الإسراء ٥٨
ترجمه
الإسراء ٥٧ | آیه ٥٨ | الإسراء ٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِن مِّن قَرْیَةٍ»: آبادی و شهری وجود ندارد. واژه (إِنْ) حرف نفی، و (مِنْ) بر عمومیّت مابعد خویش دلالت دارد. «قَرْیَةٍ»: هر آبادی و شهری از آبادیها و شهرهائی که ساکنان آنجا ستمگر و کافر و سرکش باشند (نگا: اسراء / ، کهف / ). «الْکِتَابِ»: لوح محفوظ (نگا: حدید / ). «مَسْطُوراً»: نوشته. ضبط و ثبت شده.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۶۵، سوره اسرى
- استدلال ديگرى بر نفى الوهيت خدايان مشركين
- چند وجه ديگر در بيان مراد از مالك نفع وضرر نبودن بتها
- فقط دعا ودرخواست حقيقى از خداى سبحان مستجاب است
- توضيح اينكه آلهه دروغين ، خود در جستجوى وسيله به سوى پروردگارشان هستند
- وجوه ديگرى كه در معناى جمله : ((يبتغون الى ربهم الوسيلة ايهم اقرب (( گفته اند
- سنت الهى در اقوام گذشته : دعوت به حق ، به سعادت رساندن مؤ منان وهلاكت يا عذاب شديد منكران وطاغيان
- كتاب (لوح محفوظ) وبحث مفسرين پيرامون آن
- وجه اينكه خداوند پيشنهاد كفار راجع به آوردن آيات را اجابت نكرد
- دووجه ديگر در معناى آيه : ((وما منعنا ان نرسل بالايات الاان كذب بها الاولون ((
- مراد از ((رؤ يا(( و((شجره ملعونه (( در آيه : ((وما جعلنا الرؤ يا التى اريناك ...((
- معناى اصطلاحى ((شجره (( وتطبيق آن با فرقه خاصى در صدر اسلام
- شجره ملعونه اى كه در رؤ يا بر پيامبر (ص ) نشان داده شده است فتنه اسلام است
- بيان اينكه آيه شريفه ناظر به ((بنى اميه (( است
- وجه ديگرى كه ((رؤ يا(( را به جنگ بدر مربوط دانسته است ورد آن
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (ع ) وآغاز عصيان واغواى او
- معناى قولشيطان : ((لاحتنكن ذريته الاقليلا((
- لشكر سواره نظام وپياده نظام شيطان ياور اودر گمراهى انسان
- يادآورى داستان سجده نكردن ابليس بر آدم (عليه السلام ) وآغاز عصيان واغواى اومراد ازمشاركت شيطان در اموال واولاد مردم در خطاب : ((وشاركهم فىالاموال والاولاد((
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل آيه : ((وما منعنا نرسل بالايات ...((
- رواياتى در ذيل (ما جعلنا الرّويا الّتى اريناك الافتنة للنّاس ) وانطباق آن با بنى اميه
- چند روايت درباره شركت شيطان در اموال واولاد مردم
نکات آیه
۱- تمامى شهرها و تمدنها و جوامع بشرى، قبل از قیامت، توسط خداوند یا به کلى نابود و یا به وسیله عذابى، به ویرانى کشیده خواهد شد. (و إن من قریة إلاّ نحن مهلکوها قبل یوم القیمة) «قریة» در لغت به معناى مجتمع و محل سکونت است و بر اعم از روستا و شهر اطلاق مى شود (برگرفته از لسان العرب).
۲- سرنوشت همه انسانها، قبل از فرا رسیدن قیامت، مرگ و میر است. (و إن من قریة إلاّ نحن مهلکوها قبل یوم القیمة أو معذّبوها عذابًا شدیدًا) هلاکت و عذاب الهى، هر دو کنایه از مرگ است و بیان این حقیقت، شاید از این جهت باشد که همه انسانها قبل از قیامت مى میرند منتهى صالحان با مرگ طبیعى و کافران با عذاب خواهند مرد.
۳- گرفتارى به عذاب استیصال پیش از فرا رسیدن قیامت، سرنوشت محتوم همه اقوام و جوامع کافر و مشرک حق ستیز است. (و إن من قریة إلاّ نحن مهلکوها قبل یوم القیمة) اینکه آیه مى فرماید: همه جوامع بشرى قبل از قیامت یا هلاک مى شوند و یا دچار عذاب مى شوند احتمال دارد که مراد از «مهلکوها» هلاکت انسانهاى معمولى و مراد از «معذّبوها» عذاب کافران و مشرکان باشد.
۴- ویرانى شهرها و مرگ و میر همه مردمان قبل از قیامت، امرى حتمى، غیر قابل تغییر و نوشته شده در کتاب تقدیر الهى است. (کان ذلک فى الکتب مسطورًا) «ال» در «الکتاب» براى معرفه و عهد است و مراد از آن، لوح محفوظ و کتاب تقدیر است.
۵- خداوند، داراى مقدراتى از پیش تعیین شده براى تحولات و رخدادهاى عالم (و إن من قریة إلاّ نحن مهلکوها ... أو معذّبوها ... کان ذلک فى الکتب مسطورًا)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: منشأ تحولات آفرینش ۵
- انسان: حتمیت مرگ انسان ها ۴; فرجام انسان ها ۲
- تمدن: انقراض تمدن ها ۱
- جامعه: هلاکت جوامع قبل از قیامت ۱
- حق: حتمیّت عذاب حق ستیزان ۳; فرجام حق ستیزان ۳
- خدا: مقدرات خدا ۴، ۵
- شهرها: حتمیّت ویرانى شهرها ۴
- عذاب: عذاب استیصال ۳
- قیامت: نشانه هاى قیامت ۱، ۲، ۳، ۴
- کافران: حتمیت عذاب کافران ۳; فرجام کافران ۳
- مرگ: حتمیت مرگ ۲
- مشرکان: حتمیت عذاب مشرکان ۳; فرجام مشرکان ۳