الزخرف ١٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۱۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

تا بر پشت آنها بخوبی قرار گیرید؛ سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: «پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم؛

|تا بر پشت آنها قرار گيريد، پس چون بر آنها برنشستيد، نعمت پروردگار خود را ياد كنيد و بگوييد: پاك است خدايى كه اينها را مسخر ما كرد و [گر نه‌] ما را توان [تسخير] آنها نبود
تا بر پشت آن‌[ها] قرار گيريد، پس چون بر آن‌[ها] برنشستيد، نعمت پروردگار خود را ياد كنيد و بگوييد: «پاك است كسى كه اين را براى ما رام كرد و[گرنه‌] ما را ياراى [رام‌ساختن‌] آنها نبود.»
تا چون با کمال تسلط بر پشت آنها نشستید متذکر نعمت خدایتان شوید و گویید: پاک و منزّه خدایی که این (انواع کشتی و چهار پایان قوی) را مسخر ما گردانید و گرنه ما هرگز قادر بر آن نبودیم.
تا بر پشت آنها قرار گیرید، سپس هنگامی که بر آنها سوار می شوید نعمت پروردگارتان را به یاد آورید و بگویید: منزّه [از هر عیب و نقصی] است کسی که این [وسایل سواری] را برای ما مسخّر و رام کرد، در حالی که ما را قدرت مسخّر کردن آنها نبود؛
و چون بر پشت آنها قرار گرفتيد، نعمت پروردگارتان را ياد كنيد و بگوييد: منزه است آن كس كه اينها را رام ما كرد و گرنه ما را توان آن نبود.
که بر پشت آن برآیید و سپس نعمت پروردگارتان را آنگاه که بر آن بر آمدید، یاد کنید و بگویید پاکا کسی که این را رام ما ساخت و ما بر آن توانا نبودیم‌
تا بر پشت آنها قرار گيريد آنگاه نعمت پروردگارتان را چون بر آنها برنشينيد ياد كنيد و گوييد: پاك و منزه است آن كه اين را رام ما كرد و ما خود بر آن توانا نبوديم،
(خدا این مراکب را آفریده است) تا این که بر پشت آنها قرار بگیرید، و هنگامی که بر آنها سوار شدید نعمت پروردگار خود را یاد کنید و بگوئید: پاک و منزّه خدائی است که او اینها را به زیر فرمان ما درآورد، و گرنه ما بر (رام کردن و نگهداری) آنها توانائی نداشتیم.
تا بر پشت‌های آن(ها) قرار و آرامش گیرید. سپس چون بر آن(ها) نشستید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: «پاک است کسی که این(ها) را برای ما رام کرد، حال آنکه ما را یارای این گونه نزدیک کردن (و بهره‌گیری از) آن نبوده است.»
تا استوار شوید بر پشتهای آن پس یاد آرید نعمت پروردگار خویش را گاهی که استوار شدید بر آنها و گویند منزّه است خدائی که رام کرد برای ما این را و نبودیم ما آن را هماوردان‌


الزخرف ١٢ آیه ١٣ الزخرف ١٤
سوره : سوره الزخرف
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِتَسْتَوُوا»: تا مستقرّ گردید و جا خوش کنید. «مُقْرِنینَ»: توانایان. به زیر فرمان درآورندگان و نگاه‌دارندگان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - بهرهورى انسان از موهبت هاى طبیعى (کشتى و حیوانات)، زمینه ساز توجه وى به نعمت دهنده بودن خداوند (جعل لکم من الفلک و الأنعم ... لتستوا على ظهوره ثمّ تذکروا نعمة ربّکم إذا استویتم علیه)

۲ - توجه به آفریننده نعمت ها، به دنبال بهرهورى از آن، امرى طبیعى و فطرى است. (لتستوا على ظهوره ثمّ تذکروا نعمة ربّکم إذا استویتم علیه)

۳ - تسلط بر موهبت هاى طبیعى و صنعتى، نباید به غرور و غفلت انسان بینجامد. (و جعل لکم من الفلک و الأنعم ... لتستوا على ظهوره ثمّ تذکروا نعمة ربّکم إذا استویتم علیه)

۴ - نعمت هاى گسترده الهى در پهنه زمین، پرتوى از ربوبیت خداوند نسبت به انسان (و الذى خلق الأزوج کلّها ... ثمّ تذکروا نعمة ربّکم)

۵ - هماهنگى نعمت هاى الهى و ذخایر و امکانات زمین با نیازهاى انسان، نشانى از ربوبیت خداوند است. (و الذى خلق ... ثمّ تذکروا نعمة ربّکم)

۶ - رفاهمندان و برخورداران از نعمت، در خطر غفلت از یاد خدا (ثمّ تذکروا نعمة ربّکم إذا استویتم علیه) قید «إذا استویتم علیه»، مى تواند ناظر به نکته یادشده باشد.

۷ - لزوم تنزیه خداوند، از هرگونه عیب، نقص و شریک به هنگام بهره مندى از نعمت ها (و تقولوا سبحن الذى سخّر لنا هذا)

۸ - تسبیح و تنزیه خداوند، نوعى شکر و سپاس گزارى نسبت به او است. (تذکروا نعمة ربّکم ... و تقولوا سبحن الذى سخّر لنا هذا)

۹ - تعلیم شیوه شکر و سپاس گزارى هنگام تسلط بر موهبت هاى طبیعى، از سوى خداوند (ثمّ تذکروا نعمة ربّکم ... و تقولوا سبحن الذى سخّر لنا هذا)

۱۰ - بازگو کردن نعمت هاى الهى، امرى لازم در جهت شکرگزارى (ثمّ تذکروا نعمة ربّکم ... و تقولوا سبحن الذى سخّر لنا هذا) در آیه شریفه پس از مسأله یادآورى و شکر نعمت الهى، بازگو کردن آن طلب شده است. (و تقولوا...). از این نکته استفاده مى شود که بازگو کردن نعمت از مراحل اساسى شکر آن است.

۱۱ - دستاوردهاى بشرى در زمینه تسخیر طبیعت و موجودات، مرهون توفیق و امداد الهى است; نه توانایى انسان. (و ما کنّا له مقرنین) «إقران» (مصدر «مقرنین»)، به معناى قدرت داشتن و توانا بودن بر چیزى است.

۱۲ - رام بودن طبیعت براى انسان، لازمه قطعى آفرینش آنها نبوده و به تدبیر خداوند صورت گرفته است. (لتستوا على ظهوره ... سخّر لنا هذا و ما کنّا له مقرنین)

۱۳ - اعتراف به عجز و ناتوانى خویشتن در برابر خداوند، نمودى از روحیه شکر و سپاس در انسان (سبحن الذى سخّر لنا هذا و ما کنّا له مقرنین)

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: صفات جلال ۷
  • اقرار: اقرار به عجز ۱۳
  • امکانات دنیوى: استفاده از امکانات دنیوى ۹; هماهنگى امکانات دنیوى ۵
  • انسان: تأمین نیازهاى انسان ۵; عجز انسان ۱۱; فطریات انسان ۲
  • تسبیح: آثار تسبیح خدا ۸
  • تکبر: زمینه تکبر ۳
  • توحید: توحید فطرى ۲
  • حیوانات: استفاده از حیوانات ۱
  • خدا: آثار امدادهاى خدا ۱۱; آثار تنزیه خدا ۸; تعالیم خدا ۹; تنزیه خدا ۷; خدا و نقص ۷; نشانه هاى تدبیر خدا ۱۲; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴، ۵; نعمتهاى خدا ۴
  • ذکر: آثار ذکر ۲; ذکر نعمت ۱۰; زمینه ذکر خالقیت خدا ۲; زمینه ذکر منعم ۱، ۲
  • شرک: ترک شرک ۷
  • شکر: تعلیم شکر ۹; شکر نعمت ۱۰; موارد شکر ۸; نشانه هاى شکر خدا ۱۳
  • طبیعت: استفاده از طبیعت ۱; منشأ تسخیر طبیعت ۱۱، ۱۲
  • غفلت: زمینه غفلت ۳; غفلت از خدا ۶
  • کشتى: استفاده از کشتى ۱
  • متنعمان: زمینه غفلت متنعمان ۶
  • مرفهان: زمینه غفلت مرفهان ۶
  • موجودات: منشأ تسخیر موجودات ۱۱
  • نعمت: آثار استفاده از نعمت ۲; استفاده از نعمت ها ۷; استفاده از نعمت هاى دنیوى ۳; هماهنگى نعمت ها ۵

منابع