الروم ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=آیا نیندیشیدند پیش خود که نیافریده است خدا آسمانها و زمین و آنچه را میان آنها است جز به حقّ و سرآمدی نامبرده و هر آینه بیشی از مردمند به ملاقات پروردگار خویش کافران‌
|-|معزی=آیا نیندیشیدند پیش خود که نیافریده است خدا آسمانها و زمین و آنچه را میان آنها است جز به حقّ و سرآمدی نامبرده و هر آینه بیشی از مردمند به ملاقات پروردگار خویش کافران‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الروم | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = الروم ٧ | بعدی = الروم ٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الروم | نزول = [[نازل شده در سال::6|٦ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = الروم ٧ | بعدی = الروم ٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::28|٢٨]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟»: آیا با خود نمی‌اندیشند؟ آیا درباره خود نمی‌اندیشند تا ببینند چه کرده‌اند و چه می‌کنند و سرنوشت ایشان به کجا می‌انجامد؟ «فِی أَنفُسِهِمْ»: برخی گفته‌اند: مراد از این قید، اندیشیدن درباره اسرار وجود انسان، یا عالم صغیر است (نگا: روح‌المعانی، الکبیر). بسیاری هم معتقدند که منظور این است انسانها در درون جان و از طریق عقل و وجدان، درباره آسمانها و زمین و اشیاء میان آنها بیندیشند. «بِالْحَقِّ»: به حق نه باطل. برای حکمت عالیّه نه بازی و شوخی (نگا: انبیاء / ). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت محدود و معیّن. واژه (أَجَلٍ) عطف بر (الْحَقِّ) است.
«أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟»: آیا با خود نمی‌اندیشند؟ آیا درباره خود نمی‌اندیشند تا ببینند چه کرده‌اند و چه می‌کنند و سرنوشت ایشان به کجا می‌انجامد؟ «فِی أَنفُسِهِمْ»: برخی گفته‌اند: مراد از این قید، اندیشیدن درباره اسرار وجود انسان، یا عالم صغیر است (نگا: روح‌المعانی، الکبیر). بسیاری هم معتقدند که منظور این است انسانها در درون جان و از طریق عقل و وجدان، درباره آسمانها و زمین و اشیاء میان آنها بیندیشند. «بِالْحَقِّ»: به حق نه باطل. برای حکمت عالیّه نه بازی و شوخی (نگا: انبیاء / ). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت محدود و معیّن. واژه (أَجَلٍ) عطف بر (الْحَقِّ) است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۲


ترجمه

آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!

آيا پيش خود نينديشيده‌اند كه خدا آسمان‌ها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، جز به حق و تا سر آمدى معين، نيافريده است؟ و [با اين همه‌] بسيارى از مردم ملاقات پروردگارشان را سخت منكرند
آيا در خودشان به تفكر نپرداخته‌اند؟ خداوند آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است، جز به حق و تا هنگامى معين، نيافريده است، و [با اين همه‌] بسيارى از مردم لقاى پروردگارشان را سخت منكرند.
آیا در پیش نفوس خود تفکر نکردند (تا بدین حکمت پی‌برند) که خدا آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را جز به حق (و برای حکمت و مصلحت) و به وقت (و حد) معین نیافریده است؟ و بسیاری از مردم به شهود و لقای خدا (در عالم غیب و وعده ثواب و عقاب بهشت و دوزخ و قیامت) به کلی کافر و بی‌عقیده‌اند.
آیا در [خلوت] درون خود نیندیشیده اند؟ [که] خدا آسمان ها و زمین و آنچه را میان آنهاست، جز به حقّ و راستی و برای مدتی معین نیافریده است؛ و همانا بسیاری از مردم به دیدار [قیامت و محاسبه اعمال به وسیله] پروردگارشان کافرند.
آيا با خود نمى‌انديشند كه خدا آسمانها و زمين را و هر چه را ميان آنهاست، جز به حق و تا مدتى محدود، نيافريده است؟ و بسيارى از مردم به ديدار پروردگارشان ايمان ندارند.
آیا در دلهای خویش نیندیشیده‌اند که خداوند آسمانها و زمین را و آنچه ما بین آنهاست، جز به حق و سرآمد معین نیافریده است، و بی‌گمان بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را منکرند
آيا در درون خويش نينديشيده‌اند كه خدا آسمانها و زمين و آنچه را ميان آنهاست جز به حق و سرآمدى نامبرده نيافريده است؟ و هر آينه بسيارى از مردم ديدار پروردگارشان را باور ندارند.
آیا با خود نمی‌اندیشند که خداوند آسمانها و زمین و چیزهائی را که در میان آن دو است، جز به حق و برای مدّت زمان معیّنی نیافریده است؟ (بلی! آفرینش کائنات برای حکمت عالیّه است و پایان مشخّصی دارد، و هر کس آن درود عاقبت کار که کشت). بسیاری از مردم به ملاقات با خدا (در روز قیامت، برای حساب و کتاب و سزا و جزا) باور ندارند.
آیا و در خودهاشان اندیشه‌نکرده‌اند؟ (که) خدا آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، جز به تمامی حق و برای سررسیدی یاد شده [:معین] نیافریده است؟ و بی‌گمان بسیاری از مردمان به لقای پروردگارشان سخت کافرند.
آیا نیندیشیدند پیش خود که نیافریده است خدا آسمانها و زمین و آنچه را میان آنها است جز به حقّ و سرآمدی نامبرده و هر آینه بیشی از مردمند به ملاقات پروردگار خویش کافران‌


الروم ٧ آیه ٨ الروم ٩
سوره : سوره الروم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أوَلَمْ یَتَفَکَّرُوا فِی أَنفُسِهِمْ؟»: آیا با خود نمی‌اندیشند؟ آیا درباره خود نمی‌اندیشند تا ببینند چه کرده‌اند و چه می‌کنند و سرنوشت ایشان به کجا می‌انجامد؟ «فِی أَنفُسِهِمْ»: برخی گفته‌اند: مراد از این قید، اندیشیدن درباره اسرار وجود انسان، یا عالم صغیر است (نگا: روح‌المعانی، الکبیر). بسیاری هم معتقدند که منظور این است انسانها در درون جان و از طریق عقل و وجدان، درباره آسمانها و زمین و اشیاء میان آنها بیندیشند. «بِالْحَقِّ»: به حق نه باطل. برای حکمت عالیّه نه بازی و شوخی (نگا: انبیاء / ). «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: مدّت محدود و معیّن. واژه (أَجَلٍ) عطف بر (الْحَقِّ) است.


تفسیر

نکات آیه

۱ - ژرف نگرى درباره عالَم آفرینش، زمینه توجّه انسان به آخرت و نگرش واقع بینانه به زندگى دنیا است. (یعلمون ظهرًا ... أَوَلم یتفکّروا فى أنفسهم ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) «فى أنفسهم» ظرف براى «أَوَلم یتفکّروا» است; یعنى: «تعجب است که با خود نمى اندیشند.» گفتنى است، از آن جایى که جایگاهى براى اندیشیدن، جز نفس آدمى نیست، قید «فى أنفسهم» اشاره به تفکر عمیق و ژرف دارد. همزه، براى تعجب است و دلالت مى کند بر این که «غافلانِ از عالم آخرت و سطحى نگران به دنیا چرا چنین هستند؟» اگر آنان، درباره عالم آخرت، به اندیشه بنشینند، حقانیت آن را درخواهند یافت و با دریافت حقانیت آن به عالم آخرت توجه پیدا خواهند کرد.

۲ - آفریننده آسمان ها و زمین و تمامى موجودات، خداوند است. (ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ)

۳ - آسمان ها و زمین و تمامى موجودات هستى، آفریده هایى هدف دار و پیراسته از هرگونه باطل اند. (ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) «باء» در «بالحقّ» براى «ملابسه» است و دلالت مى کند که حق بودن آفرینش، وصف انفکاک ناپذیر آن است.

۴ - نگرش سطحى به حیات دنیا، عامل بیهوده پندارى آن است. (   یعلمون ظهرًا من الحیوة الدنیا ... أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) در آیه قبل، سخن از سطحى نگرى به میان آمده است و در این آیه، آنان توبیخ شده اند که «چرا در خلق عالم نمى اندیشند تا به حقانیّت آفرینش آن پى ببرند؟»، چنین توبیخى، اشعار به نکته یاد شده دارد.

۵ - خداوند، عالم را در مدت زمانى معین آفریده است. (ما خلق اللّه السموت و الأرض ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمّى) «أجل مسمّى» در این آیه، احتمال دارد متعلق به «خلق» و «با»ى محذوف در آن، به معناى «فى» باشد. در این صورت، مراد، آفریدن در مدت معیّنى است.

۶ - ژرف نگرى در نظام هستى و توجّه به عمر محدود جهان، امرى لازم و شایسته است. (   أَوَلم یتفکّروا فى أنفسهم ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمّى) «و أجل مسمّى» عطف به «بالحقّ» است و احتمال دارد که مراد از آن، داشتن مدتى مشخص باشد.

۷ - جهان هستى، داراى آسمان هاى متعدد است. (السموت)

۸ - موجوداتى میان آسمان ها و زمین وجود دارد. (خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما)

۹ - بسیارى از مردم، منکر معاد و لقاءاللّه اند. (و إنّ کثیرًا من الناس بلقاى ربّهم لکفرون)

۱۰ - فکر، از ابزار شناخت حقانیت عالم است. (أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما ... إلاّ بالحقّ)

۱۱ - نیندیشیدن در حقانیت و هدف دارى جهانِ هستى، موجب انکار معاد است. (أَوَلم یتفکّروا ... و إنّ کثیرًا من الناس بلقاى ربّهم لکفرون) تذکر به حقانیت و هدف دارى جهان و نیز پایان پذیرى آن، گویاى این حقیقت است که عالَم به پایان مى رسد و معاد برپا مى شود. یادآورى این نکته که بیشتر مردم منکر معادند، پس از توبیخ عدم تفکر در حقانیت جهان، به این معنا است که تفکر نکردن در جهان آفرینش، موجب انکار معاد مى شود.

۱۲ - آسمان ها و زمین و موجودات عالم، از منابع شناخت اند. (أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه السموت و الأرض و ما بینهما)

۱۳ - انسان ها، در پى سپرى شدن عمر جهان، در محضر خداوند حضور مى یابند. (ما خلق اللّه ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمّى ... و إنّ کثیرًا من الناس بلقاى ربّهم لکفرون)

۱۴ - قیامت، جایگاه ملاقات مردم با خداوند است. (و إنّ کثیرًا من الناس بلقاى ربّهم لکفرون) مراد از «لقاء ربّهم» برپایى قیامت است. اطلاق «لقاء ربّ» براى قیامت، از باب اطلاق فعل بر ظرفِ تحقق آن است.

۱۵ - ربوبیت الهى، مقتضى برپایى قیامت و حضور انسان ها در پیشگاه خداوند است. (و إنّ کثیرًا من الناس بلقاى ربّهم لکفرون) ذکر وصف ربوبیت در مورد لقاءاللّه مى تواند ناظر به برداشت بالا باشد.

۱۶ - هدف دارى نظام هستى و بى پایان نبودن عمر آن، از دلایل معاد است. (أَوَلم یتفکّروا ... ما خلق اللّه ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمّى)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تعدد آسمان ها ۷; خالق آسمان ها ۲; نقش آسمان ها ۱۲; هدفدارى خلقت آسمان ها ۳
  • آفرینش: محدودیت عمر آفرینش ۶، ۱۶; مدت خلقت آفرینش ۵; هدفدارى آفرینش ۱۱، ۱۶
  • اکثریت: کفراکثریت ۹
  • انسان: فرجام انسان ها ۱۳
  • بازگشت به خدا :۱۳
  • پوچ گرایى: عوامل پوچ گرایى ۴
  • تعقل: آثار عدم تعقل ۱۱
  • تفکر: آثار تفکر ۱۰; آثار تفکر در آفرینش ۱; تفکر در آفرینش ۶
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۱۵; افعال خدا ۵; خالقیت خدا ۲
  • ذکر: زمینه ذکر آخرت ۱
  • زمین: خالق زمین ۲; نقش زمین ۱۲; هدفدارى خلقت زمین ۳
  • زندگى: زمینه علم به زندگى دنیوى ۱; سطحى نگرى به زندگى دنیوى ۴
  • سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۴
  • شناخت: ابزار شناخت ۱۰; منابع شناخت ۱۲
  • قیامت: منشأ برپایى قیامت ۱۵; نقش قیامت ۱۴
  • لقاءالله: لقاءالله در قیامت ۱۵; مکذبان لقاءالله ۹; وقت لقاءالله ۱۴
  • معاد: عوامل تکذیب معاد ۱۱; فلسفه معاد ۱۶; مکذبان معاد ۹
  • موجودات: خالق موجودات ۲; موجودات فضا ۸; نقش موجودات ۱۲; هدفدارى خلقت موجودات ۳

منابع