يس ٤٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزی کرده انفاق کنید!»، کافران به مؤمنان می‌گویند: «آیا ما کسی را اطعام کنیم که اگر خدا می‌خواست او را اطعام می‌کرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهی آشکارید»!

|و چون به آنها گفته شود: از آنچه خدا روزيتان كرده انفاق كنيد، كسانى كه كافر شدند به مؤمنان مى‌گويند: آيا كسى را طعام دهيم كه اگر خدا مى‌خواست وى را اطعام مى‌كرد؟ شما جز در گمراهى آشكار نيستيد
و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق كنيد»، كسانى كه كافر شده‌اند، به آنان كه ايمان آورده‌اند، مى‌گويند: «آيا كسى را بخورانيم كه اگر خدا مى‌خواست [خودش‌] وى را مى‌خورانيد؟ شما جز در گمراهىِ آشكارى [بيش‌] نيستيد.»
و چون به آنها گویند که از آنچه خدا روزی شما قرار داده (چیزی برای خدا به فقیران) انفاق کنید، کافران به اهل ایمان جواب دهند آیا ما به کسی که اگر خدا می‌خواست به او هم روزی می‌داد اطعام و دستگیری کنیم؟ شما پیداست که سخت در غلط و گمراهی هستید (و راه راست آن است که چنان که خدا به فقیران احسان نکرده ما هم نکنیم).
و هنگامی که به آنان گویند: از آنچه خدا روزی شما کرده، انفاق کنید، کافران به مؤمنان گویند: آیا کسانی را اطعام کنیم که اگر خدا می خواست آنان را اطعام می کرد؟ [پس گرسنگی را خدا بر آنان خواسته است] ولی شما [ای کفرپیشگان!] جز در گمراهی آشکاری نیستند.
و چون گفته شود كه از آنچه خدا روزيتان كرده است انفاق كنيد، كافران به مؤمنان گويند: آيا كسانى را طعام دهيم كه اگر خدا مى‌خواست خود آنها را طعام مى‌داد؟ شما در گمراهى آشكار هستيد.
و چون به ایشان گفته شود از آنچه خداوند به شما روزی داده است، بخشش کنید، کافران به مؤمنان گویند، آیا کسی را خوراک دهیم که اگر خداوند بخواهد خوراکش می‌دهد، شما جز در گمراهی آشکار نیستید
و چون به آنان گفته شود كه از آنچه خداى روزيتان كرده انفاق كنيد، كسانى كه كافر شدند به آنان كه ايمان آورده‌اند گويند: آيا كسى را بخورانيم كه اگر خدا مى‌خواست او را مى‌خورانيد؟! شما جز در گمراهى آشكار نيستيد.
و هنگامی که به آنان گفته شود: از چیزهائی که خدا به شما داده است، انفاق و احسان کنید، کافران به مؤمنان می‌گویند: آیا به کسی خوراک بدهیم که اگر خدا می‌خواست خوراک بدو می‌داد (و فقیرش نمی‌کرد؟ مگر مشیّت الهی چنین نخواسته است؟ ما با مشیّت الهی مخالفت نمی‌ورزیم) شما در گمراهی آشکار و روشنی هستید.
و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا روزیتان داده انفاق کنید»، کسانی که کافر شدند، برای آنان که ایمان آوردند، گویند: «آیا کسی را بخورانیم که اگر خدا می‌خواست (خودش) وی را می‌خورانید؟ شما جز در گمراهی آشکارگری (بیش) نیستید.»
و گاهی که گفته شود بدیشان دهید از آنچه روزیتان داده است خدا گویند آنان که کفر ورزیدند بدانان که ایمان آوردند آیا خورانیم آن را که اگر می‌خواست خدا می‌خورانیدش نیستید شما مگر در گمراهیی آشکار


يس ٤٦ آیه ٤٧ يس ٤٨
سوره : سوره يس
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَآءُ اللهُ أَطْعَمَهُ»: کافران از راه تمسخر به مؤمنان می‌گفتند: اگر رازق خداوند است، پس چرا از ما می‌خواهید که به فقیران خوراک دهیم؟ و اگر خدا خواسته است که آنان محروم بمانند، پس چرا ما کسانی را از دارائی خود بهره‌مند سازیم که خداوند ایشان را محروم ساخته است؟ این منطق جاهلانه، علاوه از تمسخر مؤمنان، به آن می‌ماند که افرادی بگویند: چه ضرورتی دارد که ما درس بخوانیم، و یا به دیگری درس بدهیم؟ اگر خدا می‌خواست همه را عالم و باسواد می‌کرد.


تفسیر

نکات آیه

۱ - کافرانِ برخوردار از ثروت در صدراسلام، از انفاق به مستمندان و گرسنگان خوددارى مى کردند. (و إذا قیل لهم أنفقوا ممّا رزقکم اللّه قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم) برداشت یاد شده با توجه به دو نکته به دست مى آید: ۱- همزه در «أنطعم» براى استفهام انکارى است; ۲- آیه شریفه در مکه نازل شده و مربوط به کافران صدراسلام است.

۲ - روزى رسان بودن خداوند براى بشر، بهانه و دستاویز کافرانِ صدراسلام براى خوددارى از انفاق به مستمندان و گرسنگان (و إذا قیل لهم أنفقوا ممّا رزقکم اللّه قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم من لو یشاء اللّه أطعمه) استفهام در «أنطعم» استفهام انکارى است; یعنى، «لانطعم من لو شاء اللّه لأطعمهم».

۳ - کفر کافران ثروتمند، موجب خوددارى آنان از انفاق به مستمندان مؤمن (قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم من لو یشاء اللّه أطعمه) آمدن اسم ظاهر (قال الذین کفروا) به جاى ضمیر (قالوا) - در حالى که مقام، اقتضاى آمدن ضمیر دارد - مى تواند بیانگر این نکته باشد که آنچه سبب خوددارى کافران از انفاق شد، کفر آنان بود.

۴ - کافرانِ صدراسلام، منکر رازقیت خدا براى بشر بودند و عقیده به آن را به مسخره مى گرفتند. (و إذا قیل لهم أنفقوا ممّا رزقکم اللّه قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم من لو یشاء اللّه أطعمه) برداشت یاد شده از آن جا است که کافران، جمله «من لو شاء اللّه أطعمه» (اگر خدا مى خواست او را مى خورانید) را از سر استهزا و تمسخر مى گفتند و به آن باور نداشتند.

۵ - کفر، موجب بخل و مانع از انفاق به مستمندان و دستگیرى از آنان است. (أنفقوا ممّا رزقکم اللّه قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم من لو یشاء اللّه أطعمه)

۶ - توجّه و اعتقاد به خدادادى بودن اموال و دارایى ها، برانگیزاننده انسان به انفاق و دورى از بخل است. (و إذا قیل لهم أنفقوا ممّا رزقکم اللّه) برداشت یاد شده براساس این نکته است که آیه شریفه، درصدد ترغیب و تشویق به انفاق است. گفتنى است که تصریح به منشأ خدایى داشتنِ اموالِ انسان، مى تواند گویاى مطلب یاد شده باشد.

۷ - انفاق به مستمندان و گرسنگان، امرى واجب و نشانه ایمان است. (أنفقوا ممّا رزقکم اللّه قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم من لو یشاء اللّه أطعمه) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که در آیه شریفه، ترک انفاق به مستمندان و گرسنگان، از ویژگى هاى کافران و دلیل حق ناپذیرى آنان شمرده شده است.

۸ - کافرانِ صدراسلام، عقیده به روزى رسانى خدا براى انسان ها را باطل دانسته و مؤمنان را در گمراهى محض مى پنداشتند. (قال الذین کفروا للذین ءامنوا أنطعم من لو یشاء اللّه أطعمه إن أنتم إلاّ فى ضلل مبین) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که جمله «إن أنتم إلاّ فى ضلال مبین» دنباله گفتار کافران باشد.

موضوعات مرتبط

  • احکام :۷
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۴
  • امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۶
  • انفاق: احکام انفاق ۷; زمینه انفاق ۶; موانع انفاق ۵; وجوب انفاق ۷
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۶
  • ایمان: نشانه هاى ایمان ۷
  • بخل: عوامل بخل ۵; موانع بخل ۶
  • ثروتمندان: آثار کفر ثروتمندان صدراسلام ۳
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۶
  • خدا: رازقیت خدا ۲; عطایاى خدا ۶; مکذبان رازقیت خدا ۴، ۸
  • کافران: استهزاهاى کافران صدراسلام ۴; بهانه جویى کافران صدراسلام ۲; بینش کافران صدراسلام ۸; ترک انفاق کافران صدراسلام ۱، ۲; ثروتمندى کافران صدراسلام ۱; عوامل ترک انفاق کافران صدراسلام ۳
  • کفر: آثار کفر ۵
  • مؤمنان: ادعاى گمراهى مؤمنان ۸; استهزاى مؤمنان ۴

منابع