نتایج جستجو

[اعراف:156]. كه رحمت خدا به هر چيز احاطه دارد. فعل «وَسِعَ يَسِعَ سِعَةً» لازم و متعدى هر دو به كار مى‏رود مثل «وَسِعِ الْمَكانُ» يعنى مکان وسيع شد و مثل [بقره:255]

‌آن‌ زنان‌ ‌را‌ متعه‌ و بهره‌ دهيد، ‌بر‌ توانگر باندازه‌ وسع‌ ‌او‌، و ‌بر‌ تنگدست‌ نيز باندازه‌ وسع‌ اوست‌، بهره‌ دادني‌ مطابق‌ معروف‌ حق‌ و سزاوار و ثابت‌

آیات شامل این کلمه وسع‌ (۳۲ بار) سَعَة (به فتح س،ع) به معنى فراخى و گسترش است خواه در مكان باشد مثل [نساء:97]. و خواه در حال مثل [طلاق:7]. تا آنكه در وسعت

اهل قرب بضع نفس عذب وله اجر بين هى مير هل ظنن جىء الى ما فسد ها جزى قد فى وسع التى اول

سَأَلْتُ اَبا عَبْدِالله «عليه السلام»عَنْ قَوْلِ اللهِ «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ» السَّمواتُ وَ الْاَرْضُ وَسِعَ الْكُرْسسِىَّ اَوِ اَلْكرُْسِىُّ وَسِعَ‏اَلْسَّمواتُ

كسى را تكليف نمى‏كند مگر به قدر قدرت او بى آنكه عسر و حرجى باشد مراد از «وسع»همه طاقت و قدرت نيست و گرنه معنى آيه اين مى‏شود خدا تا آخرين قدرت شخص او را

سَأَلْتُ اَبا عَبْدِالله «عليه السلام»عَنْ قَوْلِ اللهِ «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ» السَّمواتُ وَ الْاَرْضُ وَسِعَ الْكُرْسسِىَّ اَوِ اَلْكرُْسِىُّ وَسِعَ‏اَلْسَّمواتُ

كسى را تكليف نمى‏كند مگر به قدر قدرت او بى آنكه عسر و حرجى باشد مراد از «وسع»همه طاقت و قدرت نيست و گرنه معنى آيه اين مى‏شود خدا تا آخرين قدرت شخص او را

حِفْظُهُمَا الْأَرْض هُو الْعَلِي الْعَظِيم السّمَاوَات کُرْسِيّه إِکْرَاه وَسِع فِي شَاء بِمَا در حال بارگیری...

هُو الْعَلِي الْأَرْض الْعَظِيم إِکْرَاه السّمَاوَات فِي کُرْسِيّه الدّين وَسِع شَاء در حال بارگیری...

لِمَا عَرَبِيّا النّاس قَد لا کُل أَنْبَائِهَا بِالْحَق فَهُم بِمَا إِنّهُم وَسِع قُرْآنا أَحْصَى الرّسُل فِتْيَة الْحِزْبَيْن هُو أَنْزَلْنَاه أَوْحَيْنَا

إِلَيْه النّار لَم عَذَابا مِنْهَا فَأَخَذْنَاهُم تَدْعُون أُشْهِد أَفَلَت وَسِع الْأَرْض إِنّمَا يُنَجّيکُم فَلَمّا أَکْبَر فِي فَيَکْشِف در حال بارگیری

عِلْما قَد لَقَد الْحَق مِنْهَا الصّلاَة نَطْمَع يَقُول کَفَرُوا لَه رَبّکُم وَسِع آمَنُوا الْمَصِير أَ بَيْن قَوْما ذُنُوبَنَا رَحْمَة رَب مُوسَى رُسُل قَالا

۳۱ - فراگیرى دانایى خداوند بر آسمانها و زمین (وسع کرسیه السّموات و الارض) امام صادق (ع) درباره آیه «وسع کرسیه ... » فرمود: علمه. ۳۲ - «کرسى»، علم اختصاصى

نفس و مناعت زينت فقر است. ل من غنى ب ان کون هم الله ف علم لا اله وله هن خير وسع عرف الذين زين جهل سوم وجد برج کبر حسب غير نکح فقر اکل ه فضل حتى بدر سئل ارض

همين‌ اندازه‌ ‌که‌ واجبات‌ الهيه‌ و پاره‌اي‌ ‌از‌ مندوبات‌ بمقدار همت‌ و وسع‌ ‌او‌ بجا آورد و ‌از‌ محرّمات‌ اجتناب‌ كند ‌که‌ تعبير ‌به‌ ‌من‌ فرموده‌. (وَ

داديم. من لا ها ک ارض ما ل کون نعم ان نا کم سمو ف نشء جعل بنى منع بطن رفع وسع على انس حمل اکل بثث وکء کذب قطع کما جبل سرف نزل يوم کثر قرع هن ربب فکه استبرق

عفو کون نزل متع الذى قرب سبل حجج ب عمل ضلل اذا رحم حضر بعد نفع لم زوج قول وسع غفر بين قدر جناح بقر قسم بنو کثر اجر بکر جنح رضو عون قرآن سور عبد ايى اول

عَلَي‌ القَوم‌ِ الكافِرِين‌َ (286) لا يُكَلِّف‌ُ اللّه‌ُ نَفساً إِلّا وُسعَها وسع‌ بمعني‌ سعه‌ ‌در‌ مقابل‌ ضيق‌ ‌يعني‌ خداوند ‌در‌ تكاليف‌ تضييق‌ ‌بر‌ بندگان‌

اَحَدَهُمْ قَطْرَةٌ مِنَ الْبَوْلِ قَرَضُوا لُخُومَهُمْ بِالْمَقاريضِ وَ قَدْ وَسَعَ اللّهُ عَلَيْكُمْ بِاَوْسَعِ ما بَيْنَ السَّماءِ وَ الْاَرْضِ وَجَعَلَ لِكُمُ

نُرِيدُ مِنكُم‌ جَزاءً و ‌لو‌ اينكه‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ لازم‌ ‌است‌ ‌که‌ تلافي‌ بقدر وسع‌ ‌خود‌ بكنند و ‌لو‌ بدعاء خير ‌ يا ‌ اطاعت‌ ‌آنها‌ ‌ يا ‌ تواضع‌ و فروتني‌

است و اينكه فرموده‌اند فرق است بين وسع و طاقت و تكليف بقدر وسع است نه طاقت صحيح است وسع دون طاقت است پس اگر شخص وسع داشته باشد طاقت هم دارد ولى عكس كليت

جهد مبالغه‌ ‌در‌ اثبات‌ دعويست‌، و لذا مجتهد كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ استفراغ‌ وسع‌ كند ‌در‌ أخذ احكام‌ ‌از‌ مدارك‌ معتبره‌ ‌که‌ ادله‌ اربعه‌ ‌باشد‌ كتاب‌ سنة

از گناهان کبیره، مورد بخشش خداوند (الذین یجتنبون ... إلاّ اللّمم إنّ ربّک وسع المغفرة) «لمم» در معانى گناه صغیره و گناهى که انسان هر از گاهى مرتکب آن شود،

تسهيل بر آنها در امر اطاعت نفى فرمود تكليف زائد از وسع را كه بقدر طاقت است و اثبات فرمود مقدار وسع را كه كمتر از طاقت است و اعلام فرمود بوجود صحيفه اعمال

تسهيل بر آنها در امر اطاعت نفى فرمود تكليف زائد از وسع را كه بقدر طاقت است و اثبات فرمود مقدار وسع را كه كمتر از طاقت است و اعلام فرمود بوجود صحيفه اعمال

تسهيل بر آنها در امر اطاعت نفى فرمود تكليف زائد از وسع را كه بقدر طاقت است و اثبات فرمود مقدار وسع را كه كمتر از طاقت است و اعلام فرمود بوجود صحيفه اعمال

nurse him. ترتیل: ترجمه: «مِنْ حَیْثُ»: آنجا که. هرگونه که. «وُجْد»: توانائی. وسع و طاقت. «لا تُضَآرُّوهُنَّ»: بدیشان زیان نرسانید، به ویژه در نفقه و مسکن.

نمود كه از حق طرف چيزى كاسته نشود البته در حدّ وسع و امكان و آنمقدار از مراعات عدالت و تسويه كه خارج از وسع و متعسّر باشد معفو است و در موقع حكومت يا حكميّت

قناعت‌ نكند و بنظر عمقي‌ ‌با‌ تأمل‌ و تدبر نظر كند ‌که‌ اجتهاد و استفراغ‌ وسع‌ تعبير ميشود. 153 ] (آیه 69)- بعد دومین مأموریت زنبور عسل شروع می‌شود چنانکه

(إن اللّه وسع علیم) ۸ - نامحدود بودن خداوند و علم فراگیر او، دلیل حضورش در همه مکانها و در تمامى جهات (فأینما تولوا فثم وجه اللّه إن اللّه وسع علیم) جمله

‌بعد‌ ‌از‌ فحص‌ تام‌ (‌ما ‌لا‌ يطيقون‌) كاري‌ ‌که‌ ‌از‌ تحت‌ قدرت‌ و طاقت‌ و وسع‌ انسان‌ خارج‌ ‌باشد‌ (‌ما اضطروا ‌عليه‌) عملي‌ ‌که‌ ‌از‌ روي‌ بيچارگي‌ ‌از‌

الْيَمِّ نَسْفاً (97) إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً (98) كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ

ميشوند. تفسير خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر جلد 5 صفحه

و كسوه بايد در حد وسع و امكان مرد باشد و نبايد زائد از مقدار وسع بر او از طرف مرضعه تحميلى شود و نيز نبايد مرد كمتر از متعارف و وسع خود بدهد و بر مرضعه

آنها كم شد و خداوند امر را بر آنها تسهيل فرمود پس مراد بضعف كمى استطاعت و وسع و تمكن عادى است كه بوده و هست و علت تخفيف حكم است كه در آيه اشاره بآن شده

الْيَمِّ نَسْفاً (97) إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً (98) كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ

ميشوند. تفسير خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر جلد 5 صفحه

الْيَمِّ نَسْفاً (97) إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً (98) كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ

ميشوند. تفسير خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر جلد 5 صفحه

ميشوند. تفسير خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر جلد 5 صفحه

ميشوند. تفسير خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر جلد 5 صفحه

الْيَمِّ نَسْفاً (97) إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً (98) كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ

تهوّكت اليهود و النّصارى لقد جئتكم بملّة بيضاء نقيّة و لو كان موسى حيّا ما وسع له الّا اتّباعى‌ «1». يعنى: آيا متردد و متشكك مى‌باشيد شما، چنانچه ترديد و

ميشوند. تفسير خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر جلد 5 صفحه

ماده و «كرسىّ» كنايه از جهان مادّه باشد، چنانكه در آيةالكرسى مى‌خوانيم: «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ». «2» همان گونه كه خداوند خورشيد و

يكديگر پس زود باشد كه شير دهد براى او زن ديگرى‌ بايد انفاق كند صاحب وسعت بقدر وسع خود و كسيكه تنگ شده است بر او روزى او پس بايد انفاق كند از آنچه داده است باو

توضيح و توجيه جملات ابراهيم (ع ) در محاجه با مشركين . اقوال مفسرين در توجيه (وسع بى كل شى ء علما) در كلام ابراهيم (ع )واشكال آنها. وجه اينكه ابراهيم (ع ) عدم

مهر نكرده باشند، فَمَتِّعُوهُنَ‌: پس بهره دهيد ايشان را به چيزى. و متعه به وسع مرد است كه شرح آن در سوره بقره ذكر شده. نزد علماى اماميه وجوب متعه در عقدى

نَهَاکُمَا نُفَصّل هَارُون هَدَى هَل هُدًى هٰؤُلاَء هٰذِه وَجَدْنَا وَرَق وَسِع وَقَع وَلِيّي وُجُوهَکُم وُورِي يَأْتِيَنّکُم يَأْتِيَهُم يَأْمُر يَبْطِشُون

شريفه دليل است بر فرط مجاهده حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله در دعوت و بذل وسع و طاقت در استعطاف نمودن به ايشان و نهايت جديت در هدايت مردمان، با وجود عرض

الهى است كه نسخه اصل است و لوح محو و اثبات علوم نازله است كه در صفحاتى بقدر وسع و گنجايش آنها نقش بسته و در عالم حس و شهود خارجى بطور محو و اثبات تحقّق و

‌تا‌ طبقه ديگر پانصد سال‌ راه‌ ‌است‌ و فوق‌ ‌آنها‌ كرسيست‌ ‌که‌ ميفرمايد وَسِع‌َ كُرسِيُّه‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌َ آيه الكرسي‌ و فوق‌ كرسي‌ عرش‌ ‌است‌

الهى است كه نسخه اصل است و لوح محو و اثبات علوم نازله است كه در صفحاتى بقدر وسع و گنجايش آنها نقش بسته و در عالم حس و شهود خارجى بطور محو و اثبات تحقّق و

توضيح و توجيه جملات ابراهيم (ع ) در محاجه با مشركين . اقوال مفسرين در توجيه (وسع بى كل شى ء علما) در كلام ابراهيم (ع )واشكال آنها. وجه اينكه ابراهيم (ع ) عدم

نشده اند مگر به تکلیفى که پایین تر از سعه و توانشان باشد ... و هر تکلیفى که در وسع بندگان نباشد، از آنها برداشته شده ... سپس امام آیه شریفه را تلاوت فرمود: «بر

الرَّحمن‌ُ عَلَي‌ العَرش‌ِ استَوي‌«2» همين‌ احاطه‌ ‌است‌ و همچنين‌ ‌است‌ ‌آيه‌ وَسِع‌َ كُرسِيُّه‌ُ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌َ«3» بناء ‌بر‌ يك‌ تفسير و علت‌ اينكه‌

الْيَمِّ نَسْفاً (97) إِنَّما إِلهُكُمُ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً (98) كَذلِكَ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ

و او غالب و قادر است بر هر چه بخواهد و افعال و احكامش بر طبق حكمت و بقدر وسع و طاقت است و در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه از آنحضرت سؤال نمودند ما

فرق ميان علم خالق و علم مخلوق، و دلالت بر اينكه بنده هر چند حيله كند و بذل وسع نمايد، عارف نشود به آنچه ملازم او است از عمل و كسب خير و شر؛ پس چگونه عالم

او هم و غمى نداشته ، جان خود را نثار قدمش كنند، و او را به هر زينتى كه در وسع و طاقتشان باشد به طمع اندازند، و خود را بر سر راهش قرار داده متاع خود را بر

برميداشت چنان كه اهل خانه مى‏شنيدند و ميگفت: «اللهم اعنى على هول المطلع، و وسع على ضيق المضجع و ارزقنى خير ما قبل الموت و ارزقنى خير ما بعد الموت». ابوعلى

حقوق افراد از بطلان و فساد باشد تن در دهند و فرد فرد اجتماع هر يك به قدر وسع خود بدان عمل نمايند، و در زير سايه آن قوانين اعمال يكديگر را مبادله نموده

وسع اللّه عليك و لمن سألت التوسعة له من أهلك و أهل بيتك و لك يا علي‏ عندي أكثر من التوسعة و أنا أسأل اللّه أن يصحبك العافية و يقدمك‏ على العافية و يسترك

رَمَضَانَ‏ أَجْزَأَ عَنْهُ بِتَفَضُّلِ اَللَّهِ تَعَالَى وَ بِمَا قَدْ وَسَّعَ عَلَى عِبَادِهِ وَ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَهَلَكَ اَلنَّاسُ‏

فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَأَعْطَاهُ ثُمَّ جَاءَهُ آخَرُ فَقَالَ وَسَّعَ اَللَّهُ عَلَيْكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَجُلاً لَوْ كَانَ لَهُ مَالٌ يَبْلُغُ

كافى است، و لذا مدار احكام شرع، بر ظاهر است. بنابراين به سوگند يا به قدر وسع، ملاحظه امارات كنيد. فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ‌: پس‌ جلد 13 - صفحه

وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لا يُحِيطونَ بِشىْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلا بِمَا شاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السمَوَتِ وَ الاَرْض وَ لا يَئُودُهُ حِفْظهُمَا وَ هُوَ الْعَلىُّ

السلام فرمود كه: «به خدا سوگند، ما شما را داخل نمى‏كنيم، مگر در آن چيزى كه در وسع و طاقت شما باشد». در روايت ديگر است كه: «تازه‏تر را بگيريد و به آن عمل نماييد»

بسبب حليت محرمات احرام تا وقتى كه محرم شد باحرام حج پس بر اوست قربانى در حد وسع و سهولت و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه آنگوسفند است پس آنكس

((جاهدوا(( از ماده ((جهد(( است ، و ((جهد(( به معناى وسع و طاقت است ، و ((مجاهده (( به معناى به كار بردن آخرين حد وسع و قدرت در دفع دشمن است ، و جهاد بر سه قسم است

مناسب تر است . «إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَسِعَ كلَّ شىْءٍ عِلْماً»: ظاهر چنين مى نمايد كه اين آيه تتمه كلام موسى (عليه

نَفْسِهِ‏ وَ لاََ يُحِيطُونَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاََّ بِمََا شََاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ اَلسَّمََاوََاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ لاََ يَؤُدُهُ حِفْظُهُمََا

أَيديهِم وَ ما خَلفَهُم وَ لا يُحيطونَ بِشَيءٍ مِن عِلمِهِ إِلّا بِما شاءَ وَسِعَ كُرسِيُّهُ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضَ وَ لا يَـٔودُهُ حِفظُهُما وَ هُوَ العَلِىُّ

كلِّ سنبُلَةٍ مِّائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضعِف لِمَن يَشاءُ وَ اللَّهُ وَسِعٌ عَلِيمٌ(۲۶۱) ترجمه : ۲۶۱ - كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند،

يَقُولُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ يَقُولُ عِلْمُ اَلْإِمَامِ‏ وَ وَسِعَ عِلْمُهُ اَلَّذِي هُوَ مِنْ عِلْمِهِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ هُمْ‏ شِيعَتُنَا ثُمَّ

أيمَانِهِم»، يعنى سوگند خوردند به خدا و سعى كردند كه سوگند خود را تا آن جا كه در وسع و طاقتشان هست، پايدار و مؤكّد كنند». ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۷ صفحه ۸۱ و

بيرون است . همچنانكه بحكم فطرتش خود را محكوم ميداند، باينكه در آن چه كه در وسع و طاقت خودش است به تقليد از ديگران اكتفاء ننموده ، خودش شخصا به بحث و جستجو

مى پيچد. امير مؤ منان على (عليه السلام ) در نهج البلاغه مى فرمايد: انه من وسع عليه فى ذات يده فلم يره ذلك استدراجا فقد امن مخوفا: «كسى كه خداوند به مواهب

الْيَمِّ نَسفاً(۹۷) إِنَّمَا إِلَهُكُمُ اللَّهُ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَسِعَ كلَّ شىْءٍ عِلْماً(۹۸) ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۲۵۹ «ترجمه آیات»

وَ المَْغْرِب فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَسِعٌ عَلِيمٌ(۱۱۵) ترجمه : ۱۱۵ مشرق و مغرب از آن خدا است و به هر سو رو كنيد، خدا

قَدْ هَدَانِ وَ لا أَخَاف مَا تُشرِكُونَ بِهِ إِلا أَن يَشاءَ رَبى شيْئاً وَسِعَ رَبى كلَّ شىْءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَكرُونَ(۸۰) وَ كيْف أَخَاف مَا أَشرَكتُمْ

بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَ فَضلاً وَ اللَّهُ وَسِعٌ عَلِيمٌ(۲۶۸) ترجمه : ۲۶۸ - شيطان ، شما را (به هنگام انفاق )، وعده فقر و

إِمَائكمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَ اللَّهُ وَسِعٌ عَلِيمٌ(۳۲) وَ لْيَستَعْفِفِ الَّذِينَ لا يجِدُونَ نِكاحاً حَتى يُغْنِيهُمُ

بر تو تعريض كنند. و ثانيا هدايت و اضلال هم آنطور كه ايشان پنداشته اند در وسع آيات و معجزات نيست ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۳۸۸ تا انتظار داشته باشند

انسان از خداى سبحان كمالاتى را نمايش ميدهد، و اسرارى را تحمل مى كند، كه در وسع و طاقت ملائكه نيست. اين مصلحت بسيار ارزنده و بزرگ است ، بطوريكه مفسده فساد

تكليف نمى كند» (لا يكلف الله نفسا الا وسعها) تفسير نمونه جلد ۲ صفحه ۴۰۱ «وسع » از نظر لغت به معنى گشايش و قدرت است ، بنابراين آيه ، اين حقيقت عقلى را تاييد

ملزم می داند كه در جستجوى هدايت او برآيد و وقتى به هدايت او رسيد، آنچه در وُسع او هست - از مال و جاه و علم و فضيلت - همه را در راه احيا آن هدايت و نشر آن

بخواهد علم روزى مى كند كما اينكه فرمود: «و لا يحيطون بشى ء من علمه الا بما شاء وسع كرسيه السموات و الارض ». روايتى هم كه در سابق از عبدالاعلى مولاى آل سام از

عرش و نگهدارنده آن است ، و در اين باره همان را مى گوييم كه خودش در جمله ((وسع كرسيه السموات و الارض - كرسى او بر همه آسمانها و زمين گسترده (( بيان فرموده

عرش ‍ كنايه از جهان ما فوق ماده (عالم ارواح و فرشتگان ) چنانكه در تفسير آيه وسع كرسيه السماوات و الارض در سوره بقره مشروحا گذشت . سپس ميفرمايد: او است كه