روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۳۸۴

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، كِتَابُ النِّكَاح

روي عن يونس بن عبد الرحمن قال :

وَ سَأَلْتُ‏ اَلرِّضَا ع‏ عَنْ رَجُلٍ تَزَوَّجَ اِمْرَأَةً مُتْعَةً فَعَلِمَ بِهَا أَهْلُهَا فَزَوَّجُوهَا مِنْ رَجُلٍ فِي اَلْعَلاَنِيَةِ وَ هِيَ اِمْرَأَةُ صِدْقٍ‏ قَالَ لاَ تُمَكِّنُ زَوْجَهَا مِنْ نَفْسِهَا حَتَّى تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا وَ شَرْطُهَا قُلْتُ إِنْ كَانَ شَرْطُهَا سَنَةً وَ لاَ يَصْبِرُ لَهَا زَوْجُهَا قَالَ فَلْيَتَّقِ اَللَّهَ زَوْجُهَا وَ لْيَتَصَدَّقْ عَلَيْهَا بِمَا بَقِيَ لَهُ فَإِنَّهَا قَدِ اُبْتُلِيَتْ وَ اَلدَّارُ دَارُ هُدْنَةٍ وَ اَلْمُؤْمِنُونَ‏ فِي تَقِيَّةٍ قُلْتُ فَإِنْ تَصَدَّقَ عَلَيْهَا بِأَيَّامِهَا وَ اِنْقَضَتْ عِدَّتُهَا كَيْفَ تَصْنَعُ قَالَ تَقُولُ لِزَوْجِهَا إِذَا دَخَلَتْ بِهِ يَا هَذَا وَثَبَ عَلَيَّ أَهْلِي فَزَوَّجُونِي بِغَيْرِ أَمْرِي وَ لَمْ يَسْتَأْمِرُونِي وَ إِنِّي اَلْآنَ قَدْ رَضِيتُ فَاسْتَأْنِفْ أَنْتَ اَلْيَوْمَ وَ تَزَوَّجْنِي تَزْوِيجاً صَحِيحاً فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَكَ قَالَ وَ قُلْتُ‏ لِلرِّضَا ع‏ اَلْمَرْأَةُ تَتَزَوَّجُ مُتْعَةً فَيَنْقَضِي شَرْطُهَا فَتَتَزَوَّجُ رَجُلاً آخَرَ قَبْلَ أَنْ تَنْقَضِيَ عِدَّتُهَا قَالَ وَ مَا عَلَيْكَ إِنَّمَا إِثْمُ ذَلِكَ عَلَيْهَا


من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۳۸۳ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۱۳۸۵
روایت شده از : امام رضا عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۳
بخش : كتاب النكاح
عنوان : حدیث امام رضا (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ كِتَابُ النِّكَاح‏‏ بَابُ الْمُتْعَة
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۲۱

يونس بن عبد الرّحمن گويد: از حضرت رضا عليه السّلام پرسيدم: مردى با زنى از شيعيان دور از نظر خويشان مخالفش ازدواج موقّت كرد، خويشانش با خبر شدند و زن را بزوجيّت دائمى مرد دادند، و آن زن ديانتش راسخ است اكنون چه بايد بكند؟ فرمود: خود را در اختيار شوهر دوّم نگذارد تا از وى كام گيرد تا مدّتش سرآيد و عدّه‏اش تمام گردد، عرض كردم: اگر مدّت يك سال باشد و مرد صبر نياورد؟ فرمود: بايد مرد اوّل از خدا پروا كند و بر زن رحم آرد و مدّت را بر او ببخشد چون زن بينوا اكنون مبتلا گشته است، و زمان زمان مصالحه است و شيعيان در تقيّه باشند، عرض كردم: اگر شوهر اوّل مدّت را بخشيد و أيّام عدّه نيز منقضى شد آن وقت چه كند (چون عقد دوّمى باطل بوده) فرمود: بشوهر كنونيش هنگامى كه بر وى وارد شود بگويد: اى مرد خويشان من بر من هجوم كردند و بدون مشورت و صلاحديدم من را بازدواج تو در آوردند، و اكنون من بازدواج راضى شدم امّا شما صيغه تزويج را تجديد كنيد و از تو صيغه عقد ازدواج صحيح شرعى را ميان من و خود بخوانيد. يونس گويد: و بآن حضرت عليه السّلام عرض كردم: زن متعه انسان مى‏شود و مدّت كه تمام شد بى‏آنكه عدّه نگه دارد شوى ديگرى ميگيرد، فرمود: بر تو حكمى نيست بلكه گناهش بر اوست.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)