التوبة ٧٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند، به آنان نرسیده است؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهیم» و «اصحاب مدین» [= قوم شعیب‌] و «شهرهای زیر و رو شده» [= قوم لوط]؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، (ولی نپذیرفتند؛) خداوند به آنها ستم نکرد، امّا خودشان بر خویشتن ستم می‌کردند!

آيا خبر كسانى كه پيش از آنان بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اهل مدين و شهرهاى زير و رو شده به ايشان نرسيده‌است؟ پيامبرانشان حجت‌هاى روشن برايشان آوردند و چنين نبود كه خدا بر آنان ستم كند، بلكه آنها بودند كه به خود ستم مى‌كردند
آيا گزارش [حال‌] كسانى كه پيش از آنان بودند: قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مَدْيَن و شهرهاى زير و رو شده، به ايشان نرسيده است؟ پيامبرانشان دلايل آشكار برايشان آوردند، خدا بر آن نبود كه به آنان ستم كند ولى آنان بر خود ستم روا مى‌داشتند.
آیا اخبار پیشینیانشان مانند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مَدْیَن و مُؤْتَفِکات (یعنی شهرهای ویران شده قوم لوط) به آنها نرسید که رسولان الهی آیات و معجزات آشکار بر آنها آوردند (ولی آنها نپذیرفتند و هلاک شدند؟ آری) خدا هیچ ستمی بر آنها نکرد بلکه آنها خود در حق خویش ستم می‌کردند.
آیا خبر کسانی که پیش از آنان بودند به اینان نرسیده؟ خبر قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مدین و شهرهای زیر و رو شده [قوم لوط] که پیامبرانشان برای آنان دلایل روشن آوردند [ولی نپذیرفتند]؛ خدا بر آن نبود که به آنان ستم ورزد، ولی آنان بودند که همواره بر خود ستم می کردند.
آيا خبر كسانى كه پيش از آنها بوده‌اند چون قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و مؤتفكه را نشنيده‌اند كه پيامبرانشان با نشانه‌هاى آشكار بر آنها مبعوث شدند؟ خدا به آنها ستم نمى‌كرد، آنان خود بر خود ستم مى‌كردند.
آیا خبر پیشینیانشان از قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مدین و شهرهای زیر و زبر شده‌[ی قوم لوط] به آنان نرسیده است که پیامبرانشان معجزات برایشان آوردند و [در نهایت‌] خداوند نخواست بر آنان ستم کند اما [آنان‌] بر خود ستم می‌کردند
آيا خبر كسانى كه پيش از آنان بودند بديشان نرسيده است؟ قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و مردم [شهر] مَدين و دهكده‌هاى زير و رو شده- آباديهاى قوم لوط- كه پيامبرانشان نشانه‌هاى روشن و هويدا بديشان آوردند و خداى بر آن نبود كه بر آنان ستم كند بلكه خود بر خويشتن ستم مى كردند.
آیا (این گروه منافقان از سرگذشت دیگران عبرت نمی‌گیرند؟ مگر) خبر قوم نوح، عاد، ثمود، ابراهیم، شعیب، و لوط بدیشان نرسیده است؟ پیغمبرانشان همراه با دلائل روشن به سویشان آمدند (و به رهنمودشان پرداختند و آنان تکذیب و تکفیرشان کردند و به اندرزهایشان گوش ندادند و به روشنگریهایشان وقع و ارجی ننهادند و لذا به عذاب خدا گرفتار آمدند و نابود شدند) و خدا بدیشان ظلم و ستم نکرد، بلکه آنان خودشان به خویشتن ظلم و ستم کردند.
آیا گزارش مهم کسانی که پیش از آنان بودند - قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اصحاب مَدیَن و شهرهای زیر و رو شده - به ایشان نرسیده است‌؟ پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند. پس خدا هرگز بر آن نبوده تا به آنان ستم کند، ولی آنان بر خود ستم روا می‌داشته‌اند.
آیا نرسیدشان داستان آنان که پیش از ایشان بودند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و یاران مَدیَن و واژگون شدگان آمدندشان پیمبرانشان به نشانیها پس ستم نکرد بر ایشان خدا لیکن بودند خویشتن را ستم می‌کردند


التوبة ٦٩ آیه ٧٠ التوبة ٧١
سوره : سوره التوبة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَوْم عَاد»: قوم هود است که به وسیله بادهای تند و وحشتزا نابود شدند (نگا: اعراف / و ). «قَوْم ثمود»: قَوْم صالح است که با زلزله‌های ویرانگر هلاک شدند (اعراف / و ). «أَصْحَابِ مَدْیَنَ»: قوم شعیب است که به وسیله آذرخش آسمان کشته شدند (نگا: اعراف / ). «الْمُؤْتَفِکات»: زیر و رو شده‌ها. مراد شهر و روستای قوم لوط است که با زلزله زیر و رو گردید (نگا: حجر / و ، انبیاء / ، نجم / ). از ماده (إِفْک) به معنی وارونه‌کردن چیزی و برگرداندن آن از راهی به راهی است (نگا: احقاف / ). دروغ را إِفْک می‌گویند، چون دروغ قلب حقائق است (نگا: نور / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - نکوهش خداوند از منافقان، به جهت عبرت نگرفتن از سرنوشت شوم کافران گذشته تاریخ (وعداللّه المنفقین ... ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم)

۲ - اطلاع مردم عصر پیامبر از سرنوشت قوم نوح، عاد، ثمود، ابراهیم، اصحاب مدین و شهرهاى زیر و رو شده پیشینیان (قوم لوط و ...) (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت) استفهام در «ألم یأتهم» براى توبیخ است. سرزنش منافقان و کافران به خاطر عبرت نگرفتن از سرنوشت پیشینیان، رساى به این حقیقت است که آنان از سرگذشت پیشینیان آگاهى داشتند.

۳ - تاریخ و سرگذشت اقوام هلاک شده، چون قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم، اصحاب مدین و قوم لوط، مایه عبرت آدمیان (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت)

۴ - لزوم بهره گیرى از سرگذشت و تاریخ امتها، در راهنمایى و هدایت انسانها (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت) از اینکه خداوند، براى هدایت انسانها، به بیان سرنوشت امتها پرداخته است، مطلب فوق به دست مى آید.

۵ - هلاکت امتهاى کفرپیشه گذشته تاریخ، از حوادث مهم و اخبار سازنده و پرفایده است. (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت) «نبأ» به معناى خبر مهم و بسیار سودمند است.

۶ - منافقان، در معرض نزول عذاب الهى و مبتلا شدن به سرنوشت قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم و اصحاب مدین (وعد اللّه المنفقین ... ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و أصحب مدین)

۷ - هلاکت امتهاى کفرپیشه گذشته تاریخ، نمودى از قدرت خدا بر کیفر دنیوى منافقان و کافران هر عصر (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت)

۸ - واژگون شدن بسیارى از شهرهاى آباد با نزول عذاب الهى (و المؤتفکت) «ائتفاک» به معناى انقلاب و زیر و رو شدن است. بنابراین مقصود از «مؤتفکات» به قرینه مقام، شهرهایى است که با عذاب و قهر الهى زیر و رو شده اند.

۹ - کیفر دنیوى و اخروى کافران و منافقان، از سنّت هاى ثابت الهى (أولئک حبطت أعملهم فى الدنیا و الأخرة ... ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت)

۱۰ - مسؤولیت آور بودن علم و آگاهى (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و المؤتفکت) برداشت فوق با توجّه به این است که توبیخ منافقان و کافران از آن رو صورت گرفته که آنان پس از آگاهى به فرجام شوم کفر، بازهم راه خطا را پیموده اند.

۱۱ - جمعیت بیشتر، امکانات برتر و قدرت فزونتر قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم و اصحاب مدین در مقایسه با منافقان عصر پیامبر (ص) (کالذین من قبلکم کانوا أشد منکم قوة ... ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم قوم نوح ... و أصحب مدین)

۱۲ - هلاکت اقوام کافر پیشین، پس از اتمام حجت رسولان الهى بر آنان بود. (ألم یأتهم نبأ الذین من قبلهم ... أتتهم رسلهم بالبیّنت)

۱۳ - کفرورزى امتهاى هلاک شده پیشین، با وجود ارائه دلایل روشن به آنان توسط رسولان الهى (أتتهم رسلهم بالبیّنت)

۱۴ - ادیان الهى و پیام رسولان خدا، متکى بر برهان و دلایل روشن است. (أتتهم رسلهم بالبیّنت)

۱۵ - لزوم بهره گیرى از بیان روشن و مطالب قابل فهم، در هدایت و تربیت انسانها (أتتهم رسلهم بالبیّنت)

۱۶ - هلاکت اقوام کافر، بازتاب عملکرد خود آنان است نه ظلمى از ناحیه خداوند بر آنها. (فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

۱۷ - کیفر انسانها، قبل از تبیین حق و باطل براى آنان، ظلم و دور از ساحت قدس خداست. (أتتهم رسلهم بالبیّنت فما کان اللّه لیظلمهم) نفى ظلم از خدا و متفرع شدن آن بر وجود بینات، بیانگر این نکته است که: درصورت ارائه نشدن دلایل روشن، به هلاکت رساندن انسانها ظلم مى باشد.

۱۸ - کفرورزى و انکار دلایل روشن انبیا، ظلم انسان به خویش و پیامد آن دامنگیر خود اوست. (أتتهم رسلهم بالبیّنت فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

۱۹ - اختیار انسان و نقش خود وى در رقم زدن سرنوشت خویش (فما کان اللّه لیظلمهم و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

۲۰ - ظلم در نظام کیفرى خداوند راه ندارد. (فما کان اللّه لیظلمهم)

۲۱ - نزول عذاب بر امتهاى کافر پیشین، پس از اصرار و مداومت آنان بر ظلم و حق ناپذیرى (و لکن کانوا أنفسهم یظلمون) فعل «کانوا» به همراه «یظلمون» افاده استمرار مى کند.

۲۲ - اصرار بر ظلم و گناه، عامل نزول عذاب الهى (و لکن کانوا أنفسهم یظلمون)

موضوعات مرتبط

  • ابتلا: ابتلاى به عذاب دنیوى ۶
  • اتمام حجت: ۱۲، ۱۷
  • ادیان: برهان در ادیان ۱۴; ویژگیهاى ادیان ۱۴
  • اقوام: حق ناپذیرى اقوام کافر ۲۱; ظلم اقوام کافر ۲۱; عبرت از فرجام اقوام ۴; عذاب اقوام پیشین ۲۱; عذاب اقوام کافر ۲۱; عوامل هلاکت اقوام ۱۶; فرجام اقوام پیشین ۲; کافران اقوام پیشین ۱۳; هلاکت اقوام پیشین ۷; هلاکت اقوام کافر ۵، ۷، ۱۲، ۱۶
  • انبیا: آثار تکذیب انبیا ۱۸; بینات انبیا ۱۳; تکذیب بینات انبیا ۱۸; ظلم تکذیب انبیا ۱۸; ویژگیهاى تعالیم انبیا ۱۴
  • انسان: اختیار انسان ۱۹; سرنوشت انسان ۱۹
  • اهل مدین: امکانات مادى اهل مدین ۱۱; عبرت از اهل مدین ۳; فرجام اهل مدین ۲، ۶; کثرت جمعیت اهل مدین ۱۱
  • باطل: اهمیّت تبیین باطل ۱۷
  • تاریخ: اهمیّت عبرت از تاریخ ۴; عبرت از تاریخ ۱، ۳، ۵; فواید نقل تاریخ ۵
  • تربیت: روش تربیت ۱۵
  • تکلیف: شرایط تکلیف ۱۰
  • حق: آثار حق ناپذیرى ۲۱; اهمیّت تبیین حق ۱۷
  • خدا: تنزیه خدا ۱۷; خدا و ظلم ۱۶، ۱۷، ۲۰; سرزنشهاى خدا ۱; سنّتهاى خدا ۹; عذابهاى خدا ۶، ۸; نشانه هاى قدرت خدا ۷; نشانه هاى کیفرهاى خدا ۷; ویژگیهاى کیفرهاى خدا ۲۰
  • خود: ظلم به خود ۱۸
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۹
  • شهرها: ویرانى شهرها ۸
  • ظلم: آثار اصرار بر ظلم ۲۱، ۲۲
  • عبرت: عوامل عبرت ۳، ۴
  • عذاب: موجبات عذاب دنیوى ۲۱، ۲۲
  • علم: آثار علم ۱۰
  • عمل: آثار عمل ۱۶
  • قوم ابراهیم: امکانات مادى قوم ابراهیم ۱۱; عبرت از قوم ابراهیم ۳; فرجام قوم ابراهیم ۲، ۶; کثرت جمعیت قوم ابراهیم ۱۱
  • قوم ثمود: امکانات مادى قوم ثمود ۱۱; عبرت از قوم ثمود ۳; فرجام قوم ثمود ۲، ۶; کثرت جمعیت قوم ثمود ۱۱
  • قوم عاد: امکانات مادى قوم عاد ۱۱; عبرت از قوم عاد ۳; فرجام قوم عاد ۲، ۶; کثرت جمعیت قوم عاد ۱۱
  • قوم لوط: عبرت از قوم لوط ۳; فرجام قوم لوط ۲
  • قوم نوح: امکانات مادى قوم نوح ۱۱; عبرت از قوم نوح ۳; فرجامقوم نوح ۲، ۶; کثرت جمعیت قوم نوح ۱۱
  • کافران: فرجام کافران ۱; کیفر اخروى کافران ۹; کیفر دنیوى کافران ۷، ۹
  • کفر: آثار کفر ۱۸; ظلم کفر ۱۸
  • کیفر: ظلم کیفر بىبیان ۱۷; نظام کیفرى ۱۲، ۱۷، ۲۰
  • گناه: آثار اصرار بر گناه ۲۲
  • مردم: آگاهى مردم صدر اسلام ۲
  • مسؤولیت: منشأ مسؤولیت ۱۰
  • منافقان: امکانات مادى منافقان صدر اسلام ۱۱; تعداد منافقان صدر اسلام ۱۱; سرزنش منافقان ۱; عذاب منافقان ۶; فرجام منافقان ۶; کیفر اخروى منافقان ۹; کیفر دنیوى منافقان ۷، ۹; هشدار به منافقان ۶
  • هدایت: روش هدایت ۱۵; عوامل هدایت ۴

منابع