روایت:الکافی جلد ۸ ش ۲۶

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

عده من اصحابنا عن سهل بن زياد عن يعقوب بن يزيد عن محمد بن جعفر العقبي رفعه قال :

خَطَبَ‏ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ ع‏ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَ‏ آدَمَ‏ لَمْ يَلِدْ عَبْداً وَ لاَ أَمَةً وَ إِنَّ اَلنَّاسَ كُلَّهُمْ أَحْرَارٌ وَ لَكِنَّ اَللَّهَ خَوَّلَ‏ بَعْضَكُمْ بَعْضاً فَمَنْ كَانَ لَهُ بَلاَءٌ فَصَبَرَ فِي اَلْخَيْرِ فَلاَ يَمُنَّ بِهِ‏ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَلاَ وَ قَدْ حَضَرَ شَيْ‏ءٌ وَ نَحْنُ مُسَوُّونَ فِيهِ بَيْنَ اَلْأَسْوَدِ وَ اَلْأَحْمَرِ فَقَالَ‏ مَرْوَانُ‏ لِطَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرِ مَا أَرَادَ بِهَذَا غَيْرَكُمَا قَالَ فَأَعْطَى كُلَّ وَاحِدٍ ثَلاَثَةَ دَنَانِيرَ وَ أَعْطَى رَجُلاً مِنَ‏ اَلْأَنْصَارِ ثَلاَثَةَ دَنَانِيرَ وَ جَاءَ بَعْدُ غُلاَمٌ أَسْوَدُ فَأَعْطَاهُ ثَلاَثَةَ دَنَانِيرَ فَقَالَ اَلْأَنْصَارِيُّ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ‏ هَذَا غُلاَمٌ أَعْتَقْتُهُ‏ بِالْأَمْسِ‏ تَجْعَلُنِي وَ إِيَّاهُ سَوَاءً فَقَالَ إِنِّي نَظَرْتُ فِي‏ كِتَابِ اَللَّهِ‏ فَلَمْ أَجِدْ لِوُلْدِ إِسْمَاعِيلَ‏ عَلَى وُلْدِ إِسْحَاقَ‏ فَضْلاً


الکافی جلد ۸ ش ۲۵ حدیث الکافی جلد ۸ ش ۲۷
روایت شده از : امام على عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۸
بخش : كتاب الروضة
عنوان : حدیث امام على (ع) در کتاب الكافي جلد ۸ كِتَابُ الرَّوْضَة‏‏‏ حَدِيثُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع‏
موضوعات :

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۹۹

محمد بن جعفر عقبى در حديثى مرفوع روايت كرده كه امير مؤمنان عليه السّلام خطبه‏اى ايراد فرمود و در آن خداى را ستايش و ثناء كرد سپس فرمود: اى گروه مردم آدم (ابو البشر) فرزند بنده و يا كنيزى بجاى ننهاده و مردم همگى آزاد (خلق شده) اند، ولى خداوند برخى از شما را زير دست ديگرى قرار داده پس هر كه آزمايش و بلاء (و سابقه‏اى از نظر جهاد اسلام) داشته و در كار خير شكيبائى ورزيده نبايد بر خداى عز و جل منتى داشته باشد آگاه باشيد كه اينك چيزى (از اموال) براى ما فراهم شده و ما در مورد (تقسيم) آن برابر تقسيم ميكنيم و فرقى ميان سياه پوست و سرخ پوست نگذاريم. مروان رو بطلحه و زبير كرده گفت: از اين سخن مقصودى جز شما دو نفر ندارد، پس امير مؤمنان (دست بكار تقسيم شد) و بهر يك نفر سه دينار داد، (تا رسيد) بمردى از انصار (باو) نيز سه دينار داد، و پس از او غلام سياهى آمد حضرت باو نيز سه دينار داد، مرد انصارى گفت: اى امير مؤمنان اين غلامى است كه من ديروز او را آزاد كردم بمن و او برابر ميدهى؟ فرمود: من در كتاب خدا نگريستم و نديدم كه فرزندان اسماعيل بر فرزندان اسحاق برترى و فضيلتى داشته باشند. (مجلسى (ره) گويد: شايد غلام مزبور از بنى اسرائيل بوده چنانچه اغلب اين طور بوده).

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۱۰۱

محمّد بن جعفر عقبى در سندى مرفوع گفته است: امير المؤمنين عليه السّلام خطبه خواند و خداى را سپاس و ستايش كرد و فرمود: اى مردم! همانا آدم نه برده‏اى زاييده و نه كنيزى و همه مردم آزادند ولى خداوند عزّ و جل برخى از شما را در اختيار برخى ديگر نهاده است پس هر كس در آزمايش و بلا افتد و بخير شكيبايى ورزد نبايد بر خداوند منّت نهد. آگاه باشيد چيزى [از خراج‏] فراهم شده و ما آن را برابر ميان سياهپوست و سرخپوست تقسيم كرديم. مروان به طلحه و زبير گفت: مقصود او از اين سخن جز شما دو تن نبود. راوى مى‏گويد: پس حضرت عليه السّلام به هر كس سه دينار داد و به مردى از انصار هم سه دينار داد و پس از آن غلامى سياهپوست آمد و حضرت به او نيز سه دينار داد. پس آن مرد انصارى گفت: يا امير المؤمنين! اين غلامى است كه من ديروز او را آزاد كردم و تو من و او را برابر مى‏دانى؟ حضرت عليه السّلام فرمود: من به كتاب خدا نگريستم و ميان فرزند اسماعيل و فرزند اسحاق هيچ گونه برترى نديدم.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)