البقرة ٩٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

بگو: «اگر آن (چنان که مدعی هستید) سرای دیگر در نزد خدا، مخصوص شماست نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست می‌گویید!»

بگو: اگر سراى آخرت در پيشگاه خدا تنها به شما اختصاص دارد نه ساير مردم، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى‌گوييد
بگو: «اگر در نزد خدا، سراى بازپسين يكسر به شما اختصاص دارد، نه ديگر مردم، پس اگر راست مى‌گوييد آرزوى مرگ كنيد.»
بگو: اگر سرای آخرت را (با آن همه نعمت) خدا به شما اختصاص داده دون سایر مردم، بایستی همیشه به مرگ آرزومند باشید اگر راست می‌گویید.
بگو: اگر [آن گونه که می پندارید] سرای آخرت [با همه نعمت هایش] نزد خدا ویژه شماست نه مردم دیگر، پس چنانچه راستگویید مرگ را آرزو کنید.
بگو: اگر راست مى‌گوييد كه سراى آخرت نزد خدا ويژه شماست نه مردم ديگر، پس آرزوى مرگ كنيد.
بگو اگر راست می‌گویید که به حکم الهی سرای آخرت از میان همه مردم ویژه شماست، آرزوی مرگ کنید
بگو: اگر سراى واپسين به نزد خداوند ويژه شماست نه ديگر مردمان، پس آرزوى مرگ كنيد اگر راستگوييد.
بگو اگر (چنانچه گمان می‌برید) خداوند، جهان دیگر را از میان همه‌ی مردم تنها به شما اختصاص داده است، پس (عملاً با جهاد در راه خدا) آرزوی مرگ کنید اگر راستگوئید.
بگو: «اگر نزد خدا، سرای آخرت یکسره برای شما اختصاص داشته است (و) نه دیگر مردم، پس اگر (از) راستان بوده‌اید، آرزوی مرگ کنید.»
بگو اگر برای شما است خانه آخرت نزد خدا مختص شما جز مردم پس آرزوی مرگ کنید اگر هستید راستگویان‌


البقرة ٩٣ آیه ٩٤ البقرة ٩٥
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الدَّارُ»: خانه. سرا. «الْدَّارُ الآخِرَةِ»: سرای دیگر. «خَالِصَةً»: مخصوص. خاصّ. حال است برای (الدّار) که اسم (کانَتْ) است و خبر آن (لَکُمْ). «مِن دُونِ»: بدون. واژه‌ای است که برای اختصاص و قطع شرکت دیگران به کار می‌رود (نگا: بقره / .

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - یهود، سراى آخرت و نعمتهاى آن را ویژه خویش مى پندارند. (قل إن کانت لکم الدار الأخرة ... خالصة) تقدیم «لکم» بر «الدار الأخرة» مفید حصر و اختصاص است و «خالصة» - که حال براى «الدار» مى باشد - بر این انحصار و اختصاص تأکید مى کند; زیرا خالص بودن به معناى اختصاص داشتن است.

۲ - یهودیان، دیگر مردمان را از نعمتهاى آخرت بى نصیب مى پندارند. (إن کانت لکم الدار الأخرة ... خالصة من دون الناس)

۳ - قوم یهود، مردمى نژادگرا و خودبرتربین (إن کانت لکم الدار الأخرة ... خالصة من دون الناس)

۴ - یهودیان، اختصاص یافتن بهشت را به قوم یهود، حکم و تقدیرى الهى مى شمرند. (إن کانت لکم الدار الأخرة عند اللّه) «عند اللّه» متعلق به «کانت» است و مفادش این است که ثبوت آخرت براى یهود در نزد خداست; یعنى، او این معنا را پذیرفته، تحقق بخشیده و مقرر ساخته است.

۵ - یهود، همه ادیان جز دین یهود را بى اعتبار و دیگر ملتها را در پیشگاه خدا فاقد قدر و منزلت مى شمرند. (إن کانت لکم الدار الأخرة عند اللّه خالصة من دون الناس)

۶ - یهودیان، مدعى اعتقاد به خدا، قیامت و نعمتهاى اخروى هستند. (إن کانت لکم الدار الأخرة عند اللّه خالصة من دون الناس فتمنوا الموت)

۷ - ادعاى یهودیان (یقین به بهشتى بودن) آن گاه صادقانه و برخاسته از باور آنان است که تمناى مرگ کرده و از آن استقبال کنند. (قل إن کانت لکم الدار الأخرة ... فتمنوا الموت)

۸ - مرگ، مرحله و گذرى است براى حضور در سراى آخرت و بهره مند شدن از نعمتهاى آن. (إن کانت لکم الدار الأخرة ... فتمنوا الموت) از آن جا که خداوند در پاسخ ادعاى یهود - مبنى بر اختصاص داشتن سراى آخرت به ایشان - فرمود: «پس تمناى مرگ کنید» معلوم مى شود: انسان با مردن قدم به سراى آخرت مى گذارد; یعنى، آدمى پس از مردن تا برپایى قیامت نیز از نعمتهاى آخرت بهره مند و یا به عذابهاى آن گرفتار خواهد شد.

۹ - آنان که به بهشتى بودن خویش اطمینان دارند، از مرگ استقبال کرده و در تمناى آن هستند. (إن کانت لکم الدار الأخرة ... فتمنوا الموت)

۱۰ - سراى دنیا و نعمتهاى آن در قیاس با آخرت، ناچیز و بى مقدار است. (إن کانت لکم الدار الأخرة ... فتمنوا الموت) چنانچه نعمتهاى دنیا در برابر سراى آخرت ارزشى داشت، تمناى مرگ براى نیل به آن وجهى نداشت.

۱۱ - سراى آخرت و نعمتهاى آن بسى ارجمند و گرانقدر است. (إن کانت لکم الدار الأخرة ... فتمنوا الموت)

۱۲ - یهود، بر خلاف ادعایشان، به بهشتى بودن خویش اطمینان نداشتند. (فتمنوا الموت إن کنتم صدقین) جمله «إن کنتم صادقین» اشاره به دروغ گویى یهود دارد; یعنى، آنان خود مى دانند که ادعایشان واقعیت ندارد.

۱۳ - اهل بهشت دانستن فرد یا طایفه اى خاص بدون داشتن برهان، باورى است باطل. (فتمنوا الموت إن کنتم صدقین)

۱۴ - ادعاى بدون دلیل، شایسته پذیرش نیست. (فتمنوا الموت إن کنتم صدقین) خداوند، در پى ادعاى یهودیان با جمله «فتمنوا الموت» از آنان مطالبه دلیل مى کند و این درسى است به انسانها که ادعاهاى بدون دلیل مناسب را نپذیرند.

۱۵ - کردار آدمیان و خواسته هاى آنان، بیانگر اعتقاد و اندیشه آنان است. (فتمنوا الموت إن کنتم صدقین)

۱۶ - خداوند، آموزگار پیامبر(ص) در چگونه استدلال کردن و پاسخگویى به مخالفان (قل فلم تقتلون ... و لقد جاءکم موسى ... قل بئسما ... قل إن کانت)

موضوعات مرتبط

  • آخرت: ارزش آخرت ۱۰، ۱۱
  • آرزو: آرزوى مرگ ۹
  • ادعا: ادعاى بى برهان ۱۳، ۱۴; ملاکهاى قبول ادعا ۱۴
  • ارزشها: ۱۰، ۱۱
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱۵
  • خدا: مقدرات خدا ۴
  • دنیا: بى ارزشى دنیا ۱۰; دنیا و آخرت ۱۰
  • رفتار: پایه هاى رفتار ۱۵
  • سعادت: آثار اطمینان به سعادت اخروى ۹; مدعیان سعادت اخروى ۱، ۷، ۹، ۱۳
  • عقیده: عقیده باطل ۱۳; مظاهر عقیده ۱۵
  • محمّد(ص): روش احتجاج محمّد(ص) ۱۶; معلم محمّد(ص) ۱۶
  • مرگ: آثار مرگ ۸; حقیقت مرگ ۸
  • نژادپرستان: ۳
  • نعمت: ارزش نعمت هاى اخروى ۱۱
  • یهود: ادعاهاى یهود ۶، ۷; ایمان یهود به خدا ۶; ایمان یهود به قیامت ۶; تکبر یهود ۳; دلایل صداقت یهود ۷; صفات یهود ۳; عقیده یهود ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۱۲; نژادپرستى یهود ۳; یهود و آرزوى مرگ ۷; یهود و ادیان ۵; یهود وبهشت ۴، ۷، ۱۲; یهود و ملتها ۵; یهود و نعمتهاى اخروى ۱، ۲، ۶

منابع