الأنعام ١١٩

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مَا لَکُمْ‌ أَلاَّ تَأْکُلُوا مِمَّا ذُکِرَ اسْمُ‌ اللَّهِ‌ عَلَيْهِ‌ وَ قَدْ فَصَّلَ‌ لَکُمْ‌ مَا حَرَّمَ‌ عَلَيْکُمْ‌ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ‌ إِلَيْهِ‌ وَ إِنَ‌ کَثِيراً لَيُضِلُّونَ‌ بِأَهْوَائِهِمْ‌ بِغَيْرِ عِلْمٍ‌ إِنَ‌ رَبَّکَ‌ هُوَ أَعْلَمُ‌ بِالْمُعْتَدِينَ‌

ترجمه

چرا از چیزها [= گوشتها] ئی که نام خدا بر آنها برده شده نمی‌خورید؟! در حالی که (خداوند) آنچه را بر شما حرام بوده، بیان کرده است! مگر اینکه ناچار باشید؛ (که در این صورت، خوردن از گوشت آن حیوانات جایز است.) و بسیاری از مردم، به خاطر هوی و هوس و بی‌دانشی، (دیگران را) گمراه می‌سازند؛ و پروردگارت، تجاوزکاران را بهتر می‌شناسد.

و شما را چه شده كه از ذبحى كه نام خدا بر آن ياد شده است نمى‌خوريد؟ در حالى كه خدا آنچه را بر شما حرام كرده برايتان شرح داده است، جز آنچه بدان ناچار شديد. و به راستى بسيارى به هوس‌هاى خويش، بدون آگاهى [مردم را] گمراه مى‌كنند. آرى، پروردگار تو به [حال
و شما را چه شده است كه از آنچه نام خدا بر آن برده شده است نمى‌خوريد؟ با اينكه [خدا] آنچه را بر شما حرام كرده -جز آنچه بدان ناچار شده‌ايد- براى شما به تفصيل بيان نموده است. و به راستى، بسيارى [از مردم، ديگران را] از روى نادانى، با هوسهاى خود گمراه مى‌كنند. آرى، پروردگار تو به [حال‌] تجاوزكاران داناتر است.
چرا از آنچه نام خدا بر آن ذکر شده نمی‌خورید (و بر خود حرام می‌کنید)؟ در صورتی که آنچه خدا بر شما حرام کرده به تفصیل بیان نموده جز آنچه به آن ناگزیر می‌شوید که باز حلال است. و بسیاری از مردم به هوای نفس خود از روی جهل (دیگران را) به گمراهی کشند. همانا خدا به تجاوز کنندگان (از حدود) داناتر است.
و شما را چه شده [که به دنبال یاوه گویی مشرکان] از آنچه [چون گوشت ذبیحه ای] که نام خدا بر آن برده شده نمی خورید؟! در صورتی که آنچه را خدا بر شما حرام نموده برای شما بیان کرده است، مگر چیزی که [برای حفظ جانتان] به خوردن آن ناچار شوید؛ و قطعاً بسیاری [از بداندیشان]، دیگران را از روی جهل و نادانی با هواهای نفسانی خود گمراه می کنند؛ یقیناً پروردگارت به تجاوزکاران [از حدود حق] داناتر است.
چرا از آنچه نام خدا بر آن ياد شده است نمى‌خوريد و خدا چيزهايى را كه بر شما حرام شده است به تفصيل بيان كرده است، مگر آنگاه كه ناچار گرديد؟ بسيارى بى‌هيچ دانشى ديگران را گمراه پندارهاى خود كنند. هرآينه پروردگار تو به متجاوزان از حد داناتر است.
و چرا از قربانی‌ای که نام خدا را [به هنگام ذبحش‌] بر او برده‌اند نخورید، و حال آنکه [خداوند] آنچه را بر شما حرام کرده است، برایتان روشن کرده است، مگر آنچه از [خوردن‌] آن ناچار شوید، و بسیاری به هوی و هوس خویش و از روی نادانی [مردم را] گمراه می‌کنند، بی‌گمان پروردگار تو به تجاوزکاران آگاه‌تر است‌
و شما را چيست كه از آنچه نام خدا بر آن ياد شده نمى‌خوريد و حال آنكه آنچه را بر شما حرام كرده است- مگر آنچه به [خوردن‌] آن ناچار شويد- برايتان به تفصيل بيان داشته است؟ و هر آينه بسيارى به سبب آرزوها و هوسهاشان بى‌هيچ دانشى [مردم را] گمراه مى‌كنند و براستى پروردگار تو به ستمكاران- از حد گذرندگان- داناتر است.
شما چرا باید از گوشت حیوانی نخورید که به هنگام ذبح نام خدا بر آن رفته است؟ و حال آن که خداوند گوشت حیواناتی را که بر شما حرام است (در همین سوره / و مائده / بیان کرده است (و دستور داده است که از آنها نخورید) مگر ناچار و درمانده شوید (که در این صورت می‌توانید به اندازه‌ای که رفع ضرورت و دفع هلاک کند از گوشت حرام آنها بخورید). بسیاری از مردم، با هواها و هوسهای (کج و نادرست) خود، بدون آگاهی (از صحّت آنچه که می‌گویند و بدون دلیلی بر آنچه در راه آن می‌کوشند، دیگران را) سرگشته و گمراه می‌سازند. بیگمان پروردگارت (از تو و از همه‌ی بندگان) آگاهتر از حال تجاوزکاران است.
و شما را چه شده که از آنچه نام خدا بر آن برده شده نمی‌خورید؟ حال آنکه همواره خدا، آنچه را بر شما حرام کرده، به تفصیل (در قرآن) بیان کرده است، جز آنچه (از محرمات) که بدون اختیار به آن ناچار شده‌اید (که به اندازه‌ی ضرورت بر شما حلال است). و بی‌چون بسیاری (از مردمان، دیگران را) از روی نادانی، با هوس‌های خود گمراه می‌کنند. بی‌امان پروردگارت، (هم)او به (حال) تجاوزکاران داناتر است.
و چه شود شما را نخورید از آنچه نام خدا بر آن برده شده است حالی که تفصیل داده است برای شما آنچه را حرام کرده است بر شما جز آنچه ناگزیر شوید بدان و همانا بسیاری گمراه می‌کنند به هوسهای خود به نادانی و هرآینه پروردگار تو داناتر است به تجاوزکنندگان‌

And why should you not eat of that over which the Name of Allah is pronounced, when He has detailed for you what is prohibited for you, unless you are compelled by necessity? Many lead astray with their opinions, through lack of knowledge. Your Lord knows best the transgressors.
ترتیل:
ترجمه:
الأنعام ١١٨ آیه ١١٩ الأنعام ١٢٠
سوره : سوره الأنعام
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا لَکُمْ أَلاّ تَأْکُلُوا»: چرا باید نخورید؟ یعنی مانعی برای خوردن در میان نیست. «الْمُعْتَدِینَ»: متجاوزین از حدود خدا با تحریم چیز حلال.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول آیات ۱۱۹، ۱۲. و ۱۲۱:[۲]

از ابن عباس نقل نمایند كه عده اى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: یا رسول الله آیا حیوانى را كه خودمان مى كشیم، بخوریم ولى حیواناتى را كه خدا بكشد، نخوریم سپس آیه ۱۱۸ با این آیات نازل گردید.[۳]

و نیز از ابن عباس نقل شده كه قریش را تحریك كرده بودند كه با محمد به مخاصمه و دشمنى برخاسته و به او بگویند: آیا حیوانى كه با كارد ذبح نمائى حلال است ولى حیوانى را كه خداوند ذبح نموده و مرده و میته باشد، حرام خواهد بود؟[۴]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ «119»

و شما را چه شده كه از آنچه كه نام خداوند بر آن برده شده است نمى‌خوريد؟ (و بى‌جهت حلال ما را بر خود حرام مى‌كنيد،) در صورتى كه خداوند آنچه را بر شما حرام كرده خودش به تفصيل براى شما بيان كرده است، مگر آنچه (از محرّمات) كه به خوردن آن مضطرّ شديد، همانا بسيارى از مردم، ديگران را جاهلانه به خاطر هوس‌هاى خود گمراه مى‌كنند. قطعاً پروردگارت به متجاوزان آگاه‌تر است.

نکته ها

گروهى با شبهه‌افكنى و مقايسه‌ى ميان حيوان ذبح شده و مرده، مردم را به انحراف كشيده و مى‌گفتند: چرا حيوانى را كه ما مى‌كشيم حلال است و آنچه را خدا مى‌كشد، حرام؟

كه اين آيه ضمن هوشيار كردن مردم، پاسخ آنان را نيز مى‌دهد.

پیام ها

1- هر كس بدون دليل حلال‌هاى الهى را بر خود حرام كند بايد توبيخ شود. «وَ ما

جلد 2 - صفحه 542

لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا ...» (گويا بعضى از مسلمانان تحت تأثير سنّت‌هاى جاهلى قرار مى‌گرفتند و حلال‌هايى را بر خود حرام مى‌كردند.)

2- خوردن گوشت حيوان هم اگر رنگ الهى داشته باشد حلال، و گرنه حرام است. «ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ»

3- همه‌ى محرّمات الهى، در مكتب آسمانى اسلام بيان شده است. «وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ» «1»

4- اصل و قانون كلّى در خوردنى‌ها، حلال بودن است و هر چه حرام باشد، خداوند بيان مى‌كند. «فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ»

5- احكام اسلام، بن‌بست ندارد. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»

6- اضطرار، تكليف را ساقط مى‌كند. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»

7- تكليف‌هاى الهى، متناسب با شرايط زمان، مكان و توان انسان است. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»

8- استفاده از خوردنى‌هاى حرام، در موارد اضطرارى جايز است. «إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ»

9- تعيين حلال و حرام، بر پايه‌ى دستورات الهى است. «حَرَّمَ عَلَيْكُمْ»

10- جهل و هواپرستى، از عوامل انحراف است. «لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ»

11- گمراه ساختن مردم، تجاوز به حقوق جامعه است. «أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ (119)

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 364

وَ ما لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ‌: و چيست و چه غرض است شما را اينكه نخوريد از آنچه ياد كرده شده بر آن اسم خداى تعالى در وقت ذبح او، و چه منع است براى شما اى مؤمنان كه آنچه حلال است نخوريد وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ‌: و حال آنكه بتحقيق تفصيل و تبيين نموده براى شما آنچه حرام گردانيده بر شما. آيه شريفه اشعار است بر رد فرقه متصوفه كه ترك حيوانى كنند به هواى نفس، و حال آنكه خداوند حلال فرموده خوردن محللات را إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ‌: مگر آنچه مضطر و بيچاره شويد از خوردن محرمات. چه اين نيز حلال است شما را عند الضروره بقدر سدّ رمق به مذهب اماميه‌ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ‌: و بدرستى كه بسيارى از مردمان هر آينه گمراه مى‌كنند مردم را در تحليل حرام، مانند مشركين به خوردن مردار، و تحريم حلال، مانند برخى از صوفيه در ترك حيوانى در صورتى كه اين عادات‌ بِغَيْرِ عِلْمٍ‌: بدون علم و دانش و حجت و دليلى باشد، بلكه صرف هواى نفس و مشتهيات شيطانى است‌ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ‌: بدرستى كه پروردگار تو داناتر است به آنها كه از حد، تجاوز، و از حق به باطل عدول نمودند، و از حلال به حرام ميل كردند. پس آنها را بر وفق اعمال جزا خواهد داد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما لَكُمْ أَلاَّ تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ ما حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلاَّ مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَ إِنَّ كَثِيراً لَيُضِلُّونَ بِأَهْوائِهِمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ (119)

ترجمه‌

و چيست مر شما را كه نخوريد از آنچه ياد كرده شد نام خدا بر آن و بتحقيق كه تفصيل داد از براى شما آنچه را حرام كرد بر شما مگر آنچه مضطر شديد بآن و بدرستيكه بسيارى هر آينه گمراه ميكنند بدلخواهشان بدون دانشى همانا پروردگار تو داناتر است بتجاوز كنندگان.

تفسير

چه موجب و باعث ميشود كه كسى از حلال خدا صرف نظر نموده بحرام بپردازد با آنكه خداوند حلال و حرام خود را بيان فرموده و از يكديگر جدا نموده است چنانچه در اوائل سوره مائده مفصّلا ذكر شد و از جمله محرّمات ميته است مگر در صورت اضطرار كه بقدر ضرورت جائز است اين نيست مگر براى آنكه بيشتر مردم تابع هواى نفسند و حرام و حلال خدا را بدلخواه خود از راه جهالت و نادانى تغيير ميدهند و آيات الهى را تفسير و تاويل مينمايند و خداوند بهتر از هر كس آنها را ميشناسد و تجاوزات آنها را ميداند و در دنيا و آخرت آنها را بسزاى اعمالشان ميرساند ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما لَكُم‌ أَلاّ تَأكُلُوا مِمّا ذُكِرَ اسم‌ُ اللّه‌ِ عَلَيه‌ِ وَ قَد فَصَّل‌َ لَكُم‌ ما حَرَّم‌َ عَلَيكُم‌ إِلاّ مَا اضطُرِرتُم‌ إِلَيه‌ِ وَ إِن‌َّ كَثِيراً لَيُضِلُّون‌َ بِأَهوائِهِم‌ بِغَيرِ عِلم‌ٍ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعلَم‌ُ بِالمُعتَدِين‌َ (119)

و چه‌ سبب‌ ‌شده‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ اينكه‌ نميخوريد ‌از‌ ‌آن‌ ذبيحه‌ ‌که‌ ذكر اسم‌ اللّه‌ ‌بر‌ ‌او‌ ‌شده‌ و حال‌ آنكه‌ خداوند محققا ‌براي‌ ‌شما‌ تفصيل‌ آنچه‌ ‌که‌ ‌از‌ حيوانات‌ ‌بر‌ ‌شما‌ حرام‌ ‌شده‌ داده‌ ‌است‌ مگر ‌در‌ مورد اضطرار بخوردن‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ صورت‌ جميع‌ محرمات‌ حلال‌ ميشود و بدرستي‌ ‌که‌ كثيري‌ هراينه‌ گمراه‌ ميكنند سايرين‌ ‌را‌ بهواهاي‌ نفسانيه‌ ندانسته‌ محققا پروردگار تو داناتر ‌است‌ بتجاوزكنندگان‌ (‌که‌ حق‌ ‌را‌ باطل‌ ارائه‌ ميدهند و باطل‌ ‌را‌ حق‌، حرام‌ ‌را‌ حلال‌ ميشمارند و حلال‌ ‌را‌ حرام‌ ميپندارند).

وَ ما لَكُم‌ أَلّا تَأكُلُوا مِمّا ذُكِرَ اسم‌ُ اللّه‌ِ عَلَيه‌ِ ظاهرا اشاره‌ ‌باشد‌ ببعض‌ مرتاضين‌ و دراويش‌ و صوفيه‌ ‌که‌ ميگويند حيواني‌ نبايد خورد، و حقير بودم‌ پاي‌

جلد 7 - صفحه 187

منبر يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ استدلال‌ ميكرد بقول‌ قصّابين‌ ‌که‌ ميگويند گوشت‌ و استخوان‌ ‌با‌ ‌هم‌ ‌است‌ و معني‌ ميكرد ‌هر‌ ‌که‌ استخوان‌ ميخورد گوشت‌ ‌هم‌ بايد بخود ‌يعني‌ سگ‌ و غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ اولا قول‌ قصاب‌ چه‌ حجتي‌ دارد و ثانيا مراد قصاب‌ ‌در‌ باب‌ فروش‌ ‌است‌ نه‌ اكل‌ و ثالثا ردّ قول‌ ‌خدا‌ ‌است‌ قُل‌ مَن‌ حَرَّم‌َ زِينَةَ اللّه‌ِ الَّتِي‌ أَخرَج‌َ لِعِبادِه‌ِ وَ الطَّيِّبات‌ِ مِن‌َ الرِّزق‌ِ الاية اعراف‌ ‌آيه‌ 30، مگر اينكه‌ بگويند ‌که‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ دارد قُل‌ هِي‌َ لِلَّذِين‌َ آمَنُوا و ‌ما ‌از‌ زمره‌ مؤمنين‌ خارج‌ هستيم‌.

وَ قَد فَصَّل‌َ لَكُم‌ ما حَرَّم‌َ عَلَيكُم‌ ‌در‌ چند موضع‌ قرآن‌ خداوند بيان‌ فرموده‌ إِنَّما حَرَّم‌َ عَلَيكُم‌ُ المَيتَةَ وَ الدَّم‌َ وَ لَحم‌َ الخِنزِيرِ وَ ما أُهِل‌َّ بِه‌ِ لِغَيرِ اللّه‌ِ فَمَن‌ِ اضطُرَّ غَيرَ باغ‌ٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثم‌َ عَلَيه‌ِ بقره‌ ‌آيه‌ 168، حُرِّمَت‌ عَلَيكُم‌ُ المَيتَةُ وَ الدَّم‌ُ وَ لَحم‌ُ الخِنزِيرِ وَ ما أُهِل‌َّ لِغَيرِ اللّه‌ِ بِه‌ِ وَ المُنخَنِقَةُ وَ المَوقُوذَةُ وَ المُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ ما أَكَل‌َ السَّبُع‌ُ إِلّا ما ذَكَّيتُم‌ وَ ما ذُبِح‌َ عَلَي‌ النُّصُب‌ِ وَ أَن‌ تَستَقسِمُوا بِالأَزلام‌ِ، ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: فَمَن‌ِ اضطُرَّ فِي‌ مَخمَصَةٍ غَيرَ مُتَجانِف‌ٍ لِإِثم‌ٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ مائده‌ ‌آيه‌ 5 إِنَّما حَرَّم‌َ عَلَيكُم‌ُ المَيتَةَ وَ الدَّم‌َ وَ لَحم‌َ الخِنزِيرِ وَ ما أُهِل‌َّ لِغَيرِ اللّه‌ِ بِه‌ِ فَمَن‌ِ اضطُرَّ غَيرَ باغ‌ٍ وَ لا عادٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ غَفُورٌ رَحِيم‌ٌ نحل‌ ‌آيه‌ 116، و ‌غير‌ اينها و ‌در‌ لسان‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ اطهار ‌عليهم‌ السّلام‌ محرمات‌ ‌را‌ معين‌ فرموده‌ و ‌خود‌ ‌آنها‌ اغلب‌ موارد غذاي‌ ‌آنها‌ لحوم‌ و شير حيواني‌ ‌بود‌.

إِلّا مَا اضطُرِرتُم‌ إِلَيه‌ِ ‌در‌ تمام‌ ‌اينکه‌ آيات‌ صورت‌ اضطرار خارج‌ ‌شده‌ بعلاوه‌ ‌در‌ حديث‌ رفع‌

‌ما اضطروا اليه‌

يكي‌ ‌از‌ تسعه‌ شمرده‌ ‌شده‌ و ‌در‌ حديث‌ (الضرورات‌ تبيح‌ المحذورات‌) بلكه‌ حكم‌ عقل‌ ‌بر‌ جواز داريم‌ غاية الامر بايد بمقدار اضطرار ‌باشد‌ بطوري‌ ‌که‌ موجب‌ حرج‌ ‌هم‌ نشود نه‌ مجرد سدّ رمق‌ و نه‌ اشباع‌ ‌که‌ مفسرين‌ گفتند.

وَ إِن‌َّ كَثِيراً لَيُضِلُّون‌َ بِأَهوائِهِم‌ بِغَيرِ عِلم‌ٍ مراد اكثر نيست‌ همين‌ اندازه‌

جلد 7 - صفحه 188

‌که‌ جماعتي‌ اضلال‌ كنند صدق‌ كثير ميكند و البته‌ ‌اينکه‌ جماعت‌ مضلّين‌ امر ‌بر‌ ‌آنها‌ مشتبه‌ ‌شده‌ و ‌خود‌ ‌هم‌ ‌در‌ ضلالت‌ جهل‌ و گمراهي‌ افتادند آنهم‌ جهل‌ مركب‌ ‌که‌ خيال‌ ميكنند عالم‌ هستند ولي‌ صرف‌ هوي‌ و متابعت‌ نفس‌ ‌است‌ إِن‌َّ رَبَّك‌َ هُوَ أَعلَم‌ُ بِالمُعتَدِين‌َ تعدي‌ تجاوز و زياده‌رويست‌ باصطلاح‌ كاسه‌ ‌از‌ آش‌ گرمتر، ‌اينکه‌ جماعت‌ ‌اگر‌ ميخواهند محرمات‌ ‌را‌ ترك‌ كنند چرس‌ نكشند بنك‌ استعمال‌ نكنند، سبيل‌ نگذارند، غلوّ نكنند، نماز ‌را‌ ترك‌ نكنند ‌که‌ بگويند ‌ما واصل‌ شده‌ايم‌ و بحدّ يقين‌ رسيده‌ايم‌، و شرك‌ ‌در‌ عبادت‌ نياورند ‌که‌ صورت‌ مرشد ‌را‌ ‌در‌ نظر بگيرند، و مسائل‌ دين‌ ‌را‌ ‌از‌ مراجع‌ تقليد اخذ كنند و هزارها عيبهاي‌ ديگر لازم‌ نيست‌ ‌که‌ ترك‌ خوردن‌ گوشت‌ حيواني‌ كنند خداوند ‌از‌ باطن‌ و ظاهر ‌آنها‌ خبر دارد و بحال‌ ‌آنها‌ ‌از‌ همه‌ كس‌ عالم‌تر ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- برخى از مردم عصر جاهلیت خوردن گوشت حیوانى را که با نام خدا ذبح شده باشد حرام مى دانستند. (و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه)

۲- برخى از مسلمانان صدر اسلام به جهت شبهه هاى ایجاد شده مشرکان از خوردن ذبیحه با نام خدا خوددارى مى کردند. (فکلوا مما ذکر اسم الله ... و ما لکم ألا تأکلوا) لحن عتاب گونه آیه چنین مى نمایاند که بر اثر تبلیغات کافران و سخنان فریبنده آنان برخى از مسلمانان از خوردن ذبیحه حلال خوددارى مى کردند.

۳- برخى از مسلمانان صدر اسلام تحت تأثیر سنتهاى جاهلى و اجتماعى عصر خود بودند. (و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه)

۴- نکوهش خداوند از برخى مسلمانان صدر اسلام به سبب تحریم خوردن گوشت حیوانى که با نام خدا ذبح شده است. (و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه)

۵- خداوند محدوده دقیق خوردنیهاى حرام را قبل از نزول آیات سوره انعام براى مردم تبیین کرده بود. (و قد فصل لکم ما حرم علیکم) «قد فصل» فعل ماضى محقق و به معنى «قد بین» است و بر وقوع حتمى فعل در گذشته دلالت دارد. بنابراین باید قبل از نزول این آیات، آیاتى در تحریم برخى خوردنیها نازل شده باشد، که ظاهراً آیه ۱۱۵ سوره نحل است.

۶- اصل در خوردنیها حلیت است. (و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه و قد فصل لکم ما حرم علیکم) در آیه شریفه با استناد به بیان محرمات، بقیه موارد مباح و مجاز شمرده شده است. لذا اصل در خوردنیها حلیت است، مگر آنچه حرمتش بیان شود.

۷- اصل حلیت، جز در مواردى که دلیلى بر حرمت اقامه شود، جارى است.* (و ما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه و قد فصل لکم ما حرم علیکم) به احتمال اینکه مراد از «ما حرم» تمامى محرمات باشد، اعم از خوردنیها و غیر خوردنیها.

۸- تعیین حلال و حرام تنها شأن خداوند است. (و ما لکم ألا تأکلوا ... و قد فصل لکم ما حرم علیکم)

۹- اضطرار از میان برنده تکلیف است. (و قد فصل لکم ما حرم علیکم إلا ما اضطررتم إلیه)

۱۰- در صورت اضطرار خوردن از حیوانى که هنگام ذبح نام خدا بر آن برده نشده باشد، جایز است. (و قد فصل لکم ما حرم علیکم إلا ما اضطررتم إلیه)

۱۱- تکلیفهاى الهى متناسب با توان انسان است. (إلا ما اضطررتم إلیه)

۱۲- بسیارى از مردم با هواى نفس خود نادانسته موجب گمراهى دیگران مى شوند. (و إن کثیرا لیضلون بأهوائهم بغیر علم) «با» در «بأهوائهم» سببیه است، ولى در «بغیر علم» معنى الصاق دارد.

۱۳- کسانى که با اندیشه هاى مبتنى بر تمایلاتِ خود دیگران را به گمراهى مى کشانند، مردمى نادان هستند. (و إن کثیرا لیضلون بأهوائهم بغیر علم)

۱۴- جهل و هواى نفس از عوامل اصلى گمراهى است. (و إن کثیرا لیضلون بأهوائهم بغیر علم)

۱۵- هواى نفس موجب خدشه و تشکیک در احکام حلال و حرام خداوند مى شود. (و ما لکم ألا تأکلوا ... و إن کثیرا لیضلون بأهوائهم بغیر علم)

۱۶- بدعتگذاران در دین و گمراه کنندگان مردم، تجاوزگرند. (و ما لکم ألا تأکلوا ... و إن کثیرا ... إن ربک هو أعلم بالمعتدین)

۱۷- تنها خداوند بهتر از هر کس متجاوزان به حدود الهى و اهل بدعت در احکام الهى را مى شناسد و معرفى مى کند. (إن ربک هو أعلم بالمعتدین) ضمیر فصل «هو»، که بین اسم و خبر «إن» قرار گرفته، بیانگر حصر است.

۱۸- هشدار خداوند به تجاوزگران به محدوده شرایع و احکام الهى و بدعتگذاران در دین (إن ربک هو أعلم بالمعتدین)

۱۹- آگاهى دقیق از اهل بدعت در دین و متجاوزان به حدود الهى، جلوه اى از ربوبیت خداوند (إن ربک هو أعلم بالمعتدین)

۲۰- سخن ناآگاهانه درباره دین تجاوزگرى است. (فکلوا ... إن ربک هو أعلم بالمعتدین)

۲۱- اتهام بدعتگذارى و تجاوز به احکام دین الهى به اسلام و مسلمانان در تبلیغات مشرکان مکه (إن ربک هو أعلم بالمعتدین) کاربرد فعل تفضیل «أعلم» و تأکید و حصر آن با «إن» و ضمیر فصل «هو» در مواردى است که مدعیان و منکرانى در برابر وجود داشته باشند. بدین معنى که چه بسا مشرکان، مسلمانان را به سبب پایبندى به احکام اسلام به بدعتگذارى متهم مى ساختند.

موضوعات مرتبط

  • احکام:۱۰ ثانوى ۹، ۱۰ ; تشریع احکام ۱۰ ۸
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۲، ۳ ; تهمت به اسلام ۲۱
  • اصل حلیت: محدوده اصل حلیت ۷
  • اضطرار: آثار اضطرار ۹
  • بدعتگذاران: آگاهى از عمل بدعتگذاران ۱۹ ; تجاوزگرى بدعتگذاران ۱۶ ; تشخیص بدعتگذاران ۱۷ ; هشدار به بدعتگذاران ۱۸
  • تجاوز: موارد تجاوز ۲۰
  • تکلیف: اضطرار در تکلیف ۹ ; سهولت تکلیف ۱۱ ; عوامل رفع تکلیف ۹، ۱۰ ; قدرت در تکلیف ۱۱
  • جاهلان:۱۳ رسوم جاهلان ۱۳ ۱، ۳
  • جهل: آثار جهل ۱۴
  • خدا: اختصاصات خدا ۸، ۱۷ ; ربوبیت خدا ۱۹ ; سرزنشهاى خدا ۴ ; علم خدا ۱۷ ; نام خدا ۴ ; هشدار خدا ۱۸
  • خوردنیها: احخوردنیهاخوردنیهاکام خوردنیها ۵، ۶، ۱۰ ; تحریم خوردنیهاى مباح ۱ ; تشریع احکام خوردنیها ۵ ; خوردنیهاى حرام ۵
  • دین: تهمت به دین ۲۱ ; سخن جاهلانه درباره دین ۲۰
  • ذبح: احکام ذبح ۴ ; بسمله در ذبح ۱، ۴
  • ذبیحه: خوردن ذبیحه ۱، ۲ ; خوردن ذبیحه حرام ۱۰
  • شبهات: القاى شبهات در احکام ۱۵ ; عوامل شبهه ۲، ۱۵
  • گمراهگران: تجاوزگرى گمراهگران ۱۶
  • گمراهى: اضلال مردم ۱۳ ; عوامل گمراهى ۱۲، ۱۳، ۱۴
  • مباحات: تحریم مباحات ۴ ; تحریم مباحات در جاهلیت ۱
  • متجاوزان:۱۶ آگاهى به متجاوزان ۱۶ ۱۹ ; تشخیص متجاوزان ۱۶ ۱۷ ; هشدار به متجاوزان ۱۶ ۱۸
  • مسلمانان: تأثیرپذیرى مسلمانان ۲ ; تأثیرپذیرى مسلمانان صدر اسلام ۳ ; تهمت به مسلمانان ۲۱ ; سرزنش مسلمانان صدر اسلام ۴
  • مشرکان: تأثیر شبهه‌افکنى مشرکان ۲ ; تبلیغ مشرکان صدر اسلام ۲
  • مشرکان مکه: تبلیغ مشرکان مکه ۲۱ ; تهمتهاى مشرکان مکه ۲۱ ; روش برخورد مشرکان مکه ۲۱
  • هواپرستى: آثار هواپرستى ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۴، ص ۴۲۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۳۴۸.
  3. صحیح ترمذى و سنن ابوداود.
  4. معجم طبرانى.