هود ٢٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(نوح) گفت: «اگر من دلیل روشنی از پروردگارم داشته باشم، و از نزد خودش رحمتی به من داده باشد -و بر شما مخفی مانده- (آیا باز هم رسالت مرا انکار می‌کنید)؟! آیا ما می‌توانیم شما را به پذیرش این دلیل روشن مجبور سازیم، با اینکه شما کراهت دارید؟!

|گفت: اى قوم من! به من بگوييد اگر از پروردگارم حجّتى روشن داشته باشم و مرا از نزد خود رحمتى داده باشد كه بر شما پوشيده است، [باز هم مرا انكار مى‌كنيد؟] آيا [مى‌توانيم‌] شما را به [پذيرفتن‌] آن مجبور سازيم، در حالى كه از آن اكراه داريد
گفت: «اى قوم من، به من بگوييد، اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم، و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است، آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟»
نوح قومش را پاسخ داد که ای قوم، شما چه می‌گویید، اگر مرا دلیل روشن و رحمت مخصوص از جانب پروردگار عطا شده باشد ولی حقیقت حال بر شما پوشیده مانده باشد آیا (جهالت نیست که) ما شما را (به رحمت و سعادت) اجبار کنیم با آنکه شما تنفّر اظهار می‌کنید؟
نوح گفت: ای قوم من! مرا خبر دهید: اگر من بر دلیل روشنی از سوی پروردگارم متکی باشم و مرا از نزد خود رحمتی عطا کرده باشد که بر شما مخفی مانده [باز هم نبوّت مرا تکذیب می کنید؟] آیا [در صورتی که اجباری در پذیرش دین نیست] می توان شما را به پذیرش آن دلیل روشن در حالی که آن را خوش ندارید، وادار کنیم؟
گفت: اى قوم من، چه مى‌گوييد اگر از پروردگارم حجتى به همراه داشته باشم و او مرا رحمت خويش ارزانى كرده باشد و شما از ديدن آن ناتوان باشيد. آيا در حالى كه خود نمى‌خواهيد، شما را به اكراه به قبول آن واداريم؟
گفت ای قوم من بیندیشید که اگر من از سوی پروردگارم حجت آشکاری داشته باشم، و او از سوی خویش رحمتی بر من بخشیده باشد، و [این حقیقت‌] از دید شما پنهان مانده باشد، پس آیا ما می‌توانیم در حالی که شما ناخوش دارید، شما را به آن ملزم کنیم؟
[نوح‌] گفت: اى قوم من، مرا گوييد كه اگر بر حجتى از پروردگارم باشم- يعنى معجزات آورم- و مرا از جانب خويش رحمتى- علم و كتاب- داده باشد كه بر شما پوشيده گرديده است آيا [مى‌توانيم‌] شما را به [پذيرفتن‌] آن وادار كنيم و حال آنكه آن را خوش نداريد؟
ای قوم من! به من بگوئید، اگر من دلیل روشنی از پروردگارم داشته باشم (که علم ضروری من برگرفته از دانش و بینش پیغمبری است) و خداوند از سوی خود رحمتی به من عطاء فرموده باشد (که نبوّت است) و این رحمت الهی (به سبب توجّه شما به مادیات و غفلت از معنویات) بر شما پنهان مانده باشد، آیا ما می‌توانیم شما را به پذیرش آن واداریم، درحالی که شما دوستش نمی‌دارید و منکر آن می‌باشید؟ (دین را با اجبار که نمی‌شود به دیگران تحمیل و تزریق کرد).
گفت: «ای قوم من! آیا دیدید (که) اگر من از طرف پروردگارم بر حجتی روشن استوار بوده‌ام و مرا از نزد خود رحمتی داده، پس این بر شما (با کوریتان) بسی کور (و مهجور) خوانده شده است. آیا ما شما را - در حالی که برای (پذیرش) آن کراهت (و نفرت) دارید - به آن وادار کنیم‌؟»
گفت ای قوم من آیا دیده‌اید که اگر باشم من بر روشنائی از پروردگار خود و بداد مرا رحمتی از نزدش پس پوشیده شد بر شما آیا وامیدارم شما بر آن حالی که هستید آنرا ناخوش‌دارندگان‌


هود ٢٧ آیه ٢٨ هود ٢٩
سوره : سوره هود
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَرَأَیْتُمْ»: مرا خبر دهید (نگا: انعام / ، یونس / ). «بیّنه»: نور بصیرت. حجّت و برهان (نگا: هود ). «رَحْمَةً»: مراد نبوّت است. «عُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ»: بر شما مخفی و پنهان شده باشد. «أَنُلْزِمُکُمُوهَا»: آیا به پذیرش آن، شما را مجبور کنیم، و با اکراه آن را به شما بقبولانیم؟. ضمائر (کُمْ) و (ها) مفعول اوّل و دوم (نُلْزِمُ) است. حرف (و) میان این ضمائر، برگشت به اصل و تکمله (کُمْ) است.


تفسیر

نکات آیه

۱- نوح(ع) برخوردار از معجزه و دلیلى روشن ، بر پیامبرى خویش (قال یقوم أرءیتم إن کنت على بیّنة) قابل ذکر است که «أرءیتم» به معناى «أخبرونى» است و مفعول آن جمله «أنلزمکموها» است و این هر دو به منزله جواب شرط «إن کنت ...» مى باشد و تقدیر جمله چنین است «إن کنت على بیّنة ... فاخبرونى أنلزمکموها»

۲- خداوند ، عطا کننده معجزه و دلیلهاى روشن به پیامبران(ع) (إن کنت على بیّنة من ربى)

۳- خداوند ، مربى پیامبران و مدبر امور ایشان است. (إن کنت على بیّنة من ربى) برداشت فوق ، با توجه به گزینش اسم «رب» - که به معناى مدبر و مربى است - استفاده شده است.

۴- هدف از اعطاى معجزه و دلیلهاى روشن به پیامبران ، تدبیر امر نبوت و پیشبرد هدفهاى رسالت آنان است.* (إن کنت على بیّنة من ربى)

۵- خداوند ، نوح(ع) را از رحمت ویژه خویش بهره مند ساخت و به مقام نبوت رسانید. (ءاتنى رحمة من عنده) مقصود از «رحمة»، به مناسبت مورد، مقام نبوت و پیامبرى است.

۶- مقام نبوت ، رحمت خاص خداوند به پیامبران (و ءاتنى رحمة من عنده) نکره آوردن «رحمة» دلالت بر عظمت دارد و توصیفش به «من عنده» حاکى از ارجمندى آن است.

۷- برخورد حضرت نوح(ع) با سران و اشراف کافر ، برخوردى ترحم آمیز و مشفقانه بود. (یقوم أرءیتم) تعبیر «یا قوم» (اى مردم من!) حکایت از شفقت و ترحم دارد.

۸- سران و اشراف قوم نوح ، کوردلانى ناتوان از درک دلایل نبوت و فهم و معارف الهى (أرءیتم إن ... ءاتنى رحمة من عنده فعمّیت علیکم) تعمیة (مصدر عمّیت) به معناى کور ساختن است و آن گاه که به «على» متعدى شود ، به معناى مخفى کردن مى باشد. بنابراین «فعمیت علیکم»; یعنى ، آن بیّنه و رحمتى که خداوند به من عطا کرده است ، بر شما مخفى مانده و از درکش ناتوانید.

۹- اشرافیت ، استکبار و خودبرتربینى سران قوم نوح ، مایه کوردلى و ناتوانى آنان از درک دلایل نبوت و فهم معارف الهى بود. (أرءیتم إن ... ءاتنى رحمة من عنده فعمّیت علیکم) «عُمّیت» فعل مجهول است و فاعل آن; یعنى، چیزى که موجب کوردلى و خفاى دلیلهاى نبوت نوح به کافران باشد، ذکر نشده است. به قرینه صفاتى که براى کافران قوم نوح بیان شده، مى توان گفت: همان صفات (از طبقه اشراف و مستکبران بودن و خود را برتر دانستن و ...) موجب کوردلى و ناتوانى آنان از درک معارف شده بود.

۱۰- ایمان به پیامبران و باور به معارف الهى ، غیر قابل اجبار و اکراه (أنلزمکموها و أنتم لها کرهون)

۱۱- پیروان حضرت نوح ، یاوران او در ابلاغ رسالت و دعوت مردم به ایمان (أنلزمکموها) برداشت فوق از صیغه جمع «نلزم» - که شامل نوح و پیروانش مى شود - استفاده شده است.

۱۲- اشراف و سران قوم نوح ، به معارف الهى تمایلى نشان نمى دادند و از آن بیزار و متنفر بودند. (و أنتم لها کرهون)

۱۳- علاقه به معارف دینى ، در گرو شناخت آنهاست. (فعمّیت علیکم ... و أنتم لها کرهون)

۱۴- بیزار نبودن مردم از معارف الهى ، شرط توانایى پیامبران بر هدایت ایشان (أنلزمکموها و أنتم لها کرهون)

موضوعات مرتبط

  • اشرافیت: آثار اشرافیت ۹
  • انبیا: اهمیت رسالت انبیا ۴; بینات انبیا ۲; دلایل نبوت انبیا ۲; رحمت به انبیا ۶; زمینه تحقق اهداف انبیا ۴; شرایط هدایتگرى انبیا ۱۴; فلسفه بینات انبیا ۴; فلسفه معجزه انبیا ۴; مدبر انبیا ۳; مربى انبیا ۳; مقامات انبیا ۶; نبوت انبیا ۶
  • ایمان: ایمان به انبیا ۱۰; ایمان به دین ۱۰
  • تکبر: آثار تکبر ۹
  • خدا: افعال خدا ۳; ربوبیت خدا ۳; رحمت خاص خدا ۵، ۶; عطایاى خدا ۲
  • دین: آثار شناخت دین ۱۳; اعراض از دین ۱۲; نفى اکراه در دین ۱۰
  • رحمت: مشمولان رحمت ۵
  • عقیده: آزادى عقیده ۱۰
  • قوم نوح : اشراف قوم نوح و دین ۸; اشراف قوم نوح و نبوت ۸; بى ایمانى اشراف قوم نوح ۱۲; بینش اشراف قوم نوح ۱۲; تکبر اشراف قوم نوح ۹; رفاه طلبى اشراف قوم نوح ۹; طبقات اجتماعى قوم نوح ۸; عجز اشراف قوم نوح ۸; کوردلى اشراف قوم نوح ۸، ۹
  • کوردلى: عوامل کوردلى ۹
  • گرایشها: زمینه گرایش به دین ۱۳
  • معجزه: منشأ معجزه ۲
  • نبوت: اهمیت نبوت ۴
  • نوح(ع): بینات نوح(ع) ۱; تبلیغ پیروان نوح(ع) ۱۱; دعوتهاى پیروان نوح(ع) ۱۱; دلایل نبوت نوح(ع) ۱; رحمت بر نوح(ع) ۵; روش برخورد نوح(ع) ۷; معجزه نوح(ع) ۱; مقامات نوح(ع) ۵; مهربانى نوح(ع) ۷; نوح(ع) و اشراف ۷; نبوت نوح(ع) ۵; نوح(ع) و قوم نوح ۷; یاوران نوح(ع) ۱۱
  • هدایت: شرایط هدایت ۱۴

منابع