الملك ١٦
کپی متن آیه |
---|
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ |
ترجمه
الملك ١٥ | آیه ١٦ | الملك ١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَن فِی السَّمَآءِ»: کسی که در آسمان است. مراد خدا است. بودن او در آسمان، اشاره به زبردستی و بالادستی خدا و سلطه کامل و فراگیر او است. منظور محدود ساختن پروردگار به جا و مکان نیست. «یَخْسِفَ بِکُمْ»: شما را به زمین فرو ببرد (نگا: قصص / ، عنکبوت / ، سبأ / نحل / ). «تَمُورُ»: حرکت میکند، به جنبش و لرزش میافتد (نگا: طور / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ... (۰) أَ فَأَمِنَ الَّذِينَ مَکَرُوا... (۳) أَ فَأَمِنْتُمْ أَنْ يَخْسِفَ... (۲)
وَ لَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ... (۱) فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ... (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16» أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17»
آيا خود را از (قهر) كسىكه در آسمان است، ايمن مىدانيد، از اين كه شما را در زمين فرو برد، پس ناگاه زمين به لرزه افتد. يا از (قهر) كسى كه در آسمان است، ايمن شدهايد كه تندبادى از سنگريزه بر شما فرو فرستد.
تفسير نور(10جلدى) ج10 154 سوره الملك، آيه 17 - 16 ..... ص : 154
به زودى خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است.
جلد 10 - صفحه 155
نکته ها
محتواى اين دو آيه، شبيه آيه 65 سوره انعام است كه مىفرمايد: به مردم بگو: او قادر است كه از آسمان يا زمين بر شما عذابى نازل نمايد. «قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ»
«حاصب» به معناى تند بادى است كه سنگريزه به همراه دارد.
نمونه فرو رفتن در زمين را در آخر سوره قصص درباره قارون مىخوانيم كه مىفرمايد:
«فَخَسَفْنا بِهِ» و نمونه نزول سنگريزه از آسمان را در ماجراى قوم لوط مىخوانيم كه فرمود:
«إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً» «1»
قدرت خداوند در آرامش بخشيدن به زمين، جلوهاى از فرمانروايى اوست كه در ابتداى سوره خوانديم: «بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» «2»
احتمال تغيير و دگرگونى در هستى، انسان را از مغرور شدن و تكيه كردن به دنيا نجات مىدهد. مولوى در مثنوى در اينباره شعر زيبايى آورده است:
جمله ذرّات زمين و آسمان
لشگر حقّند گاه امتحان
باد را ديدى كه با عادان چه كرد
آب را ديدى كه در طوفان چه كرد
آنچه بر فرعون زد آن بحر كين
و آنچه با قارون نمودست اين زمين
وآنچه آن بابيل با آن پيل كرد
وآنچه پشّه كلّه نمرود خورد
و آن كه سنگ انداخت داودى بدست
گشت سيصد پاره و لشگر شكست
گر بگويم از جمادات جهان
عاقلانه يارى پيغمبران
مثنوى چندان شود كه چهل شتر
گر كشد عاجز شود از بار پر
پیام ها
1- قهر و كيفر خداوند، تنها در قيامت نيست. أَمِنْتُمْ ... أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ
2- هيچ كس خود را از قهر خدا در امان نداند و هر لحظه احتمال نزول قهر
«1». قمر، 34.
«2». ملك، 1.
جلد 10 - صفحه 156
هست. «أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ»
3- آسمان، مركز فرماندهى و تدبير الهى است. «مَنْ فِي السَّماءِ»
4- آسمان، مركز مأموران مطيع و تحت امر خداوند است. «مَنْ فِي السَّماءِ»
5- نظام حاكم بر طبيعت با اراده او است و هر لحظه مىتواند آن را تغيير دهد.
«يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ»
6- قهر الهى ممكن است از زير پاى انسان باشد و او را در زمين فرو برد. «يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ» يا از بالاى سر او، از آسمان نازل شود. «يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً»
7- دست خداوند، باز است. هم مىتواند از آسمان باران فرستد: «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» «1»* و هم مىتواند از آسمان سنگ ببارد. «يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً»
8- تهديدات الهى را جدى بگيريم. «فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
بعد از آن تهديد منكران و متمردان را فرمايد:
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ: آيا ايمن شديد اى كافران و معاندان از آن كسى كه در آسمان است، چنانچه زعم شما باشد، يا از خدائى كه ملكوت او در آسمان است، چه آن مسكن ملائكه مقربين و موضع عرش و كرسى و لوح محفوظ و مبدء نزول كتب و قضايا و اوامر و نواهى و غير آنست، يا از ملك موكل به عذاب كه جبرئيل است، يا از ساير ملائكه كه مدبر عالمند. أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ: اينكه فرو برد شما را به زمين، فَإِذا هِيَ تَمُورُ: پس آنگاه
جلد 13 - صفحه 247
كه فرو رفته باشيد، زمين بگردد و اضطراب كند تا شما را به زيرتر افكند مانند قارون كه زمين او را فرو برد و تا قيامت به زير مىافكند، يا در وقت اراده خسف زمين متحرك و شكافته شده شما را فرو برد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14» هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15» أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17» وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19» أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
جلد 5 صفحه 240
ترجمه
همانا آنانكه ميترسند از پروردگارشان در حاليكه غائب از انظارند براى ايشان است آمرزش و مزدى بزرگ
و پنهان سازيد سخن خود را يا آشكار كنيد آنرا همانا او دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نميداند آنكه آفريد خلق را و او است عالم بدقائق و رقائق و آگاه از امور
و او است آنكه قرار داد براى شما زمين را نرم و آرام پس برويد در جوانب و اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى او است بازگشت
آيا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه فرو برند شما را بزمين پس آنگاه آن بحركت درآيد
يا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه بفرستند بر شما باديرا كه در آن سنگ ريزه باشد پس زود باشد كه خواهيد دانست چگونه است بيم دادن
من و بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس چگونه بود انكار من بعقوبت
آيا نظر نكردند به پرندگان بالاى سرشان گسترانندگانند بالها را و جمع ميكنند كه نگاه نميدارد آنها را مگر خداى بخشاينده همانا او بهمه چيز بينا است
آيا كيست اين آنچنان كسيكه او لشگر است براى شما كه يارى كند شما را بغير از خدا نيستند كافران مگر در فريب شيطان
آيا كيست اين آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر باز گيرد روزى خود را از شما خدا بلكه ستيزه و لجاج نمودند در سركشى و رميدن از حقّ.
تفسير
روايت شده كه مشركين مكّه در ميان خودشان سخنانى ميگفتند و خداوند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از آن مطّلع ميفرمود پس با خود گفتند آهسته سخن گوئيد تا خداى محمد نشنود و خداوند در اين آيات تنبيه بجهل آنها فرموده و بنابراين ظاهرا مراد آنستكه كسانيكه باطنا از خدا ميترسند و در وقتى كه مخفى از انظارند معصيت خدا را نميكنند يا عبادت خدا را مينمايند چون عمل آنها از
جلد 5 صفحه 241
ريا و سمعه و ترس از خلق دور و بخلوص نزديك است براى آنان آمرزش گناه و اجر عظيم اخروى است اگر چه گفتهاند مراد از بالغيب خداى ناديده و غائب از انظار است ولى اينجا بقرينه آيات آتيه و شأن نزول مذكور آنمعنى انسب است و لذا ميفرمايد و چه پنهان و آهسته كنيد سخن خودتان را چه آشكار و بلند خداوند از باطن قلب شما آگاه است آيا كسيكه مردم را خلق نموده و او عالم بدقائق و رقائق امور و آگاه از اسرار و افكار است سخن آهسته آنها را نميداند تا چه اندازه شما در جهالت و نادانى هستيد و بعضى لطيف را بلطف تدبير و دقت تقدير تفسير نمودهاند خداوند آنذات كثير البركاتى است كه زمين را براى مردم نرم و آرام و رام يعنى قابل قبول هر تصرّفى فرموده از كشت و زرع و حفر و بنا و غيرها و در نتيجه مردم در اطراف و جوانب آن از كوه و دشت كه بمنزله مناكب و پشتهاى مراكب و دوابّند براى سير و سياحت رفت و آمد مينمايند برخصت خداوند و از منافع و ارزاق آن بهرهمند ميشوند بترغيب او و بازگشت همه دسته جمعى بحضور اقدس الهى است و هر كس را بمقتضاى حال و اعمال پاداش و كيفر خواهد داد آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين را در سرعت حركت و محسوس نبودن آن بشتر راهوار هموار بطوريكه حركت آن بر راكب مشهود نشود چون ذلول بر چنين شترى اطلاق ميشود و بنابراين سير در مناكب اين قسم شتر ترشيح لطيفى است كه بر ارباب ذوق لطف آن پوشيده نيست و اينمعنى بمراتب الطف از معناى سابق است و در مقام تهديد كفّار قريش و مشركين مكّه كه روى خطاب متوجّه بآنها بود فرموده آيا ايمن شديد شما از غضب آنكس كه ايادى قدرت او كه ملائكه ميباشند در مافوق شمايند و اگر بخواهد زمين را امر ميكند مانند قارون و اموالش شما را در خود فرو برد در وقتى كه بلرزه در آيد يا ايمن شديد از آنكس كه بفرستد بر شما باد تند مشتمل بر سنگ ريزه را مانند قوم لوط پس بعد از اين خواهيد دانست دنباله انذار و تخويف و تهديد مرا آنانكه قبل از شما انبيا را تكذيب نمودند از
جلد 5 صفحه 242
قبيل قوم نوح و عاد و ثمود چگونه بود بد آمدن من از اعمالشان و مجازاتم آنها را اگر قدرت خداوند در عالم نافذ نباشد پرندگانرا كه مردم ميبينند در هوا طيران ميكنند و بالهاشانرا ميگشايند و ميبندند چه چيز آنها را نگهميدارد كه نمىافتند بزمين با آنكه جسم ثقيلند و طبعا ميل بمركز زمين دارند جز عنايت خداى بخشنده مهربان كه بآنها قوّه و قدرت و وسائل پريدن و نگهدارى خودشان را داده و ميبيند آنها را و مراقب احوالشان است و ميداند چگونه خلق كند آنها را آيا كيست اين بت آنچنان جسم بىشعورى كه او لشگر و نيروى شما است بگمان خودتان كه يارى كند شما را غير از خدا واضح است كه نميتواند كمك كند چه رسد كه در مقابل لشگر الهى قيام نمايد و مانع از نفوذ اراده او شود اينها فقط فريب شيطان را خوردهاند كه چنين عقائد ناروائى نسبت به بتها دارند آيا كيست اين بت آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر خدا قطع كند روزى شما را بقطع باران و غيره خودشان هم ميدانند كه بتها چنين هنرى ندارند ولى لجاج و عناد و ستيزگى موجب شده كه باقى ماندند در سركشى و طغيان و رميدن و تنفّر نمودن از ذكر حق و قبول حقيقت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ أَمِنتُم مَن فِي السَّماءِ أَن يَخسِفَ بِكُمُ الأَرضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
آيا ايمن هستيد كسي که در طرف بالا است اينكه خسف كند بشما زمين را پس بناگاه زمين موج ميزند.
أَ أَمِنتُم مَن فِي السَّماءِ اگر مراد از كلمه من خداي متعال باشد مراد قدرت و سلطنت و احاطه و اراده و مشيت او است زيرا ذات مقدسش منزه از مكان است و مراد از سماء فوق تمام قدرتها است و سلطه بر تمام ممكنات است، و اگر مراد ملك موكل بعذاب باشد که عذابها از آسمان نازل ميشود هم چنان ارزاق از آسمان فرود ميآيد که ميفرمايد: وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ الذاريات آيه 22. انسان آني از بلا ايمن نيست بناگاه عذاب نازل ميشود چنانچه بر امم سابقه نازل شد.
أَن يَخسِفَ بِكُمُ الأَرضَ خسف شكاف زمين است که تعبير بزلزله ميكنيم و جمعي را فرو ميبرد چنانچه در امم سابقه بوده و مخصوصا قارون با تمام اموال و اندوختههاي خود که ميفرمايد:
فَخَسَفنا بِهِ وَ بِدارِهِ الأَرضَ قصص آيه 81، و خسف بيدا لشگر سفياني را يكي از علائم حتميه ظهور حضرت بقية اللّه است.
فَإِذا هِيَ تَمُورُ مور موج زدن و تكان خوردن زمين يك تكان بخورد و مثل موج دريا موج زند و اهلش را هلاك كند اينکه يك نحوه عذاب مهلكه است انحاء ديگر هم دارد که ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 16)- به دنبال این تشویق و تبشیر به سراغ تهدید و انذار میرود، و میافزاید: «آیا خود را از عذاب کسی که حاکم بر آسمان است در امان میدانید که دستور دهد زمین بشکافد و شما را در خود فرو برد، و دائما به لرزش خود ادامه دهد»؟! بطوری که حتی قبر شما هم آرام نباشد (أ امنتم من فی السماء ان یخسف بکم الارض فاذا هی تمور).
آری! اگر او دستور دهد این زمین ذلول و آرام طغیان میکند، و به صورت حیوان چموشی در میآید، زلزلهها شروع میشود، شکافها در زمین ظاهر میگردد و شما و خانهها و شهرهایتان را در کام خود فرو میبلعد، و باز هم به لرزه و اضطراب خود ادامه میدهد.
نکات آیه
۱ - هیچ انسان کافرى، از نزول عذاب الهى در امان نیست. (ءأمنتم من فى السماء أن یخسف بکم الأرض)
۲ - امکان نزول عذاب الهى، با لرزش زمین و فرو رفتن کافران در درون آن (أن یخسف بکم الأرض فإذا هى تمور) «مور» (مصدر «تمور») به معناى تحرک سریع است.
۳ - فرشتگان، کارگزاران الهى در آسمان براى اجراى فرمان هاى الهى نسبت به انسان ها (ءأمنتم من فى السماء أن یخسف بکم الأرض) برخى از مفسران، بر این عقیده اند که مقصود از «من فى السماء»، فرشتگان است که در آسمان ها قرار دارند.
۴ - عوامل طبیعى، مجراى اراده خداوند (ءأمنتم من فى السماء أن یخسف بکم الارض فإذا هى تمور) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که خداوند، عذاب کافران را با لرزش زمین تقدیر فرموده است.
موضوعات مرتبط
- خدا: عذابهاى خدا ۱، ۲; مجارى اراده خدا ۴; مجریان اوامر خدا ۳
- زلزله: نقش زلزله ۲
- عذاب: ابزار عذاب ۲
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۴
- کارگزاران خدا :۳
- کافران: حتمیت عذاب کافران ۱; عذاب کافران ۲; فروروى کافران در زمین ۲
- ملائکه: نقش ملائکه ۳
منابع