الكهف ٧١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آن دو به راه افتادند؛ تا آن که سوار کشتی شدند، (خضر) کشتی را سوراخ کرد. (موسی) گفت: «آیا آن را سوراخ کردی که اهلش را غرق کنی؟! راستی که چه کار بدی انجام دادی!»

|پس به راه افتادند، تا وقتى كه سوار كشتى شدند [خضر] آن را سوراخ كرد. موسى گفت: آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟ واقعا به كار ناروايى مبادرت كردى
پس رهسپار گرديدند، تا وقتى كه سوار كشتى شدند، [وى‌] آن را سوراخ كرد. [موسى‌] گفت: «آيا كشتى را سوراخ كردى تا سرنشينانش را غرق كنى؟ واقعاً به كار ناروايى مبادرت ورزيدى.»
سپس هر دو با هم برفتند تا وقتی که در کشتی سوار شدند. آن عالم کشتی را بشکست، موسی گفت: ای مرد، آیا کشتی شکستی تا اهل آن را به دریا غرق کنی؟! بسیار کار منکر و شگفتی به جای آوردی.
پس هر دو به راه افتادند تا وقتی که در کشتی سوار شدند، او شکافی در کشتی ایجاد کرد. موسی گفت: آیا آن را شکافتی تا سرنشینانش را غرق کنی؟ به راستی که کاری بسیار زشت کردی!
پس به راه افتادند تا به كشتى سوار شدند. كشتى را سوراخ كرد. گفت: كشتى را سوراخ مى‌كنى تا مردمش را غرقه سازى؟ كارى كه مى‌كنى كارى سخت بزرگ و زشت است.
پس رهسپار شدند تا آنکه سوار کشتی‌ای شدند [و خضر] آن را سوراخ کرد [موسی‌] گفت سوراخش کردی که سرنشینانش را غرق کنی؟ عجب کار هول‌انگیزی کردی‌
پس برفتند تا آنگاه كه به كشتى سوار شدند، آن را سوراخ كرد. [موسى‌] گفت: آيا آن را سوراخ كردى تا مردمش را غرق كنى؟ بى‌گمان كارى ناروا و شگفت كردى.
پس (موسی و خضر با یکدیگر) به راه افتادند (و در ساحل دریا به سفر پرداختند) تا این که سوار کشتی شدند. (خضر در اثنای سفر) آن را سوراخ کرد. (موسی) گفت: آیا کشتی را سوراخ کردی تا سرنشینان آن را غرق کنی؟! واقعاً کار بسیار بدی کردی.
پس (از آنجا خستند و) رستند تا وقتی که سوار (آن) کشتی شدند. (وی) آن را درید. (موسی) گفت: «آیا کشتی را دریدی تا سرنشینانش را غرق کنی‌؟ بی‌گمان کاری منکر[:نابسامان و ناروا] به بار آوردی.»
پس برفتند تا گاهی که سوار شدند در کشتی بشکافتش گفت آیا سوراخ کردیش که غرق کنی مردمش را همانا بیاوردی چیزی زشت را


الكهف ٧٠ آیه ٧١ الكهف ٧٢
سوره : سوره الكهف
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِنطَلَقا»: به راه افتادند. روان شدند. «خَرَقَهَا»: آن را سوراخ کرد. «أَهْلَهَا»: ساکنان آن. صاحبان آن. «إِمْراً»: کار بسیار زشت و شگفت‌انگیز.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- موسى(ع) با پذیرش شروط خضر، همراه او حرکت کرد. (فانطلقا حتّى إذا رکبا فى السفینة) «انطلاق» به معناى «روانه شدن و حرکت کردن» است. «فاء» در «فانطلقا» دلالت دارد که موسى(ع) شرایط خضر را پذیرفت و خضر(ع) به همراهى وى رخصت داد.

۲- موسى و خضر(ع) در نخستین مراحل همراهى، سوار کشتى شدند. (فانطلقا حتّى إذا رکبا فى السفینة)

۳- همسفر موسى(ع)(یوشع) با آغاز سفر موسى و خضر(ع)، از آنان جدا شد.* (فانطلقا حتّى إذا رکبا فى السفینة) در این آیه، نامى از همسفر قبلى موسى (یوشع) مطرح نیست. ممکن است گفته شود، او در ادامه سفر، حضور نداشته و رخصتى براى او صادر نگردیده بود. توجه به ضمایر تثنیه («فانطلقا»، «رکبا») گواهى روشن بر این نکته است.

۴- خضر(ع) پس از سوار شدن بر کشتى، در بدنه آن شکافى ایجاد کرد که سرنشنیان آن در خطر غرق شدن قرار گرفتند. (حتّى إذا رکبا فى السفینة خرقها) «خرق» به معناى «شکافتن و دریدن» است.

۵- موسى(ع) از عملکرد خضر(ع) در شکافتن بدنه کشتى، شگفت زده شد و به او اعتراض کرد. (قال أخرقتها لتغرق أهلها)

۶- اقدام خضر به سوراخ کردن کشتى، دور از چشم سرنشینان کشتى بوده است. (خرقها قال أخرقتها لتغرق أهلها) روشن است که اگر سوراخ کردن کشتى، در دید مردم قرار داشت، خضر(ع)، مورد اعتراض آن ها قرار مى گرفت و مانع او مى شدند. از این که تنها، موسى(ع)اعتراض کرده، چنین بر مى آید که این کار، از چشم دیگران به دور بوده است .

۷- قرار گرفتن سرنشینان کشتى در معرض غرق، علّت اعتراض موسى(ع) به عمل خضر(ع) بود. (قال أخرقتها لتغرق أهلها)

۸- آسیب رساندن خضر(ع) به کشتى، امرى بس ناروا و غیرقابل توجیه در نظر موسى(ع) بود. (لقد جئت شیئًا إمرًا) «إمر» به معناى «منکَر عظیم» و نیز «منکَر عجیب» آمده است.(لسان العرب).

۹- آسیب رساندن به جان مردم، امرى بس نکوهیده و ناروا است. (أخرقتها لتغرق أهلها لقد جئت شیئًا إمرًا)

۱۰- کشتى سوراخ شده به دست خضر(ع) حامل مسافر بوده است. (أخرقتها لتغرق أهلها)

۱۱- موسى(ع)، لغزش هایى نظیر غرق انسان ها بى گناه را، از جانب خضر(ع) منتفى نمى دانست. (أخرقتها لتغرق أهلها لقد جئت شیئًا إمرًا)

۱۲- سکوت در برابر منکرات و بى تفاوتى در رخدادهاى زیان بار براى مردم، به دور از خوى و منش موسى(ع) بود. (أخرقتها لتغرق أهلها لقد جئت شیئًا إمرًا)

موضوعات مرتبط

  • خضر(ع): اعتراض به خضر(ع) ۵; خضر(ع) در کشتى ۲، ۴، ۶; سوراخ کشتى قصه خضر(ع) ۴، ۵، ۶، ۸; شگفتى عمل خضر(ع) ۵; عصمت خضر(ع) ۱۱; فلسفه اعتراض به خضر(ع) ۷; قبول خواسته هاى خضر(ع) ۱; قصه خضر(ع) ۱، ۲، ۳ ، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۱; مسافران کشتى قصه خضر(ع) ۷، ۱۰; مسافرت خضر(ع) ۱، ۲، ۳; ناپسندى عمل خضر(ع) ۸
  • عمل: عمل ناپسند ۹
  • مردم: ناپسندى زیان رسانى به مردم ۹
  • موسى(ع): اعتراض موسى(ع) ۵; بینش موسى(ع) ۸، ۱۱; تعجب موسى(ع) ۵; سیره موسى(ع) ۱۲; فلسفه اعتراض موسى(ع) ۷; قصه موسى(ع) ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷ ، ۸، ۱۱; مسافرت موسى(ع) ۱، ۲، ۳; مسؤولیت پذیرى موسى(ع) ۱۲; موسى(ع) در کشتى ۲; همراهى موسى(ع) با خضر(ع) ۱، ۲
  • نهى ازمنکر: اهمیت نهى ازمنکر ۱۲
  • یوشع(ع): جدایى یوشع(ع) و موسى(ع) ۳

منابع