نتایج جستجو

۴ برخورد: برخورد پسندیده ۳ جاهلان: اجتناب از مقابله به مثل با جاهلان ۲; اجتناب از همنشینى با جاهلان ۱۲; روش برخورد با جاهلان ۱ جهل: نشانه هاى جهل ۱۱ خدا:

پیروى از تمایلات جاهلانه ۱۰ جاهلان: اجتناب از پیروى جاهلان ۸; تأثیرپذیرى از جاهلان ۱۱، ۱۲; جاهلان و محمد(ص) ۹; خواسته هاى جاهلان ۹ جهل: آثار جهل ۱۳ حقایق:

۲، ۴ بت‌پرستان: بیخعقلى بت‌پرستان ۵ تعقل: فاقدان تعقل ۵ جاهلان: عفو جاهلان ۳ ; مدارا با جاهلان ۳، ۴ خدا: اوامر خدا ۱، ۳ خطاکار: عفو خطاکار ۱ کنترل اجتماعى:

امیدوارى: امیدوارى به امدادهاى خدا ۱۲ تقوا: آثار تقوا ۹ جاهلان: جاهلان و تعالیم خدا ۳; عجز جاهلان ۳ خدا: حتمیت عذابهاى خدا ۱; شرایط ولایت خدا ۹; ولایت خدا

انسان: اختیار انسان ۸، ۱۰، ۱۱ ایمان: اهمیت ایمان ۳ توقّعات بیجا:۱۳ جاهلان: اعراض از راه جاهلان ۱۵ جبر و اختیار:۸، ۱۰، ۱۱ جهل: آثار جهل ۱۶ خدا: اذن خدا ۶ ; سنتهاى

پذیران: اقلیت عبرت پذیران ۶ علم: ارزش علم ۲; فضیلت علم ۲ علما: تفاوت علما با جاهلان ۱; شخصیت علما ۱ عمل صالح: ارزش عمل صالح ۴ غافلان: ۵ قرآن: موعظه قرآن ۶ کافران:

زمینه بت پرستى ۳ تبلیغ: آسیب شناسى تبلیغ ۷ توحید: اهمیت توحید ۷ جاهلان: مسؤولیت جاهلان ۹ جهل: آثار جهل ۱۳ خدا: عبودیت خدا ۱۶ خود: اظهار فضایل خود ۱۸ خودستایى:

خبره ۱۵ پرسشهاى دینى: پاسخ به پرسشهاى دینى ۱۴ پندار: پندار باطل ۲ جاهلان: مسؤولیت جاهلان ۱۶ خدا: سنتهاى خدا ۳ عقیده: علم در عقیده ۱۱ علما: پرسش از علما ۸;

کیفر بىتقوایان ۴; گمراهى بىتقوایان ۴ جامعه: سنّتهاى حاکم بر جامعه ۲ جاهلان: گناه جاهلان قاصر ۶ خدا: آثار علم خدا ۱۱; آثار مخالفت با اوامر خدا ۵; اضلال خدا

روش تربیت ۱۰ تقوا: آثار تقوا ۶; موارد تقوا ۴، ۷; نشانه هاى تقوا ۳ جاهلان: تربیت جاهلان ۱۰ حمایتهاى خدا: مشمولان حمایتهاى خدا ۱، ۲، ۵، ۹ خدا: موجبات حمایتهاى

لعلى خلق عظیم)». اخلاق: نقش فضایل اخلاقى ۵ اسلام: عظمت اسلام ۷، ۸ جاهلان: اعراض از جاهلان ۱۰ دین: خوش اخلاقى مبلغان دین ۴; شرایط مبلغان دین ۴ رهبران دینى:

«عاذَبِهِ:لَجَأَ وَاعْتَصَمَ». [بقره:67]. گفت پناه مى‏برم به خدا از اينكه از جاهلان باشم. اعاذه: در پناه قرار دادن [آل عمران:36]. من او و ذريّه‏اش را به تو

مکه ۲; عقیده مشرکان مکه ۲; مشرکان مکه و نبوت ۷ معاد: بینش مکذبان معاد ۶; جاهلان به معاد ۹، ۱۰، ۱۳; حتمیت معاد ۸; مکذبان معاد ۴; منشأ تکذیب معاد ۱۱ نبوت:

تکلیف ۹ ; سهولت تکلیف ۱۱ ; عوامل رفع تکلیف ۹، ۱۰ ; قدرت در تکلیف ۱۱ جاهلان:۱۳ رسوم جاهلان ۱۳ ۱، ۳ جهل: آثار جهل ۱۴ خدا: اختصاصات خدا ۸، ۱۷ ; ربوبیت خدا ۱۹ ;

پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی!!» |فرمود: اى نوح! در حقيقت او از كسان تو نيست، او عملى ناصالح است،

تاریخ ۱۳ توقعات بیجا: ۵، ۱۷ توقع گفتگو با خدا ۱، ۵، ۹; منشأ توقعات بیجا ۷ جاهلان: ۴ جهل: آثار جهل ۴، ۵، ۷، ۱۹ خدا: افعال خدا ۱۴ دین: فهم دین ۱۵ شرک: زمینه

۲۴ ; بداهت توحید ۲۰ ; دعوت به توحید ۲۳ ; گواهان توحید ۹، ۱۷، ۲۰ جاهلان: معذوریّت جاهلان قاصر ۱۸ حقایق: روش تبیین حقایق ۸ خدا: اطلاق شىء بر خدا ۴ ; الوهیت

پيرو شريعتى باش كه از طرف خداست و از هوسهاى جاهلان پيروى نكن. زيرا در برابر شريعت و قانون و وحى الهى، جاهلان طرح و برنامه‌اى كه بتواند تو را از قانون و

فسق و فجور فاسقان و فاجران، ظلم و زور قلدران، کشت و کشتار قبائل به فرمان جاهلان، و خرافه‌پرستی اینان و آنان) نیافت و (در پرتوِ وحی آسمانی به یکتاپرستی یزدانی)

مى‏پرسيم تو در مقابل، امر بذبح گاو مى‏كنى! موسى فرمود: اين كار جاهلان است و پناه بر خدا كه از جاهلان باشم. گذشته از اين، سه دفعه با كمال بى ادبى گفتند «اُدْعُ

پروردگار تو خداوند آمرزش و خداوند كيفرى دردناك است. از طرف (کافران و منافقان و جاهلان) چیزی به تو گفته نمی‌شود، مگر همان چیزهائی که قبلاً به پیغمبران پیش از تو

نصارا کتابهاى آسمانى را مى خوانند، ولى در عین حال این گونه اختلاف دارند. ۹ - جاهلان (مشرکان و صاحباى آیینهاى غیر الهى) دین یهود و نصارا را بى پایه و اساس مى شمردند

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

هم نسبت به وسوسه‌هاى شيطان هشدار مى‌دهد. در آيه‌ى قبل، دعوت به اعراض از جاهلان بود. پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل پرسيد: «با وجود خشم، چگونه مى‌توان

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

فرقان آمده است: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» هنگامی که جاهلان آنها را (با سخنان زشت خود) مورد خطاب قرار دهند در پاسخ آنها می‌گویند: سلام»

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

بندگانش لطف (و آگاهی) دارد» (اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ). اگر در مجازات جاهلان مغرور تعجیل نمی‌کند آن هم از لطف اوست. سپس یکی از مظاهر بزرگ لطف عمیمش را-

درباره صفا و مروه و سعى بين آن دو) آيه ۱۵۸ آيه و ترجمه شان نزول تفسير: اعمال جاهلان نبايد مانع كار مثبت گردد نكته ها نكته : ۱- صفا و مروه نكته : ۲ قسمتى از

جریحه‌دار نشود و این گونه تعبیرات قرآنی، ادب در بحث و محاجّه را مخصوصا در مقابل جاهلان مغرور به ما می‌آموزد. ولی با این همه به قدری آنها غرق در جهل و تعصب و لجاج

و بت پرستى به ادله توحيد و آيات الهيه و شواهد فطريه، و دفع سخنان سفهاء و جاهلان به پند و نصيحت، و دفع منكرات به اشاعه معروف، و دفع ناملايمات به حلم و بردبارى،

«أَ فَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك الحَْقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنمَا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الاَلْبَابِ»: استفهام در اين آيه استفهام

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

«دفع سیئات به وسیله حسنات» «انفاق از نعمتهای الهی» و «بر خورد بزرگوارانه با جاهلان» که به انضمام «صبر و شکیبایی» که در جمله قبل آمد، چهار صفت ممتاز می‌شود

۵ ; تشویق به توبه ۵ ; زمینه توبه ۸ ; شرایط قبولى توبه ۲ ; قبولى توبه ۱، ۹ جاهلان:۴، ۱۰ جهل: آثار جهل ۳ خدا: حکمت خدا ۹ ; علم خدا ۸، ۹ ; وعده خدا ۱ ذکر: آثار

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

را از من نگردانى از جاى كنده مى شوم و به سوى آنان ميل نموده در نتيجه از جاهلان مى گردم ، زيرا اگر من تاكنون شر ايشان را از خود دور داشته ام به وسيله علمى

فقر امت نمى‌ترسم از بى‌تدبيرى آنان مى‌ترسم. «5» آرى اگر منافقانِ رِند با جاهلان بى‌تدبير گره بخورند، جنگ صفين و واقعه كربلا پيش مى‌آيد. «1». نساء، 83. «2»

فرزند علم را مياموز براى آنكه به آن مباهات كنى با عالمان، و مجادله كنى با جاهلان، يا خودنمائى و فخر كنى به آن در مجالس، و ترك علم مكن براى عدم رغبت به آن

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

فرقان صفات مؤ منين : تواضع و فروتنى ، و برخورد سالم درمقابل برخورد زشت و لغو جاهلان با ايشان رعايت اعتدال در انفاق : يكى از صفات مؤ منين معناى اينكه در وصف

الْعَذابَ إِلی أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ لَیَقُولُنَّ ما یَحْبِسُهُ). این شیوه همه جاهلان مغرور و بی‌خبر است، که هر چه با تمایلات آنها سازگار نباشد، در نظرشان مسخره

نسبت بحديث خيرخواه و نسبت بقرآن خيانتگرند، علما از رعايت نكردن غمگينند و جاهلان از حفظ روايت (از اينكه نتوانند روايت را حفظ كنند غمگينند)، يكى در پى حفظ

براى اهل دانش، زيرا آن به منزله تصوير و تشكيل است براى معانى و حقايق، اما جاهلان و ظالمان از حقيقت اين سخنان بى‌خبرند؛ چنانكه مى‌فرمايد: وَ لَهُ مَنْ فِي

اساس منحرفان ، و توجيهات جاهلان را از اين آئين پاك نفى مى كنند. ۸ - در آيه اخير از سه گروه سخن به ميان آمده : عالمان و جاهلان و اولو الالباب ، در حديثى

فروگذار ننمايند. در مرحله سوم دستور به تحمل و بردبارى در برابر جاهلان داده مى گويد: از جاهلان روى برگردان و با آنها ستيزه مكن (و اعرض عن الجاهلين ). رهبران

الْعالَمِينَ (منزّه است پروردگار تو كه خدائى مقتدر و بى‏همتا است از هر چه او را جاهلان وصف كنند، و درود و تحيّت خداوند بر رسولان او باد، و ستايش مخصوص خداوند معبود

درخواستى كرده اى كه به واقعيت آن آگاهى ندارى و من تو را پند مى دهم كه مبادا از جاهلان باشى. بعد از اين وحى ، نوح (عليه السلام ) از واقع امر آگاه شد و به پروردگارش

است كه آن حضرت فرمود: «امير المؤمنين عليه السلام فرمود كه: اميدها، دل‏هاى جاهلان را از جا به در مى‏آورد و آرزوها آن را به گرو مى‏ستاند و فريب‏ها آن را به

خدا پروا كن و چيزى را كه حق ندارى ادعا مكن. من ترا موعظه ميكنم كه مبادا از جاهلان باشى، اى عمو! همانا پدرم صلوات اللَّه عليه پيش از آنكه رهسپار عراق شود بمن

خطبه خواند در ميانه بنى‏اسرائيل، پس فرمود كه: اى بنى‏اسرائيل، حكمت را بر جاهلان مگوييد، كه بر آن ستم كرده باشيد، و آن را از اهلش كه طالب آن باشند و قابليت

كه تحريف گردانيدن غاليان و به خود بستن تباهكاران و كج‏روان و تأويل كردن جاهلان را از آن دور مى‏كنند». آل عمران ١٠٤ آل عمران ١٢٢ آل عمران ١٣٥ آل عمران ١٣٨

جناب نسبت به آنچه به وى وحى شده بود شك و ترديد نداشت ، و ليكن از آنجا كه جاهلان مى پرسيدند چطور شد كه خدا فرشته اى به سوى ما مبعوث نكرد و چگونه فردى مبعوث

اصرار ورزيدند و استكبار كردند!» (نوح - ۷). آرى چنين است حال متعصبان لجوج و جاهلان مغرور. ضمنا از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه سرچشمه بدبختى اين گروه

فلما جائهم باياتنا اذا هم منها يضحكون ). اين نخستين برخورد همه طاغوتها و جاهلان مستكبر در برابر رهبران راستين است ، جدى نگرفتن دعوت و دلائل آنها، و همه

نگفت ، و نفرمود: من جاهل نيستم ، بلكه فرمود: پناه بخدا مى برم از اينكه از جاهلان باشم ، خواست تا بعصمت الهى كه هيچوقت تخلف نمى پذيرد، تمسك جويد، نه بحكمت

ايشان است بر حسن سلوك ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۷۷ و مدارايشان با جاهلان مشركين ، و به همين جهت بايد گفت : آنچه به ذهن نزديكتر است اين است كه : مراد

مقايسه اى ميان مشركان مغرور و مؤ منان مطيع فرمان خدا و نيز ميان عالمان و جاهلان شده بود در آيات مورد بحث خطوط اصلى برنامه هاى بندگان راستين و مخلص را ضمن

(اجبارا) بر هدايت جمع خواهد كرد (اما هدايت اجبارى چه سود دارد؟) پس هرگز از جاهلان نباش . تفسير نمونه جلد ۵ صفحه ۲۱۴ ۳۶ - تنها كسانى اجابت (دعوت تو) مى كنند

بنابراين آنچه را از آن آگاه نيستى از من مخواه ، من به تو اندرز مى دهم تا از جاهلان نباشى ! ۴۷ - عرض كرد: پروردگارا! من به تو پناه مى برم كه از تو چيزى بخواهم

طريق مستقيم بيرون نرويد. و هر مردى از شما، به قدر طاقتش بر او بار شده و از جاهلان، بار تكليف سبك شده، پروردگار شما، پروردگارى است مهربان و پيشواى شما، پيشوايى

گفتند: «آیا ما را همواره به مسخره می‌گیری‌؟» گفت: «پناه می‌برم به خدا که از جاهلان باشم.» گفتند: «پروردگارت را برای ما بخوان، (تا) برایمان روشن سازد که آن

است پروردگار تو، پروردگار عزت و قدرت از اين توصيفهاى بى اساسى كه مشركان و جاهلان مى كنند (سبحان ربك رب العزة عما يصفون ). گاه فرشتگان را دختران او مى نامند،

آيه ۶۳ سوره فرقان آمده است ، و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما: هنگامى كه جاهلان آنها را با سخنان زشت خود مورد خطاب قرار دهند در پاسخ آنها مى گويند: «سلام

مطالعه كنيد. اينگونه تعبيرات قرآنى ادب در بحث و محاجه را مخصوصا در مقابل جاهلان مغرور به ما مى آموزد. ولى با اينهمه بقدرى آنها غرق در جهل و تعصب و لجاج

آخرين سخن در تفسير آيه اينكه با توجه به حالات پيامبران بزرگ كه از زخم زبان جاهلان و منافقان در امان نبودند نبايد انتظار داشت كه افراد پاك و مؤ من هرگز گرفتار

آنان بتى از درخت مخصوص ذات انواط قرار دهد تا آن را پرستش كنند همانگونه كه جاهلان بنى اسرائيل به موسى گفتند: اجعل لنا الها كما لهم الهة (براى ما بتى قرار

نميكنند، و اگر كسى با آنها در اين باره سخن گويد، گوش فرا نميدهند، اينها جاهلان لجوج و بيخبرى هستند كه ممكن است گاهى در كسوت دانشمند ظاهر شوند! سپس به نتيجه

آيه ((و يدرون بالحسنه السيئه ((، گفته : بعضى گفته اند يعنى با حلم ، جهل جاهلان را دفع مى كنند - نقل از يحيى بن سلام - و معنايش ‍ اين است : آزار مردم را

مادرش مريم پاكدامن را به بدترين اتهامات متهم ساختند، و اينگونه است راه و رسم جاهلان ، گروهى در افراطند، و گروهى در تفريط، و يا به گفته امير مؤ منان على (عليه

مستجاب نكرده باشد، حاشا بر اينكه كلام او مشتمل بر هجو و لغوهائى باشد كه جاهلان ، خود را با آن سرگرم ميكنند، با اينكه خودش فرمود: «والحق اقول ». (من تنها

از او به عمل مى آورد. ولى متاءسفانه سرگذشت اين پيامبر بزرگ نيز از دستبرد جاهلان و يا دشمنان دانا مصون نمانده ، و خرافاتى بر آن بسته اند كه ساحت قدس او از

اينكه براى دو نفر ميهمان غذاى ده نفر را تهيه ببينيم ، آنگونه كه بعضى از جاهلان مى كنند و به آن افتخار مى نمايند، و باقيمانده را در زباله دان بريزيم و اتلاف

طرف او سخن به ميان آورد، او را به زندان خواهد انداخت ، و اين داب و روش همه جاهلان است ، كه وقتى حرف حسابى نداشته باشند، متوسل به زور شده ، تهديد مى كنند و

بودند (بقره - ۱۷۰). گناهى ندارد كه مردم را از چنين رسومات خرافى كه ميراث جاهلان ابله است باز دارد. و در برابر تهديدهاى پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم

گويند اعمال ما براى ما، اعمال شما براى شما، سلام بر شما ما خواهان معاشرت جاهلان نيستيم (۵۵) به درستى اى محمد (صلى الله اليه و آله و سلم ) تو هر كه را دوست

كتب آسمانى نيست ، اينها خرافاتى است كه از نسلى به نسل ديگر و از جاهلانى به جاهلان ديگر منتقل شده ، و هيچ مبنا و ماخذ خردپسندى ندارد. چنانكه در ذيل همين آيه

جهل و غرور دو صفت بسيار زشت و مذموم است كه غالبا از يكديگر جدا نمى شود، جاهلان مغرورند، و مغروران جاهل ، و آثار اين دو در مشركان عصر جاهليت فراوان به چشم

آنها تاخير بيندازيم مى گويند: چه چيز مانع آن شده است ؟ بهر حال اين شيوه همه جاهلان مغرور و بى خبر است ، كه هر چه با تمايلات آنها سازگار نباشد، در نظرشان مسخره

ما از تو غير تو را نمی خواهيم، و عبادتت در عوض چيزى نمى كنيم، آن طور كه جاهلان به خيال خود تو را عبادت مى كنند، در حالى كه در دل به ياد همه چيز هستند،

گر چه نقل اين داستانها به راستى رنج آور است اما چه مى توان كرد، بعضى از جاهلان ناآگاه تحت تاءثير اين روايات اسرائيلى چهره پاك آيات قرآن مجيد را تيره ساخته

مردم را امر فرموده به سؤال كردن از ايشان، و مأمور نشده‏اند به سؤال كردن از جاهلان، و خداى عزّوجلّ قرآن را ذكر ناميده، پس آن جناب تبارك و تعالى فرموده است

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۱۷۲ و منظور از جمله «الذين لا يعلمون » جاهلان از بنى اسرائيل است ، و خداى تعالى در جاى ديگر همه آنان را جاهل خوانده و

نگرفته‌ ‌که‌ طلب‌ علم‌ كند ‌تا‌ اينكه‌ ‌از‌ عالم‌ پيمان‌ گرفته‌ ‌که‌ ‌بر‌ جاهلان‌ بذل‌ علم‌ نمايد زيرا علم‌ بيش‌ ‌از‌ جهل‌ ‌است‌) و نيز ‌در‌ كافي‌ ‌از‌ حضرت‌