روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۸۸۸

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ غُسْلِ الْمَيِّت

و قال الصادق ع :

اُعْتُقِلَ لِسَانُ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ‏ اَلْمَدِينَةِ عَلَى‏ عَهْدِ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ فِي مَرَضِهِ اَلَّذِي مَاتَ فِيهِ فَدَخَلَ عَلَيْهِ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فَقَالَ لَهُ قُلْ‏ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ فَأَعَادَ عَلَيْهِ‏ رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ وَ عِنْدَ رَأْسِ اَلرَّجُلِ اِمْرَأَةٌ فَقَالَ لَهَا هَلْ لِهَذَا اَلرَّجُلِ أُمٌّ فَقَالَتْ نَعَمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ‏ أَنَا أُمُّهُ فَقَالَ لَهَا أَ فَرَاضِيَةٌ أَنْتِ عَنْهُ أَمْ لاَ فَقَالَتْ لاَ بَلْ سَاخِطَةٌ فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اَللَّهِ ص‏ فَإِنِّي أُحِبُّ أَنْ تَرْضَيْ عَنْهُ فَقَالَتْ قَدْ رَضِيتُ عَنْهُ لِرِضَاكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ لَهُ قُلْ‏ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ فَقَالَ‏ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ فَقَالَ قُلْ‏ يَا مَنْ يَقْبَلُ اَلْيَسِيرَ وَ يَعْفُو عَنِ اَلْكَثِيرِ اِقْبَلْ مِنِّي اَلْيَسِيرَ وَ اُعْفُ عَنِّي اَلْكَثِيرَ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْعَفُوُّ اَلْغَفُورُ فَقَالَهَا فَقَالَ لَهُ مَا ذَا تَرَى فَقَالَ أَرَى أَسْوَدَيْنِ قَدْ دَخَلاَ عَلَيَّ قَالَ أَعِدْهَا فَأَعَادَهَا فَقَالَ مَا ذَا تَرَى فَقَالَ قَدْ تَبَاعَدَا عَنِّي وَ دَخَلَ أَبْيَضَانِ وَ خَرَجَ اَلْأَسْوَدَانِ فَمَا أَرَاهُمَا وَ دَنَا اَلْأَبْيَضَانِ مِنِّي اَلْآنَ يَأْخُذَانِ بِنَفْسِي فَمَاتَ مِنْ سَاعَتِهِ


من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۸۸۷ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۸۸۹
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۱
بخش : باب غسل الميت
عنوان : حدیث در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۱ بَابُ غُسْلِ الْمَيِّت‏
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۸۱

امام صادق عليه السّلام فرمود: در زمان رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله مردى از اهل مدينه در حالت بيمارى كه با همان بيمارى از دنيا رفت زبانش گرفته و بسته شد رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بر او وارد شد و باو فرمود: بگو: «لا إله إلا اللَّه» بيمار نتوانست بگويد، پيامبر (ص) دوباره اين سخن را باو تكرار كرد و باز آن شخص نتوانست، در اين هنگام زنى بالاى سر بيمار ايستاده بود رسول خدا (ص) باو فرمود: آيا اين مرد مادرش زنده است؟ آن زن عرض كرد: آرى يا رسول اللَّه من مادر اويم، رسول خدا (ص) باو فرمود: آيا تو از او راضى هستى يا خير؟ عرضكرد: نه تنها راضى نيستم بلكه از او خشمگين هم هستم، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله بآن زن فرمود: من مايلم كه تو از او بگذرى و راضى و خشنود شوى عرضكرد: يا رسول اللَّه من براى خشنودى خاطر شما از او راضى شدم، پس پيامبر (ص) به بيمار فرمود: بگو «لا إله إلا اللَّه» و او گفت: «لا إله إلّا اللَّه»، پيامبر (ص) فرمود: حال اين دعا را بخوان: «يا من‏ يقبل اليسير و يعفو عن الكثير، اقبل منّي اليسير و اعف عنّي الكثير، إنّك انت العفو الغفور» يعنى: اى خدايى كه از بندگان طاعات اندك و ناچيز را ميپذيرى و از گناهان بسيار درميگذرى، از من عبادت و آورده ناچيزم را بپذير و از نافرمانيهاى بيشمارم درگذر، همانا تو خود بسيار بخشايشگر و آمرزنده‏اى. بيمار اين دعا را خواند، پس رسول خدا (ص) باو فرمود: چه ميبينى؟ عرضكرد: دو موجود سياه را ميبينم كه بر من وارد شدند، پيامبر (ص) فرمود: بار ديگر آن دعا را بخوان و آن شخص همان دعا را تكرار كرد، باز پيامبر (ص) باو فرمود: اكنون چه ميبينى؟ عرض كرد: آن دو موجود سياه از من دور شدند و دو موجود سفيد وارد شدند و آن دو سياه بيرون رفتند و ديگر آنها را نميبينم و آن دو سفيد نزديك شدند و اكنون مشغول قبض روح منند. و در همان لحظه از دنيا رفت.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)