نتایج جستجو

خدا ۱۲ افترا: افترا به خدا ۸ ; ظلم افترا به خدا ۱ خدا: دلایل خدا شناسى ۵ ; کتاب خدا ۴ ظلم: مراتب ظلم ۱، ۲، ۳ قرآن: افترا به قرآن ۷ ; تکذیب قرآن ۹ ; روحیه

کیفر افترا به قرآن ۸; مفتریان به قرآن ۲ کفر: آثار کفر ۳ محمد(ص): تنزیه محمد(ص) ۵; تهمت افترا به محمد(ص) ۱; تهمت دروغگویى به محمد(ص) ۱; تهمتهاى مخالفان محمد(ص)

ربوبیت خدا ۵ قرآن: افترا به قرآن ۲; انذارهاى قرآن ۱۱; تهمت به قرآن ۴; حقانیت قرآن ۴، ۶; مکذبان وحیانیت قرآن ۱; منشأ نزول قرآن ۱، ۵، ۶; نقش قرآن ۱۱، ۱۵; وحیانیت

اسلام ۱، ۷، ۱۱ افترا: افترا به قرآن ۳ قرآن: تبلیغ علیه قرآن ۲; تهمت آشفتگى به قرآن ۲; تهمت رؤیاى آشفته به قرآن ۱; تهمت شعر به قرآن ۴; جذابیت قرآن ۵; روش مبارزه

افشاگرى خدا ۱ قرآن: افترا به قرآن ۱۰; افشاى توطئه علیه قرآن ۱; بی نظیرى قرآن ۵; دلایل وحیانیت قرآن ۸; رد عجمیت قرآن ۸; عربیت قرآن ۷; فصاحت قرآن ۷، ۸; کتمان

خدا ۶ قرآن: آثار تحدى قرآن ۷; ابعاد اعجاز قرآن ۱۱; ابعاد تحدى قرآن ۱۱; اعجاز قرآن ۲; افترا به قرآن ۱۲; اهمیت قرآن ۶; بى نظیرى قرآن ۳، ۵، ۱۳; تحدى قرآن ۲;

آثار عقیده به ربوبیت خدا ۲۴ قرآن: آیات قرآن ۲ ; افترا به قرآن ۸ ; تحریف قرآن ۱۳ ; درخواست تبدیل قرآن ۷، ۹ ; ساختار قرآن ۲ ; سهولت فهم قرآن ۳ ; قرآن و ابهام

اينگونه آيات به معنى دانستن و درك است. [كهف:19]. اشعار به معنى اعلام است يعنى ناشناسى كند و كسى را به وضع شما با خبر ننمايد. شعائر: جمع شعيره است به معنى علامت

استماع آیات خدا ۲ افترا: منشأ افترا به آیات خدا ۴; منشأ افترا به دین ۴ خدا: تهدیدهاى خدا ۱; نفرین خدا ۱ دروغ: گناه دروغ ۳ دروغگویان: نفرین به دروغگویان ۱ کفر:

گردید». آخرت: نامهاى آخرت ۳ ائمه(ع): افترا به ائمه(ع) ۸ افترا: آثار افترا به خدا ۱، ۲، ۴; افترا به خدا ۸; عوامل افترا به خدا ۶ تکبر: آثار تکبر ۶، ۷ جهنم: جاودانان

هدایت، به دست خداوند است. (و اللّه لایهدى القوم الظلمین) اسلام :۶ افترا: افترا به خدا ۲; ظلم افترا به خدا ۱; گناه افترا به خدا ۱ تسلیم: دعوت به تسلیم به

کارساز است. یا می‌گویند: «آن [:قرآن] را به دروغ به خدا نسبت داده.» بگو: «اگر راستگو بوده‌اید، پس ده سوره‌ی افترا بسته همچون قرآن بیاورید و غیر از خدا هر که

عذاب ۱۰ قرآن: حقانیت قرآن ۷; ظلم تکذیب قرآن ۶ کافران :۹ کافران ۹ در جهنم ۸ مردم: ظالمترین مردم ۱ مفتریان به خدا: کفر مفتریان به خدا ۹; مفتریان به خدا در

یوسف ... . احکام:۹ افترا: حرمت افترا ۹ برگزیدگان: تهمت به برگزیدگان ۶ ; فضایل برگزیدگان ۶ خدا: لعن خدا ۷، ۸ زنان: عفیف ۵ عفیف: افترا به عفیف ۹ عیسى (ع):

بیان شده است. افترا: آثار افترا به خدا ۵; افترا به خدا ۳; بى ثمرى افترا به خدا ۸; فرجام شوم افترا ۹; گناه افترا به خدا ۵; ناپسندى افترا ۹ اقوام پیشین:

قائل شدن به ابزار و عوامل، افترایى است که مؤاخذه در پى دارد. (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ... تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون) افترا: آثار افترا به خدا ۱۴;

سخت ستمگر (قل فاتوا بالتوریة ... فمن افترى ... فاولئک هم الظالمون) افترا: افترا به خدا ۱، ۲ بدعتگذارى: ظلم بدعتگذارى ۲ تحریف: ۱ ظالمان: ۳ ظلم: ۲ کیفر:

اینانند کسانى که به پروردگار خود دروغ بستند. آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران باد». احکام: ۲ افترا: احکام افترا ۲; حرمت افترا به خدا ۲; ظلم افترا به خدا ۱ انسان:

انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته

دارد. ۱۱- افترا بستن بر خدا، گناهى بزرگ است. (قالوا اتخذ اللّه ولدًا ... کبرت کلمة ... إن یقولون إلاّ کذبًا) ارزشها: ملاک ارزشها ۷ افترا: افترا به خدا ۹;

نابودى باطل ۱۰، ۱۴ قرآن: حقانیت قرآن ۱۴; فضیلت قرآن ۱۳; نقش قرآن ۱۲ کفر: منشأ شکست کفر ۱۷ محمد(ص): آثار دعوتهاى محمد(ص) ۲; افترا به محمد(ص) ۱; افتراهاى

است كه به خشمى از خدا دچار گرديده و جايگاهش جهنم است؟ و چه بد بازگشتگاهى است. آیا کسی که (به ایمان) در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که (به کفر)

عقیده ۱ قرآن: تعالیم قرآن ۱۲; تهمت جادو به قرآن ۱۵; تهمت ساختگى به قرآن ۱۳; حقانیت قرآن ۱۹; سهولت فهم قرآن ۳; عوامل مبارزه با قرآن ۱۶; وضوح قرآن ۳ کافران

کهف ۶ افترا: افترا به خدا ۱۰، ۱۳ بت پرستى: بت پرستى در دوران اصحاب کهف ۱۴; تاریخ بت پرستى ۱۴ جامعه: تأثیرپذیرى از جامعه ۴; جوامع مشرک ۱ خدا: شرک به خدا ۱۳;

بالاتر از آن گفتند!. گفتند افترا است، بعد بالاتر از آن، گفتند افترا است ،بعد بالاتر از آن، گفتند: دروغگوست زيرا شاعر در قرآن كسى است كه طبع دروغگوئى دارد

آخرت: آثار تکذیب آخرت ۲ افترا: آثار افترا به خدا ۱ ایمان: آثار ایمان به معبودان باطل ۴ خود: آگاهى از عقیده باطل خود ۵; زیان به خود ۱، ۲، ۴ زیان: عوامل

صفات: رحمان ۳ افترا: افترا به خدا ۱ اقرار: اقرار به رحمانیت خدا ۴ جاهلیت: افتراهاى مشرکان جاهلیت ۱; اقرار مشرکان جاهلیت ۴ خدا: انتساب فرزند به خدا ۱; خدا

عقیده به ربوبیت او است. (فاستفتهم ألربّک البنات و لهم البنون) برداشت یاد شده از تصریح به اسم «ربّ» در آیه شریفه، به دست مى آید. افترا: افترا به خدا ۶ پسر:

۱۴۶، ح ۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۵۱، ح ۱۰۹. اسماء و صفات: صفات جلال ۴ افترا: افترا به خدا ۳ جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴ خدا: احاطه علمى خدا ۱، ۲; تنزیه

شرک: منشأ شرک ۹ قرآن: آثار نسخ در قرآن ۲; جهل مکذبان قرآن ۷; حقیقت نسخ در قرآن ۷; فلسفه نسخ در قرآن ۶، ۷; نزول تدریجى قرآن ۴، ۵; نسخ در قرآن ۱، ۳، ۵ کفر:

آخرت ۷; محرومیت مکذبان آخرت ۷ احکام: تنزیه احکام ۵ افترا: آثار افترا به خدا ۹ ایمان: آثار ایمان به آخرت ۸ دین: آثار پیروى از دین ۸; آثار تکذیب دین ۳; آثار

اسماء و صفات: صفات جلال ۳، ۴، ۵ افترا: افترا به خدا ۶ جاهلیت: عقیده مشرکان جاهلیت ۱; مشرکان جاهلیت ۶، ۹ خدا: اسناد دختر به ۱، ۶، ۹، ۱۰; تنزیه خدا ۳، ۴، ۵;

طارى شود تمام به استحقاق است نه جزاف. يا زياد شود عذاب رؤسا به سبب كفرشان و منع مردمان از راه حق و دعوت به باطل و كتمان. اين عذاب و زيادتى آن به جهت آن است

عمل ناپسند ۳، ۴; عمل شیطانى ۷; عمل ناپسند ۷ قرآن: سوگندهاى قرآن ۱ گرایشها: گرایش به زیبایى ۵ محمد(ص): دلدارى به محمد(ص) ۱۰ مشرکان: افتراهاى مشرکان ۱۰; منشأ

على نفسه لحم الابل و ذلک قبل ان تنزّل التوراة. احکام: تشریع احکام ۳ افترا: افترا به تورات ۱۰ انبیا: قلمرو مسؤولیت انبیا ۳ بنى اسرائیل: ۶، ۱۰، ۱۲ خوردنیهاى

«1» شفيع قرار دادن بت‌ها، هم افترا به خداوند است كه بت‌ها را شريك او مى‌دانند و هم تهمت به بت‌هاست كه آنها را صاحب نفع و ضرر به حساب مى‌آورند. 1- رسالت حضرت

خیانت کند روز قیامت با همان خیانت بیاید (و به کیفر آن برسد) و هر کس هر عمل به جا آرد به جزای کامل آن می‌رسد و به هیچ کس ستمی نخواهد شد. هیچ پیامبری را نَسِزد

پياده كند شيطان درباره سخنان او شبهاتى به ذهن منكران القا مى‏كند كه با او مقابله كنند و به او نسبت دروغ و افترا بدهند ولى خدا آن شبهات را از بين مى‏برد

جزم به مغفرت با عدم توبه، و دال است بر افتراى به خداى تعالى و خروج از ميثاق كتاب؛ پس در جزم به غفران با عدم توبه، محض افترا، و حق تعالى نفرموده و به اين

[ساحران‌] ميان خود، در باره كارشان به نزاع برخاستند و به نجوا پرداختند. پس آنها در کارشان به گفت و شنید پرداختند و (در نتیجه گفتند که کار موسی سحر و ساحری

نشانه هاى بىعقلى ۹ ; نقش عقل ۱۱ قرآن: تازگى قرآن ۵ ; تکذیب قرآن ۹ ; دلایل وحیانیت قرآن ۸ ; سرزنش مکذبان قرآن ۱۰ ; ویژگیهاى قرآن ۱ مبلغان: مبلغان و مردم ۴ ;

آثار رحمت خدا ۹; نشانه هاى علم خدا ۲ قرآن: اهمیت قرآن ۴; رازهاى قرآن ۵; فضیلت قرآن ۲; وحیانیت قرآن ۴; ویژگیهاى قرآن ۳، ۵ کافران: رد تهمتهاى کافران ۱ گناهکاران:

- فرمان خداوند به پیامبر(ص)، در پذیرش بیعت زنان گرویده به ایمان و پایبند به لوازم آن (یأیّها النبىّ إذا جاءک ... فبایعهنّ) ۲ - پیوستن به صف مؤمنان در صدراسلام،

اينگونه آيات به معنى دانستن و درك است. [كهف:19]. اشعار به معنى اعلام است يعنى ناشناسى كند و كسى را به وضع شما با خبر ننمايد. شعائر: جمع شعيره است به معنى علامت

است که ما به پرستش آنان پرداخته‌ایم! (وَ قالُوا لَوْ شاءَ الرَّحْمنُ ما عَبَدْناهُمْ). این تعبیر ممکن است به این معنی باشد که آنها معتقد به جبر بودند،

خدا ۴، ۶ قرآن: اتقان قرآن ۵; تاریخ قرآن ۳; تعالیم قرآن ۴; جمع قرآن ۳; قرآن در صدراسلام ۳; منشأ نزول قرآن ۱، ۲، ۴، ۵; نقش قرآن ۴; وحیانیت قرآن ۱، ۲

و نسبت افترا و كذبى كه مخالفان قرآن اظهار مى‌داشتند و بعضى آيات نيز به آن اشاره مى‌كند، چگونه اين آيه مى‌فرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ»؟ پاسخ: آيه مى‌فرمايد:

رهبران کفر ۱۳; رهبران شرک و قرآن ۱۴; رهبران شرک و نبوت ۵; رهبران کفر و قرآن ۱۴; رهبران کفر و نبوت ۵ ظالمان ۸، ۹: قرآن : جذابیت قرآن ۱۴ کافران: بینش کافران ۴;

می‌داده‌اید عذاب جاودان را بچشید.» تنها کسانی به آیاتمان می‌گروند که اگر هنگامی آنها را به ایشان یادآوری کنند، سجده‌کنان به روی درمی‌افتند و با ستایش پروردگارشان،

هستند (چرا که سعادت خود را باخته‌اند، و باقی را به فانی، و نعمت را به نقمت، و جنان را به نیران داده‌اند). به ناچار آنان در آخرت، (هم)آنان زیانکارترین (مکلفان)‌اند

اينگونه آيات به معنى دانستن و درك است. [كهف:19]. اشعار به معنى اعلام است يعنى ناشناسى كند و كسى را به وضع شما با خبر ننمايد. شعائر: جمع شعيره است به معنى علامت

) ترقى درجه به درجه افترائات كفار عليه پيامبر اسلام (ص ) پاسخ خداوند به احتجاج مشركين بر نفى نبوت به بشر بودن پيامبر(ص ) انحلال آيه شريفه به دو حجت حلى

درباره مقصود از «حنث عظيم» پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت بحث روايتى توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»

درباره مقصود از «حنث عظيم» پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت بحث روايتى توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»

میوه بر گوشت، به خاطر آن است که از نظر تغذیه بهتر و عالیتر است، به علاوه میوه قبل از غذا لطف دیگری دارد. البته از بعضی دیگر از آیات قرآن استفاده می‌شود

آورد، سپس به وعده گاه باز آمد. فرعون بازگشت و ياران حيله‌گر خويش را گرد كرد و باز آمد. فرعون برگشت و همه مکر و تدبیر خود را به کار برد و به میان آمد پس

نه تنها منکر اصالت قرآن بودند; بلکه آن را فاقد هر گونه نوآورى نیز مى دانستند. قرآن: تهمت افسانه به قرآن ۱، ۲، ۴، ۵; مکذبان نوآورى قرآن ۶ کافران: ادعاى کافران

شد،) به آن کافر شدند؛ ولی بزودی (نتیجه کار خود را) خواهند دانست! ولى [وقتى قرآن آمد] به آن كافر شدند پس به زودى خواهند دانست ولى [وقتى قرآن آمد] به آن كافر

خواهى شد به آن در حال بزرگى، «1» يعنى آداب حسنه به سبب عادت به آن وقتى ملكه براى شخص گرديد، نتيجه آن البته عايد انسان شود، اگرچه كافر و معتقد به معادى نباشد

پسرانى هميشگى [به خدمت‌] مى‌گردند بر گردشان پسرانى جاودان [به خدمت‌] مى‌گردند، و پسرانی زیبا که حسن و جوانیشان همیشگی و ابدی است گرد آنها به خدمت می‌گردند

درباره مقصود از «حنث عظيم» پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت بحث روايتى توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»

آن حضرت نیز «یوم الزینة» را به عنوان زمان موعود مطرح کرد. به نطر مى رسد به خاطر معین بودن مکان اجتماع روز عید، دیگر نیازى به ذکر خصوص مکان نبوده است. ۲

جامعه به وجود مى‌آوردند) و هرگز براى سنّت خداوند تغييرى نخواهى يافت. «ثُقِفُوا» از «ثقافة» به معناى دست يافتن و چيره شدنِ دقيق و ماهرانه است، لذا به علم

گرفته و جدّا به قتل رساند. [این چند گروه به علت اعمال ناهنجارشان] طردشدگان [از رحمت خدای] اند، هرجا که یافت شوند باید دستگیر شوند، و به سختی به قتل برسند

درباره مقصود از «حنث عظيم» پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركان و بيان حالشان در قيامت بحث روايتى توضیحی راجع به نسخ آيه: «ثُلّة من الأوّلين و ثُلّة من الآخرين»

دینى: اهمیت تعقل رهبران دینى ۲ قرآن: آثار دشمنى با قرآن ۴; تهمت به قرآن ۷; شکست توطئه دشمنان قرآن ۶; شکست توطئه علیه قرآن ۷ گمراهى: عوامل گمراهى ۵ محمد(ص):

بِسِحْرِهِما). سرزمینی که همچون جان شما عزیز است و به آن تعلق دارید آن هم به شما تعلق دارد. به علاوه اینها تنها به بیرون کردن شما از وطنتان قانع نیستند، اینها

رویهم بریزید و یکپارچه به کار گیرید. سپس همگی در یک صف (به میدان مبارزه) گام نهید. امروز کسی پیروز می‌گردد که بتواند برتری خود را (به حریف) نشان دهد. «پس

تَسْتَعْجِلُونَ «14» ترجمه‌ سوگند به پراكنده‌كنندگان پراكنده كردنى‌ پس به حمل- كنندگان بار گران را پس به روندگان بآسانى‌ پس به قسمت‌كنندگان كار را همانا آنچه

خدا ۱، ۳ شرک: بطلان شرک ۳ عقیده: عقیده به شرک ۶; عقیده به فرزنددارى خدا ۶; عقیده به همسردارى خدا ۶ قرآن: تعالیم قرآن ۳

شبهه ۱ علما: علماى دین و کتمان حق ۵ قرآن: حرمت کتمان قرآن ۶; حقانیت قرآن ۶، ۷; قرآن در کتب آسمانى ۷، ۸; کتمان حقیقت قرآن ۸ کتب آسمانى: تحریف کتب آسمانى ۸;

دلایل توحید ۴ قرآن: تنزیه آیات قرآن ۱; حقانیت آیات قرآن ۱; حق ناپذیرى مکذبان قرآن ۸; منشأ تکذیب قرآن ۸; وحیانیت الفاظ قرآن ۹; وضوح قرآن ۸ معرضان ازخدا:

اهل بیت خود به مردم سفارش کند و به یارى آن‌ها برخیزد سپس آیه ۲۴ به همین سبب نازل شد و در قبال این خیال که مى گفتند: محمد می‌خواهد مردم به اهل بیت وى رغبت

نعوذ باللّه قرآن دروغ و افترا است و اشخاصى در ساختن آن با پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم كمك كردند غير از قول آنها است كه ميگفتند قرآن افسانه پيشينيان

نعوذ باللّه قرآن دروغ و افترا است و اشخاصى در ساختن آن با پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم كمك كردند غير از قول آنها است كه ميگفتند قرآن افسانه پيشينيان

خداوند کسانی را (به سوی حق و حقیقت و راه نجات و سعادت) رهنمود نمی‌سازد که به آیات خدا ایمان نیاورند، (و ایشان به سبب کفرشان به آیات قرآن، در آخرت) عذاب دردناکی

function. آيات ۲۳ - ۵۴، سوره مؤ منون اشاره به عقيده بت پرستان درباره عبادت آلهه و معناى خطاب نوح عليه السلام به قوم خود: ((اعبدوا الله ...)) افترائات و احتجاجات

از جنّ، از شنیدن آیات قرآن كريم گفتاری پیرامون جنّ: (آنچه درباره جنّ، در آيات قرآن آمده است) مراد از پناهنده شدن مردانى از إنس، به مردانى از جنّ توضيح معناى

از جنّ، از شنیدن آیات قرآن كريم گفتاری پیرامون جنّ: (آنچه درباره جنّ، در آيات قرآن آمده است) مراد از پناهنده شدن مردانى از إنس، به مردانى از جنّ توضيح معناى

بر شناخت قرآن، به ضعف خود و عظمت قدرت الهى و قدرت انتخاب و اختيار خود پى برده‌اند. 1- نزول قرآن، در آسمان‌ها نيز اثر گذاشت. جنّ قبل از نزول قرآن، اخبار آسمانى

است نه اجبار آنان به ايمان آوردن. در قرآن بارها آمده است كه: اگر خدا مى‌خواست، همه را هدايت مى‌كرد و پيامبر هم حقّ اكراه و اجبار مردم به ايمان را ندارد.

بردن به راهنما بودن قرآن به سوى رشد و درستى - مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد. ایمان: ایمان به قرآن ۴; زمینه ایمان به قرآن ۵، ۶; موانع ایمان به قرآن

واقعیت صداقت ۱۲ قرآن: اهمیت قرآن ۷; تبلیغ قرآن ۱، ۲; دلایل وحیانیت قرآن ۱۰; نقش قرآن ۷، ۸; ویژگیهاى قرآن ۱۱; هدایتگرى قرآن ۱۱، ۱۳; هماهنگى قرآن با کتب آسمانى

function. آیا او به شما وعده می‌دهد هنگامی که مردید و خاک و استخوانهایی (پوسیده) شدید، بار دیگر (از قبرها) بیرون آورده می‌شوید؟! |آيا به شما وعده مى‌دهد

امتيازى نيست، پس به سزاى آنچه انجام مى‌داديد عذاب را بچشيد و پيشوايانشان به پيروانشان مى‌گويند: «شما را بر ما امتيازى نيست. پس به سزاى آنچه به دست مى‌آورديد

برهان)، ما کتاب [:قرآن] را بر تو نازل کردیم. پس آنان را که کتاب دادیم بدان (قرآن) ایمان می‌آورند. و از میان مشرکان (نیز) کسانی‌اند که به آن می‌گروند و جز

متنعم به نعم ابدى، و باقى به بقاى سرمدى. تنبيه: قوله‌ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا» مندرج است در تحت آن هر چه را كه ايمان به آن واجب باشد از اعتقاد به خدا و

ویژگیهاى جن۶ حق: تمییز حق و باطل ۶ عقیده: عقیده به قرآن ۳ قرآن: شگفتى تعالیم قرآن ۴; فهم قرآن ۵ محمد(ص): تلاوت قرآن محمد(ص) ۱; مسؤولیت محمد(ص) ۳; منشأ علم محمد(ص)۲

سخن آن است که: ما قرآن را به عنوان آیت و نشانه اى الهى براى صدق ادعاى پیامبر(ص) قبول نداریم و این در واقع تحقیر شأن قرآن و استخفاف به امر کتاب خداست. ۲

كس ظالم و ستمكارتر است از كسيكه افترا و دروغ به بندد بخدا و بگويد شفاعت و عبادت بتها را خدا مرخّص فرموده و تكذيب كند قرآن و آورنده آنرا كه حقّ محض است چون

بِهِمْ‌: هر آينه برگماريم، يعنى امر كنيم تو را به قتال ايشان و جلاى آنها از اوطان به آن چيزى كه مضطرب سازد ايشان را به طلب جلاى وطن و غير آن از افعالى كه غمگين

بر شناخت قرآن، به ضعف خود و عظمت قدرت الهى و قدرت انتخاب و اختيار خود پى برده‌اند. 1- نزول قرآن، در آسمان‌ها نيز اثر گذاشت. جنّ قبل از نزول قرآن، اخبار آسمانى

كس ظالم و ستمكارتر است از كسيكه افترا و دروغ به بندد بخدا و بگويد شفاعت و عبادت بتها را خدا مرخّص فرموده و تكذيب كند قرآن و آورنده آنرا كه حقّ محض است چون

اراده خدا ۱۰ رسولان خدا :۱ قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۱۴; تنزیه قرآن ۶; ویژگیهاى قرآن ۵; ویژگیهاى هدایتگرى قرآن ۶; هدایتگرى قرآن ۵ محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱،

آخرت را حيات ناميده به جهت آنكه نعيم بهشتى خالد و دائم و باقى است به بقاى الهى به خلاف دنيا، زيرا زندگانى در آن منقطع، و به علاوه مشوب به همّ و غم و مرض و

اثباتى و قطعى ندارند; بلکه به گونه ضمنى امکان آن را معترف اند (و ما نحن بمستیقنین). ۹ - انکار قیامت و اظهار ناباورى به آن، به رغم پیام هاى مکرر وحى، معلول

منافقون معنای كاذب بودن شهادت منافقان به رسالت پيامبر«ص» معناى اين كه خداوند بر دل هاى منافقان، مُهر زده توصيف منافقان به «چوب ها و اشباح بی روح» اوصاف و احوالى

نسبت به دیگری مالک سود و زیانی نیست! و به ظالمان می‌گوییم: «بچشید عذاب آتشی را که تکذیب می‌کردید!» |پس امروز براى يكديگر سود و زيانى نداريد، و به كسانى

چون به کشتی نشینند (و به دست امواج خطر افتند در آن حال) تنها خدا را به اخلاص کامل در دین می‌خوانند، و چون از خطر دریا به ساحل نجاتشان رساند (باز به خدای

برمى‌شماريد- هزار سال است، به سوى او بالا مى‌رود. اوست که امر عالم را (به نظام احسن و اکمل) از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس در روزی که مقدارش به حساب شما بندگان

انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته

بودن آخرت به خاطر آن است كه هم لذّت‌هايش آميخته به رنج نيست و هم زودگذر و موهوم و خيالى نيست. با توجّه به آيات ديگر قرآن، نبايد اين آيه را دعوت به رهبانيّت

آن هجرت نماییم زندگی ما مختل گردد که قرآن از طرق مختلف به آنها پاسخ گفت. در این آیه قرآن از طریق دیگری به آنها پاسخ داده، می‌فرماید: «آیا ندیدند که ما (برای

می‌کند. (و به او می‌گوییم) : «کارنامه‌ات را بخوان‌؛کافی است (که) امروز خودت حسابگر (خود) باشی‌.» هر کس (به شایستگی) به راه آید، تنها به سود خود به راه آمده،

داستان‌هاى قرآن است، زيرا حدود نهصد آيه از قرآن را به خود اختصاص داده است. كلمه «ربّ» كه از اسماى حسناى الهى است، بيش از 970 مرتبه در قرآن آمده است و خداوند

اطمينان انسان به حس و تمايل او به تشبيه وتمثيل غير محسوس به محسوس ۲ - توجه به خدا از راه عبادت ، بر مبناى اصل كلى و فطرى خضوع ضعيف در برابرقوى در قرآن كريم ،

حال آنها از نفاق و دروغ، به سبب آنست كه ايشان ايمان آوردند به زبان، يعنى به كلمه شهادتين ناطق شدند و خود را در زىّ اهل اسلام به مسلمانان نمودند، ثُمَّ كَفَرُوا:

آينه هدايت نمائيم ايشان را به راههاى خود كه آن طريق مسير است به مجازات و وصول به نجات. و يا آنكه زياد سازيم هدايت ايشان را به سبيل خير و بركت و توفيق در

هرگز درهای آسمان به روی آنان باز نشود و به بهشت در نیایند تا آنکه شتر در چشمه سوزن در آید (یعنی داخل شدنشان به بهشت بدان ماند که شتر به چشمه سوزن رود و

اللَّهُ» 4- گرايش به حقّ، فطرى است و انحراف مشركان خلاف فطرت و به خاطر القائات بيرونى است. «يُؤْفَكُونَ» به صورت مجهول آمده كه به معناى به انحراف كشيده شدن

«بلوناهم» به ناصالحان برگردد، ارجاع ضمیر «لعلهم» به آنان طبیعى و روشن است. و اگر ضمیر در «بلوناهم» به همگان، صالح و ناصالح، برگردد، مرجع ضمیر «لعلهم» به طریقه

طرفین به داوری می‌پردازیم) و معبودهایشان می‌گویند: شما ما را نپرستیده‌اید (بلکه به وسوسه‌ی اهریمن و به سخن دل گوش فرا داده‌اید و مجسّمه‌ی ما را به خاطر

پس به كجا گردانيده مى‌شويد از راه توحيد، يعنى به چه جهت منصرف مى‌شويد از توحيد به شرك. تنبيه: خداوند رحمان از راه لطف و مرحمت براى ارشاد بندگان، به طريق

مشركين و بيان اينكه پيامبر (ص ) حق و اختيارى در تعويض وتبديل قرآن ندارد ظلمى بالاتر از افترا بستن به خدا يا تكذيب آيات او نيست فلسفه بت پرستى و مبناى عقايد بت

كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ: آنانكه كافر شدند به خدا و دروغ شمردند ملاقات نمودن به قيامت و رسيدن به آنرا، يعنى به بعث و حشر و ثواب و عقاب ايمان نياوردند. وَ

آخرت ۱۲ آیات خدا: مکذّبان آیات خدا ۱۲ احتجاج: با بدعتگذاران ۱ احکام:۴ افترا: به خدا ۲ بدعت: بیخاعتبارى بدعت ۶، ۷ ; عوامل بدعت ۷ ; منشأ بدعت ۱۰ بدعتگذاران:

كس ظالم و ستمكارتر است از كسيكه افترا و دروغ به بندد بخدا و بگويد شفاعت و عبادت بتها را خدا مرخّص فرموده و تكذيب كند قرآن و آورنده آنرا كه حقّ محض است چون

علم به آن ندارد؟ خدا از آنچه شریک او قرار می‌دهند منزه و برتر است. و آنان به جای خدا چیزهایی را می پرستند که نه زیانی به آنان می رسانند و نه سودی به آنان

گواهى خود به جهت موافق نبودن اعتقاد آنها با گفتارشان. پس شهادت ايشان به آنكه دل ما معتقد باشد به رسالت تو، دروغ باشد. تنبيه: آيه دال است به آنكه حقيقت

باطل و شرك به راستى، يعنى به عدل كه مقتضى استعجال عذاب و تشديد عقابشان است، زيرا آنها مستوجب شده‌اند نه به فضل كه مستلزم محابات است. اين دعا به امر حق تعالى

ناپیدائی به نام «جنّ» سخن می‌گوید، سخن از ایمان آنها به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله، و خضوع در برابر قرآن مجید، و ایمان و اعتقاد آنها به معاد، و

لاشفیع) «شفع» ریشه «شفیع» به معناى «ضمیمه کردن چیزى به دیگرى» است (مفردات راغب). شفاعت، به معناى «پیوستن چیزى به دیگرى، جهت کمک به او» است (مفردات راغب).

و شايبه كدرت به آن راه ندارد و اهل آن باقى هستند به بقاء اللّه و متنعم به نعمتهائى كه بوصف در نيايد، نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه به قلب بشرى خطور

انحصار علم حقيقى به معناى احاطه بر عين موجوداتوحوادث ، به خداى تعالى را افاده مى كند گفتگوى اصحاب كهف بعد از بيدار شدن درباره رفتن به شهر نگرانى اصحاب

«بعث» (مصدر «لیبعثن») به معناى فرستادن است و چون به «على» متعدى شده، معناى مسلط ساختن در آن تضمین شده است. «سَوْم» (مصدر «یسومون») به معناى تحمیل کردن است

مفردات و جملات آيات مربوط به مناسك حج تحريك و تشويق مردم به تعظيم حرمات خدا اشاره به اينكه ((تقوى (( امرى معنوى و قلبى است و قائم به اعمال خارجى نيست حكمت

اراده و اشاره به تفاوت بين اراده ما واراده خدا بيان جواز انتساب اغواى مجازاتى به خداى تعالى و اشاره به اينكه غذاباستيصال قوم نوح (ع ) مسبوق به اغواى خداوند

باطنى به آن لباس در مى‌آيند. و گاهى آن صورت به حسب اختلاف موطن و تبدل مكان، تغيير مى‌يابد به صورت ديگر، و آن اصل به حال خود است كه در هر مكانى به لباسى

مفردات و جملات آيات مربوط به مناسك حج تحريك و تشويق مردم به تعظيم حرمات خدا اشاره به اينكه ((تقوى (( امرى معنوى و قلبى است و قائم به اعمال خارجى نيست حكمت

بذل جان. به هر حال قرآن با این گفتار برنامه شرک آلود بت پرستان را نفی می‌کند که به هنگام قربانی نام بتها را می‌بردند، و این مراسم توحیدی را به شرک آلوده

است‌. و خدا به (امور) بندگان بسی بیناست. بی‌گمان کسانی‌که به آیات خدا کفر می‌ورزند، و پیامبران برجسته را به ناحق می‌کشند و مردمانی را (هم) که به فضیلت فرمان

فرعونیان را بی‌چون به خشکسالی و کمبودی از محصولات دچار کردیم، شاید به خوبی (حقیقت را) یاد کنند. پس هنگامی که (حالت) نیکی (به دلخواهشان) به آنان روی آورد گویند:

حاجیان: تجاوز به حقوق حاجیان ۸ حج: تاریخ حج ۱۰ حقوق: تجاوز به حقوق دیگران ۱۲; کیفر تجاوز به حقوق دیگران ۱۵; گناه تجاوز به حقوق دیگران ۱۴ خود: ظلم به خود ۱۷ سبیل

است كه خدا عالم به آن بوده و به عبارت ديگر علم خدا به قرآن قديم بوده اين اختصاص به قرآن ندارد تا منتش را بر قرآن بگذاريم بلكه علم خدا به تمامى موجودات قديم

گفت:عريضه به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام نوشتم و به دست عبدالملك بن اعيَن دادم كه به آن حضرت برساند، به اين مضمون كه: گروهى در عراق، خداى تعالى را به صورت

آنان را كه گفتند: به درستى كه خدا عهد كرده به سوى‏ __________________________________________________ (۳). آل عمران، ۱۸۳. و در قرآن «أَلّا نُؤْمِنَ» است،

است كه به پيروى از منطق و عقل ، و الهام از قرآن و سنت ، باب اجتهاد را مفتوح مى داند، و به فقه اسلام تحرك مى بخشد و مى گويد: چه دليلى دارد كه فهم قرآن و سنت

مسلمون»؟ و يا می گويند: اين قرآن را وى به خدا افترا بسته، بگو اگر چنين چيزى ممكن است، شما هم ده سوره مثل آن را به خدا افترا ببنديد و حتى غير خدا، هر كسى

منظور قرآن است . در بعضى از روايات هنگامى كه از امام صادق (عليه السلام ) مى پرسند كه آيا ميان قرآن و فرقان فرقى است ؟ مى فرمايد: «قرآن اشاره به مجموع اين

بنابراين كلمه سحر مى تواند به معنى هر چيز عارى از حقيقت به كار رود. اما اينكه بعضى گفته اند هذا اشاره به قرآن مجيد است ، زيرا قرآن نفوذ و جاذبه سحرانگيزى در

كرد، حسن به او گفت : استغفار كن ، ديگرى آمد از فقر شكايت كرد، به او نيز گفت استغفار كن ، سومى آمد و به او گفت : دعا كن خداوند پسرى به من بدهد به او نيز گفت

خود آيه به شهادت آيه بعدى اين است كه ((موعد(( اسم زمان باشد و ((خلف وعده (( به معناى عمل نكردن به مقتضاى وعده است و ((مكان سوى (( - به ضم سين - به معناى

خدا افترا بستند، رانده شدن كافران به سوى جهنم ، ملامت و سرزنش فرشتگان عذاب نسبت به آنها، و دعوت بهشتيان به سوى بهشت و تبريك و تهنيت فرشتگان رحمت به آنها

مى كند، و به اصطلاح دست آدمى را گرفته پا به پا ميبرد و او را منزل به منزل نزديك مى كند، تا در آخر به سر منزل مقربين رسانيده به فوز مخصوص به مخلصين رستگار

اين ماجرا تصميم به قطع كمكهاى خود از اين مجرمان گرفته بودند و آيه آنها را از اين كار نهى كرد. ولى به هر حال مى دانيم آيات قرآن اختصاص به شاءن نزول ندارد،

واژه «حج » در اصل به معنى قصد است و به همين جهت به جاده و راه «محجة » (بر وزن مودة ) گفته مى شود، زيرا انسان را به مقصد مى رساند، و به دليل و برهان «حجت

تحدى به سوره معينى نيست ، چون منظور مشركين از اينكه گفتند: «آن را به خدا افترا بسته » جاى معينى از قرآن نبوده ، بلكه منظورشان همه قرآن بوده ، و قرآن كريم

عدم توجه به منطق قرآن است ، و اهل قرآن خيال كرده اند اينكه قرآن و اهل آن اعمال نيك و بد مردم را باعث حدوث حوادثى نيك و بد مى دانند، مى خواهند به كلى علل

مورد در قرآن مجيد به مساله اسراف اشاره شده و از آن نكوهش گرديده است (درباره اسراف در ذيل آيات متناسب مشروحا سخن خواهيم گفت ). به هر حال روش قرآن و اسلام

از غيب ولو به تعليم الهى از آنها نفى شود اين بر خلاف نصوص ‍ صريح قرآن مجيد است ، و اگر منظور او نفى توسل به پيامبران و اولياى الهى باشد - به اين صورت كه

است كه به وسيلۀ آن، به مقصد و هدف دور خود برسى. و جملۀ «لَعَلّى أبلُغُ الأسبَاب»، به منزلۀ تعليلى است براى دستور مزبور، و معنايش اين است كه: اگر به تو دستور

حوادثى كه مربوط به اوست و امورى كه انسان به آن تماس دارد دخيل و موثر است . ۸ - بنابراين جا دارد كسانى را كه به عرفان نفس اشتغال دارند فى الجمله به دو طائفه تقسيم

است، اين معنا را به دست مى دهد كه گويا رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» به كفّار فرموده: پروردگار من مرا دستور داده به اين كه به طور دائم او را بپرستم؛

است و به محمد (ص) فرمود: (۱۶۳ سوره نساء): «به راستى ما به تو وحى كرديم چونان كه وحى كرديم به نوح و پيغمبران بعد از او» و به هر پيغمبرى فرمان داد تا به راه

مربوط به سعادت و شقاوت انسان است بكار بگيرند. دوم اينكه قرآن كريم هر چند كه بشر را به اطاعت مطلقه و بى چون و چراى خدا و رسول دعوت مى كند، الا اينكه به اين