌ برانگيخته‌ ميشود ابرها ‌پس‌ سيراب‌ ميكند ‌او‌ ‌را‌ بسوي‌ شهر مرده‌ ‌پس‌ زنده‌ ميكنيم‌ ‌با‌ ‌آن‌ باران‌ زمين‌ ‌را‌ ‌بعد‌ ‌از‌ مردن‌ ‌آن‌ زمين‌ و همين‌ نحو ‌است‌ نشر و حشر ‌که‌ مرده‌ها ‌را‌ زنده‌ ميفرمايد ‌در‌ قيامت‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ ‌آنها‌.

توضيح‌ كلام‌: اينكه‌ منشأ نزول‌ باران‌ ‌بر‌ حسب‌ اسباب‌ ظاهريه‌ بخاراتي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ درياها متصاعد ميشود ‌در‌ هوا منجمد ميگردد و بصورت‌ ابر ظاهر

جلد 15 - صفحه 10

ميشود و باد ‌آن‌ ابرها ‌را‌ حركت‌ ميدهد و آبهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ بخارها بوده‌ بصورت‌ باران‌ نازل‌ ميشود و لكن‌ تمام‌ ‌اينکه‌ بخارات‌ و ابرها و بادها و بارانها شعور و ادراك‌ دارند و مأمور بامر الهي‌ هستند و ملائكه‌ موكله‌ بآنها ‌آنها‌ ‌را‌ ميرانند و بمحل‌ معيني‌ ميبارند و بتمام‌ قطرات‌ باران‌ ملكي‌ موكل‌ ‌است‌ لذا ميفرمايد:

وَ اللّه‌ُ الَّذِي‌ أَرسَل‌َ الرِّياح‌َ ‌که‌ خداوند امر ميفرمايد بباد و ‌او‌ ‌را‌ مي‌فرستد فَتُثِيرُ سَحاباً ‌پس‌ برانگيخته‌ ميشود ابر و ابرها ‌را‌ باد ميراند بمحلي‌ ‌که‌ مأمور هستند ‌پس‌ ابرها پراكنده‌ ميشوند و ‌از‌ خلال‌ ‌آنها‌ آب‌ خارج‌ ميشود ‌اگر‌ هوا ملايم‌ ‌باشد‌ باران‌ ميشود و ‌اگر‌ سرد ‌باشد‌ همان‌ حين‌ خروج‌ برف‌ ميشود و ‌اگر‌ ‌در‌ اثناء نزول‌ سرد ‌باشد‌ تگرگ‌ ميشود.

فَسُقناه‌ُ إِلي‌ بَلَدٍ مَيِّت‌ٍ بلد ميت‌ ‌که‌ تمام‌ اهل‌ ‌آن‌ بلد ‌از‌ بي‌ آبي‌ هيچ‌ روئيدني‌ نداشته‌ باشند زمين‌ خشك‌ افتاده‌ ‌باشد‌ ‌پس‌ خداوند سيراب‌ ميفرمايد ‌از‌ باران‌ ‌آن‌ زمين‌ مرده‌ خشك‌ ‌را‌ ‌پس‌ زنده‌ ميكند ‌او‌ ‌را‌.

فَأَحيَينا بِه‌ِ الأَرض‌َ زنده‌ ميشود.

بَعدَ مَوتِها همين‌ ‌خدا‌ قدرت‌ دارد ‌که‌ انسان‌ مرده‌ ‌را‌ دو مرتبه‌ زنده‌ كند ‌در‌ روز حشر و نشر و بعث‌.

كَذلِك‌َ النُّشُورُ چنانچه‌ نمونه‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ دنيا بسيار نشان‌ داده‌ آدم‌ ‌را‌ ‌از‌ خاك‌ خلق‌ فرمود ابراهيم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چهار مرغ‌ كوبيده‌ برايش‌ زنده‌ شد عيسي‌ مرده‌ ‌را‌ زنده‌ كرد ‌براي‌ موسي‌ ‌آن‌ هفتاد نفر زنده‌ شدند بدعاء پيغمبر ‌آن‌ شاهزاده‌ خراساني‌ و دو پسران‌ جابر زنده‌ شدند دوره ظهور و دوره رجعت‌ بسياري‌ ‌از‌ نيكان‌ و بدان‌ زنده‌ ميشوند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 9)- در این آیه با توجه به بحثهایی که قبلا پیرامون هدایت و ضلالت و ایمان و کفر گذشت به بیان کوتاه و روشنی پیرامون مبدأ و معاد می‌پردازد و اثبات «مبدأ» را با اثبات «معاد» در یک دلیل جالب قرین کرده، می‌فرماید: «خداوند همان کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت در آورند» (وَ اللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحاباً).

«پس ما این ابرها را به سوی سرزمین مرده و خشکی می‌رانیم» (فَسُقْناهُ إِلی بَلَدٍ مَیِّتٍ).

«سپس به وسیله آن زمین را بعد از مردنش زنده می‌کنیم» (فَأَحْیَیْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها).

«آری! زنده شدن مردگان بعد از مرگ نیز همین گونه است»! (کَذلِکَ النُّشُورُ).

نظام حساب شده‌ای که بر حرکت بادها، و سپس حرکت ابرها، و بعد از آن نزول قطره‌های حیات بخش باران، و به دنبال آن زنده شدن زمینهای مرده حاکم است، خود بهترین دلیل و گواه بر این حقیقت است که دست قدرت حکیمی در پشت این دستگاه قرار دارد و آن را تدبیر می‌کند.

نکات آیه

۱ - وزش بادها، تحت فرمان خداوند (و اللّه الذى أرسل الریح)

۲ - باد، عامل حرکت و تشکیل ابرها (و اللّه الذى أرسل الریح فتثیر سحابًا)

۳ - ابرها، عامل نزول باران (فتثیر سحابًا فسقنه إلى بلد میّت فأحیینا به الأرض)

۴ - باران، منشأ حیات در زمین (فسقنه إلى بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها)

۵ - زمین، بدون آب مرده است. (فسقنه إلى بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها)

۶ - عوامل طبیعى، مجراى اراده خداوند در طبیعت است. (و اللّه الذى أرسل الریح فتثیر سحابًا ... فأحیینا به الأرض بعد موتها) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند، احیاى زمین را از راه فرستادن بادها، تشکیل ابرها و نزول باران تقدیر کرده است.

۷ - تشبیه تجدید حیات انسان ها در قیامت، به احیاى زمین و پدید آمدن حیات در آن (أرسل الریح فتثیر سحابًا فسقنه إلى بلد میّت فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور)

۸ - احیاى زمین مرده و فاقد حیات و پدید آوردن موجودات زنده در این کره، دلیل قدرت خداوند بر احیاى مجدد انسان ها در روز رستاخیز (واللّه الذى أرسل الریح ... فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور)

۹ - احیاى انسان ها در قیامت همچون احیاى زمین از راه یک سلسله عوامل و زمینه هاى حیات آفرین خواهد بود. (فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور) برداشت یاد شده از تشبیه به کار رفته در آیه شریفه به دست مى آید.

۱۰ - نظم حاکم بر پدیده هاى طبیعت، چون حرکت بادها، تشکیل ابرها و نزول باران حیات آفرین، دلیل بر قدرت خداوند و یکتایى او (و اللّه الذى أرسل الریح فتثیر سحابًا ... فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور)

موضوعات مرتبط

  • آب: فواید آب ۵
  • ابرها: عوامل تشکیل ابرها ۲; عوامل حرکت ابرها ۲; فواید ابرها ۳
  • انسان: احیاى اخروى انسان ها ۹
  • باد: فواید باد ۲; منشأ باد ۱; وزش باد ۱
  • باران: عوامل بارش باران ۳; فواید باران ۴
  • برهان نظم :۱۰
  • تشبیهات قرآن: تشبیه احیاى اخروى مردگان ۷; تشبیه به احیاى زمین ۷، ۹; تشبیه معاد ۹
  • توحید: دلایل توحید ۱۰
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱۰
  • حیات: عوامل حیات ۴
  • خدا: اوامر خدا ۱; دلایل قدرت خدا ۱۰; مجارى اراده خدا ۶
  • زمین: احیاى زمین ۸; عوامل حیات زمین ۵
  • عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۶
  • قرآن: تشبیهات قرآن ۷، ۹
  • مردگان: احیاى اخروى مردگان ۸
  • معاد: دلایل معاد ۸
  • موجودات: خلقت موجودات ۸

منابع