الأنعام ٤٦
ترجمه
الأنعام ٤٥ | آیه ٤٦ | الأنعام ٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُصَرِّفُ»: به شیوهها و گونههای مختلف بیان میکنیم و توضیح میدهیم. «یَصْدِفُونَ»: اعراض و انصراف مینمایند. پشت میکنند و روی میگردانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ مَنْ يَرْزُقُکُمْ مِنَ... (۳) قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَکُمْ وَ... (۳) قُلْ مَنْ يَرْزُقُکُمْ مِنَ... (۵)
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- پیامبر (ص)، مأمور احتجاج با مشرکان و بیدار ساختن فطرت توحیدى آنان (قل أرءیتم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)
۲- بیدار ساختن و برانگیختن فطرت توحیدى، از روشهاى تبلیغى انبیا (قل أرءیتم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)
۳- توانایى خداوند بر گرفتن قوه شنوایى و بینایى و از کار انداختن قوه درک انسان (إن أخذ اللّه سمعکم و أبصرکم و ختم على قلوبکم)
۴- شنوایى، بینایى و عقل و درک آدمى، از مهمترین نعمتهاى الهى در وجود انسان (إن أخذ اللّه سمعکم و أبصرکم و ختم على قلوبکم)
۵- اگر خداوند نعمت بینایى، شنوایى و ادراکى انسان را سلب کند، معبودهاى باطل قدرت بازگرداندن آنها را ندارند. (إن أخذ اللّه سمعکم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)
۶- تنها خداوند یکتا، قادر بر بازگرداندن و اعطاى شنوایى، بینایى و ادراک به انسان است. (إن أخذ اللّه سمعکم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)
۷- هیچ بخشنده نعمتى در مقابل خداوند وجود ندارد. (من إله غیر اللّه یأتیکم به) کلمه «من» استفهام انکارى است و به منزله آن است که فرموده باشد: «لا إله غیر اللّه یأتیکم به».
۸- توانمندى بر آفرینش و اعطاى قواى ادراکى و اقتدار بر سلب آن، نشانه الوهیت است. (قل أرءیتم ... من إله غیر اللّه یأتیکم به)
۹- مشرکان مى پنداشتند که معبودهایشان توان نفع رسانى به آنان را دارد. (من إله غیر اللّه یأتیکم به)
۱۰- ضرورت تأمل و اندیشه در کیفیت بیان توحید و ارائه حقایق به شکلهاى گوناگون در آیات قرآن (انظر کیف نصرف الأیت) تصریف به معنى دگرگون ساختن و گرداندن است و در آیه شریفه به معنى ارائه صورتها و طرحهاى گوناگون کلام براى ارائه حقایق است.
۱۱- بیان قرآن و تنوع و گوناگونى آن براى هدایت انسان کافى است. (انظر کیف نصرف الآیت ثم هم یصدفون) دعوت به نگرش در چگونگى بیان آیات و همچنین اظهار شگفتى از رویگردانى برخى مردم از هدایتهاى قرآن، بیانگر کارسازى و نقش مؤثّر آن در هدایت انسان است.
۱۲- اعراض مشرکان از توحید و حقایق آسمانى، با وجود بیان روشن و مستدل قرآن، امرى شگفت انگیز (انظر کیف نصرف الآیت ثم هم یصدفون)
۱۳- عن أبى جعفر (ع) فى قوله: «قل أرأیتم إن أخذ اللّه سمعکم و أبصارکم و ختم على قلوبکم» یقول: إن أخذ اللّه منکم الهدى من إله غیر اللّه یأتیکم به ... .(۱)
موضوعات مرتبط
- احتجاج: با مشرکان ۱
- ادراک: سلب ادراک ۳، ۵، ۸ ; منشأ اعطاى ادراک ۸ ; منشأ نعمت ادراک ۶ ; نعمت ادراک ۴
- الوهیت: قدرت الوهیت ۸ ; نشانه هاى الوهیت ۸
- انبیا: روش تبلیغ انبیا ۲
- بینایى: سلب بینایى ۳، ۵ ; منشأ نعمت بینایى ۶ ; نعمت بینایى ۴
- تعقل: اهمیت تعقل ۱۰ ; تعقل در آیات قرآن ۱۰
- توحید: اعراض از توحید ۱۲ ; اهمیت تبیین توحید ۱۰
- خدا: اختصاصات خدا ۶، ۷ ; اضلال خدا ۱۳ ; افعال خدا ۶ ; قدرت خدا ۳، ۵ ; نعمتهاى خدا ۴
- شنوایى: سلب شنوایى ۳، ۵ ; منشأ نعمت شنوایى ۶
- عقل: نعمت عقل ۴
- عقیده: باطل ۹
- فطرت: احیاى فطرت توحیدى ۱، ۲
- قرآن: جامعیت قرآن ۱۱ ; قرآن و تبیین حقایق ۱۰، ۱۱، ۱۲ ; هدایتگرى قرآن ۱۱، ۱۲
- محمد (ص): احتجاج محمد (ص) ۱ ; محمد (ص) و مشرکان ۱ ; مسؤولیت محمد (ص) ۱
- مشرکان: عقیده مشرکان ۹ ; مشرکان و توحید ۱۲ ; مشرکان و معبودان باطل ۹ ; معبودان مشرکان ۹
- معبودان باطل: عجز معبودان باطل ۵، ۱۳
- نعمت: منشأ نعمت ۷