ابراهيم ٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و (در قیامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر می‌شوند؛ در این هنگام، ضعفا [= دنباله‌روان نادان‌] به مستکبران (و رهبران گمراه) می‌گویند: «ما پیروان شما بودیم! آیا (اکنون که بخاطر پیروی از شما گرفتار مجازات الهی شده‌ایم،) شما حاضرید سهمی از عذاب الهی را بپذیرید و از ما بردارید؟» آنها می‌گویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت می‌کردیم! (ولی کار از اینها گذشته است،) چه بیتابی کنیم و چه شکیبایی، تفاوتی برای ما ندارد؛ راه گریزی برای ما نیست!»

|و [در قيامت‌] همگى در برابر خدا حاضر شوند. پس ضعيفان به گردنكشان گويند: ما پيروان شما بوديم، آيا شما [مى‌توانيد] چيزى از عذاب خدا را از ما دفع كنيد؟ مى‌گويند: اگر خدا ما را هدايت كرده بود، قطعا شما را هدايت مى‌كرديم. حال چه بى‌تابى كنيم يا صبورى كني
و همگى در برابر خدا ظاهر مى‌شوند. پس ناتوانان به گردنكشان مى‌گويند: «ما پيروان شما بوديم. آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مى‌كنيد؟» مى‌گويند: «اگر خدا ما را هدايت كرده بود، قطعاً شما را هدايت مى‌كرديم. چه بى‌تابى كنيم، چه صبر نماييم براى ما يكسان است. ما را راهِ گريزى نيست.»
و (روزی که) مردم از قبرها برانگیخته و به پیشگاه خدا حاضر شوند آن گاه ضعیفان به گردنکشان گویند: ما (در دنیا) تابع رأی شما بودیم آیا (امروز) شما هیچ از عذاب خدا ما را کفایت خواهید کرد؟ جواب دهند که اگر ما را از خدا سعادت هدایت بود ما هم شما را هدایت می‌کردیم، اکنون هر چه جزع و التماس کنیم یا صبر و تحمل، یکسان است و هیچ (از عذاب) گریزگاهی نداریم.
و [در عرصه قیامت] همگی در پیشگاه خدا ظاهر می شوند؛ پس ناتوانان [ی که بدون به کار گرفتن عقل، بلکه از روی تقلید کورکورانه پیرو مستکبران بودند] به مستکبران می گویند: ما [در دنیا بدون درخواست دلیل و برهان] پیروِ [مکتب] شما بودیم، آیا امروز چیزی از عذاب خدا را [به پاداش آنکه از شما پیروی کردیم] از ما برطرف می کنید؟ می گویند: اگر خدا ما را [در صورت داشتن لیاقت] هدایت کرده بود، همانا ما هم شما را هدایت می کردیم، [اکنون همه سرمایه های وجودی ما و تلاش و کوششمان بر باد رفته] چه بیتابی کنیم وچه شکیبایی ورزیم، برای ما یکسان است، ما را هیچ راه گریزی نیست.
همه در پيشگاه خدا حاضر آيند. ناتوانان به آنان كه گردنكشى مى‌كردند گويند: ما پيرو شما بوديم. آيا اكنون مى‌توانيد ما را به كار آييد و اندكى از عذاب خدا را از ما دفع كنيد؟ گويند: اگر خدا ما را هدايت كرده بود، ما نيز شما را هدايت مى‌كرديم. حال ما را راه خلاصى نيست، براى ما يكسان است چه بيتابى كنيم، چه شكيبايى ورزيم.
و همه در پیشگاه خداوند حاضر آیند، آنگاه درماندگان به گردنکشان گویند ما پیرو شما بودیم، آیا شما باز دارنده چیزی از عذاب الهی از ما هستید؟ گویند اگر خداوند ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت می‌کردیم، برای ما یکسان است چه زاری و بی‌تابی کنیم و چه شکیبایی ورزیم، گریزگاهی نداریم،
و همگى در پيشگاه خدا پديدار شوند، آنگاه ناتوانان به كسانى كه گردنكشى و بزرگ‌منشى مى‌كردند گويند: ما [در دنيا] پيرو شما بوديم، پس آيا [امروز] شما مى‌توانيد چيزى از عذاب خدا را از ما باز داريد؟ گويند: اگر خدا ما را [به رهايى از عذاب‌] راه نموده بود ما نيز شما را راه مى‌نموديم، بر ما يكسان است چه زارى و بى‌تابى كنيم يا شكيبايى نماييم ما را هيچ گريزگاهى نيست.
(روزی که قیامت نام دارد) همه در برابر خدا ظاهر و آشکار می‌گردند. (در این هنگام) ضعیفان (که پیروان نادان نیرومندانند، از راه تمسخر) به کسانی می‌گویند که خویشتن را (در دنیا) بزرگ می‌پنداشتند: ما پیروان شما بودیم، آیا می‌توانید چیزی از عذاب خدا را از سر ما بردارید؟! (در پاسخ) می‌گویند: اگر خداوند ما را (به راه رستگاری) رهنمود می‌کرد، ما هم شما را (به راه نجات) رهنمود می‌کردیم، (ولی ما خودمان گمراه بودیم و شما را نیز گمراه کردیم. هم اینک) چه بی‌تابی کنیم و چه شکیبائی نمائیم یکسان است (و سودی به حال خراب ما ندارد، و از عذاب خدا) راه نجات و گریزی برای ما نیست.
و همگان به پیشگاه خدای(شان) عیان شدند. پس ناتوانان به مستکبران گفتند: «ما بی‌گمان پیروان شما بوده‌ایم، پس آیا چیزی از عذاب خدا را از ما کفایت و جبران می‌کنید؟» گفتند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، به‌راستی شما را هدایت می‌کردیم. چه بی‌تابی کنیم و چه تاب آوریم بر ما یکسان است. ما را راه هیچ‌گونه گریزی (از عذاب خدا) نیست.»
و برون آمدند پیشگاه خدا همگی پس گفتند ناتوانان بدانان که سرکشی ورزیدند که بودیم ما شما را پیروانی آیا هستید بی‌نیازکننده ما از عذاب خدا به چیزی گفتند اگر رهبری می‌کرد ما را خدا هر آینه راهبریتان می‌کردیم یکسان است بر ما چه بی‌تابی کنیم و چه شکیبا شویم نیست ما را چاره‌ای‌


ابراهيم ٢٠ آیه ٢١ ابراهيم ٢٢
سوره : سوره ابراهيم
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَرَزُوا»: آشکار شدند. به دشت فراخی آمدند. «تَبَعاً»: پیروان. مصدر است و به صورت وصف جمع، یعنی تابعان آمده است. «مُغْنُونَ»: بی‌نیاز کنندگان. کفایت‌کنندگان. دفع کنندگان. «مَحِیصٍ»: راه نجات. گریزگاه.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- همه انسانها به صورت دسته جمعى در قیامت در پیشگاه خداوند حضور خواهند یافت. (و برزوا لله جمیعًا) «جمیعاً» حال براى ضمیر «برزوا» است و مرجع ضمیر آن مى تواند همه انسانها باشد.

۲- همه کافران به صورت دسته جمعى در پیشگاه خداوند حضور خواهند یافت. (و برزوا لله جمیعًا) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که مرجع ضمیر «برزوا» کافرانى باشد که در آیات قبل از آنان بحث شده است.

۳- قطعى بودن وقوع قیامت و حضور همه انسانها در آن (و برزوا لله جمیعًا) ماضى آوردن فعل «برزوا» براى بیان حادثه اى که در آینده (قیامت) واقع خواهد شد، حکایت از قطعى بودن آن مى کند.

۴- کافرانِ پیرو به هنگام حضور در پیشگاه خداوند در قیامت پیشاپیش درمى یابند که گرفتار عذاب الهى خواهند شد. (و برزوا لله جمیعًا فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا) ذکر «فقال الضعفؤا للذین استکبروا» براى درخواست کمک ضعفا - پس از آنکه حضور همه مردم را در قیامت اعلام کرد و هنوز سخنى از عذاب گفته نشده است - حکایت از این مى کند که آنان گرفتار شدن خود را به عذاب از قبل خواهند فهمید.

۵- افراد عوام و تابع، پس از حضور در پیشگاه خداوند در قیامت به رهبران مستکبر خویش اعتراض و از آنان درخواست کمک خواهند کرد. (و برزوا لله جمیعًا فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء)

۶- درگیرى لفظى عوام کفار با رهبران مستکبر خود در قیامت (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء قالوا)

۷- کافرانِ پیرو، در قیامت با اعتراف به پیروى کورکورانه از رهبران خویش، آنان را مسؤول بدفرجامى خود معرفى خواهند کرد. (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء)

۸- کافرانِ پیرو از رهبران مستکبر خویش، در قیامت درخواست مى کنند که در صورت امکان، اندکى از عذاب خدا را از آنان بکاهند. (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء) تنوین «شىء» تنوین تنکیر و براى کم بودن است.

۹- تبعیت کورکورانه از رهبران گمراه، عذرى براى رهایى از عذاب الهى در قیامت نیست. (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا ... من شىء) درخواست کمک از رهبران گمراه در قیامت براى کاستن از عذاب از سوى کسانى که تابع محض بوده اند، حکایت از آن دارد که تبعیت بى چون و چرا موجب نمى شود که عذاب برداشته شود، بلکه پیروان نیز عذاب خواهند شد.

۱۰- تبعیت بى چون و چرا از رهبران مستکبر، در پى دارنده بدفرجامى پیروان (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء)

۱۱- ضعف و ناتوانى، علت پیروى کورکورانه از مستکبران (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا)

۱۲- عذاب کافرانِ پیرو در قیامت به قدرى شدید است که آنان را به دریوزگى مى کشاند. (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء)

۱۳- جهنّمیان در آخرت یکدیگر را شناخته و حوادث دنیا را به خاطر خواهند آورد. (و برزوا لله جمیعًا فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء)

۱۴- رهبران مستکبر در جواب استمداد پیروانشان براى رهایى از عذاب، به آنان وعده مى دهند که در صورت نجات یافتن خود، آنان را هم نجات خواهند داد. (قالوا لو هدینا الله لهدینکم)

۱۵- رهبران مستکبر در جواب استمداد پیروانشان در قیامت، خود را ناتوان دانسته و کمک به آنان را تعلیق به محال مى کنند. (فقال الضعفؤا ... فهل أنتم مغنون عنّا ... قالوا لو هدینا الله لهدینکم) اینکه مستکبران در جواب استمداد پیروان خود در قیامت مى گویند: اگر خداوند ما را هدایت کرده بود ما هم شما را هدایت مى کردیم، در حالى که خداوند هم چنین کارى را هرگز انجام نداده است، در واقع برآوردن خواسته آنان را تعلیق به محال مى کند.

۱۶- رهبران مستکبر، در قیامت، به گمراهى خود اعتراف خواهند کرد. (لو هدینا الله لهدینکم)

۱۷- رهبران مستکبر، در قیامت، در پى معرفى شدن به عنوان مسؤول گمراهى پیروان، گمراهى خود و آنان را به خداوند نسبت خواهند داد. (فقال الضعفؤا للذین استکبروا إنّا کنّا لکم تبعًا ... قالوا لو هدینا الله لهدینکم) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که مراد از هدایت در آیه هدایت در برابر گمراهى است و نه احتمال دیگر که به معناى راهنمایى براى نجات از عذاب باشد.

۱۸- مستکبران، در قیامت، گمراهى خود را جبرى و معلول خواست خداوند معرفى مى کنند. (قالوا لو هدینا الله لهدینکم) «لو» حرف شرط امتناعى است و مقدم قضیه را ممتنع مى کند. بنابراین مفهوم عبارت چنین مى شود اگر خداوند ما را هدایت مى کرد و محال است که چنین بکند.

۱۹- رهبران مستکبر حتى در قیامت هم از خوى استکبارى خویش دست برنخواهند داشت. (فقال الضعفؤا للذین استکبروا ... قالوا لو هدینا الله لهدینکم) مفسران براى هدایت در این آیه دو احتمال ذکر کرده اند: یکى هدایت در برابر گمراهى و دیگرى راهنمایى جهت نجات از عذاب. برداشت فوق با توجه به احتمال دوم است; به اضافه اینکه مستکبران به جاى اینکه نجات پیروان خود را به خدا موکول کنند، به آنان وعده مى دهند که در صورت نجات خود آنها را نیز نجات خواهند داد.

۲۰- نجات از عذاب اخروى خداوند منوط به هدایت و امداد اوست. (فهل أنتم مغنون عنّا من عذاب الله من شىء قالوا لو هدینا الله لهدینکم)

۲۱- رهبران مستکبر، در قیامت، درمى یابند که صبر و نیز جزع، عذاب الهى را از آنان برطرف نخواهد کرد. (قالوا ... سواء علینا أجزعنا أم صبرنا)

۲۲- اعلام رهبران مستکبر در قیامت به پیروان خویش مبنى بر قطعى بودن عذاب آنها و نبودن هیچ راه گریزى از آن (قالوا ... سواء علینا أجزعنا أم صبرنا ما لنا من محیص)

روایات و احادیث

۲۳- «خطبة لأمیرالمؤمنین(ع) ... و فیها یقول(ع): ... قال الله عزّ من قائل: «... فیقول الضعفاء للذین استکبروا إنا کنّا لکم تبعاً ...» أفتدرون الاستکبار ما هو؟ هو ترک الطاعة لمن اُمروا بطاعته و الترفّع على من ندبوا متابعته...;[۱] امیر المؤمنین(ع) در ضمن خطبه اى فرمود:... خداوند - عزّ من قائل - مى فرماید: «... فیقول الضعفاء للذین استکبروا ...». آیا مى دانید استکبار چیست؟ آن ترک اطاعت کسى است که امر به اطاعت او شده و برترى طلبى بر کسى که به پیروى از او دعوت شده است ...».

۲۴- «النبى(ص) ... فى قوله: «سواء علینا أجزعنا أم صبرنا ما لنا من محیص» قال: یقول أهل النار: هلمّوا، فلنصبر، فیصبرون خمسمائة عام فلمّا رأوا ذلک لاینفعهم قالوا: هلمّوا فلنجزع ... فیبکون خمسمائة عام فلمّا رأوا ذلک لاینفعهم قالوا «سواء علینا أجزعنا أم صبرنا ما لنا من محیص »;[۲] از رسول خدا(ص) درباره سخن خدا «سواء علینا أجزعنا...» روایت شده است که فرمود: اهل آتش [به یکدیگر] مى گویند: بیایید صبر کنیم; پس پانصد سال صبر مى کنند. آن گاه که دیدند این صبر سودى برایشان نداشت، گویند: بیایید بى تابى کنیم ... پس پانصد سال مى گریند. آن گاه که دیدند این گریه [هم] سودى نبخشید، مى گویند: سواء علینا أجزعنا أم صبرنا ما لنا من محیص».

موضوعات مرتبط

  • استکبار: مراد از استکبار ۲۳
  • استمداد: استمداد اخروى از رهبران مستکبر ۵، ۸، ۱۴، ۱۵ افترا افترا به خدا ۱۷
  • انسان: استمداد اخروى انسان هاى پیرو ۵; اعتراض انسان هاى پیرو ۵; انسان ها در قیامت ۱; انسان ها در محضر خدا ۱; انسان هاى پیرو در قیامت ۵; حشر اخروى انسان ها ۱، ۳
  • تقلید: آثار تقلید کورکورانه ۱۰; تقلید کورکورانه ۷، ۹، ۱۱;‌ تقلید از رهبران ۷، ۹، ۱۰; تقلید از گمراهان ۹; تقلید از مستکبران ۷، ۱۰; عوامل تقلید از مستکبران ۱۱
  • جبرواختیار ۱۸:
  • جهنّم: وعده نجات از جهنّم ۱۴
  • جهنّمیان: بی ثمرى جزع جهنّمیان ۲۴; بی ثمرى صبر جهنّمیان ۲۴; جهنّمیان در قیامت ۱۳; معارفه جهنّمیان ۱۳
  • خدا: آثار امدادهاى خدا ۲۰; مشیت خدا ۱۸; هدایتهاى خدا ۲۰
  • رهبران: استکبار اخروى رهبران مستکبر ۱۹; اعتراض به رهبران مستکبر ۵; افتراهاى رهبران مستکبر ۱۷; اقرار رهبران مستکبر ۱۵، ۱۶; بی ثمرى صبر رهبران مستکبر ۲۱; جبرگرایى رهبران مستکبر ۱۸; جزع اخروى رهبران مستکبر ۲۱; حتمیت عذاب رهبران مستکبر ۲۱; رهبران مستکبر در قیامت ۵، ۶، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۹، ۲۲; صفات رهبران مستکبر ۱۹; عجز رهبران مستکبر ۱۵; گمراهى رهبران مستکبر ۱۶; وعده هاى رهبران مستکبر ۱۴
  • عجز: آثار عجز ۱۱
  • عذاب: اهل عذاب ۴، ۱۲; درخواست نجات از عذاب ۸; عذاب شدید ۱۲; عوامل نجات از عذاب اخروى ۲۰; مراتب عذاب اخروى ۱۲
  • فرجام: زمینه فرجام شوم ۱۰
  • قیامت: حتمیت قیامت ۳; صفات قیامت ۱۳
  • کافران: استمداد اخروى کافران پیرو ۸، ۱۵; استمداد کافران پیرو ۱۴; اقرار اخروى کافران پیرو ۷; تقلید کافران پیرو ۷; تنبه اخروى کافران پیرو ۴; حتمیت عذاب کافران پیرو ۹، ۲۲; حشر اخروى کافران ۲; رد عذر کافران پیرو ۹; عذاب اخروى کافران پیرو ۱۲; عذاب کافران پیرو ۴; فرجام شوم کافران پیرو ۱۰; کافران پیرو در قیامت ۶، ۷، ۸، ۱۲; کافران پیرو و رهبران مستکبر ۶; کافران در قیامت ۲; کافران در محضر خدا ۲; مسؤول گمراهى کافران پیرو ۱۷; مشاجره کافران با رهبران مستکبر ۶; منشأ فرجام شوم کافران پیرو ۷
  • مستکبران: مسؤول گمراهى مستکبران ۱۸; مستکبران در قیامت ۱۸

منابع

  1. نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۳۳، ح ۴۶; بحارالأنوار، ج ۷۰، ص ۱۸۶.
  2. الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۷.