البقرة ١٧٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ای افرادی که ایمان آورده‌اید! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسی از سوی برادر (دینی) خود، چیزی به او بخشیده شود، (و حکم قصاص او، تبدیل به خونبها گردد،) باید از راه پسندیده پیروی کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده دیه را در نظر بگیرد.) و او [= قاتل‌] نیز، به نیکی دیه را (به ولی مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) این، تخفیف و رحمتی است از ناحیه پروردگار شما! و کسی که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکی خواهد داشت.

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! در باره‌ى كشتگان بر شما قصاص مقرر شد، آزاد در برابر آزاد، بنده در برابر بنده و زن در مقابل زن. پس هر كه از سوى برادرش چيزى [از قصاص‌] برايش بخشوده شد بايد [از اين گذشت‌] به شايستگى پيروى كند و [خونبها را] با نيكى ادا كند
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، در باره كشتگان، بر شما [حق‌] قصاص مقرر شده: آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن. و هر كس كه از جانب برادر [دينى‌]اش [يعنى ولىّ مقتول‌]، چيزى [از حق قصاص‌] به او گذشت شود، [بايد از گذشت ولىّ مقتول‌] به طور پسنديده پيروى كند، و با [رعايت‌] احسان، [خونبها را] به او بپردازد. اين [حكم‌] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست؛ پس هر كس، بعد از آن از اندازه درگذرد، وى را عذابى دردناك است.
ای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص توانید کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود.
ای اهل ایمان! در مورد کشته شدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسی که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوی برادر [دینی] اش [که ولیِّ مقتول است] مورد چیزی از عفو قرار گرفت [که به جای قصاص، دیه و خون بها پرداخت شود] پس پیروی از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادی قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خون بها با نیکویی و خوش رویی [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] برای او عذابی دردناک است.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، درباره كشتگان بر شما قصاص مقرر شد: آزاد در برابر آزاد و بنده در برابر بنده و زن در برابر زن. پس هر كس كه از جانب برادر خود عفو گردد بايد كه با خشنودى از پى اداى خونبها رود و آن را به وجهى نيكو بدو پردازد. اين حكم، تخفيف و رحمتى است از جانب پروردگارتان و هر كه از آن سرباز زند، بهره او عذابى است دردآور.
ای مؤمنان بر شما در مورد کشتگان قصاص مقرر گردیده است، که آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده و زن در برابر زن [قصاص شود] و اگر کسی در حق برادر [دینی‌]اش بخشش کند، بر اوست که خوشرفتاری کند و [قاتل باید دیه را] به نیکی به او بپردازد، این آسانگیری و رحمتی از سوی پروردگارتان است، از آن پس هرکس بی‌روشی کند، عذابی دردناک [در پیش‌] خواهد داشت‌
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، بر شما در باره كشتگان قصاص- خونخواهى- نوشته شد: آزاد به آزاد و بنده به بنده و زن به زن پس هر كه از سوى برادر [دينىِ‌] خود چيزى [از قصاص‌] برايش بخشوده شد- يعنى حكم قصاص به پرداخت خونبها بدل گرديد- پس پيش‌گرفتن رفتارى نيك و پسنديده بايد- بخشنده در پيگيرى خونبها و بخشوده‌شده در سپاس‌داشتن- و پرداخت [خونبها از سوى قاتل‌] به او- ولىّ مقتول- به نيكى گزارده شود. اين تخفيف و مهر و بخشايشى است از پروردگارتان، و هر كه پس از آن- عفوكردن و ديه‌ستاندن- از اندازه درگذرد او را عذابى است دردناك.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! درباره‌ی کشتگان، (قانون مساوات و دادگری) قصاص بر شما فرض شده است (و باید در آن کسی را به گناه دیگری نگرفت، و بلکه): آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن است. پس اگر کسی (از جنایتش) از ناحیه‌ی برادر (دینی) خود، گذشتی شد (و یکی از صاحبان خون‌بها کشنده را بخشید، و یا حکم قصاص تبدیل به خون‌بها گردید، از سوی عفو کننده) باید نیک رفتاری شود و (سختگیری و بدرفتاری نشود، و از سوی قاتل نیز به ولی مقتول) پرداخت (دیه) با نیکی انجام گیرد (و در آن کم و کاست و سهل‌انگاری نباشد). این (گذشت از قاتل و اکتفاء به دیه‌ی مناسب) تخفیف و رحمتی است از سوی پروردگارتان. پس اگر کسی بعد از آن (گذشت و خوشنودی از دیه) تجاوز کند (و از قاتل انتقام بگیرد) او را عذاب دردناکی خواهد بود.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! درباره‌ی کشتگانتان بر شما (حقّ) پیگیری مقرر شده: آزاد به آزاد و بنده به بنده و مؤنث به مؤنث. پس هر کس که از جانب برادر (دینی)اش [:ولیّ مقتول] چیزی (از حق قصاص یا خون‌بها) به او بخشیده شود (باید از گذشت ولیّ مقتول) به طور پسندیده پیروی گردد و با (رعایت) احسان، (خون‌بها) به او پرداخت شود. این (حکم)، تخفیف و رحمتی از پروردگار شماست‌؛ پس هر کس، بعد از این (بخشش)، تجاوز کند، (سرانجام) برای او عذابی دردناک است.
ای گروه مؤمنان نوشته شده است بر شما قصاص (خونخواهی) در کشتگان آزاد به آزاد و بنده به بنده و زن به زن و آن کس که بخشیده شده است بدو از برادرش چیزی پس پیروی‌کردن خوبی و پرداختنی بدو به نکوئی این کاهشی است از پروردگار شما و رحمتی پس آنکه تعدّی کند پس از این او را است عذابی دردناک‌


البقرة ١٧٧ آیه ١٧٨ البقرة ١٧٩
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کُتِبَ»: واجب شده است. «الْقَتْلَی»: جمع قتیل، کشتگان. «الْحُرُّ»: آزاد. «الْعَبْدُ»: برده. «الأُنثَی»: ماده. زن. «عُفِیَ»: بخشیده شد. «إتِّبَاعٌ»: دنبال کردن. «إعْتَدَی»: تجاوز کرد. فراتر رفت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - قانون قصاص (کشتن قاتل) قانونى ثابت و لازم الاجرا در جامعه اسلامى است. (یایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فى القتلى)

۲ - قانون قصاص اختصاص به فرد و یا گروه خاصى ندارد. (یایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فى القتلى) «قتلى» (جمع قتیل) به معناى کشته شدگان است و «ال» در «القتلى» جنس است و مفید استغراق مى باشد.

۳ - جامعه اسلامى وظیفه دار اجراى قانون قصاص است. * (یایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص فى القتلى) بدیهى است که حق قصاص از آنِ اولیاى مقتول مى باشد و اجراى آن تنها در مورد قاتل است. بنابراین مخاطب قرار دادن همه مسلمانان براى بیان حقیقت مذکور، مى تواند اشاره به این باشد که: همگان باید پى گیر استیفاى آن بوده و شرایط اجراى آن را فراهم سازند.

۴ - قاتل باید خود را براى قانون قصاص تسلیم کند. (یایها الذین ءامنوا کتب علیکم القصاص) مخاطبان واقعى جمله «کتب علیکم» قاتلان هستند. بنابراین بر خود قاتل است که براى اجراى قانون قصاص، خویشتن را آماده کند و این به معناى لزوم تسلیم براى اجراى قصاص مى باشد.

۵ - انسان آزاد (غیر برده) در مقابل کشتن انسان آزاد و برده در مقابل کشتن برده، قصاص مى شوند. (الحر بالحر و العبد بالعبد)

۶ - زن در مقابل کشتن زن قصاص مى شود. (و الأنثى بالأنثى)

۷ - عدم تساوى انسان آزاد با برده و زن با مرد در قانون قصاص (کتب علیکم القصاص فى القتلى الحر بالحر و العبد بالعبد و الأنثى بالأنثى)

۸ - اولیاى مقتول مى توانند قاتل را از قصاص عفو کنند. (فمن عفى له من أخیه شىء) مراد از «من» قاتل و مقصود از «أخیه» ولى مقتول مى باشد. ضمیرهاى «له» و «أخیه» به «من»، یعنى قاتل باز مى گردد و «شىء» عبارت است از حق قصاص. بنابراین جمله «فمن عفى ...» چنین معنا مى شود: پس آن قاتلى که از طرف ولى مقتول چیزى از حق قصاص بر او بخشیده شود ... .

۹ - قصاص حقى است قابل گذشت نه حکمى غیر قابل اسقاط. (فمن عفى له من أخیه شىء)

۱۰ - حق قصاص حتى با عفو یکى از اولیاى مقتول ساقط مى شود. (فمن عفى له من أخیه شىء) مراد از «شىء» چنانچه گذشت حق قصاص است. نکره آوردن «شىء» اشاره به این دارد که: اگر بخشى از حق قصاص نیز مورد عفو قرار گیرد، قاتل قصاص نمى شود و این فرض در صورتى است که اولیاى مقتول متعدد بوده و برخى از آنها قاتل را عفو کنند.

۱۱ - ولىّ مقتول، بهتر است قاتل را عفو کرده و از حق خویش (قصاص) درگذرد. (فمن عفى له من أخیه شىء) ترغیب ولىّ مقتول به گذشت از حق قصاص، از جمله اهدافى است که مى توان از کاربرد کلمه «أخیه» به جاى ولىّ مقتول استفاده کرد.

۱۲ - ارزش عفو در حال قدرت بر انتقام (فمن عفى له من أخیه شىء)

۱۳ - قاتل در صورتى که از قصاص عفو شود، باید به اولیاى مقتول خون بها بپردازد. (فمن عفى له من أخیه شىء ... و أداء إلیه بإحسن)

۱۴ - اخوت و برادرى اهل ایمان با یکدیگر (یایها الذین ءامنوا ... فمن عفى له من أخیه شىء)

۱۵ - قتل موجب خروج قاتل از زمره مسلمانان نمى شود و مایه قطع رابطه اخوت ایمانى او، حتى با بازماندگان مقتول نخواهد شد. (یایها الذین ءامنوا ... فمن عفى له من أخیه شىء)

۱۶ - گذشت از قصاص، مظهر عواطف ایمانى و اخوت اسلامى است. (فمن عفى له من أخیه شىء)

۱۷ - حقوق اسلامى آمیخته با اخلاق و احسان (کتب علیکم القصاص ... فمن عفى له من أخیه شىء فاتباع بالمعروف و أداء إلیه بإحسن)

۱۸ - اولیاى مقتول در صورت گذشت از حق قصاص و مطالبه دیه از قاتل، باید با وى به گونه اى پسندیده رفتار کنند. (فمن عفى له من أخیه شىء فاتباع بالمعروف) فاعل «اتباع» محتمل است ولى مقتول، و محتمل است قاتل باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. بر این مبنا «فاتباع بالمعروف»; یعنى، اولیاى مقتول باید به گونه اى پسندیده با قاتل رفتار کنند; وى را آزار ندهند; در گرفتن دیه بر او سخت نگیرند; و بیش از حد متعارف از او مطالبه نکنند و ... .

۱۹ - قاتل باید با نیکى و رفتارى پسندیده، دیه را به اولیاى مقتول بپردازد. (فاتباع بالمعروف و أداء إلیه بإحسن) فاعل «أداء» قاتل است و ضمیر در «إلیه» به «أخیه» - که مراد از آن ولى مقتول است - باز مى گردد. بنابراین جمله «أداء إلیه ...»; یعنى، قاتل باید دیه را با رعایت احسان به ولى مقتول بپردازد; بدین صورت که در پرداخت دیه تأخیر نکند و کمتر از مقدار تعیین شده نپردازد و موجب ناراحتى اولیاى مقتول نگردد.

۲۰ - تجویز عفو از قصاص و تبدیل آن به دیه، حکمى است رحمت آفرین براى جامعه اسلامى (ذلک تخفیف من ربکم و رحمة)

۲۱ - تخفیف قانون قصاص (جواز تبدیل آن به دیه) در جهت تدبیر امور جامعه اسلامى است. (ذلک تخفیف من ربکم) برداشت فوق از کلمه «رب» که به معناى مدبر و مربى است، استفاده شده است.

۲۲ - انعطاف پذیرى احکام الهى و تخفیف در تکالیف، پرتوى از رحمت الهى است. (فمن عفى له من أخیه شىء ... ذلک تخفیف من ربکم و رحمة)

۲۳ - کسانى که به احکام قصاص و دیه ملتزم نباشند، به عذاب الهى گرفتار خواهند شد. (فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم) «ذلک» مى تواند اشاره به احکام یاد شده درباره قصاص و دیه باشد. بر این مبنا جمله «فمن اعتدى ...» گویاى این است که: اگر کسى ملتزم به احکام مذکور نباشد و همانند روزگار جاهلیت عمل کند، گنهکار است و به عذاب الهى گرفتار خواهد شد.

۲۴ - کسانى که پس از عفو قاتل از قصاص و یا گرفتن دیه در پى کشتن وى برآیند، به عذابى دردناک گرفتار خواهند شد. (فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم) برداشت فوق بر این مبناست که «ذلک» اشاره به گرفتن دیه باشد. در این صورت جمله «فمن اعتدى ...» بیانگر این است که: اولیاى مقتول اگر قاتل را عفو کنند و از او مطالبه دیه نمایند، پس از آن حق ندارند در صدد کشتن وى باشند و او را قصاص کنند.

۲۵ - کسانى که از احکام خدا تعدّى کنند، به عذابى دردناک گرفتار خواهند شد. (فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم)

۲۶ - ولىّ مقتول اگر پس از عفو یا گرفتن دیه، قاتل را بکشد، باید کشته شود. * (فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم) جمله «فله عذاب ألیم» را مى توان بیان واقعیتى دانست که تجاوزگر در دنیا یا آخرت به آن گرفتار خواهد شد و مى توان آن را حکمى کیفرى و مجازاتى شمرد که جامعه اسلامى باید آن را اجرا کند. برداشت فوق بر اساس دومین احتمال است.

۲۷ - قاتل، در صورتى که از قصاص عفو شود و پس از آن دیگرى را به قتل برساند، باید کشته شود و مورد عفو قرار نگیرد. (کتب علیکم القصاص ... فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم) برداشت فوق بر این اساس است که: مقصود از «من» در جمله فوق، قاتل باشد نه ولىّ مقتول. بر این مبنا «ذلک» به «عفو» - که از جمله «فمن عفى له» به دست مى آید - اشاره دارد.

۲۸ - قوانین و مقررات، شامل زمانهاى پیش از وضع و اعلام رسمیت آن نخواهد شد. (فمن اعتدى بعد ذلک) برداشت فوق بر این اساس است که مشارالیه «ذلک» زمان نزول آیه قصاص و ابلاغ احکام مطرح شده در آن، باشد.

۲۹ - تجاوز از احکام و قوانین الهى، مانع بهره مندى از رحمت خداوند است. (ذلک تخفیف من ربکم و رحمة فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم)

روایات و احادیث

۳۰ - حلبى مى گوید: از امام صادق(ع) ... درباره سخن خداوند که فرموده «فمن عفى له من أخیه شى فاتباع بالمعروف و أداء إلیه بإحسان» سؤال کردم، فرمود: «ینبغى للذى له الحق ان لایعسر أخاه إذا کان قد صالحه على دیة و ینبغى للذى علیه الحق ان لایمطل أخاه إذا قدر على ما یعطیه و یؤدى إلیه بإحسان قال: و سألته عن قول اللّه عز و جل «فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم» فقال: هو الرجل یقبل الدیة أو یعفو أو یصالح ثم یعتدى فیقتل فله عذاب ألیم کما قال اللّه عز و جل;[۱] سزاوار است کسى که صاحب حق خون است و توافق در دیه کرده اند، در گرفتن دیه سخت گیرى نکند و سزاوار است براى کسى که باید دیه بدهد اگر توانایى پرداخت آن را دارد کوتاهى نکند و با نیکویى پرداخت نماید. حلبى گوید: از سخن خداوند که فرموده: «فمن اعتدى بعد ذلک فله عذاب ألیم» سؤال نمودم، امام فرمود: مراد کسى است که دیه را پذیرفته یا عفو نموده و یا مصالحه کرده، سپس تجاوز نماید و دست به قتل زند; پس همان طورى که خداوند فرموده براى او عذاب دردناکى است».

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۳، ۲۳، ۲۶، ۲۷ انعطاف پذیرى احکام ۲۲
  • ارزشها: ۱۱، ۱۲
  • برادرى: نشانه هاى برادرى ۱۶
  • تجاوز: کیفر تجاوز ۲۵
  • تکلیف: تخفیف در تکلیف ۲۲
  • جامعه اسلامى: تدبیر جامعه اسلامى ۲۱; مسؤولیت جامعه اسلامى ۳
  • حدود خدا: آثار تجاوز از حدود خدا ۲۵، ۲۹
  • حقوق: احسان در حقوق ۱۷; حق قصاص ۹، ۱۱; حق قابل عفو ۸، ۹، ۱۰، ۱۱; نظام حقوقى ۱۷; ویژگیهاى حقوق اسلامى ۱۷
  • خدا: عذابهاى خدا ۲۳، ۲۵; مظاهر رحمت خدا ۲۰، ۲۲; موانع رحمت خدا ۲۹
  • دین: نظام تعالیم دین ۲۲
  • دیه: آداب پرداخت دیه ۳۰; احکام دیه ۱۳; اهمیّت التزام به احکام دیه ۲۳; پرداخت دیه قتل ۱۹; دیه قتل ۱۳، ۱۸
  • عذاب: عذاب دردناک ۲۴، ۲۵; مراتب عذاب ۲۴، ۲۵; موجبات عذاب ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۳۰
  • عفو: ارزش عفو ۱۱، ۱۲; عفو با قدرت ۱۲
  • قاتل: رفتار قاتل با اولیاى مقتول ۱۹; عفو قاتل ۸، ۱۳، ۲۷; کشتن قاتل پس از دیه ۱۴، ۱۶، ۳۰; کشتن قاتل پس از عفو ۳۰،۲۶،۲۴; مسؤولیت قاتل ۴، ۱۳
  • قانون: عطف قانون به ما سبق ۲۸; ویژگیهاى قوانین دینى ۲۲
  • قتل: آثار تکرار قتل ۲۷; آثار قتل ۱۵; جرم قتل ۸، ۱۱; جرم قتل بعد از عفو ۲۶; قتل جایز ۲۶; مجازات قتل بعد از عفو ۲۶
  • قصاص: احکام قصاص ۱، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۳، ۲۶، ۲۷; اهمیّت التزام به قصاص ۲۳; اهمیّت قصاص ۱، ۳; تبدیل قصاص به دیه ۱۳، ۲۰، ۲۱; تخفیف در قصاص ۲۰، ۲۱; تفاوت جنسیتها در قصاص ۷; سقوط قصاص ۹، ۱۰، ۱۱; شرایط قصاص ۵، ۷; عفو از قصاص ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۳، ۱۶، ۱۸، ۲۰، ۲۷; عمومیت قصاص ۲; قصاص برده ۵، ۷; قصاص حر ۵، ۷; قصاص زن ۶، ۷; قصاص قاتل ۴، ۲۷; قصاص مرد ۷; قطعیت حکم قصاص ۱; مسؤول اجراى قصاص ۳; مماثلت در قصاص ۵، ۶; موارد قصاص ۲۶; ویژگیهاى قانون قصاص ۱، ۲
  • مؤمنان: برادرى مؤمنان ۱۴، ۱۵; نشانه هاى عواطف مؤمنان ۱۶
  • مقتول: اختیارات اولیاى مقتول در قصاص ۸، ۱۰، ۱۱; حقوق اولیاى مقتول ۸; رفتار اولیاى مقتول با قاتل ۱۸

منابع

  1. کافى، ج ۷، ص ۳۵۸، ح ۱; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۱۷۶- ، ح ۲.