فاطر ١١
کپی متن آیه |
---|
وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَ جَعَلَکُمْ أَزْوَاجاً وَ مَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَ لاَ تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ مَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لاَ يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي کِتَابٍ إِنَ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ |
ترجمه
فاطر ١٠ | آیه ١١ | فاطر ١٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ اللهُ خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ...»: (نگا: آلعمران / ، کهف / ، حجّ / روم / ). «أَزْوَاجاً»: جمع زَوْج، جنس نر و ماده، یعنی زن و مرد (نگا: انعام / . «جَعَلَکُمْ أَزْوَاجاً»: شما را همسران یکدیگر کرد و به صورت نر و ماده در آورد. دستهای از شما را به صورت زن، و گروهی از شما را به صورت مرد خلق کرد. برابری تقریبی زن و مرد در مسیر زندگی، یکی از مسائل مهمّ و قابل توجّه است و بیانگر این واقعیّت است که جهان به خود رها نشده، و بلکه ناظم و ناظری دارد. «مَا یُعَمَّرُ»: (نگا: بقره / ). «مُعَمَّرٍ»: سالخورده. پیر. «کِتَابٍ»: لوح محفوظ (نگا: انعام / ). «مَا یُعَمَّرُ ... وَ لا یُنقَصُ ...»: دو معنی دارد: یکی این که: خداوند مقدّر فرموده است که برخیها در پیری بمیرند و گروهی در کودکی و جوانی. دوم این که: روزی یا شبی از عمر شخص سالخورده نمیگذرد، مگر این که در لوح محفوظ ثبت و ضبط است. به عبارت دیگر: مدّت عمر شخص در لوح محفوظ تعیین شده است، و پیوسته شبها و روزها از آن کاسته میشود، تا همه دقائق پایان میپذیرد. «یَسِیرٌ»: ساده و آسان (نگا: نساء / و حجّ / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ مَا کَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ... (۱) وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ... (۲) اللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَحْمِلُ کُلُ... (۳) إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ... (۵)
تفسیر
- آيات ۹ - ۱۴ سوره فاطر
- تشبيه مسئله بعثت در روز قيامت و زنده شدن مُردگان، به احياء زمين
- معناى عزّت در آیه: «مَن كَانَ يُرِيدُ العِزّةَ فَلِلّهِ العِزّةُ جَمِيعاً»
- مراد از «كَلِم طيّب»، و صعود آن به سوى خدا
- وجوه مختلف درباره خلقت انسان از خاك
- كم و زياد عمر انسان ها در «لوح محفوظ»، مضبوط است
- تمثيل حال مؤمن و كافر، به درياى شيرين و درياى شور
- معناى اين كه فرمود: آلهۀ مشركان، دعايشان را نمى شنوند
- بحث روایتی: (رواياتى در ذيل برخی آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «11»
خداوند، شما را از خاك و سپس از نطفه آفريد؛ آن گاه شما را زوج يكديگر قرار داد، و هيچ مادهاى جز با علم او باردار نشود و نزايد، و هيچ كس عمر طولانى داده نشود و يا از عمرش كاسته نشود، مگر آن كه در كتاب (علم خدا ثبت گرديده) است؛ قطعاً اين امر بر خداوند آسان است.
«1». مريم، 81.
«2». نساء، 139.
جلد 7 - صفحه 481
نکته ها
كلمهى «مُعَمَّرٍ» به صاحبان عمر طولانى گفته مىشود. «عُمر» از عمران و آبادى است و چون انسان در ايام زنده بودن توان آباد كردن دارد، به مدّت حيات او عمر گفته مىشود.
در روايات، صدقه و صلهى رحم و احسان به والدين، سبب طول عمر و قطع رحم و جسارت به والدين سبب كوتاهى عمر معرّفى شده است. «1»
پیام ها
1- به منشأ آفرينش خود توجّه كنيد تا هم به قدرت خداوند پى ببريد و هم گرفتار غفلت و غرور و تكبّر نشويد. «خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ»
2- هم حضرت آدم از خاك است و هم انسانهاى موجود از نطفهاى كه سرچشمهاش خاك است. «خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ»
3- عناصر اصلى وجود انسان، خاك و آب است. «تُرابٍ، نُطْفَةٍ»
4- آفرينش زوج براى انسان، از الطاف الهى است. «جَعَلَكُمْ أَزْواجاً»
5- خداوند نسبت به تمام حالات موجود، پيش از تولّد و پيدايش آن آگاه است.
«وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ»
6- انسان عمر معيّنى دارد ولى به دلايلى گاهى از آن كاسته مىشود. «لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ»
7- تمام لحظههاى عمر انسان حساب و كتاب دارد. «فِي كِتابٍ»
8- آفريدن انسان از خاك و نطفه و علم به لحظههاى عمر انسان، بر خداوند آسان است. «عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «11»
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ: و خداى تعالى آفريد شما را از خاك. اسناد اين به ذريه به جهت آنستكه منشاء ايشان از او است، پس كأنّ از خاك خلق
«1» اصول كافى (چ 1388 مكتبة الاسلامية) ج 1 ص 356، روايت 85.
«2» بائر (باير): خراب، فرهنگ معين 1/ 470.
جلد 11 - صفحه 21
شدهاند. يا مراد ذريه باشد به اعتبار آنكه خاك منشاء نبات و نبات منشاء نطفه است. ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ: پس از آن آفريد شما را از نطفه كه منى است، ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً: پس قرار داد شما را اصناف متنوعه، يا ذكور و اناث تا بهم مزاوجت كنيد. وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى: و حمل بر ندارد هيچ زنى فرزندى را، وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ: و ننهد آنچه در شكم او است، يعنى نزايد مگر به علم حق تعالى، چه هر يك از حمل و وضع و مدت زمان معلوم و مقدور الهى است. وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ: و زندگانى داده نشود هيچ دراز عمرى، يعنى هيچكس به حد پيرى نرسد، وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ: و كم كرده نشود از عمر معمر ديگر به اين معنى كه به عمر معمر اول نرسد، إِلَّا فِي كِتابٍ: مگر در لوح محفوظ يا در صحيفه ايشان است، يعنى درازى و كوتاهى عمر در آن مقدر و مقرر شده، يا در علم الهى است طول و نقص عمرها و در لوح محفوظ ثبت شده. إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ: بدرستى كه تقدير درازى و كوتاهى عمر بر خدا آسان است. اين اشاره است به حفظ زمان و زياده و نقصان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْواجاً وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثى وَ لا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ «11» وَ ما يَسْتَوِي الْبَحْرانِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ سائِغٌ شَرابُهُ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ مِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْماً طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَها وَ تَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَواخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «12» يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ذلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ ما يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ «13» إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَ لا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ «14»
ترجمه
و خداوند آفريد شما را از خاك پس از نطفه پس قرار دادتان جفتها و بارور نميشود هيچ زنى و نمىنهد بار خود را مگر با علم او و عمر داده نميشود هيچ صاحب عمرى و كم كرده نميشود از عمرش مگر آنكه در كتابى است همانا اين بر خدا آسانست
و يكسان نيستند دو دريا اين شيرين خوش طعم گوارا است آشاميدنيش
جلد 4 صفحه 380
و اين شور و تلخ و از هر يك ميخوريد گوشتى تازه و بيرون مىآوريد پيرايهئى كه ميپوشيد آنرا و ميبينى كشتيها را در آن كه شكافندههاى آبند تا بجوئيد از فضل او و باشد كه شما شكر كنيد
درمىآورد شب را در روز و در ميآورد روز را در شب و مسخّر گردانيد آفتاب و ماه را هر يك سير ميكند تا وقتى نامبرده شده اينست خدا پروردگارتان مر او را است پادشاهى و كسانى را كه ميخوانيد غير از او مالك نميباشند پوست هسته خرمائى را
اگر بخوانيدشان نميشنوند خواندنتان را و اگر بشنوند اجابت نميكنند شما را و در روز قيامت منكر شوند شرك شما را و خبر نمىدهد تو را مانند آگاهى كه خبر داد.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات قدرت كامله و رحمت شامله و بيان احاطه علميّه خود عطف بما سبق فرموده ميفرمايد و خدا آفريد شما را در بدو امر از خاكى كه ارزاق از آن بوجود ميآيد و پس از آن از نطفه كه منى است و از ارزاق بوجود ميآيد پس قرار داد شما را جفتهاى يكديگر از مرد و زن و هيچ زنى بارور نميشود بفرزندى از جنس ذكور و اناث و وضع حمل نميكند مگر آنكه خدا ميداند چه وقت بارور شد و بچه بارور شد و چه وقت فارغ ميشود و عمر نميكند هيچ معمّر و سالخوردهئى و كم نميشود از عمرش مگر آنكه در لوح محو و اثبات الهى مكتوب است و اين محو و اثبات و اضافه و نقصان براى خدا آسان است مانند ساير كارها و بعضى گفتهاند مراد آنستكه هيچ كس عمر دراز يا كوتاه نكند مگر آنكه مقدار آن در لوح محفوظ ثبت است و اين ثبت براى خدا آسان است و مؤيّد معناى اوّل است آنكه قمّى ره نقل فرموده كه آن ردّ بر كسى است كه منكر بداء است يعنى نمايش تغيير در تقدير خدا براى معلّق بودن آن مثلا نوشته شده كه اگر فلانى صله رحم نمود يكصد سال عمر كند و اگر قطع كرد پنجاه سال چون از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه صدقه و صله رحم آباد ميكند ديار را و زياد مينمايد اعمار را و از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه مردى سه سال از عمرش باقى مانده صله رحم مينمايد سى سال بر عمرش افزوده ميشود و ميگردد سى و سه سال و مردى سى و سه سال از عمرش باقى است قطع رحم ميكند سى سال از عمرش كم ميشود و ميگردد سه سال و اخبار در اين معنى بسيار است و يكى از آثار قدرت خدا آنستكه دو درياى متّصل
جلد 4 صفحه 381
بيكديگر مساوى نيستند آب آن دو در صفات يكى شيرين و خوشطعم و گوارا است و ديگرى شور و تلخ و ناگوار و در عين حال هر دو مفيدند براى بشر چون از هر دو ماهى حلال صيد ميكنند و مرواريد و مرجان بيرون ميآورند و زينت لباس خودشان قرار ميدهند يا گلوبند و دستبند ميكنند و ميپوشند آنرا و ديده ميشود كشتيها در هر يك كه آب دريا را ميشكافند و جارى ميگردند در آن باراده ناخدا بامر خدا بيك باد از هر طرف كه بخواهد براى آنكه مردم بفضل الهى مسافرت و تجارت كنند و بهرهمند گردند و شكرگزار باشند و گفتهاند اين مثلى است كه خداوند براى مؤمن و كافر زده و آن را شبيه بدرياى شيرين و گوارا و اين را شبيه بدرياى شور و تلخ فرموده و بنظر حقير اگر مثل باشد براى مرد و زن است كه در آيه سابقه ذكر شده و مقصود آنست كه آندو اگر چه در صفات و اخلاق با هم متفاوتند ولى هر يك مورد استفاده ديگرى و هر دو مورد استفاده همه هستند چون هر يك زينت و لباس ديگرى و هر دو موجب ازدياد نسل بشرند مگر مراد از ازواج اصناف باشد چنانچه بعضى گفتهاند كه مراد از جعلكم ازواجا اصناف خلقند از سفيد و سياه و سرخ و غيرها كه در اين صورت آن مثل بىمناسبت نيست و ديگر از آثار قدرت خدا آنستكه در هر سال يكمرتبه بتدريج از شب ميكاهد و داخل در روز ميكند و يكمرتبه از روز ميكاهد و داخل در شب ميكند و آفتاب و ماه را مسخّر خود فرموده كه باراده او سير ميكنند با نظم معيّنى تا دوره خود را بپايان رسانند در وقت معيّن يا سير خود را بپايان رسانند در زمان معيّنى كه روز قيامت باشد اين خداى با چنين قدرتى پروردگار شما است كه پادشاه حقيقى است و مستحقّ پرستش و ستايش نه بتها كه مالك چيزى نيستند حتى قطمير كه قمّى ره فرموده پوست نازك روى هسته است و اگر بخوانيد آنها را نميشنوند و بر فرض بشنوند اجابت نميكنند چون قدرت ندارند و چون روز قيامت شود منكر پرستش شما شوند و گويند نبوديد شما در دنيا اينطور كه عبادت ما را كنيد اطاعت شيطان را ميكرديد يا چرا عبادت ما را نموديد اى پيغمبر مكرّم هيچ كس مانند خدا ترا خبر نميدهد از اين امور چون او فقط از اوضاع و احوال آنعالم با خبر است چنانچه بتمام واقعيّات و واقعات آگاه است و هر كس بر خلاف اين بگويد
جلد 4 صفحه 382
بر خلاف واقع گفته است و لا ينقص بصيغه معلوم و يدعون بصيغه مغايب نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اللّهُ خَلَقَكُم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُم أَزواجاً وَ ما تَحمِلُ مِن أُنثي وَ لا تَضَعُ إِلاّ بِعِلمِهِ وَ ما يُعَمَّرُ مِن مُعَمَّرٍ وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِهِ إِلاّ فِي كِتابٍ إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللّهِ يَسِيرٌ «11»
و خداوند خلق فرمود شما را از خاك پس از خاك از نطفه پس از نطفه قرار داد شما را جفت يعني مرد و زن و حمل پيدا نميكند زن و نميزايد مگر بعلم الهي و عمر نميكند از كساني که معمر و پير شده باشند و كم نميكند از آنهايي که عمر كوتاه دارند مگر در كتاب ثبت شده بدرستي که اينکه زيادهاي و نقصان عمر بر خداوند سهل و آسان است.
وَ اللّهُ خَلَقَكُم مِن تُرابٍ که اصل اولي پدر بني آدم از خاك بوده و اولاد آدم از اينکه مأكولات زمينيست که در خاك تربيت شده و مراحلي را سير كرده تا نطفه شده.
ثُمَّ مِن نُطفَةٍ پس از آن شما را از نطفه قرار داده که از صلب آباء در رحم امهات قرار گرفته و مراحلي را طي كرده از علقه و مضغه و عظام و لحم پس از آن.
ثُمَّ جَعَلَكُم أَزواجاً بعضي ذكور و بعضي اناث.
وَ ما تَحمِلُ مِن أُنثي وَ لا تَضَعُ إِلّا بِعِلمِهِ و حمل مادر و زايش آن هم بعلم الهي است يعني ميداند که در رحم مرد است يا زن و چه ميزايد و چه وقت حمل و زايش او است.
وَ ما يُعَمَّرُ مِن مُعَمَّرٍ وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِهِ إِلّا فِي كِتابٍ که در لوح ثبت شده که را بايد عمرش را زياد كند يا از عمرش كم كند.
إِنَّ ذلِكَ عَلَي اللّهِ يَسِيرٌ از براي خداوند دو لوح است لوح محفوظ اموري که تغيير پذير نيست و اينکه لوح را ممكن است ملائكه و انبياء و ائمه مشاهده كنند و خبر دهند آنچه واقع شده و واقع ميشود الي يوم القيمه و لوح محو و اثبات که بسا انسان بواسطه بعض اعمال صالحه مثل صله رحم خداوند بر عمرش بيفزايد و بسا بواسطه بعض اعمال سيئه از عمرش كم و كوتاه كند مثل
جلد 15 - صفحه 14
قطع رحم و اينکه لوح را احدي جز ذات مقدس او خبر ندارد چنانچه از امير- المؤمنين (ع) است فرمود اگر نبود اينکه آيه در قرآن خبر ميدادم از آنچه واقع ميشود الي يوم القيمه يَمحُوا اللّهُ ما يَشاءُ وَ يُثبِتُ وَ عِندَهُ أُمُّ الكِتابِ (رعد آيه 39).
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 11)- با توجه به این که در آیات گذشته سخن از مسأله توحید و معاد و صفات خدا در میان بود، در این آیه نخست به آفرینش انسان در مراحل مختلف اشاره کرده، میگوید: «خداوند شما را از خاک آفرید» (وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ).
«سپس از نطفه» (ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ).
«بعد از آن شما را به صورت همسران یکدیگر درآورد» (ثُمَّ جَعَلَکُمْ أَزْواجاً).
مسلم است که انسان از خاک است هم از این نظر که جدّ انسانها، آدم از خاک آفریده شده، و هم از این نظر که تمام موادی که جسم انسان را تشکیل میدهد و یا
ج4، ص62
انسان از آن تغذیه میکند، و یا نطفه او از آن منعقد میشود همه سر انجام به موادی که در خاکها نهفته است منتهی میشود.
سپس وارد چهارمین و پنجمین مرحله حیات انسان شده، موضوع «بارداری مادران» و «وضع حمل» آنها را پیش کشیده، میگوید: «هیچ جنس مادهای باردار نمیشود و وضع حمل نمیکند مگر به علم پروردگار» (وَ ما تَحْمِلُ مِنْ أُنْثی وَ لا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ).
خاک بیجان و مرده کجا و انسان زنده عاقل و هوشیار و پرابتکار کجا؟! نطفه بیارزش که از چند قطره آب متعفن تشکیل شده کجا و انسانی رشید و زیبا و مجهز به حواس مختلف و دستگاههای گوناگون کجا؟! بعد به مرحله «ششم» و «هفتم» این برنامه شگرف در حلقه دیگر پرداخته و به مراحل مختلف عمر و فزونی و کاستی آن بر اثر عوامل مختلف اشاره کرده، میگوید:
«و هیچ انسانی عمر طولانی نمیکند، یا از عمرش کاسته نمیشود مگر این که در کتاب (علم خداوند) ثبت است» و از قوانین و برنامههایی تبعیت میکند که حاکم بر آنها علم و قدرت اوست (وَ ما یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِی کِتابٍ).
و سر انجام آیه را با این جمله پایان میدهد: «همه اینها بر خداوند آسان است» (إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ).
آفرینش این موجود عجیب و همچنین مسائل مربوط به جنسیت، و زوجیت، و بارداری، و وضع حمل، و افزایش و کاستی عمر، چه از نظر قدرت، و چه از نظر علم و محاسبه همه برای او سهل و ساده است، و اینها گوشهای از آیات انفسی هستند که از یک سو ما را به مبدأ عالم هستی مربوط و آشنا میکنند و از سوی دیگر دلائل زندهای بر مسأله امکان معاد محسوب میشوند.
یک سلسله عوامل طبیعی در افزایش یا کوتاهی عمر دخالت دارند که بسیاری از آنها برای بشر تا کنون شناخته شده است، همانند تغذیه صحیح، کار و حرکت مداوم، دوری از هیجانات مداوم، و داشتن ایمان قوی که بتواند انسان را در ناملایمات زندگی آرامش و قدرت بخشد.
ج4، ص63
ولی علاوه بر اینها عواملی وجود دارد که در روایات اسلامی روی آن تأکید شده است، به عنوان نمونه به دو روایت زیر توجه فرمایید:
الف) پیغمبر گرامی صلّی اللّه علیه و اله میفرماید: «انفاق در راه خدا و صله رحم خانهها را آباد و عمرها را طولانی میکند».
ب) امام باقر علیه السّلام میفرماید: «نیکوکاری و انفاق پنهانی فقر را بر طرف ساخته، و عمر را افزون میکند».
نکات آیه
۱ - خدا، خالق و آفریننده انسان ها (و اللّه خلقکم)
۲ - خاک، ماده و عنصر نخستین آفرینش انسان ها است. (و اللّه خلقکم من تراب)
۳ - نطفه، خمیر مایه و منشأ آفرینش انسان ها است. (خلقکم ... من نطفة)
۴ - نطفه انسان، موجودى پست و بى ارزش (من نطفة) تنکیر «نطفة» دلالت بر تحقیر مى کند.
۵ - عوامل طبیعى، مجراى اراده خداوند (و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفة)
۶ - خداوند، انسان ها را زوج زوج (زن و مرد) آفرید. (ثمّ جعلکم أزوجًا)
۷ - همسرگزینى و ازدواج زن و مرد، مطابق با سرشت آدمى و در راستاى اصل آفرینش است. (و اللّه خلقکم ... ثمّ جعلکم أزوجًا) تأکید خداوند بر این حقیقت که انسان ها را جفت جفت و به صورت زن و مرد آفرید، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
۸ - آفرینش آدم(ع) از خاک و انسان از نطفه و در قالب زن و مرد، از نشانه هاى قدرت خدا و یکتایى او است. (و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ جعلکم أزوجًا)
۹ - احاطه علمى خداوند بر باردار شدن زنان و نیز بر نوزادان آنها (و ما تحمل من أُنثى و لاتضع إلاّبعلمه)
۱۰ - مقدار عمر تمامى انسان ها و کم و زیاد شدن آن، در نوشته اى (لوح محفوظ) ثبت و مشخص است. (و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ فى کتب) در این که مقصود از «کتاب» چیست، مفسران اختلاف نظر دارند و چند مصداق براى آن ذکر کرده اند; ولى بیشتر آنان یکى از مصادیق آن را «لوح محفوظ» دانسته اند.
۱۱ - امکان کم و زیاد شدن عمر طبیعى انسان ها (و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ فى کتب)
۱۲ - آگاهى کامل خداوند از عمر آدمى و کم و زیاد شدن آن (و لاتضع إلاّ بعلمه و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ فى کتب)
۱۳ - وجود عواملى چند (بیرون از عوامل طبیعى)، براى کم و زیاد شدن عمر انسان ها (و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ فى کتب) بیشتر مفسران بر این عقیده اند که این آیه، به عوامل غیر طبیعى اشاره دارد که در کم و زیاد شده عمر آدمى مؤثر مى باشد; مانند: صله رحم که در ازدیاد عمر طبیعى انسان ها و گناه زنا که در کاسته شدن آن و یا مرگ ناگهانى تأثیر مى گذارد.
۱۴ - آفرینش انسان در قالب مرد و زن و آگاهى از باردارى و زایمان زنان و مقدار عمر آدمى، کارى آسان براى خداوند (و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفة ... و ما یعمّر من معمّر و لاینقص من عمره إلاّ فى کتب إنّ ذلک على اللّه یسیر)
۱۵ - آفرینش انسان در قالب زن و مرد و آگاهى از باردارى و زایمان زنان و مقدار عمر آدمى، نشانه توانایى خداوند بر برپایى قیامت و احیاى مجدد انسان ها (و اللّه خلقکم من تراب ثمّ من نطفة ... إنّ ذلک على اللّه یسیر) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این آیه، در سلسله آیاتى قرار دارد که در صدد اثبات قدرت مطلق خدا و نیز توانایى او بر احیاى مردگان مى باشد; مانند آیه «و اللّه الذى أرسل الریاح... فأحیینا به الأرض بعد موتها کذلک النشور»
موضوعات مرتبط
- آدم(ع): عنصر خلقت آدم(ع) ۸
- ازدواج: فطریت ازدواج ۷
- انسان: انسان از خاک ۲; بى ارزشى نطفه انسان ۴; خالق انسان ها ۱; خلقت انسان ۶، ۱۴; زوجیت انسان ها ۶، ۱۴، ۱۵; عمر انسان ها ۱۱; عنصر خلقت انسان ۲، ۸; فطریات انسان ۷; مدت عمر انسان ۱۴; منشأ خلقت انسان ۳
- توحید: دلایل توحید ۸
- خاک: نقش خاک ۲، ۸
- خدا: احاطه علمى خدا ۹; افعال خدا ۶; خالقیت خدا ۱، ۶، ۱۴; علم خدا به جنین ۹; علم خدا به عمر انسانها ۱۲; مجارى اراده خدا ۵; نشانه هاى قدرت خدا ۸، ۱۵
- زنان: باردارى زنان ۹; زایمان زنان ۱۴
- عمر: امکان طول عمر ۱۱; امکان کوتاهى عمر ۱۱; تقدیر عمر ۱۰; عوامل طول عمر ۱۳; عوامل کوتاهى عمر ۱۳
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۵، ۱۳
- لوح محفوظ :۱۰
- مردگان: احیاى مردگان ۱۵
- معاد: دلایل معاد ۱۵
- نطفه: نقش نطفه ۳، ۸
منابع