روایت:الکافی جلد ۸ ش ۱۱۴

از الکتاب


آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

ابن محبوب عن جميل بن صالح عن الوليد بن صبيح عن ابي عبد الله ع قال :

إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى‏ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ ع‏ أَنَّ آيَةَ مَوْتِكَ أَنَّ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ‏ بَيْتِ اَلْمَقْدِسِ‏ يُقَالُ لَهَا اَلْخُرْنُوبَةُ قَالَ فَنَظَرَ سُلَيْمَانُ‏ يَوْماً فَإِذَا اَلشَّجَرَةُ اَلْخُرْنُوبَةُ قَدْ طَلَعَتْ مِنْ‏ بَيْتِ اَلْمَقْدِسِ‏ فَقَالَ لَهَا مَا اِسْمُكِ قَالَتِ اَلْخُرْنُوبَةُ قَالَ فَوَلَّى‏ سُلَيْمَانُ‏ مُدْبِراً إِلَى مِحْرَابِهِ فَقَامَ فِيهِ مُتَّكِئاً عَلَى عَصَاهُ فَقُبِضَ رُوحُهُ مِنْ سَاعَتِهِ قَالَ فَجَعَلَتِ اَلْجِنُّ وَ اَلْإِنْسُ يَخْدُمُونَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي أَمْرِهِ كَمَا كَانُوا وَ هُمْ يَظُنُّونَ أَنَّهُ حَيٌّ لَمْ يَمُتْ يَغْدُونَ وَ يَرُوحُونَ وَ هُوَ قَائِمٌ ثَابِتٌ حَتَّى دَبَّتِ اَلْأَرَضَةُ مِنْ عَصَاهُ فَأَكَلَتْ مِنْسَأَتَهُ فَانْكَسَرَتْ وَ خَرَّ سُلَيْمَانُ‏ إِلَى اَلْأَرْضِ أَ فَلاَ تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمََّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ اَلْجِنُّ أَنْ لَوْ كََانُوا يَعْلَمُونَ اَلْغَيْبَ مََا لَبِثُوا فِي اَلْعَذََابِ اَلْمُهِينِ‏


الکافی جلد ۸ ش ۱۱۳ حدیث الکافی جلد ۸ ش ۱۱۵
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۸
بخش : كتاب الروضة
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب الكافي جلد ۸ كِتَابُ الرَّوْضَة‏‏‏ حَدِيثُ مُحَاسَبَةِ النَّفْس‏
موضوعات :

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۱۱

وليد بن صبيح از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه خداى عز و جل بسليمان بن داود عليه السّلام وحى فرمود: كه نشانه مرگ تو بيرون آمدن درختى است در بيت المقدس كه بدان «خرنوبة» گويند، روزى سليمان متوجه شد كه درخت «خرنوبة» بيرون آمده از آن پرسيد: چه نام دارى؟ گفت:«خرنوبة»!. سليمان بسوى محراب خود برگشت و در همان جا تكيه بعصا ايستاد، و در همان ساعت قبض روحش شد، پس جن و انس همچنان خدمت او را ميكردند و كوشش در انجام كارش داشتند چنانچه پيش از آن چنان بودند و گمان ميكردند كه او زنده است و نمرده و هر صبح و شام ميديدند كه او ايستاده و پابرجا است تا اينكه موريانه در عصا پيدا شد و آن را خورد و در نتيجه عصا بشكست و سليمان بروى زمين درافتاد، آيا نشنيده‏اى گفتار خداى عز و جل را: «و چون برو درافتاد بر جنيان روشن شد كه اگر غيب ميدانستند در رنج خفت انگيز نميماندند» (سوره سبا آيه ۱۴).

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۱۸۶

امام صادق عليه السّلام مى‏فرمايد كه خداوند عزّ و جلّ به سليمان بن داود وحى كرد كه: نشانه فرا رسيدن زمان مرگت درختى است كه از بيت المقدس برآيد كه بدان «خرنوبه» گويند. فرمود: روزى سليمان ديد كه اين درخت از بيت المقدس سر برآورده است. سليمان به آن درخت گفت: چه نام دارى؟ و آن در پاسخ گفت: خرنوبه خوانده مى‏شوم، در اين هنگام سليمان به سوى محرابش شتافت و در آن بر عصاى خود تكيه زد و همان ساعت خرقه تهى كرد. امام عليه السّلام فرمود: جن و انس همه خدمت او مى‏كردند و به فرمان او مى‏شتافتند تا جايى كه آنها مى‏انديشيدند كه سليمان زنده است و نمرده. هر بام و شام مى‏ديدند كه او در محرابش ايستاده و برجاست تا آنكه در عصايش موريانه پديد آمد و آن را بخورد و عصا شكست و سليمان به رو بر زمين افتاد. آيا نشنيده‏اى كه خداوند مى‏فرمايد: فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ ما لَبِثُوا فِي الْعَذابِ الْمُهِينِ «۱». __________________________________________________

(۱) «پس چون [سليمان‏] فرو افتاد براى جنّيان روشن گرديد كه اگر غيب مى‏دانستند در آن عذاب خفّت‏آور [باقى‏] نمى‏ماندند» (سوره سبأ/ آيه ۱۴).


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)