المائدة ٨٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۴۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

خداوند شما را بخاطر سوگندهای بیهوده (و خالی از اراده،) مؤاخذه نمی‌کند؛ ولی در برابر سوگندهایی که (از روی اراده) محکم کرده‌اید، مؤاخذه می‌نماید. کفاره این‌گونه قسمها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهای معمولی است که به خانواده خود می‌دهید؛ یا لباس پوشاندن بر آن ده نفر؛ و یا آزاد کردن یک برده؛ و کسی که هیچ کدام از اینها را نیابد، سه روز روزه می‌گیرد؛ این، کفاره سوگندهای شماست به هنگامی که سوگند یاد می‌کنید (و مخالفت می‌نمایید). و سوگندهای خود را حفظ کنید (و نشکنید!) خداوند آیات خود را این چنین برای شما بیان می‌کند، شاید شکر او را بجا آورید!

خدا شما را به سوگندهاى بيهوده‌تان بازخواست نمى‌كند، ولى به سوگندى كه با قصد مى‌خوريد [و مى‌شكنيد] مؤاخذه مى‌كند. پس كفاره‌ى آن اطعام ده مسكين است، از غذاهاى متوسطى كه به كسان خود مى‌خورانيد، يا پوشاندن آنها، يا آزاد كردن بنده‌اى و هر كه [اينها را] ني
خدا شما را به سوگندهاى بيهوده‌تان مؤاخذه نمى‌كند، ولى به سوگندهايى كه [از روى اراده‌] مى‌خوريد [و مى‌شكنيد] شما را مؤاخذه مى‌كند. و كفاره‌اش خوراك دادن به ده بينواست -از غذاهاى متوسطى كه به كسان خود مى‌خورانيد- يا پوشانيدن آنان يا آزاد كردن بنده‌اى. و كسى كه [هيچ يك از اينها را] نيابد [بايد] سه روز روزه بدارد. اين است كفاره سوگندهاى شما وقتى كه سوگند خورديد. و سوگندهاى خود را پاس داريد. اين گونه خداوند آيات خود را براى شما بيان مى‌كند، باشد كه سپاسگزارى كنيد.
خدا به قسمهای لغو بیهوده، شما را مؤاخذه نخواهد کرد، ولیکن بر (شکستن) آن قسمی که از روی عقیده قلبی یاد کنید مؤاخذه خواهد نمود. و کفاره آن قسم طعام دادن ده فقیر است از آن طعام متوسط که بر اهل خود غالباً تهیه می‌کنید، یا جامه بر آنها پوشانده و یا یک بنده آزاد کنید، و هر کس توانایی آن ندارد سه روز روزه بدارد. این است کفاره (شکستنِ) سوگندهایی که یاد می‌کنید؛ و باید (حرمت) سوگندهای خود را نگاه دارید. خدا بدین گونه روشن آیات خود را برای شما بیان می‌کند، شاید که شکر او به جای آرید.
خدا شما را به خاطر سوگندهای لغو و بی هدفتان مجازات نمی کند، ولی به سبب [شکستنِ] سوگندهایی که به طور جدّی و با قصد و اراده خورده اید، مؤاخذه می کند؛ پس کفّاره [شکستن] این گونه سوگندها، طعام دادن به ده نفر مسکین از غذاهای متوسطی است که به خانواده خود می خورانید، یا لباس پوشاندن بر آن ده نفر، یا آزاد کردن یک برده. و کسی که هیچ یک [از این کفّاراتِ سه گانه] را نیابد کفّاره اش سه روزْ روزه است. این است کفّاره سوگندهایتان زمانی که سوگند خوردید [و آن را شکستید]. لازم است سوگندهای خود را حفظ کنید. این گونه خدا آیاتش را برای شما بیان می کند تا سپاس گزارید.
خداوند شما را به سبب سوگندهاى لغوتان بازخواست نخواهد كرد. ولى به سبب شكستن سوگندهايى كه به قصد مى‌خوريد، بازخواست مى‌كند و كفاره آن اطعام ده مسكين است از غذاى متوسطى كه به خانواده خويش مى‌خورانيد يا پوشيدن آنها يا آزاد كردن يك بنده، و هر كه نيابد سه روز روزه داشتن. اين كفاره قسم است، هرگاه كه قسم خورديد. به قسمهاى خود وفا كنيد. خدا آيات خود را براى شما اينچنين بيان مى‌كند، باشد كه سپاسگزار باشيد.
خداوند شما را در سوگندهای بیهوده [و بی‌اختیار] بازخواست نمی‌کند، ولی در سوگندهایی که [آگاهانه‌] می‌خورید [و می‌شکنید] مؤاخذه می‌کند، کفاره [شکستن‌] آن اطعام ده بینواست از میانگین آنچه به خانواده خود می‌خورانید، یا لباس آنان، یا آزاد کردن یک برده، و هرکس که [اینها را] نیابد، بر اوست که سه روز روزه بگیرد، این کفاره سوگندهای شماست که می‌خورید [و می‌شکنید]، سوگندهای خود را حفظ کنید، خداوند بدین گونه آیات خویش را بر شما روشن می‌سازد، باشد که سپاس بگزارید
خداوند شما را به سوگندهاى بى‌قصد و بيهوده‌تان بازخواست نمى‌كند و ليكن شما را به سبب [شكستن‌] سوگندهايى كه با قصد و نيت ياد كرده‌ايد بازخواست مى‌كند. پس كفاره آن غذادادن ده مستمند است از ميانه- نه عالى و نه پست- آنچه به خانواده خويش مى‌خورانيد يا پوشاندن آنان يا آزادكردن يك بنده. و هر كه نيابد- يا نتواند- پس سه روز روزه بر اوست، اين كفاره سوگندهاى شماست چون سوگند خوريد [و سپس آن را بشكنيد] و سوگندهاى خويش را نگاه داريد. اينچنين خداوند آيات خود را براى شما روشن بيان مى‌كند شايد سپاس گزاريد.
خداوند شما را به خاطر سوگندهای بیهوده و بی‌اراده مؤاخذه نمی‌کند، ولی شما را در برابر سوگندهائی که از روی قصد و اراده خورده‌اید مؤاخذه می‌کند. کفّاره‌ی این گونه سوگندها عبارت است از: خوراک‌دادن به ده نفر مستمند از غذاهای معمولی و متوسّطی که به خانواده‌ی خود می‌دهید، یا جامه‌دادن به ده نفر از مستمندان، و یا آزادکردن برده‌ای. (میان هر یک از این سه‌کار مخیَّر هستید) امّا اگر کسی (هیچ یک از این سه‌کار را نتوانست و توانائی انجام آنها را) نیافت، (او می‌تواند) سه روز روزه (بگیرد). این کفّاره‌ی سوگندهائی است که می‌خورید. سوگندهای خود را حفظ کنید (و سعی کنید سوگند نخورید و اگر خوردید بدانها عمل کنید و اگر هم سوگندها را شکستید کفّاره را فراموش نکنید). خداوند این چنین (روشن) آیات (احکام) خود را برای شما بیان می‌کند تا (بر اثر آشنائی با احکام الهی) شکر (نعمتهای او را) به جای آورید.
خدا شما را به سوگندهای بیهوده‌تان (بدون پیمان در آن) مؤاخذه نمی‌کند، ولی به سوگندهایی که از روی پیمان می‌خورید (و می‌شکنید) شما را مؤاخذه می‌کند. پس کفّاره‌اش خوراک دادن به ده بینواست - از غذاهای متوسطی که به کسان خود می‌خورانید- یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردنِ در بندی. پس کسی که (هیچ‌یک از این‌ها را) نیابد (باید) سه روز روزه بدارد. این است کفّاره‌ی سوگندهای شما که از روی پیمان خوردید. و نگهبان سوگندهای خود باشید. این‌گونه خدا آیات خود را برای شما بیان می‌کند، شاید شما سپاسگزاری کنید.
نگیرد شما را خدا به یاوه در سوگندهای شما و لیکن بگیرد شما را به بستن سوگندها پس کفاره آن خوراک ده تن بینوا است از میانه آنچه خوراک دهید خانواده خود را یا پوشاک آنان یا آزادکردن یک بنده و آنکس که ندارد پس روزه سه روز این است کفاره سوگندهای شما هرگاه سوگند خوردید و نگهدارید سوگندهای خویش را چنین بیان کند خدا برای شما آیتهای خود را شاید شکر گزارید


المائدة ٨٨ آیه ٨٩ المائدة ٩٠
سوره : سوره المائدة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«اللَّغْوِ»: یاوه (نگا: بقره . «أَوْسَطِ»: معمولی. متوسّط. «أَهْلِیکُمْ»: اهل و خانواده خود. مرکّب از (أَهْلینَ) و (کُمْ) است و نون (أَهْلینَ) که جمع اهل و خلاف قیاس است به علّت اضافه حذف شده است. «تَحْرِیر»: آزادکردن. «رَقَبَة»: گردن. مراد انسان است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- سوگندهایى که بى هدف و لغو بر زبان جارى مى شوند مؤاخذه اى را از سوى خداوند به همراه ندارند. (لایؤاخذکم اللّه باللغو فى أیمنکم) «اَیمان» جمع یمین (قسم) و «فى أیمنکم» متعلق به «للغو» مى باشد و سوگند لغو به سوگندهایى گفته مى شود که از روى عادت و بدون توجه به محتواى قسم بر زبان جارى مى شود.

۲- تفضل الهى بر اهل ایمان با برداشتن مؤاخذه و بازخواست از سوگندهاى لغو و بى هدف. (لایؤاخذکم اللّه باللغو فى أیمنکم) لحن امتنانى جمله «لایؤاخذکم» مى رساند که عدم مؤاخذه نسبت به سوگندهاى لغو و بى هدف، برخاسته از تفضل و لطف خدا به مؤمنان است.

۳- سوگندشکنان در صورتى که سوگندشان با توجه و از روى قصد باشد، مورد مؤاخذه خداوند قرار خواهند گرفت (و لکن یؤاخذکم بما عقدتم الأیمن) امت اسلام بر این اتفاق نظر دارند که مؤاخذه بر سوگند و لزوم کفاره تنها در صورتى است که یاد کننده سوگند به آن وفادار نماند (مجمع البیان).

۴- لزوم وفاى به سوگندهاى برخاسته از قصد و نیت (و لکن یؤاخذکم بما عقدتم الأیمن)

۵- قصد و نیت ملاک و معیارى براى اعتبار گفته ها و کردارها (و لکن یؤاخذکم بما عقدتم الأیمن)

۶- شکستن سوگند گناه و پرداخت کفاره موجب بخشایش آن است. (و لکن یؤاخذکم بما عقدتم الأیمن فکفّرته ... ذلک کفّرة ایمنکم) مؤاخذه سوگندشکنان دلیل عصیانگرى آنان است و کلمه کفاره که به معناى پوشاننده است اشاره به بخشودگى گناه در پى پرداخت کفاره دارد.

۷- تغذیه ده مسکین و یا تهیه پوشاک براى آنان و یا آزاد کردن یک برده کفاره شکستن سوگند (فکفّرته اطعام عشرة مسکین ... اهلیکم او کسوتهم او تحریر رقبة)

۸- شکننده قسم، مخیّر در برگزیدن هر یک از انواع سه گانه کفاره قسم (تغذیه مساکین، تهیه پوشاک براى آنان و آزاد کردن برده) (فکفّرته اطعام عشرة مسکین ... او کسوتهم او تحریر رقبة) تفریع جمله «فمن لم یجد» بر جملات پیشین تصریح به این دارد که مکلف در انتخاب هر یک از موارد سه گانه مخیّر است چنانچه فرموده بود «او صیام ثلثة ایام» احتمال لزوم مراعات ترتیب بین آن موارد وجود داشت.

روایات و احادیث

۹- نوع متعارف غذاى خانوادگى کفاره دهنده، کمترین حد براى نوع غذا در کفاره قسم (فکفّرته اطعام عشرة مسکین من اوسط ما تطعمون اهلیکم) برداشت فوق را فرمایش امام باقر (ع) تأیید مى کند که در پاسخ سؤال از «اوسط ما تطعمون» در آیه فوق فرمود: ما تقوتون به عیالکم من اوسط ذلک ... .[۱]

۱۰- پوشاک متعارف در خانواده شکننده سوگند، پوشاکى است که وى مى تواند براى کفاره قسم خویش بپردازد. (من اوسط ما تطعمون اهلیکم او کسوتهم) بیان نوع خوراک در مورد اطعام مى تواند قرینه اى براى نوع پوشاک نیز باشد.

۱۱- تشریع قوانین و احکام اسلامى در راستاى فقرزدایى (فکفّرته اطعام عشرة مسکین ... او کسوتهم)

۱۲- نجات بردگان از بردگى، مورد توجه دین اسلام (او تحریر رقبة)

۱۳- مناسبات تنگاتنگ میان احکام و قوانین فردى اسلام با مصالح جامعه (فکفّرته اطعام عشرة مسکین ... او تحریر رقبة)

۱۴- کفاره شکستن سوگند در صورت ناتوانى از اطعام ده مسکین و یا تهیه پوشاک براى آنان و یا آزاد کردن برده -، سه روز روزه گرفتن است. (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایام)

۱۵- انجام تکالیف دین منوط به توان و قدرت مکلف است. (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایام)

۱۶- آدمى در محدوده توانایى هاى خویش موظف به جبران کوتاهى ها و گناهان خود است. (فکفّرته اطعام ... فمن لم یجد فصیام ثلثة ایام)

۱۷- لزوم کسب و بدست آوردن امکانات مادى جهت پرداخت کفاره قسم* (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایام)

۱- . کافى، ج ۷، ص ۴۵۴، ح ۱۴; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۵، ح ۴. جمله «فمن لم یجد» حکایت از آن دارد که شکننده سوگند باید براى بدست آوردن امکاناتى جهت پرداخت کفاره تلاش کند زیرا فعل «لم یجد» (نیافت) در مواردى استعمال مى شود که شخص پس از تلاش و پى گیرى امرى به آن دست نیابد.

۱۸- لزوم وفادارى و پایبندى به سوگندهاى خویش (و احفظوا ایمنکم)

۱۹- تعیین کفاره براى قسم نبایستى دستاویزى براى شکستن سوگند قرار گیرد. (ذلک کفّرة ایمنکم إذا حلفتم و احفظوا ایمنکم) فرمان وفادارى به سوگند (واحفظوا أیمنکم) پس از بیان کفارات قسم اشاره به این دارد که اگر چه پرداخت کفاره موجب بخشایش گناه آن مى شود ولى مکلف نباید آن را مجوز شکستن سوگند خویش بپندارد.

۲۰- خداوند، آیات و احکام خویش را به روشنى براى اهل ایمان بیان کرده است. (کذلک یبین اللّه لکم ءایته)

۲۱- احکام و قوانین خداوند، از جمله آیات اوست (کذلک یبین اللّه لکم ءایته) مراد از «آیات» به قرینه آیات پیشین احکام و قوانین الهى است.

۲۲- احکام الهى و تبیین آن، از جمله نعمتهاى خداوند، و مردمان وظیفه دار سپاس گزاردن آن (لاتحرموا ... و احفظوا ایمنکم کذلک یبین اللّه لکم ءایته لعلکم تشکرون) امر به شکرگزارى پس از بیان احکام، مى رساند که احکام خداوند و بیان آنها از زمره نعمتهاى الهى هستند زیرا شکر همواره در برابر نعمت است.

۲۳- احکام سوگند و کفارات آن از نعمتهاى الهى و مستلزم سپاسگزارى در برابر آن (ذلک کفّرة ایمنکم ... کذلک یبین اللّه لکم ءایته لعلکم تشکرون)

۲۴- باز بودن راه جبران کوتاهیها و پوشانیدن گناه، نعمتى الهى و مستلزم سپاسگزارى (ذلک کفّرة ایمنکم ... کذلک یبین اللّه لکم ءایته لعلکم تشکرون) از مصادیق مورد نظر براى کلمه «آیات» لزوم کفاره براى زدودن گناه حنث سوگند است.

۲۵- رزقهاى خدادادى، جواز بهره جویى از آنها و گذشت از سوگندهاى لغو، نعمتى الهى و بایسته سپاسگزارى (و کلوا مما رزقکم اللّه حللا طیباً ... کذلک یبین اللّه لکم ءایته لعلکم تشکرون) با توجه به آیات قبل مى توان گفت از مصادیق مورد توجه از جمله «کذلک یبین اللّه لکم ءایته» مسایلى است که در آن آیات بیان شد از جمله خدادادى بودن روزیها و ... .

۲۶- عمل به احکام الهى، سپاسگزارى از خداوند است.* (کذلک یبین اللّه لکم ءایته لعلکم تشکرون) جمله «کذلک ...» (این چنین واضح و صریح خداوند احکامش را بیان مى کند) اقتضا مى کند که پس از آن آورده شود (لعلکم تعملون) این جایگزینى مى تواند اشاره به این باشد که عمل به احکام الهى شکرگزارى در برابر بیان احکام از سوى خداوند است.

۲۷- سوگند بى هدف و غیر جدى به نام خداوند، مؤاخذه الهى را در پى ندارد. (لایؤاخذکم اللّه باللغو فى أیمنکم) امام صادق (ع) در توضیح معنى «لغو» در آیه فوق فرمود: اللغو قول الرجل «لاواللّه» و «بلى واللّه» و لایعقد على شیىء.[۲]

۲۸- سوگند بر تحریم طیبات و لذایذ بر خویشتن، لغو است و شکستن آن، مؤاخذه الهى را در پى ندارد. (لایؤاخذکم اللّه باللغو فى أیمنکم) از رسول خدا (ص) روایت شده که پس از حمد و ثناى الهى، خطاب به اصحابش فرمود: «فما بال اقوام یحرمون على انفسهم الطیبات ... فقاموا هولاء فقالوا یا رسول اللّه فقد حلفنا على ذلک فانزل اللّه تعالى «لایؤاخذکم اللّه باللغو فى أیمنکم ...».[۳]

۲۹- اطعام ده مسکین، هر نفر به مقدار یک مُدّ (ده سیر)، کفاره شکستن قسم (فکفّرته اطعام عشرة مسکین من اوسط ما تطعمون اهلیکم) امام صادق (ع) در توضیح «اوسط ما تطعمون» در آیه فوق فرمود: هو کما یکون انه یکون فى البیت من یأکل اکثر من المد و منهم من یأکل اقل من المد فبین ذلک ... .[۴]

۳۰- لزوم رعایت تناسب کیفیت پوشاکى که در کفاره قسم داده مى شود با فصل سال (تابستان و زمستان) و مرد یا زن بودن فقیر (فکفّرته ... او کسوتهم) از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام در توضیح آیه فوق روایت شده: ... و اما کسوتهم فان وافقت به التشاء فکسوته، و ان وافقت به الصیف فکسوته، لکل مسکین ازار و رداء و للمراة ما یوارى ما یحرم منها ازار و خمار و درع ... .[۵]

۳۱- بالاپوش و پایین پوش براى مرد و مقدار پوشش لازم (پیراهن، روسرى و پایین پوش) براى زن، پوشاکى که در کفاره قسم داده مى شود. (فکفّرته ... او کسوتهم) از امام باقر یا امام صادق علیهما السلام در توضیح آیه فوق روایت شده: ... و اما کسوتهم ... لکل مسکین ازار و رداء و للمراة ما یوارى ما یحرم منها ازار و خمار و درع ... .[۶]

۳۲- یک نوبت غذاى سیر یا یک تن پوش، حداقل کفاره قسم که به هر یک از ده مسکین داده مى شود. (فکفّرته اطعام عشرة مسکین من اوسط ما تطعمون اهلیکم او کسوتهم) امام باقر (ع) در توضیح معنى «اوسط» در آیه فوق فرمود: ... تشبعهم به مرة واحدة. قلت: کسوتهم؟ قال: ثوب واحد.[۷]

۳۳- سه روز روزه، کفاره قسم کسى که بیش از مخارج لازم خانواده خویش را ندارد. (فمن لم یجد فصیام ثلثة ایام) امام کاظم (ع) در توضیح آیه فوق فرمود: اذا لم یکن عند فضل عن قوت عیاله فهو ممن لایجد.[۸]

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا:۲۱
  • احکام:۴، ۷، ۱۷، ۲۸، ۲۹، ۳۲ تشریع احکام ۴، ۷، ۱۷، ۲۸، ۲۹، ۳۲ ۱۱ ; عمل به احکام ۴، ۷، ۱۷، ۲۸، ۲۹، ۳۲ ۲۶
  • ارزیابى: ملاک ارزیابى ۵
  • اسلام: و بردگى ۱۲ ; اسلام و جامعه ۱۳ ; اسلام و فقرا ۱۱ ; ویژگى اسلام ۱۳
  • امکانات دنیوى: استفاده از امکانات دنیوى ۲۵
  • برده: عتق برده ۷، ۸، ۱۲، ۱۴
  • تکلیف: شرایط تکلیف ۱۵ ; قدرت در تکلیف ۱۵، ۱۶، ۱۷
  • خدا: حدود خدا ۲۲ ; روزى خدا ۲۵ ; فضل خدا ۲ ; نعمتهاى خدا ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵
  • دین: و عینیت ۱۱، ۱۳
  • زن: پوشاک زن ۳۱ ; زن مسکین ۳۰
  • سوگند: اجتناب از سوگند لغو ۲۵ ; احکام سوگند ۴، ۷، ۸، ۹، ۲۳، ۲۸، ۲۹ ; حنث سوگند ۲۸ ; سوگند لغو ۱، ۲، ۲۷، ۲۸ ; کیفر حنث سوگند ۳ ; گناه حنث سوگند ۶ ; وفاى به سوگند ۴، ۱۸، ۱۹
  • شکر: نعمت شکر ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۲۶
  • طیّبات: تحریم طیّبات ۲۸
  • کفاره: احکام کفاره ۹، ۱۰، ۱۷، ۲۹، ۳۱، ۳۲، ۳۳ ; اطعام در کفاره ۷، ۸، ۱۴، ۳۲ ; پوشاک در کفاره ۷، ۸، ۱۰، ۱۴، ۳۰، ۳۱، ۳۲ ; روزه کفاره ۱۴، ۳۳ ; کفاره حنث سوگند ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۴، ۱۷، ۱۹، ۲۳، ۲۹، ۳۱، ۳۲، ۳۳ ; کفاره گناه ۲۴
  • گناه: موارد گناه ۶ ; موجبات آمرزش گناه ۶
  • لذایذ: تحریم لذایذ ۲۸
  • مرد: پوشاک مرد ۳۱ ; مرد مسکین ۳۰
  • مساکین: اطعام به مساکین ۷، ۸، ۲۹، ۳۲ ; پوشاک مساکین ۸ ; لباس مساکین ۷، ۳۰، ۳۱
  • ملاک عرفى:۹
  • مؤمنان: مقامات مؤمنان ۲
  • نظام جزایى:۳، ۲۷
  • نیّت: آثار نیّت ۱، ۳، ۴، ۵

منابع

  1. کافى، ج ۷، ص ۴۴۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۵- ، ح ۳۲۳.
  2. کافى، ج ۷، ص ۴۴۳، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۵- ، ح ۳۲۳.
  3. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۸۰; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۵، ح ۳۲۰.
  4. کافى، ج ۷، ص ۴۵۳، ح ۷; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۷- ، ح ۳۳۳.
  5. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۳۷، ح ۱۶۷; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۶، ح ۱۲.
  6. تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۳۳۷، ح ۱۶۷; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۶، ح ۱۲.
  7. کافى، ج ۷، ص ۴۵۴، ح ۱۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۷- ، ح ۳۳۴.
  8. کافى، ج ۷، ص ۴۵۲، ح ۲; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۶۷- ، ح ۳۳۶.