نتایج جستجو

عدو ب وله الله ل ان نن سبل على حبل اما سوى اولاء وقى کون لعن جعل قلل ذلل سنن ضلل حرب قد حبب ها شرد مرر بسط ضرب نصر کلل يدى الى ک سلط فتن کفف شدد بين

بارگیری... من ل الله اله ف وله ب وجد قبل ه قد لن هم اول خلو لا کم فى الا سنن قتل حمء اذن نا ک الذين بدل صلصل رسل خلق جرح اتى نظر ما التى قصص اذا انف کون

آنها که دور از آداب و سنن و تعلیم و تربیت اسلامى هستند ـ هر چند شهرنشین باشند ـ اعرابى اند و بادیه نشینان آگاه و آشنا به آداب و سنن اسلامى، اعرابى نیستند

۱(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... ل صلو شمس حول قوم الى نا غسق سنن ليل قرء وجد فجر لا انن

تکرار در قرآن: ۴(بار) لیست کلمات مشتق شده در حال بارگیری... من خلق حمء سنن ه ل انس جنن بشر ف فخر ک کذب قول اذا ى کما خرج ربب علم قد سوى انن مرج حکم الى

اولين وقتى كه به ما نزديك است. آن يكبار بيش در قرآن نيست. ب عين اذن نفس انف سنن الذين قول اول ذا طبع ما علم الله اله اتى انن وله ل على ها جرح قلب هم فى ک

كرد. هم ف من لا ه اول ان بلغ قد جمع امر حتى ما ل او مثل حيث حقب بطش طوع کون سنن وحد قتل رجع قضى بحر احد لما عمر الى عود شدد کم سئل سلف ذلک نکس هلک بين لفت

جنن ذلک ربب جمل ولج ما برد جزى حتى الک دعو اخر على جرم هم لئک وله دخل خلق سنن ملک انن اله سمو الله بوب منن

نمودیم و متوجّهشان کردیم که آفریننده‌ی قوانین و سنن حاکم بر جهان، هر وقت که بخواهد می‌تواند قوانین و سنن را دگرگون کند). و آن زنی[:مریم] را که عورتش را

عَلَى النَّبِىِّ بَعْدَ التَشَهُّد، سنن ترمذى ابواب الصلوة باب 341 ما جاءَ فى صِفَةِ الصَّلوةِ عَلَى النَّبىِّ، سنن ابى داود كتاب الصلوة على النبى بعد التشهّد

عَلَى النَّبِىِّ بَعْدَ التَشَهُّد، سنن ترمذى ابواب الصلوة باب 341 ما جاءَ فى صِفَةِ الصَّلوةِ عَلَى النَّبىِّ، سنن ابى داود كتاب الصلوة على النبى بعد التشهّد

اول حرج قبل امن قرء شهر عقب منى طلق نسو دون يتم ردد نبو اتى اوى ذلک ائى حلل سنن سوء حکم شدد سکن رفث قلل ملک يمن رزق درى فعل اخذ غرم قتر الى فسق

جوامع بشرى و سرنوشت شوم تکذیب کنندگان، روشنگر مردم است. (قد خلت من قبلکم سنن ... هذا بیان للنّاس) بنابر اینکه «هذا»، اشاره به معارفى باشد که در آیه قبل

ايشان به امر نيازمندان رواياتى درباره پاره اى از سنن و آداب رسول الله (ص ) در معاشرت با مردم از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت آداب آن جناب

و نهايه ابن اثير در ماده حلل و در الجامع الصغير و كنوز الحقائق باب لام و سنن ابى داود كتاب نكاح باب التحليل مطالعه كرد. بنابراين ملعون است كسى كه زنى را

۹; کیفر زناکار ۷ محرمات ۴، ۵، ۸: نسائى در سنن خود نیز این موضوع را روایت نموده است و نیز ابوداود و نسائى در سنن خود و ترمذى در صحیح خود و حاکم از حدیث عمرو

۱; مکذبان درخت زقوم ۲ مشرکان: شک مشرکان صدراسلام ۲ تفسیر على بن ابراهیم. سنن سعید بن منصور.

جلالت قدر او در قلوب مركوز، و همه متفق بر حقانيت او بودند. تنبيه- بعضى از سنن حضرت ابراهيم عليه السّلام در شريعت مطهره ختمى مرتبت صلى اللّه عليه و آله تا

ايشان به امر نيازمندان رواياتى درباره پاره اى از سنن و آداب رسول الله (ص ) در معاشرت با مردم از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت آداب آن جناب

گناهکاران: غذاى اخروى گناهکاران ۱; گناهکاران در قیامت ۳ تفسیر على بن ابراهیم. سنن سعید بن منصور.

آیات شامل این کلمه سنن‌ (۲۱ بار) ل‌ (۳۸۴۲ بار) اللّه تَجِد وَ لَن تَبْدِيلا قَبْل تَحْوِيلا مِن فَلَن أَ لِسُنّة يَسْأَلُک الْأَوّلِين النّاس هُو لَم إِلاّ

علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى

علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى

أَجْر بَيْن بِالْأَحْقَاف أُخْرَج بِه قَبْلِي لَو الْحَسَنَة الْمَثُلاَت سُنَن مُسْلِمُون تَعْمَلُون نِعْم خَسِر قَوْمَه أَرْسَلْنَاک مُحَمّد إِنّهُم أَن

علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى

اضْرِب قَبْلِکُم إِن بِالْعَشِي لِيَتَذَکّر شَيْء بِاللّه لَهُم إِيمَانا سُنَن إِبْرَاهِيم فَضْل رَبّهِم فَزَادَهُم بِه الصّافِنَات فَسِيرُوا بَصِير لَم

آبروى ما را برباد دهند. «أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي كَيْدَ الْخائِنِينَ» 9- از سنن الهى، عدم موفقيّت خائنان و شكست و رسوايى آنان است. «أَنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي

علامه طباطبايى در تفسيرالميزان (ج 6، ص 183)، حدود 27 صفحه در زمينه اخلاق و سنن و آداب زندگى پيامبر صلى الله عليه و آله رواياتى را نقل كرده است، كه به برخى

و نیز از مقاتل روایت کند که مدت مزبور چهل روز بوده است. سعید بن منصور در سنن خود و فریابى در تفسیر خود از جندب روایت کند که مشرکین مى گفتند: خداوند از

چشمانت را به ايمان خود روشن مي‌كردم سپس اين آيه نازل گرديد و نيز نسائى در سنن خود و ابن عساكر در تاريخ دمشق از ابوسعيد بن رافع نقل نمايند كه گفت: از عبدالله

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۸. صحیح ترمذى و سنن ابوداود. معجم طبرانى.

جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه

.. (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

و نیز از مقاتل روایت کند که مدت مزبور چهل روز بوده است. سعید بن منصور در سنن خود و فریابى در تفسیر خود از جندب روایت کند که مشرکین مى گفتند: خداوند از

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

.. (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

او باشند و اگر احيانا خطائى از آنها سر زند از صميم قلب توبه نمايند فرائض و سنن خدا و پيغمبر را بجا آورند و در پرستش حق ريا و كوتاهى ننمايند و هر وقت پيغمبر

ندارد كه جاى توحيد را در بازدارى انسان از معصيت و نقض سنن و قوانين پر كند، مخصوصا اگر آن معصيت و نقض سنن از چيرهايى باشد كه طبعا براى مردم آشكار نشود و بالاخص

.. (۱) Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

پرمایه است، هم در زمینه معارف و اعتقادات، و هم اخلاق و مواعظ و هم احکام و سنن. تفسیر آیات ۱ - پندار دروغ بودن قرآن، پندارى موهوم و از اندیشه هاى باطل کافران

فی تفسیر القرآن. المستدرک از حاکم و تفسیر ابن مردویه. تفسیر ابن مردویه و سنن سعید بن منصور.

گردید که در جاى خود ذکر شده است. در سنن ابوداود و نسائى و صحیح ترمذى از عامه این روایت از سعد نقل گردیده است و نیز در سنن ابوداود و نسائى و ابن حبان و حاکم

پروردگارا عذاب نفرما ما را به گناه آدميان. مطلب 4- سنن روز جمعه- حضرت رضا عليه السّلام فرمايد: بر شما باد به سنن روز جمعه، و آن هفت چيز است: 1- اتيان نساء. 2

و عناد ننمايد خواه اسلام باشد خواه ايمان خواه اصول خواه فروع خواه مواعظ و سنن خواه براهين و حكم هر چه باشد و از هر كه باشد كه چنين شخصى را سلم و منقاد و

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

فرموده است. Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

مصایب دنیوى ۳ مکه: قحطى در مکه ۶ کتاب دلائل از بیهقى. المستدرک از حاکم و سنن نسائى.

اخلاص در عبادات. 4- توبه از معاصى. 5- هجرت قبل از فتح مكه. 6- متابعت فرائض و سنن. 7- استغفار. 8- نمازهاى پنجگانه. 9- جهاد. 10- بشتابيد در اين راه به قدم تقوا

الْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحارِ «17» بعد از آن، صفات ممتازه متقيان را بيان مى‌فرمايد: «1» سنن ترمذى، جلد 4، كتاب صفة الجنّه، باب 18، حديث مسلسل 2555 تفسير اثنا عشرى، ج‌2،

و نیز از مقاتل روایت کند که مدت مزبور چهل روز بوده است. سعید بن منصور در سنن خود و فریابى در تفسیر خود از جندب روایت کند که مشرکین مى گفتند: خداوند از

‌علي‌ نبيّنا و آله‌ و ‌عليه‌ السّلام‌. ] (آیه 118)- در این آیه به یکی از سنن آفرینش که در واقع زیر بنای سایر مسائل مربوط به انسان است اشاره شده و آن مسأله

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه

.. (۰) Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

«3» توسّل، موضوعى است كه در كتب بسيارى از اهل سنّت مثل «صواعق» ابن حجر، «سنن» بيهقى، «صحيح» دارمى و «وفاء الوفاء» درباره‌ى آن روايت نقل شده است. ضمناً

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

آن این که اگر آیین اسلام آیین ابراهیم است و مسلمانان در بسیاری از مسائل از سنن ابراهیم پیروی می‌کنند از جمله احترام روز جمعه، پس چرا یهود شنبه را عید می‌دانند

ترجمه: «آیَةً»: نشانه قدرت و مشیّت خدا. حجّت و برهان آشکار بر اجراء قوانین و سنن خدا درباره آفریدگانش. عبرت و پند. «یَوْمٌ مَّجْمُوعٌ»: روز گردهمآئی (نگا:

روايت نموده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: تعصّوا فانّها من سنن المرسلين: عصا به دست گيريد، پس بدرستى كه آن از سنت پيغمبران است‌ «3». «1»

و به مدين رفتم. و از اينجاست كه در حديث وارد شده: الفرار ممّا لا يطاق من سنن المرسلين. «2» فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْماً: پس بخشيد مرا پروردگار من در وقت

جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه

مى‌كرد گنجايش و در خور او نبود مگر متابعت من‌ «1». در ميزان ذهبى، و دارمى در سنن خود نقل كرده كه عمر گفت: استنساخ نموده از تورات تا زياد كنيم علمى بر علم خود

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

مضایقه نکنند، زیرا حرکت آنها حرکتی است بر خلاف ج2، ص198 مسیر تاریخ و بر ضدّ سنن آفرینش! قرآن و قیام مهدی (عج): آیه فوق- که عینا و با همین الفاظ در سوره «صفّ»

بدين سبب به اين اسم متّسم شد. و گفته‌اند امتحان او به ده چيز بود كه آن را سنن حنفيه نامند؛ و آن پنج در سر: اول مضمضه، دوم استنشاق، سوم مسواك، چهارم زدن

زخرف / ). Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

.. (۱) Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

.. (۲) Tabber requires Javascript to function. آيات ۹۴ - ۱۰۲، سوره اعراف سنن الهى در مورد امت هايى كه به سويشان پيامبر مى فرستاد دود كجروى هر امتى به چشم

نخواهد کرد. (فاختلف فیه و لولا کلمة سبقت من ربک لقضى بینهم) ۱۰- خداوند ، سنن و قوانین ثابتى را براى امور انسانها جارى مى سازد. (و لولا کلمة سبقت من ربک

علت و دلیل لزوم پیروى اشاره دارد. ۴ - التزام به تبعیت از نیاکان و آداب و سنن آنان، پاسخ مشرکان در برابر دعوت پیامبر به پیروى از احکام خدا (و إذا قیل لهم

بیانگر این باشد که ورود تکذیب کنندگان به بهشت اگر چه امتناع عقلى ندارد، ولى با سنن الهى ناسازگار است. ۸- بهشت، حقیقتى موجود در آسمان (لاتفتح لهم أبوب السماء

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

جهالت مردم بود و بعد از حضرت عيسى عليه السّلام ديگر پيغمبرى نيامده بود و سنن انبياء از ميان مردم آن عصر بكلّى رفته بود و پس از آن در مقام بيان عظمت دستگاه

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

نازل شده: يك چهارم در باره ما، و يك چهارم در باره دشمنان ما، و يك چهارم در سنن و امثال، و يك چهارم در فرائض و احكام. حضرت باقر عليه السلام فرمود: قرآن بر

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۸. صحیح ترمذى و سنن ابوداود. معجم طبرانى.

است كه در سجود باشد «1». و طول سجود از ديدن‌ «2» ائمه عليهم السّلام و از سنن اوّابين و سخت‌ترين اعمال است بر ابليس و محو كند گناهان را «3». و سيد بن طاووس

واجبات، و مرابطه نمائيد با ائمه عليهم السّلام. «1» نهج البلاغه، حكمت 300. «2» سنن ترمذى، جلد 4، كتاب فضايل الجهاد، صفحه 188، حديث 1665. «3» تفسير نور الثقلين،

او باشند و اگر احيانا خطائى از آنها سر زند از صميم قلب توبه نمايند فرائض و سنن خدا و پيغمبر را بجا آورند و در پرستش حق ريا و كوتاهى ننمايند و هر وقت پيغمبر

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

قرآن در سه بخش نازل شده: يك سوّم در باره ما و در باره دشمن ما، و يك سوّم در سنن و امثال، و يك سوّم در فرائض و احكام. اصبغ بن نباته گويد: شنيدم از امير المؤمنين

قرآن در سه بخش نازل شده: يك سوّم در باره ما و در باره دشمن ما، و يك سوّم در سنن و امثال، و يك سوّم در فرائض و احكام. حضرت صادق عليه السّلام فرمود: قرآن بچهار

خواهد بود. 3- آيه شريفه: يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَ يَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ‌ الخ، صريح است بر آنكه اراده الهى بر بندگان تبيين

مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «1». مسند احمد، ج 5، ص 43. «2». سنن‌ابى‌داود، ج 3، ص 15. «3». مسند احمد، ج 2، ص 174. «4». بقره، 255. جلد 10 -

مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «1». مسند احمد، ج 5، ص 43. «2». سنن‌ابى‌داود، ج 3، ص 15. «3». مسند احمد، ج 2، ص 174. «4». بقره، 255. جلد 10 -

مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «1». مسند احمد، ج 5، ص 43. «2». سنن‌ابى‌داود، ج 3، ص 15. «3». مسند احمد، ج 2، ص 174. «4». بقره، 255. جلد 10 -

، زيرا ادله نقليه و همچنين اعتبارات عقلى دلالت دارند بر اينكه اين عمل از سنن بشريت است ، و از دير زمانى در ميان افراد بشر رواج داشته ، و هر چه ما به عقب

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

نزدیک است» (أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ). در حقیقت این آیه به یکی از سنن الهی که در همه اقوام جاری بوده است اشاره می‌کند و به مؤمنان در همه قرون و

الامثال النبويّه، جلد 2، صفحه 307 (بنقل از المجازات النبويّه سيّد رضى) «3» سنن ترمذى، جلد 3، كتاب الرضاع، باب 16 «4» نهج البلاغه، حكمت 238 تفسير اثنا عشرى،

چند فصل ۲ - زندگى اجتماعى و نياز به قانون ويژگى انسان است ۳- دين (مجموعه سنن قوانين )) بايد در جهت برآوردن حوائج حقيقى انسان و مطابق بافطرت و تكوين تشريع

قَرْحٌ مِثْلُهُ). بنابراین، سستی و اندوه شما برای چیست؟! سپس اشاره به یکی از سنن الهی شده است که در زندگی بشر حوادث تلخ و شیرین رخ می‌دهد که هیچ کدام پایدار

۱۷; ویژگیهاى مکه ۱۰، ۱۶، ۱۷ هدایت ناپذیرى: زمینه هدایت ناپذیرى ۷ نسائى در سنن خود نیز از ابن عباس روایت کرده است و طبرى صاحب جامع البیان از طریق عوفى از

مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «1». مسند احمد، ج 5، ص 43. «2». سنن‌ابى‌داود، ج 3، ص 15. «3». مسند احمد، ج 2، ص 174. «4». بقره، 255. جلد 10 -

__________________________________________________ (۱) اين خبر را ابو داود سجستانى در سنن خود، و حاكم نيشابورى در مستدرك الصحيحين و احمد بن- حنبل در مسند با سند از

مسائل ساده و غير اصولى نكنيم.) 5- احقاق حقّ، به وسيله‌ى كلمات الهى، (اوليا، سنن، قوانين، اوامر، فداكارى، جهاد و عمل به دستورات الهى) است. «يُحِقَّ الْحَقَّ

__________________________________________________ (۲) اين خبر را ابن ماجه قزوينى در سنن خود و احمد بن حنبل در مسند با سند از ابن عباس و عبادة به اين لفظ نقل كرده‏اند

مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى‌ صُحُفاً مُنَشَّرَةً» «1». مسند احمد، ج 5، ص 43. «2». سنن‌ابى‌داود، ج 3، ص 15. «3». مسند احمد، ج 2، ص 174. «4». بقره، 255. جلد 10 -

انتقام اجتماعى، كه همان قصاص و انواع مؤاخذه ها است. چون تا آن جايى كه ما از سنن اجتماعى و قوانين موجود در ميان اجتماعات بشرى - چه اجتماعات پيشرفته و چه عقب

ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۲۳۰ چه شاعر در اين شعر مردم خود را بصرف مظنه ترسانده ، با اينكه بايد مردم را بدشمن يقينى ترساند، نه به مشكوك ، و اين بدان

رشد در قبول حقّ از او احساس شود، به اين وسيله آزمايش مى‏شود، و اين سنّتى از سنن قرآنى است كه گاهى آيه‏اى از آن در باره موضوعى نازل مى‏شود، ولى به سنّت «جري»

اند. و همچنين محدثين اهل سنت در صحاح خود، مانند صحيح بخارى و صحيح مسلم ، و سنن ابى داوود، و نسائى ، و احمد، و ساير جوامع حديث و كتب تفسير و غير آن نقل كرده

اللّه ) براى مؤ منان بهتر است استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت چند نكته جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه

نه فرزندان طلحه و زبير اين براى آن است كه آنان قرآن را به دور انداختند و سنن را باطل كردند و احكام را تعطيل نمودند با اينكه رسول خدا (ص) فرمود: قرآن رهبرى

اين سنن هرگز جنبه اختصاصى ندارد و به صورت يك سلسله قوانين حياتى درباره همگان ، گذشتگان و آيندگان ، اجرا مى شود. (قد خلت من قبلكم سنن ). در اين سنن پيشرفت

در يك مجتمع بى دين محور همه اينها ايمان افراد است به مقاصد قومى خود و همه سنن و قوانين كشورى و آداب و رسومى كه در بينشان دائر است ناشى از ايمان است . وقتى

و در همان كتاب آمده كه: ابن أبى حاتم، حاكم، ابن مردويه و بيهقى، در كتاب سنن خود، از على بن ابى طالب روايت كرده اند كه فرموده: وقتى اين سوره بر رسول خدا

ابراهيم عليه السّلام محسوب فرمود از جانب مادرش مريم. و اما از سنّت، پس از «1» سنن ترمذى، جلد 5، كتاب المناقب، باب 31، حديث مسلسل شماره 3769- و نيز رجوع شود

كردن‌ بدستورات‌ ‌هم‌ هست‌ و دين‌ اسلام‌ ‌تا‌ قيامت‌ باقيست‌ و ملت‌ ابراهيم‌ و سنن‌ ‌آن‌ ‌هم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ شريعت‌ ثابت‌ و متابعت‌ ‌آن‌ واجب‌ ‌است‌ چنانچه‌ گذشت‌

آنجائى كه دين خود را در قالب سنن عمومى و اجتماعى بشر ريخته است ، از اين جهت در معارف حقيقى خود، همان سبكى را كه خود ما در سنن اجتماعى خود رعايت مى كنيم مراعات

رسيد (تو نيز چنين باش ، و اين يكى از سنتهاى الهى است ) و هيچ چيز نميتواند سنن خدا را تغيير دهد و اخبار پيامبران به تو رسيده تفسير نمونه جلد ۵ صفحه ۲۰۹ تفسير:

الذين قتلوا النبيين و اطفاوا سنن المرسلين و احيوا سنن الجبارين ؟ !: كجايند اصحاب شهرهاى رس ، آنهائى كه پيامبران را كشتند و سنن رسولان خدا را خاموش كردند و

كنيد ‌براي‌ ‌شما‌ نفعش‌ بيشتر و بالاتر ‌است‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ ‌که‌ ‌از‌ سنن‌ ابراهيم‌ ‌است‌ بازاي‌ ذبح‌ اسماعيل‌ و ‌اينکه‌ قرباني‌ ‌هم‌ بعوض‌ قرباني‌

قوانين مدنى يا سنن قومى يا احكام حكومتى رايج در مجتمعات ، آن را تحريم كرده است . و نيز، ضرورت ايجاب كرده كه براى تحكيم اين قوانين و سنن ، نوعى كيفر براى

حوادث مصون تر است ، و لذا مى بينيم هيچ يك از امت ها با همه اختلافى كه در سنن اجتماعى و سليقه هاى قومى و ملى و با آن تفاوت فاحشى كه در ترقى و عقب ماندگى

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۹ بَابُ سُنَنِ شَهْرِ رَمَضَان‏ موضوعات :

اَلْعِطْرُ مِنْ سُنَنِ اَلْمُرْسَلِينَ

قَد خَلَت مِن قَبلِكُم سُنَنٌ فَسيروا فِى الأَرضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عٰقِبَةُ المُكَذِّبينَ (١٣٧)

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۹ بَابُ سُنَنِ شَهْرِ رَمَضَان‏ موضوعات :

بِنْتَ أَبِي سُفْيَانَ‏ فَزَوَّجَهُ دَعَا بِطَعَامٍ وَ قَالَ إِنَّ مِنْ سُنَنِ اَلْمُرْسَلِينَ اَلْإِطْعَامَ عِنْدَ اَلتَّزْوِيجِ‏

الصيام عنوان : حدیث در کتاب تهذيب الاحكام جلد ۴ كِتَابُ الصِّيَام‏‏ ۴۸ بَابُ سُنَنِ الصِّيَام‏ موضوعات :

إِنَّهُ لَمَّا قُبِضَ‏ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اَللَّهِ ص‏ جَرَتْ ثَلاَثُ سُنَنٍ أَمَّا وَاحِدَةٌ فَإِنَّهُ لَمَّا مَاتَ اِنْكَسَفَتِ اَلشَّمْسُ فَقَالَ

هدف مقدس و گرانبهائى بدون دادن قربانى يا قربانيها بدست نيامده و اين يكى از سنن اين جهان است . قرآن كريم كرارا از اين دسته سخن به ميان آورده و آنها را سخت

نعمت داد ؟ » . آرى سنن اجتماعى كه در بين مردم معمول و مجرى مى شود ارزشش به قدر ارزش صاحبان آن سنت است ، و بر حسب اختلافى كه صاحبان اين سنن از جهت شرافت و پستى

برداشته شده است ، و جاى ترديد نيست كه كون و جهان هستى با نظامى كه دارد و سنن و نواميسى كه در آن جارى است ، فعل خداى سبحان است ، ابتدايش از او و قوامش با

آنها چه دليلى بر جنون هود داشتند جز اينكه او، سنت شكنى كرده ، و با آداب و سنن خرافى محيطش به پيكار برخاسته بود، اگر اين دليل جنون باشد تمام مصلحان جهان

طبع بشرى و از سنن جارى الهى در بين بشر است و احدى از آن مستثناء نيست چيزى كه هست مؤ منين صالح در برخورد با ناملايمات خويشتندارتر و نسبت به سنن الهى راضى ترند،

خود مى بستند به خاطر آن در امان بودند. ولى با اين حال چرا تمام اين آداب و سنن در مورد پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) زير پا گذارده شد؟! چرا

زمينيش را هم تحريم نكرده ، و از خواندن و شنيدن اخبار و تاريخ امم گذشته و سنن و آدابى كه در آن امم معمول بوده و بدان وسيله مى توان كسب معرفت كرد، جلوگيرى

كرده است. و در الدرّ المنثور است كه حكيم ترمذى، در نوادر الاصول، بيهقى در سنن، ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، طبرانى، ابن مردويه، و بيهقى (در شعب الايمان)،

مادرم قربانت، نمى‏فرمائيد در اين وصيتنامه چه نوشته بود؟ فرمود: سخن خدا و سنن رسول خدا (ص)، گفتم: در ضمن وصيتنامه، جستن آنان‏ و مخالفتشان با امير مؤمنان

كتاب اصول)، ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابن مردويه، و بيهقى (در كتاب سنن خود)، از ابوهريره روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و

اينجا است كه اين حرف را كسانى مى گويند كه خود سراپا تقليدند و در اصول زندگى و سنن اجتماعى از خوردنى و نوشيدنى و پوشيدنى گرفته تا نكاح و مسكن و غيره ، به غير

جارى در اجتماعش حريت و آزادى ندارد، چون كه داخل در اجتماع است ، و آنچه از سنن و قوانين ، چه دينى و چه اجتماعى ، در اجتماع جريان دارد، امضاء كرده است ترجمه

جمله بعد كه تفسير آن خواهد آمد تناسب ندارد. در قسمت بعد نخست اشاره به يكى از سنن الهى شده است كه در زندگى بشر حوادث تلخ و شيرينى رخ مى دهد كه هيچكدام پايدار

اديان و يا قوانين يكباره آنها را مورد حمله قرار دهد، نخست باصول آن آداب و سنن پرداخته و از بيخ ريشه كن مى كند، آنگاه اگر دوام يافت و به قوت خود باقى ماند

وَقْتِهِ فَقَالَ إِنَ‏ رَسُولَ اَللَّهِ ص‏ سَنَّ فِي اَلْحَيْضِ ثَلاَثَ سُنَنٍ بَيَّنَ فِيهَا كُلَّ مُشْكِلٍ لِمَنْ سَمِعَهَا وَ فَهِمَهَا حَتَّى لَمْ

اصول حلاجى شده و به ثبوت رسيده ، اگر كسى بخواهد بايد بدانجا مراجعه كند. و در سنن ابى داوود از جبير بن محمد بن مطعم ، از پدرش از جدش ‍ روايت آمده كه گفت : روزى

ابن منذر، و ابو حاتم ، و نحاس . (در كتاب ناسخش )، و ابو حيان ، و بيهقى (در سنن خود)، همگى از انس روايت كرده اند كه يهود وقتى زنانشان حيض ‍ مى شدند او را

كرد، كه «نساوكم حرث لكم »، سپ س گفت : ديگر روشن تر از اين چه بيانى ؟. و در سنن ابى داود از ابن عباس روايت كرده كه گفت : عبد الله بن عمر كه خدا از گناهانش

همين معنا را الدر المنثور از عبد الرزاق و ابن جرير و ابن ابى حاتم و بيهقى در سنن خود از عكرمه از ابن عباس ‍ روايت كرده اند، الا اينكه در روايات ايشان دارد

زندگى مى كرده ، و لذا به آنچه كه مردم از جزئيات و خصوصيات موجودات و همچنين از سنن و آداب معموله با خبر بودند، او با خبر نبوده ، و در اوايل رشد و تميزش از آن

آمده. و در الدرّ المنثور است كه: ابن جرير و ابن ابى حاتم و بيهقى، در كتاب سنن خود، از على بن ابي طالب روايت كرده اند كه در تفسير «الّذين هم يراؤن » فرمود: