هود ٤٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [= فرد ناشایسته‌ای است‌]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی!!»

|فرمود: اى نوح! در حقيقت او از كسان تو نيست، او عملى ناصالح است، پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه. من به تو اندرز مى‌دهم كه مبادا از جاهلان باشى
فرمود: «اى نوح، او در حقيقت از كسان تو نيست، او [داراى‌] كردارى ناشايسته است. پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه. من به تو اندرز مى‌دهم كه مبادا از نادانان باشى.»
خدا خطاب کرد که ای نوح، فرزند تو هرگز با تو اهلیت ندارد، زیرا او را عمل بسیار ناشایسته است، پس تو از من تقاضای امری که هیچ از حال آن آگه نیستی مکن، من تو را پند می‌دهم که از مردم جاهل مباش.
خدا فرمود: ای نوح! به یقین او از خاندان تو نیست، او [دارای] کرداری ناشایسته است، پس چیزی را که به آن علم نداری از من مخواه، همانا من تو را اندرز می دهم که مبادا از ناآگاهان باشی.
گفت: اى نوح، او از خاندان تو نيست، او عملى است ناصالح. از سر ناآگاهى از من چيزى مخواه. برحذر مى‌دارم تو را كه از مردم نادان باشى.
فرمود ای نوح او [در حقیقت‌] از خانواده تو نیست، او [را] عملی ناشایسته است، پس از من چیزی مخواه که به [حقیقت‌] آن آگاهی نداری، من پندت می‌دهم که مبادا از نادانان باشی‌
[خداى‌] گفت: اى نوح، او از خاندان تو- خاندان نبوّت- نيست، او [را] كردارى ناشايسته است پس چيزى را كه بدان دانش ندارى از من مخواه من تو را پند مى‌دهم كه مبادا از نابخردان باشى.
فرمود: ای نوح! پسرت از خاندان تو نیست، چرا که او (به سبب رفتار زشت و کردار پلشتی که پیش گرفته است با تو فرسنگها فاصله دارد، و ذات او عین) عمل ناشایست است. بنابراین آنچه را از آن آگاه نیستی (که درست است یا نادرست) از من مخواه. من تو را نصیحت می‌کنم که از نادانان نباشی (و ندانی که در مکتب آسمانی، پیوند بر اساس عقیده است؛ نه گوشت و خون).
فرمود: «ای نوح! او (در حقیقت‌) از کسان تو نیست. او کرداری ناشایسته (و از ناکسان) است. پس چیزی را که بدان علم نداری از من مخواه. من به تو بسی اندرز می‌دهم که مبادا از نادانان باشی.»
گفت ای نوح نیست او از خاندان تو و همانا او کرداری است ناشایست پس نپرس مرا آنچه نیستت بدان دانشی همانا اندرزت گویم تا نباشی از نادانان‌


هود ٤٥ آیه ٤٦ هود ٤٧
سوره : سوره هود
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ»: او، کار ناشایست است. یعنی او تا آنجا در کفر و الحاد و فسق و فجور فرو رفته است که انگار وجودش مجسّمه شرّ و فساد است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- فرزند ناخلف حضرت نوح ، انسانى ناصالح و فسادپیشه بود. (إنه عمل غیر صلح)

۲- فرزند ناصالح نوح ، در پیشگاه خداوند از خانواده و اهل بیت او محسوب نمى شد. (إنه لیس من أهلک)

۳- فسادپیشگى فرزند نوح ، موجب محسوب نشدن وى از خانواده نوح(ع) در پیشگاه خداوند (إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر صلح) جمله «إنه عمل ...» علت براى «إنه لیس من أهلک» مى باشد; یعنى ، چون فرزندت داراى عمل ناشایست است ، ما او را از خانواده تو به حساب نمى آوریم.

۴- فسادپیشگى فرزند نوح ، موجب هلاکت وى در حادثه طوفان (فکان من المغرقین ... إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر صلح)

۵- نوح(ع) ، ناآگاه به تباهى و فساد بى حد فرزند ناخلف خویش (إنه عمل غیر صلح)

۶- نوح(ع) ناآگاه به گسستن پیوند فرزندى کنعان با او بر اثر اعمال ناشایستش (إن ابنى من أهلى ... إنه لیس من أهلک)

۷- نوح(ع) به حکیمانه نبودن نجات فرزند فسادپیشه اش ، از حادثه طوفان آگاه نبود. (فلاتسئلن ما لیس لک به علم)

۸- محدودیت علم و آگاهى نوح(ع) و معصوم نبودن او از خطا و اشتباه (إن ابنى من أهلى ... إنه لیس من أهلک ... فلاتسئلن ما لیس لک به علم)

۹- خداوند ، نوح(ع) را از درخواست نجات فرزندش ، برحذر داشت. (فلاتسئلن ما لیس لک به علم) چون مفعول دوم «فلاتسئلن» - یعنى، «ما لیس ...» - بدون حرف «عن» آمده است، مقصود از سؤال، درخواست و مطالبه است نه پرسش و جستوجو. بنابراین «فلاتسئلن»; یعنى، از من مخواه و درخواست نکن .... مصداق مورد نظر براى «مالیس ...» نجات فرزند نوح مى باشد.

۱۰- نجات فرزند فسادپیشه نوح از حادثه طوفان ، امرى خلاف حکمت و مصلحت در نزد خداوند (فلاتسئلن ما لیس لک به علم) «به» متعلق به «علم» است و مراد از آن «بمصلحته و حکمته و صوابه» مى باشد. بنابراین «فلاتسئلن ما لیس ...»; یعنى ، درخواستى را که نمى دانى درست است و یا مطابق مصلحت و حکمت است ، از من مخواه.

۱۱- سلب پیوندها و روابط خویشاوندى ، براثر اعمال ناشایست ، در مکاتب الهى (إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر صلح)

۱۲- ایمان و اعمال صالح ، محور اساسى پیوند و ارتباط پیامبران با انسانهاست. (إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر صلح)

۱۳- اعمال صالح خانواده نوح (پرستش خدا و ...) مایه نجات آنان از حادثه طوفان بود نه انتسابشان به حضرت نوح(ع). (إنه لیس من أهلک إنه عمل غیر صلح) تصریح خداوند به این که «هلاکت فرزند نوح به خاطر اعمال ناصالحش بوده است» ، اشاره به این معنا دارد که: نجات دیگر اعضاى خانواده نوح ، به خاطر انتسابشان به آن حضرت نبوده; بلکه منزه بودنشان از اعمال ناشایست ، مایه نجاتشان بوده است.

۱۴- خداوند ، مراقب پیامبران و توجه دهنده آنان به خطاها و لغزشهایشان (إن ابنى من أهلى ... إنه لیس من أهلک ... فلاتسئلن ما لیس لک به علم)

۱۵- پرهیز از عمل جاهلانه ، پند و موعظه خداوند به حضرت نوح(ع) (إنى أعظک أن تکون من الجهلین) «موعظة» به معناى پنددادن و نصیحت کردن است. چنان چه متعلق آن رفتار و اخلاق پسندیده باشد ، مفاد آن ترغیب به انجام دادن است و اگر متعلق آن رفتار و اخلاق ناپسند باشد ، مفاد آن توصیه به انجام ندادن است.

۱۶- تقاضاى امرى از خداوند ، بدون اطمینان به حکیمانه بودنش ، کارى است به دور از شأن پیامبران. (فلاتسئلن ما لیس لک به علم إنى أعظک أن تکون من الجهلین)

۱۷- دعا به درگاه خداوند و تقاضاى امرى که به حکیمانه بودنش اطمینان نیست ، کارى جاهلانه است. (فلاتسئلن ما لیس لک به علم إنى أعظک أن تکون من الجهلین)

۱۸- خداوند ، موعظه کننده پیامبران خویش (إنى أعظک أن تکون من الجهلین)

۱۹- جهل و نادانى ، صفتى ناپسند و نکوهیده در پیشگاه خداوند (إنى أعظک أن تکون من الجهلین)

روایات و احادیث

۲۰- «عن أبى عبدالله(ع): ان الله عزوجل قال لنوح: یا نوح إنه لیس من أهلک ... هو إبنه و لکن الله عزوجل نفاه عنه حین خالفه فى دینه;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است که: خداى عزوجل به حضرت نوح فرمود: «اى نوح آن [پسر] از اهل تو نیست» ... او پسرش بود ولى خداى عزوجل او را از اهل نوح بودن نفى کرد; زیرا در دین پدرش با او مخالفت کرد».

موضوعات مرتبط

  • امور: امور خلاف مصلحت ۱۰
  • انبیا: انبیا و خطا ۱۴; انبیا و درخواست از خدا ۱۶; حافظ انبیا ۱۴; خویشاوندى با انبیا ۱۳; دعاى انبیا ۱۶; شؤون انبیا ۱۶; شرایط روابط انبیا ۱۲; واعظ انبیا ۱۸
  • ایمان: آثار ایمان ۱۲
  • تذکر: تذکر به انبیا ۱۴
  • جهل: سرزنش جهل ۱۹; موارد جهل ۱۷
  • خدا: افعال خدا ۱۴; خدا و انبیا ۱۴، ۱۸; سرزنشهاى خدا ۱۹; مواعظ خدا ۱۵، ۱۸; نواهى خدا ۹
  • خویشاوندى: آثار خویشاوندى ۱۳; روابط خویشاوندى در ادیان ۱۱
  • دعا: شرایط دعا ۱۷; دعاى بیجا ۱۷
  • صفات: صفات ناپسند ۱۹
  • صله رحم: عوامل قطع رحم ۱۱; قطع رحم در ادیان ۱۱
  • عمل: آثار عمل ناپسند ۱۱; اجتناب از عمل ناپسند ۱۵
  • عمل صالح: آثار عمل صالح ۱۲، ۱۳
  • فساد: آثار فساد ۳، ۴، ۶
  • کنعان بن نوح: کنعان بن نوح و نوح(ع) ۶
  • مفسدان: ۱
  • نوح(ع): افساد پسر نوح(ع) ۱، ۳، ۴، ۵، ۶; خانواده نوح(ع) ۲، ۳، ۶; طوفان نوح(ع) ۴; عصمت نوح(ع) ۸; عمل صالح خانواده نوح(ع) ۱۳; عوامل محرومیت پسر نوح(ع) ۳; عوامل نجات از طوفان نوح(ع) ۱۳;عوامل هلاکت پسر نوح(ع) ۴; قصه نوح(ع) ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۳; محدوده علم نوح(ع) ۵، ۶، ۷، ۸; محرومیت پسر نوح(ع) ۲; مخالفت پسر نوح(ع) ۲۰; موعظه به نوح(ع) ۱۵; نجات از طوفان نوح(ع) ۱۰;نجات پسر نوح(ع) ۷، ۹، ۱۰; نجات خانواده نوح(ع) ۱۳; نوح(ع) و خطا ۸; نهى به نوح(ع) ۹

منابع

  1. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۷۵، ح ۳; نور الثقلین، ج ۲، ص ۳۶۸، ح ۱۳۹.