البقرة ٧٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و هنگامی که مؤمنان را ملاقات کنند، می‌گویند: «ایمان آورده‌ایم.» ولی هنگامی که با یکدیگر خلوت می‌کنند، (بعضی به بعضی دیگر اعتراض کرده،) می‌گویند: «چرا مطالبی را که خداوند (در باره صفات پیامبر اسلام) برای شما بیان کرد، به مسلمانان بازگو می‌کنید تا (روز رستاخیز) در پیشگاه خدا، بر ضد شما به آن استدلال کنند؟! آیا نمی‌فهمید؟!»

و چون با مؤمنان روبه رو شوند گويند: ايمان آورده‌ايم، و چون با يكديگر خلوت كنند گويند: چرا با مسلمانان از آنچه خدا براى شما [از اوصاف محمد صلّى الله عليه وآله‌] آشكار نموده، گفت و گو مى‌كنيد تا با آن نزد پروردگارتان با شما احتجاج كنند؟ آيا نمى‌انديشيد
و [همين يهوديان‌] چون با كسانى كه ايمان آورده‌اند برخورد كنند، مى‌گويند: «ما ايمان آورده‌ايم.» و وقتى با همديگر خلوت مى‌كنند، مى‌گويند: «چرا از آنچه خداوند بر شما گشوده است، براى آنان حكايت مى‌كنيد تا آنان به [استناد] آن، پيش پروردگارتان بر ضد شما استدلال كنند؟ آيا فكر نمى‌كنيد؟»
و هرگاه با مؤمنان روبرو شوند گویند: ما نیز ایمان آورده‌ایم؛ و چون با یکدیگر خلوت کنند گویند: چرا دری که خدا از علوم به روی شما گشوده به روی مسلمانان باز می‌کنید تا به کمک همان علوم با شما نزد خدایتان محاجّه کنند؟ چرا راه عقل و اندیشه نمی‌پویید؟
و هنگامی که با مؤمنان دیدار کنند، می گویند: ما ایمان آوردیم. و چون با هم خلوت می کنند [از روی اعتراض و ایراد] به یکدیگر می گویند: چرا حقایقی را که خدا [در تورات درباره پیامبر اسلام] برای شما بیان کرده به مؤمنان می گویید تا [روز قیامت با این حقایق] در پیشگاه پروردگارتان بر ضد شما استدلال کنند؟ آیا تعقّل نمی کنید [که نباید زمینه استدلال بر ضد خود را در اختیار مؤمنان گذارید؟!]
و چون با مؤمنان ديدار كنند، گويند: ما هم ايمان آورده‌ايم. و چون با يكديگر خلوت كنند، گويند: آيا با آنان از دانشى كه خدا به شما ارزانى داشته سخن مى‌گوييد، تا به يارى آن در نزد پروردگارتان بر شما حجت آرند؟ آيا به عقل در نمى‌يابيد؟
و چون با مؤمنان روبه‌رو شوند گویند ایمان آورده‌ایم و چون با همدیگر تنها شوند گویند آیا آنچه خدا بر شما آشکار کرده است، با آنان درمیان می‌گذارید، تا در پیشگاه خداوند با آن بر شما حجت آورند، مگر اندیشه نمی‌کنید؟
و چون مؤمنان را ديدار كنند، گويند: ما نيز ايمان آورده‌ايم و چون برخى‌شان با برخى تنها نشينند گويند: آيا با آنان- مسلمانان- از آنچه خدا بر شما گشوده- به شما خبر داده
و چون با کسانی که ایمان آورده‌اند روبرو می‌شوند، می‌گویند: ایمان آورده‌ایم (به این که شما بر حق می‌باشید و محمّد پیغمبری است که در تورات وصف او آمده است.) و هنگامی که با یکدیگر خلوت می‌کنند (دسته‌ای بدیشان اعتراض می‌نمایند) و می‌گویند: آیا مطالبی را که خداوند (درباره‌ی صفات محمّد) برای شما بیان کرده برای مسلمانان بازگو می‌کنید و از آن سخن می‌رانید، تا (روز رستاخیز) در پیشگاه خدا بر شما حجّت گیرند و علیه شما بدان استدلال کنند؟ مگر نمی‌فهمید و عقل ندارید؟
و (همین یهودیان) هنگامی که با کسانی که ایمان آورده‌اند برخورد کنند، گویند: «(ما) ایمان آوردیم‌.» و هنگامی که با همدیگر خلوت کنند، گویند: «آیا از آنچه خدا بر شما گشوده است، برای آنان بازگو می‌کنید تا آنان با (استناد به) آن، نزد پروردگارتان بر (ضد) شما استدلال کنند؟ پس آیا خردورزی نمی‌کنید؟»
و هرگاه ملاقات کنند مؤمنان را گویند ایمان آوردیم و چون خلوت کند بعضی از ایشان با بعضی گویند آیا حدیث کنید ایشان را بدانچه بگشود است خدا بر شما تا بدان بستیزند با شما نزد پروردگارتان آیا بخرد نمی‌یابید


البقرة ٧٥ آیه ٧٦ البقرة ٧٧
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَقُوا»: برخورد کردند. رسیدند. «خَلا»: رفت. به خلوت نشست. «مَا فَتَحَ اللهُ عَلَیْکُمْ»: آنچه خداوند در کتاب آسمانی تورات به شما آموخته است. «لِیُحَآجُّوکُم بِهِ»: تا با شما بستیزند و آن را بر شما حجّت گیرند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - عوام، یهود در حضور مسلمانان به حقانیت پیامبر اسلام (ص) و انطباق نشانه هاى پیامبر موعود، بر آن حضرت اعتراف مى کردند. (و إذا لقوا الذین ءامنوا قالوا ءامنا ... قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم) جمله «أتحدثونهم ...; چرا حقایقى که خدا در اختیار شما نهاده به مسلمانان باز مى گویید؟» دلالت بر این دارد که مراد از «آمنا» بیان ویژگیهاى پیامبر موعود در تورات و تطبیق آن با رسول اکرم(ص) است. بنابراین «آمنا»; یعنى، ما تصدیق مى کنیم که محمّد(ص) همان پیامبر موعود است و ویژگیهاى بیان شده بر او تطبیق مى کند.

۲ - یهودیان عصر بعثت، مطمئن به حقانیت رسالت پیامبر و انطباق علایم پیامبر موعود بر آن حضرت (و إذا لقوا الذین ءامنوا قالوا ءامنا ... قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه) عبارت «لیجاجوکم به ...; تا به استناد آن حقایق در پیشگاه خدا علیه شما استدلال کنند.» مى رساند که مصداق مورد نظر از «ما فتح اللّه» حقانیت اسلام و رسول اکرم(ص) است که در تورات بیان شده است. بنابراین همه یهودیان - چه عالمان و چه عوام ایشان - به رسالت پیامبر(ص) اطمینان داشتند.

۳ - تورات، بیانگر بعثت پیامبر اسلام و تبیین کننده صفات و ویژگیهاى آن حضرت (قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم) از معانى «فتح» مطلع ساختن و تعلیم دادن است. بنابراین «ما فتح اللّه علیکم»; یعنى، حقایقى که خداوند شما را از آن مطلع ساخته و در اختیار شما قرار داده است. از آن جا که تورات تنها منبع یهودیان براى این گونه اطلاعات است مى توان به برداشت فوق دست یافت.

۴ - یهودیان عصر بعثت داراى جلسات سرّى و مخفیانه براى توطئه چینى علیه اسلام (و إذا خلا بعضهم إلى بعض)

۵ - عالمان و پیشوایان یهود، مردم خویش را از بازگویى صفات پیامبر موعود و اعتراف به انطباق آن به رسول اکرم(ص)، بر حذر مى داشتند. (قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم) استفهام در «أتحدثونهم» انکار توبیخى است.

۶ - ناتوانى مسلمانان از احتجاج علیه یهود در پیشگاه خدا، توجیه عالمان یهود براى بازدارى مردم خویش از بازگویى و نشر صفات پیامبر موعود (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم لیحاجوکم به عند ربکم)

۷ - یهودیان عصر بعثت در تلاش براى کتمان حقانیت اسلام و رسالت پیامبر(ص) (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم)

۸ - پیشوایان یهود، بازگویى صفات پیامبر موعود و اعتراف به حقانیت او را، نشانه بى خردى بازگو کننده مى شمردند. (أتحدثونهم ... أفلا تعقلون)

۹ - پیشوایان و عالمان یهود در عصر بعثت، مردمانى لجوج و حق ناپذیر (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم ... أفلا تعقلون)

۱۰ - لجاجت و حق ناپذیرى عالمان و پیشوایان یهود، دلیل نا به جا بودن امید و دل بستن مسلمانان به ایمان آوردن آنان (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... قالوا أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم) آیه مورد بحث عطف بر جمله حالیه «و قد کان ...» و یا عطف بر جمله «یسمعون ...» در آیه قبل مى باشد. در هر صورت، بیانگر علتى دیگر براى «أفتطمعون ...» مى باشد.

۱۱ - حفظ منافع قوم و جامعه یهود، برتر از اعتراف به باورها و عقاید دینى در دیدگاه عالمان و پیشوایان آنان (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم ... أفلا تعقلون)

۱۲ - پیشوایان و عالمان یهود، اعتراف به حقایق دینى و معارف الهى را، در صورتى که مخدوش کننده منافع قومى آنان گردد، ناروا و برخاسته از بى خردى مى دانستند. (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم ... أفلا تعقلون)

۱۳ - یهودیان معتقد به برپایى قیامت، بر قرارى صحنه هاى محاکمه در آن روز و احتجاج انسانها علیه یکدیگر در پیشگاه خدا (أتحدثونهم ... لیحاجوکم به عند ربکم)

۱۴ - یهودیان، معتقد به ربوبیت خداوند (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم لیحاجوکم به عند ربکم)

۱۵ - آگاه نبودن خدا به اسرار نهانى انسانها، از باورها و پندارهاى باطل یهود (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم لیحاجوکم به عند ربکم) از جمله «أتحدثونهم ... لیحاجوکم» چنین بر مى آید که یهود آن گاه راه احتجاج علیه خویش را گشوده مى دیدند که حقایق و دانسته هاى خویش را آشکار کنند; ولى اگر حقایق را آشکار نکنند علیه آنان احتجاج نمى شود و مؤاخذه نمى گردند. این پندار بیانگر برداشت فوق است.

۱۶ - سوء استفاده عالمان یهود، از ضعف بینشهاى دینى و اعتقادى مردم خویش (أتحدثونهم بما فتح اللّه علیکم لیحاجوکم به عند ربکم)

روایات و احادیث

۱۷ - از امام باقر (ع) روایت شده که: «انه قال کان قوم من الیهود لیسوا من المعاندین المتواطئین إذا لقوا المسلمین حدثوهم بما فى التوراة من صفة محمّد(ص) فنهاهم کبرائهم عن ذلک، و قالوا: لا تخبروهم بما فى التوراة، من صفة محمّد(ص) فیحاجوکم به عند ربکم فنزلت هذه الآیة;[۱] گروهى از یهود - که کینه اى به مسلمانان نداشتند - هنگامى که با مسلمانان روبرو مى شدند از اوصاف رسول خدا(ص) که در تورات آمده بود سخن مى گفتند; بزرگان یهود با خبر شده و آنها را نهى کردند و گفتند: از صفات محمّد [[ص] - که در تورات آمده - مسلمانان را مطلع نسازید که به وسیله آن با شما در نزد پروردگارتان استدلال و احتجاج خواهند نمود، پس آیه فوق نازل گشت.».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۴، ۶، ۷ ،۸; توطئه علیه اسلام ۴
  • اقرار: اقرار به حقانیت محمّد(ص) ۱
  • تورات: تعالیم تورات ۳، ۱۷
  • خدا: خدا و جهل ۱۵
  • عقیده: عقیده به ربوبیت خدا ۱۴; عقیده به قیامت ۱۳
  • علماى یهود: بینش علماى یهود ۶، ۸، ۱۱، ۱۲; توجیه گرى علماى یهود ۶; حق ناپذیرى علماى یهود ۹، ۱۰; زمینه توجیه گرى علماى یهود ۶; سوء استفاده علماى یهود ۱۶; علماى یهود و سفاهت ۸، ۱۲; علماى یهود و کتمان حق ۱۲; علماى یهود و محمّد(ص) ۵، ۶، ۸; علماى یهود و مسلمانان ۶; علماى یهود و یهود ۵، ۱۶; لجاجت علماى یهود ۹، ۱۰; نژاد پرستى علماى یهود ۱۱
  • قیامت: احتجاج در قیامت ۱۳; مؤاخذه در قیامت ۱۳
  • محمّد(ص): حقانیت محمّد(ص) ۲; محمّد(ص) در تورات ۳، ۱۷
  • مردم: سوء استفاده از ضعف مردم ۱۶
  • مسلمانان: مسلمانان و علماى یهود ۱۰
  • یهود: اقرار عوام یهود ۱; توطئه یهود ۴; جلسات سرّى یهود صدر اسلام ۴; عقیده یهود ۱۳، ۱۴; عقیده باطل یهود ۱۵; عوام یهود و پیامبر موعود ۱; عوام یهود و محمّد(ص) ۱; یأس از اسلام یهود ۱۰; یهود صدر اسلام و اسلام ۷; یهود صدر اسلام و پیامبر موعود ۲; یهود صدر اسلام و کتمان حق ۷; یهود صدر اسلام و محمّد (ص) ۲، ۷، ۱۷; یهود و حفظ منافع قومى ۱۱، ۱۲; یهود و ربوبیت خدا ۱۴; یهود و علم غیب خدا ۱۵; یهود و کتمان حق ۱۷

منابع

  1. مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۸۶; نورالثقلین، ج ۱- ، ص ۹۲، ح ۲۵۳.