التحريم ٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و گاهی که نهان داشت پیمبر بسوی بعضی از زنان خویش داستانی را پس گاهی که آگهیش داد بدان و فاش ساختش خدا بر او شناسانید پاره‌ای از آن را و روی برتافت از پاره‌ای و هنگامی که آگهیش داد بدان گفت که تو را آگهی داده است بدین گفت آگهیم داده است خداوند دانای آگاه‌
|-|معزی=و گاهی که نهان داشت پیمبر بسوی بعضی از زنان خویش داستانی را پس گاهی که آگهیش داد بدان و فاش ساختش خدا بر او شناسانید پاره‌ای از آن را و روی برتافت از پاره‌ای و هنگامی که آگهیش داد بدان گفت که تو را آگهی داده است بدین گفت آگهیم داده است خداوند دانای آگاه‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره التحريم | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::3|٣]] | قبلی = التحريم ٢ | بعدی = التحريم ٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره التحريم | نزول = [[نازل شده در سال::22|١٠ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::3|٣]] | قبلی = التحريم ٢ | بعدی = التحريم ٤  | کلمه = [[تعداد کلمات::32|٣٢]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«أَسَرَّ»: پنهانی بیان کرد. به گونه راز بیان داشت. «بَعْضِ»: یکی. فردی. مراد حفصه است. «حَدِیثاً»: سخن. کلام. مراد، فرموده پیغمبر مبنی بر نخوردن عسل، و یا عدم نزدیکی با ماریه قبطی است. «نَبَّأَتْ بِهِ»: حفصه راز را به عایشه خبر داد. «أَظْهَرَهُ»: آن را اطّلاع داد. «عَرَّفَ»: شناساند. بازگو نمود.
«أَسَرَّ»: پنهانی بیان کرد. به گونه راز بیان داشت. «بَعْضِ»: یکی. فردی. مراد حفصه است. «حَدِیثاً»: سخن. کلام. مراد، فرموده پیغمبر مبنی بر نخوردن عسل، و یا عدم نزدیکی با ماریه قبطی است. «نَبَّأَتْ بِهِ»: حفصه راز را به عایشه خبر داد. «أَظْهَرَهُ»: آن را اطّلاع داد. «عَرَّفَ»: شناساند. بازگو نمود.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۰


ترجمه

(به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود؛ هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا باخبر ساخت!»

و آن‌گاه كه پيامبر با يكى از همسرانش [حفصه‌] سخنى را به راز گفت، همين كه وى آن را [به عايشه‌] خبر داد و خدا [پيامبر] را از آن [افشاى راز] آگاه ساخت، [پيامبر] گوشه‌اى از اين [خيانت‌] را به وى اعلام و از برخى صرف نظر كرد. پس هنگامى كه [پيامبر] به وى خب
و چون پيامبر با يكى از همسرانش سخنى نهانى گفت، و همين كه وى آن را [به زن ديگر] گزارش داد و خدا [پيامبر] را بر آن مطلع گردانيد [پيامبر] بخشى از آن را اظهار كرد و از بخشى [ديگر] اعراض نمود. پس چون [مطلب‌] را به آن [زن‌] خبر داد، وى گفت: «چه كسى اين را به تو خبر داده؟» گفت: «مرا آن داناى آگاه خبر داده است.»
وقتی پیغمبر با بعضی زنان خود (یعنی با حفصه راجع به ماریه یا راجع به ریاست ابوبکر و عمر) سخنی به راز گفت و آن زن (چون خیانت کرده و دیگری یعنی عایشه را) بر سرّ پیغمبر آگه ساخت و خدا به رسولش خبر داد او بر آن زن برخی را اظهار کرد و به رویش آورد و برخی را پرده‌داری نمود و اظهار نکرد؛ چون او را از افشاء آن سرّ آگاه ساخت آن زن گفت: رسولا، تو را که واقف ساخت (که من سرّ تو بر کسی فاش کرده‌ام)؟ رسول گفت: مرا خدای دانای آگاه خبر داد.
و هنگامی که پیامبر، رازی را به یکی از همسرانش گفت و او آن راز را [نزد زن دیگر] فاش کرد، و خدا پیامبر را از افشای آن آگاه نمود، پیامبر بخشی از آن [راز افشا شده] را به آن زن گوشزد کرد و از گفتن بخشی دیگر [برای آنکه فاش کننده بیشتر شرمنده نشود] خودداری نمود. آن زن گفت: چه کسی فاش کردن راز را [به وسیله من] به تو خبر داده است؟ پیامبر گفت: دانای آگاه، به من خبر داد.
آنگاه كه پيامبر با يكى از زنان خود رازى در ميان نهاد، چون آن زن آن راز با ديگرى باز گفت، خدا پيامبر را از آن آگاه ساخت و او پاره‌اى از آن راز را بر آن زن آشكار كرد و از افشاى پاره‌اى ديگر سرباز آد. چون او را از آن خبر داد، گفت: چه كسى تو را از اين ماجرا آگاه كرده است؟ گفت: آن خداى داناى آگاه به من خبر داده است.
و چنین بود که پیامبر سخنی را پوشیده‌وار به بعضی از همسرانش گفت، و چون آن را [آن زن به زن دیگر] خبر داد، و خداوند او را از آن آگاه کرد، بخشی از آن را [در عتاب خود به آنان‌] بیان داشت و از بخش دیگر صرفنظر کرد، و چون آن زن [صاحب راز و افشاءگر آن‌] را از آن آگاه کرد، گفت چه کسی تو را از این خبر داد؟ فرمود مرا خداوند دانای آگاه با خبر کرد
و [ياد كنيد] آنگاه كه پيامبر با يكى از زنان خويش سخنى به راز گفت، پس چون آن زن- حفصه- آن راز را فاش كرد- به عايشه باز گفت- و خدا او
خاطرنشان ساز وقتی را که پیغمبر با یکی از همسرانش (به نام حفصه) رازی را در میان نهاد، و او آن راز را (به عایشه) خبر داد، و خداوند پیغمبرش را از این (افشای سرّ) آگاه ساخت. پیغمبر برخی از آن (رازگوئی) را (برای همسر رازگویش حفصه) بازگو کرد و از برخی دیگر خودداری کرد. هنگامی که همسرش را از آن (رازگوئی) مطّلع کرد، او گفت: چه کسی تو را از این (موضوع) آگاه کرده است؟ پیغمبر گفت: خداوند بس دانا و آگاه مرا با خبر کرده است.
و چون (این) پیامبر برجسته با یکی از همسرانش سخنی گفت، همین که وی آن را به برخی (از همسران‌) گزارشی مهم داد و خدا او را بر آن مطّلع گردانید، (حضرتش‌) بخشی از آن را اظهار کرد و از بخشی (دیگر) اعراض نمود. پس چون همان را به آن زن خبری مهم داد، وی گفت: «چه کسی این خبر مهم را به تو داده‌؟» گفت: «مرا آن دانای آگاه (این‌گونه) خبر مهمی داده است.»
و گاهی که نهان داشت پیمبر بسوی بعضی از زنان خویش داستانی را پس گاهی که آگهیش داد بدان و فاش ساختش خدا بر او شناسانید پاره‌ای از آن را و روی برتافت از پاره‌ای و هنگامی که آگهیش داد بدان گفت که تو را آگهی داده است بدین گفت آگهیم داده است خداوند دانای آگاه‌


التحريم ٢ آیه ٣ التحريم ٤
سوره : سوره التحريم
نزول : ١٠ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَسَرَّ»: پنهانی بیان کرد. به گونه راز بیان داشت. «بَعْضِ»: یکی. فردی. مراد حفصه است. «حَدِیثاً»: سخن. کلام. مراد، فرموده پیغمبر مبنی بر نخوردن عسل، و یا عدم نزدیکی با ماریه قبطی است. «نَبَّأَتْ بِهِ»: حفصه راز را به عایشه خبر داد. «أَظْهَرَهُ»: آن را اطّلاع داد. «عَرَّفَ»: شناساند. بازگو نمود.


تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، سخنى را به راز به یکى از همسران خود گفت. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا)

۲ - یکى از همسران پیامبر(ص) (حفصه)، سخن محرمانه و سرّى آن حضرت را [براى عایشه] فاش ساخت. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا فلمّا نبّأت به) مفسران، براساس شأن نزول ها، ماجراى نقل شده در آیه شریفه را مربوط به حفصه و عایشه دانسته اند.

۳ - خداوند، پیامبر(ص) را از افشا شدن رازش بهوسیله همسرش باخبر ساخت. (فلمّا نبّأت به و أظهره اللّه علیه) «إظهار» (مصدر «أظهر») به معناى مطلع ساختن و باخبر کردن است; یعنى، خداوند، پیامبر(ص) را نسبت به افشاى سرّش، باخبر ساخت.

۴ - پیامبر(ص)، تنها قسمتى از ماجراى افشا شدن رازش را، به همسر افشاگر خود فهماند و از بخشى دیگر چشم پوشید. (عرّف بعضه و أعرض عن بعض)

۵ - بزرگوارى پیامبر(ص)، در برخورد با همسران خطاکار خویش (عرّف بعضه و أعرض عن بعض) از این که پیامبر(ص) تنها قسمتى از مطلب افشا شده را به همسر افشاگرش گفت - نه همه آن را - مى توان برداشت بالا را به دست آورد.

۶ - برخورد کریمانه با همسران خطاکار خویش و به رخ نکشیدن همه اشتباهات آنان، امرى شایسته و بجا است. (عرّف بعضه و أعرض عن بعض)

۷ - پرسش همسر پیامبر(ص) (حفصه)، از آن حضرت درباره منبع اطلاع ایشان از افشا شدن رازش (فلمّا نبّأها به قالت من أنباک هذا)

۸ - پیامبر(ص)، در پاسخ به پرسش همسرش (حفصه)، خداى دانا و آگاه را منبع آگاهى خویش از افشا شدن رازش معرفى کرد. (قال نبّأنى العلیم الخبیر)

۹ - هیچ کس، جز خداوند، از افشا شدن راز پیامبر(ص) از سوى همسرش (حفصه) آگاه نبود. (قالت من أنباک هذا قال نبّأنى العلیم الخبیر) از این که پیامبر(ص) آگاهى خود را از ناحیه خداوند دانسته است، مى توان به مطلب یاد شده پى برد.

۱۰ - خداوند، علیم (دانا) و خبیر (آگاه به دقایق امور) است. (العلیم الخبیر)

۱۱ - خداوند، به راز دل آدمیان و سخنان درگوشى و پنهانى آنان آگاه و باخبر است. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه ... و أظهره اللّه علیه ... قال نبّأنى العلیم الخبیر)

۱۲ - عنایت ویژه خداوند به پیامبر(ص)، با آگاه کردن ایشان از امور پنهانى علیه آن حضرت (و أظهره اللّه علیه ... قال نبّأنى العلیم الخبیر)

۱۳ - پوشیده داشتن برخى از مسائل از نزدیکان خود (مانند همسر و ...) امرى جایز و روا است. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا فلمّا نبّأت به)

۱۴ - گفتن برخى از مسائل به صورت امانت و سرّى به دیگران، امرى جایز و روا است. (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا)

۱۵ - لزوم حفظ و نگهدارى اسرار خانوادگى و زناشویى از دیگران، حتى از برخى از اعضاى خانواده (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا ... نبّأنى العلیم الخبیر)

۱۶ - لزوم کتمان رازها و خوددارى از افشاى سخنان محرمانه و سرّى (و إذ أسرّ النبىّ إلى بعض أزوجه حدیثًا ... قال نبّأنى العلیم الخبیر)

موضوعات مرتبط

  • احکام :۱۴
  • اسماء و صفات: خبیر ۱۰; علیم ۱۰
  • حفصه: افشاگرى حفصه ۲، ۹; پرسش حفصه ۷
  • خانواده: کتمان رازهاى خانوادگى ۱۵
  • خدا: افشاگریهاى خدا ۳، ۸، ۱۲; علم خدا به رازها ۱۱; علم غیب خدا ۹، ۱۱
  • راز: امانتدارى در راز ۱۴; اهمیت کتمان راز ۱۵، ۱۶; جواز افشاى راز ۱۴; محدوده افشاى راز ۱۴
  • عمل: عمل پسندیده ۶
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۱۲
  • محمد(ص): افشاى توطئه علیه محمد(ص) ۱۲; افشاى راز محمد(ص) ۲، ۳، ۷، ۸، ۹; پرسش از محمد(ص) ۷; تاریخ محمد(ص) ۲، ۳، ۴; چشم پوشى محمد(ص) ۴; راز محمد(ص) ۱; روش برخورد محمد(ص) ۴، ۵; فضایل محمد(ص) ۵، ۱۲; قصه همسران محمد(ص) ۵، ۷، ۸، ۹; محمد(ص) و همسران ۲، ۳، ۴; منشأ علم محمد(ص) ۷، ۸; همسران محمد(ص) ۱
  • همسر: برخورد کریمانه با همسران خطاکار ۶; جواز کتمان راز همسر ۱۳

منابع