هود ٣٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(اما چه سود که) هرگاه خدا بخواهد شما را (بخاطر گناهانتان) گمراه سازد، و من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودی به حالتان نخواهد داشت! او پروردگار شماست؛ و بسوی او بازگشت داده می‌شوید.»

|و اگر من بخواهم شما را اندرز دهم، در صورتى كه خداوند [به سزاى كفرتان‌] بخواهد گمراهتان كند، اندرز من شما را سودى نخواهد بخشيد. او پروردگار شماست و به سوى او بازگردانده مى‌شويد
و اگر بخواهم شما را اندرز دهم، در صورتى كه خدا بخواهد شما را بيراه گذارد، اندرز من شما را سودى نمى‌بخشد. او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانيده مى‌شويد.
و اگر بخواهم شما را پند دهم دیگر پند و نصایح من سود نکند اگر خدا خواهد که شما را گمراه کند (یعنی پس از اتمام حجت به تعلیمات رسالت به حال گمراهی خود واگذارد)، او خدای شماست و به سوی او بازگردانده می‌شوید.
و اگر بخواهم برای شما خیرخواهی کنم در صورتی که خدا بخواهد شما را [به کیفر گناهانتان] گمراه کند، خیرخواهی من سودی به شما نخواهد داد، او پروردگار شماست و به سویش بازگردانده می شوید.
و اگر خدا خواسته باشد كه گمراهتان سازد، اگر من بخواهم شما را اندرز دهم، اندرزم سود نخواهد كرد. اوست پروردگار شما و همه بدو باز مى‌گرديد.
و اگر من بخواهم در حق شما خیر خواهی کنم، در صورتی که خداوند بخواهد شما را بیراه گذارد، خیرخواهی من سودی به حال شما نخواهد کرد، او پروردگار شماست و به سوی او باز گردانده می‌شوید
و اگر بخواهم شما را اندرز دهم، اندرزدادنم شما را سود ندهد اگر خداى بخواهد كه شما را [به كفرتان عقوبت كند و] به راه هلاكت افكند، اوست پروردگار شما و به او بازگردانده مى‌شويد.
هرگاه خدا بخواهد شما را (به خاطر فساد درون و گناهان فراوان) گمراه و هلاک کند، هرچند که بخواهم شما را اندرز دهم، اندرز من سودی به شما نمی‌رساند (و پندهایم در شما نمی‌گیرد). خدا پروردگار شما است و به سوی او برگردانده می‌شوید (و به مجازات خود می‌رسید).
«و اگر بخواهم شما را اندرز دهم - در صورتی که خدا خواسته باشد که شما را گمراه گذارد - اندرز من شما را سودی نمی‌بخشد. او پروردگار شماست و تنها سوی او بازگردانیده می‌شوید.»
و سود ندهد شما را اندرز من اگر خواهم شما را اندرز دهم اگر خواهد گمراهتان کند او است پروردگار شما و بسوی او بازگردانیده شوید


هود ٣٣ آیه ٣٤ هود ٣٥
سوره : سوره هود
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نُصْحِی»: پند من. اندرز من. خلوص و خیرخواهی من. «یُغْوِیَکُمْ»: شما را گمراه کند. در اینجا مراد از گمراهی، نتیجه و اثر گمراهی است که عذاب و هلاک است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- نوح(ع) ، در پى درخواست قومش (تحقق بخشیدن به عذابهاى موعود) از ایمان آوردن آنان سخت به تردید افتاد. (فأتنا بما تعدنا ... قال ... لاینفعکم نصحى إن أردت أن أنصح لکم)

۲- نوح(ع) ، پس از تلاشهاى ناموفق خویش ، این احتمال را موجه دانست که خداوند خواسته تا اشراف و سران قومش ، به ورطه ضلالت و گمراهى سقوط کنند. (و لاینفعکم نصحى ... إن کان الله یرید أن یغویکم) «إن» در «إن کان الله ...» شرطیه است و جمله «لاینفعکم ...» به منزله جواب براى آن مى باشد. گرچه این احتمال نیز که مخففه از مثقّله باشد بعید به نظر نمى رسد. بر این اساس جمله «إن کان الله» بیانگر آن است که نوح(ع) به ایمان نیاوردن قومش اطمینان پیدا کرده بود. قابل ذکر است که نیامدن «لام» در خبر «إن» مخففه، به خاطر مشتبه نشدن آن با «إن» نافیه است.

۳- گمراهى ضلالت پیشگان از سوى خدا ، سزا و کیفر لجاجت و حق ناپذیرى ایشان است. (ینوح قد جدلتنا ... فأتنا بما تعدنا ... إن کان الله یرید أن یغویکم) وقوع جمله «إن کان الله» پس از بیان لجاجتها و حق ناپذیریهاى کفرپیشگان (قد جادلتنا ...) ، حاکى است که اراده خداوند بر اغواى آنان ، به خاطر عناد و لجاجتشان بوده است.

۴- تعالیم و نصیحتهاى پیامبران ، در کسانى که خداوند خواهان گمراهى ایشان باشد ، بى تأثیر است. (و لاینفعکم نصحى ... إن کان الله یرید أن یغویکم) «إن کان الله ...» به منزله تعلیل براى «لاینفعکم نصحى» است; یعنى ، چون خداوند گمراهى شما را خواسته است ، نصیحت من در شما تأثیرى ندارد.

۵- پیامبران و مبلغان دین ، به بیان و ابلاغ معارف براى هدایت ناپذیران ، موظف نیستند. (إن أردت أن أنصح لکم) نوح(ع)، پس از دریافت این واقعیت که خداوند، به خاطر لجاجتهاى قومش خواسته که آنان گمراه باشند، نصیحت کردن و ابلاغ دین را با جمله شرطیه (إن أردت ...) بیان مى کند تا به این نکته اشاره کند که: ابلاغ دین پس از این مرحله، بر من لازم و ضرورى نیست.

۶- امر به معروف و نهى از منکر ، در صورتى که احتمال تأثیر در آن نباشد ، واجب نیست. (و لاینفعکم نصحى إن أردت أن أنصح لکم إن کان الله یرید أن یغویکم)

۷- هدایت یابى انسانها و گمراه شدن آنان ، از خواست و اراده خداوند خارج نیست. (و لاینفعکم نصحى ... إن کان الله یرید أن یغویکم)

۸- نوح(ع) پیامبرى خیرخواه و دلسوز مردم (لاینفعکم نصحى إن أردت أن أنصح لکم)

۹- کفرپیشگان قوم نوح ، او را خیرخواه نمى دانستند و تعالیمش را سودمند نمى پنداشتند. (ینوح قد جدلتنا ... إن أردت أن أنصح لکم) اشراف قوم نوح ، تلاشهاى مستمر نوح(ع) را جدل (جرّ و بحث) نامیدند; ولى او در مقابل ، تعبیر نصیحت را به کار برد تا پندار آنان را تخطئه کند.

۱۰- مؤثر بودن نصیحتها در آدمى ، در گرو توفیق و خواست خداوند است. (و لاینفعکم نصحى ... إن کان الله یرید أن یغویکم)

۱۱- خداوند ، پروردگار انسانها و تدبیرکننده امور ایشان است. (هو ربکم)

۱۲- اغواى گمراهان پس از اتمام حجت بر آنان و عنادورزى ایشان ، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (إن کان الله یرید أن یغویکم هو ربکم)

۱۳- بازگشت انسانها به سوى خداوند است. (و إلیه ترجعون)

۱۴- بازگشت انسانها به خدا ، پرتوى از ربوبیت اوست. (هو ربکم و إلیه ترجعون)

۱۵- بازگشت انسانها به خدا ، قهرى و اجتناب ناپذیر است. (و إلیه ترجعون) برداشت فوق ، از مجهول بودن فعل «ترجعون» استفاده شده است.

۱۶- نپذیرفتن نصیحتهاى پیامبران ، زمینه گرفتار شدن به کیفرهاى اخروى است. (و لاینفعکم نصحى إن أردت أن أنصح لکم ... هو ربکم و إلیه ترجعون) از هدفهاى بیان این حقیقت که نصیحت ناپذیران به خدا بازمى گردند ، هشدار دادن آنان به عذابهاى اخروى است.

روایات و احادیث

۱۷- «عن أبى الحسن الرضا(ع) قال: قال الله فى قوم نوح: «و لاینفعکم نصحى إن أردت أن أنصح لکم إن کان الله یرید أن یغویکم» قال: الأمر إلى الله یهدى و یضلّ;[۱] از امام رضا(ع) روایت شده است که: خداوند ]از قول نوح [درباره قومش فرمود: اگر خدا بخواهد گمراهتان کند و من بخواهم شما را نصیحت کنم، نصیحت من براى شما سودى ندارد. امام فرمود: کار به دست خداست، او هدایت مى کند و گمراه مى سازد».

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۶
  • امر به معروف: احکام امر به معروف ۶; شرایط امر به معروف ۶
  • انبیا: آثار رد موعظه انبیا ۱۶; شرایط تأثیر موعظه انبیا ۴; محدوده مسؤولیت انبیا ۵
  • انسان: فرجام انسان ها ۱۳، ۱۵; مدبر انسان ها ۱۱; مربى انسان ها ۱۱
  • بازگشت به خدا: ۱۳، ۱۴ حتمیت بازگشت به خدا ۱۵
  • حق: کیفر حق ناپذیرى ۳
  • خدا: اتمام حجت خدا ۱۲; اراده خدا ۲، ۴، ۷; اضلال خدا ۲، ۳، ۴، ۱۲، ۱۷; افعال خدا ۱۱; ربوبیت خدا ۱۱; مشیت خدا ۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۲، ۱۴; نقش اراده خدا ۱۰; نقش توفیقات خدا ۱۰; نقش مشیت خدا ۷; هدایتهاى خدا۱۷
  • عذاب: درخواست عذاب ۱
  • قوم نوح: بینش قوم نوح ۹; خواسته هاى قوم نوح ۱; قوم نوح و نوح(ع) ۹; گمراهى اشراف قوم نوح ۲; یأس از ایمان قوم نوح ۱
  • کیفر: زمینه کیفر اخروى ۱۶
  • گمراهان: اتمام حجت با گمراهان ۱۲; حق ناپذیرى گمراهان ۳; دشمنى گمراهان ۱۲; لجاجت گمراهان ۳; هدایت ناپذیرى گمراهان ۴
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۳; منشأ گمراهى ۷
  • لجاجت: کیفر لجاجت ۳
  • مبلغان: محدوده مسؤولیت مبلغان ۵
  • موعظه: شرایط تأثیر موعظه ۱۰
  • نوح(ع): خیرخواهى نوح(ع) ۸; زمینه یأس نوح(ع) ۱; عقیده نوح(ع) ۲; فضایل نوح(ع) ۸; قصه نوح(ع) ۱; مهربانى نوح(ع) ۸
  • نهى از منکر: احکام نهى از منکر ۶; شرایط نهى از منکر ۶
  • هدایت: منشأ هدایت ۷
  • هدایت ناپذیران: ابلاغ معارف به هدایت ناپذیران ۵

منابع

  1. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۴۳، ح ۱۶; نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۴۹، ح ۶۲.