البقرة ٧٥

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ فَتَطْمَعُونَ‌ أَنْ‌ يُؤْمِنُوا لَکُمْ‌ وَ قَدْ کَانَ‌ فَرِيقٌ‌ مِنْهُمْ‌ يَسْمَعُونَ‌ کَلاَمَ‌ اللَّهِ‌ ثُمَ‌ يُحَرِّفُونَهُ‌ مِنْ‌ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ‌ وَ هُمْ‌ يَعْلَمُونَ‌

ترجمه

آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عده‌ای از آنان، سخنان خدا را می‌شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف می‌کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند؟!

پس آيا انتظار داريد [چنين مردمى‌] به [دين‌] شما ايمان آورند، با آن كه گروهى از آنان سخن خدا را مى‌شنيدند و بعد از درك آن، تحريفش مى‌كردند در حالى كه خود مى‌دانستند
آيا طمع داريد كه [اينان‌] به شما ايمان بياورند؟ با آنكه گروهى از آنان سخنان خدا را مى‌شنيدند، سپس آن را بعد از فهميدنش تحريف مى‌كردند، و خودشان هم مى‌دانستند.
آیا طمع دارید که یهودان به (دین) شما بگروند در صورتی که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و به دلخواه خود تحریف می‌کنند با آنکه در کلام خود تعقل کرده و معنی آن را دریافته‌اند.
آیا [شما مردم مؤمن] امید دارید که [آن سخت دلان] به [دین] شما ایمان بیاورند؟! در حالی که گروهی از آنان کلام خدا را همواره می شنیدند، سپس بعد از آنکه [معنا و مفهومش را] درک می کردند، [به سبب دنیاطلبی و امور مادی] به دلخواه خود تغییرش می دادند، در صورتی که می دانستند [به کلام خدا و به مردم جویای حق خیانت می کنند].
آيا طمع مى‌داريد كه به شما ايمان بياورند، و حال آنكه گروهى از ايشان كلام خدا را مى‌شنيدند و با آنكه حقيقت آن را مى‌يافتند تحريفش مى‌كردند و از كار خويش آگاه بودند؟
[ای مؤمنان‌] آیا امید دارید که [یهودیان‌] به [حقانیت‌] شما ایمان آورند، و حال آنکه گروهی از آنان کلام الهی را می‌شنیدند و پس از آنکه آن را در می‌یافتند آگاهانه دگرگونش می‌ساختند
پس [اى مؤمنان،] آيا اميد داريد كه [جهودان‌] به شما بگروند، و حال آنكه گروهى از آنها سخن خداى را مى‌شنوند و آن را از پس آنكه دريافتند مى گردانند و خود مى‌دانند [كه چه مى‌كنند]؟!
آیا امیدوارید که (یهودیان به آئین اسلام و) به شما ایمان بیاورند با این که گروهی از آنان (که احبار ایشان بودند) سخنان خدا را (در تورات) می‌شنیدند و پس از فهمیدن کامل آن، دست به تحریفش می‌زدند؟ و حال آن که علم و اطّلاع داشتند (که درست نیست به کتابهای آسمانی دست برد).
پس آیا طمع دارید که (اینان) برایتان [:به سودتان] ایمان بیاورند؟ حال آنکه گروهی از آنان بی‌گمان سخنان خدا را می‌شنیده‌اند، سپس آن را بعد از دریافتنش تحریف می‌کنند، حال آنکه خودشان (هم) می‌دانند.
آیا طمع دارید که ایمان آرند به شما حالی که بودند گروهی از ایشان می‌شنیدند سخن خدا را پس دگرگونش می‌کردند از پس آنکه می‌یافتندش بخرد و ایشان می‌دانستند

Do you hope that they will believe in you, when some of them used to hear the Word of Allah, and then deliberately distort it, even after understanding it?
ترتیل:
ترجمه:
البقرة ٧٤ آیه ٧٥ البقرة ٧٦
سوره : سوره البقرة
نزول : ٥ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَطْمَعُونَ»: امیدوارید. «فَرِیقٌ»: گروه. دسته. «عَقَلُوهُ»: آن را فهمیدند و بدان آشنا شدند. «وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»: جمله حالیّه است برای ضمیر (وَ) در فعل (یُحَرِّفُونَ). «یُحَرِّفُونَ»: تبدیل می‌کردند. تغییر می‌دادند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«75» أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ‌

(پس اى مؤمنان!) آيا انتظار داريد (كه يهوديان سرسخت،) به (دين) شما ايمان بياورند؟ در حالى كه عده‌اى از آنان، سخنان خدا را مى‌شنيدند و پس از فهميدنش، آنرا تحريف مى‌كردند با آنكه (حقّ را) مى‌دانستند.

پیام ها

1- انتظارِ ايمان آوردن مردم نيز نيكوست، ولى همه توفيق ايمان آوردن را ندارند، شما هم انتظار آن را نداشته باشيد. «أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا»

2- با وجود دانشمندان لجوج و خطرناك، اميدى به اصلاح جامعه نيست.

«أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ ...»

3- در انتقاد، انصاف را مراعات كنيم. همه يهوديان اهل تحريف نبودند. «فَرِيقٌ مِنْهُمْ ... يُحَرِّفُونَهُ»


«1». با توجّه به اينكه خشيت، تنها برخاسته از علم است، نه چيز ديگر: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» فاطر، 28. و مولوى نيز مى‌گويد:

جمله‌ى ذرّات پيدا و نهان‌

با تو مى‌گويند، روزان و شبان‌

ما سميعيم و بصيريم و هُشيم‌

با شما نامحرمان، ما خامُشيم‌

نطق آب و نطق خاك و نطق گل‌

هست محسوس حواس اهل دل‌

جلد 1 - صفحه 143

4- شناخت حقّ، غير از قبول حقّ است. افرادى حقّ را مى‌شناسند، ولى حاضر نيستند به آن اقرار كنند. «يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ»

5- تحريفاتى خطرناك‌تر است كه كارشناسانه وآگاهانه باشد. «يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ»

6- جاهلِ مقصّر، مورد تهديد است نه جاهل بى خبر. «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ»

7- تحريف، گناه علما و دانشمندان است. «يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (75)

بعد از آن در بيان قطع طمع ايمان اين جماعت، اهل ايمان را اخبار مى‌فرمايد كه:

أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ‌: آيا طمع داريد اى مؤمنان اينكه تصديق كنند اين جماعت شما را، در آنچه مى‌گوئيد از دعوت به اسلام؟ يا آنكه طمع مى‌كنيد كه يهودان ايمان آورند به سبب دعوت شما به اسلام؟ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ‌: و حال آنكه بودند گروهى از اسلاف ايشان، يعنى آن هفتاد نفر، يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ‌: شنيدند بى‌واسطه بشرى كلام خدا را در كوه طور، ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ‌: پس تحريف و تغيير دادند آن كلام را بعد از آنكه دانسته و دريافته بودند آن را و متيقن شده و حقيقت آن را بدون شك و شبهه دريافتند. و چون ميان قوم آمدند، گفتند: ما كلام خدا را در امر و نهى شنيديم، و لكن در آخر فرمود: شما مخير هستيد در عمل به آن، و باك نداشته باشيد در عمل نكردن، وَ هُمْ يَعْلَمُونَ‌: و حال آنكه ايشان مى‌دانستند كه افترا بستند و دروغ گفتند به خداى تعالى.

از حضرت باقر عليه السلام مروى است كه مراد يهودان زمان حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باشند. يعنى اين يهودان معاصر مى‌شنوند تورات را و تحريف كنند آن را، مانند تحريف صفت تو و آيه رجم، و يا تأويل نمايند آن را، و بر وفق ميل خود تفسير كنند «1».

و بنابراين مراد آنست كه هرگاه پيشوايان اين جماعت، اين حال را


«1» منهج الصادقين، جلد اوّل، صفحه 218.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 179

داشته باشند كه بعد از استماع كلام خدا افترا كنند و دروغ گويند، پس جهال كه در زمان شما هستند، به طريق اولى افترا و دروغ گويند.

تنبيه: آيه شريفه دلالت دارد بر آنكه تحريف و تغيير احكام شرعيه الهيه از بزرگترين گناهان و قبيح‌ترين اعمال است، و اين شامل بدعتها در فتاوى و قضاوتها و جميع امور دين نيز مى‌باشد. پس هر كس تحريف كند حكمى از احكام الهيه را و يا تغيير دهد فرعى از فروعات شريعت حقه اسلاميه را، داخل است در آيه شريفه؛ و عذابى كه براى محرفين و مبتدعين مهيا شده، او را شامل خواهد بود.

در منهج: روزى حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه يهودان بعد از اين در مدينه داخل نشوند؛ زيرا از آمدن آنها فتنه و فساد ظاهر مى‌شود؛ پس بعضى از منافقان يهود اول روز به مدينه مى‌آمدند كه ما مسلمان هستيم و آخر روز بازگشته به ياران خود مى‌پيوستند؛ خداوند بيان حال آنها را مى‌فرمايد «1»:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَ قَدْ كانَ فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (75)

ترجمه‌

آيا پس طمع ميكنيد كه ايمان بياورند از براى شما با آنكه بتحقيق بودند گروهى از ايشان كه ميشنيدند كلام خدا را پس تغيير ميدادند آنرا بعد از آنكه تعقل نموده بودند آنرا با آنكه آنها ميدانستند..

تفسير

يعنى آيا طمع و انتظار داريد اى محمد تو و اصحابت كه ايمان بياورند اين يهودان و قلبا تصديق شما را نمايند با آنكه طايفه از پيشينيان آنها مى‌شنيدند كلام خداوند را در پاى كوه طور سينا و اوامر و نواهى الهى را پس تغيير ميدادند آنچه را شنيده بودند وقتى كه ميخواستند بيان كنند براى ساير بنى اسرائيل كه آنجا نبودند مسموعات خودشان را بعد از آنكه فهميده بودند بعقل و ادراك خودشان خطابات الهى را با آنكه ميدانستند كه دروغ ميگويند و گفته شده است مراد آنستكه اين حال خوبان آنها بوده كه حضرت موسى آنها را با خود بطور برده بود شما از سايرين چه توقع داريد و اين براى تسليت خاطر پيغمبر (ص) و اهل ايمان است كه از جهالت و عدم تأثير آيات خدا و مواعظ ايشان در آنها ملول نشوند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ فَتَطمَعُون‌َ أَن‌ يُؤمِنُوا لَكُم‌ وَ قَد كان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنهُم‌ يَسمَعُون‌َ كَلام‌َ اللّه‌ِ ثُم‌َّ يُحَرِّفُونَه‌ُ مِن‌ بَعدِ ما عَقَلُوه‌ُ وَ هُم‌ يَعلَمُون‌َ (75)

(آيا توقع‌ داريد ‌اينکه‌ يهوديان‌ بشما ايمان‌ بياورند و سخن‌ ‌شما‌ ‌را‌ باور دارند و حال‌ آنكه‌ گروهي‌ ‌از‌ ‌ايشان‌ بودند ‌که‌ سخن‌ ‌خدا‌ ‌را‌ مي‌شنيدند و سپس‌ ‌آن‌ ‌را‌ تحريف‌ مينمودند ‌بعد‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌آن‌ ‌را‌ تعقل‌ نموده‌ بودند ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ ميدانستند كلام‌ خداست‌ و ‌ايشان‌ ‌را‌ نيست‌ ‌که‌ تغيير دهند.)

طمع‌ بمعني‌ توقع‌ نفع‌ و فايده‌ ‌از‌ ‌غير‌ ‌است‌ نظير رجاء و اميد و ضدّ ‌آن‌ استغناء و يأس‌ ‌است‌، و طمع‌ و رجاء نسبت‌ بخدا بسيار ممدوح‌ و يأس‌ ‌از‌ رحمت‌ ‌او‌ ‌از‌ گناهان‌ بزرگ‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌است‌:

وَ لا تَيأَسُوا مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ إِنَّه‌ُ لا يَيأَس‌ُ مِن‌ رَوح‌ِ اللّه‌ِ إِلَّا القَوم‌ُ الكافِرُون‌َ«1» و اما طمع‌ نسبت‌ بخلق‌ ‌اگر‌ راجع‌ بامور مادّي‌ و استفاده‌ دنيوي‌ ‌باشد‌ بسيار مذموم‌ ‌است‌ و اخبار ‌در‌ مذمّت‌ ‌آن‌ بسيار ‌است‌ چنانچه‌ ‌از‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ روايت‌ ‌شده‌


1‌-‌ سوره‌ يوسف‌ ‌آيه‌ 87

جلد 2 - صفحه 63

1» ايّاك‌ و الطمع‌ فانّه‌ الفقر الحاضر»«

«

و ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ روايت‌ ‌شده‌:

2» بئس‌ العبد ‌عبد‌ ‌له‌ طمع‌»«

«

و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ روايت‌ ‌شده‌ «

3» الذي‌ يثبت‌ الايمان‌ ‌في‌ العبد الورع‌ و ‌ألذي‌ يخرجه‌ ‌منه‌ الطمع‌»«

و ‌در‌ نهج‌ البلاغه‌ «

الطامع‌ ‌في‌ وثاق‌ الذل‌ّ

» و ‌غير‌ اينها ‌از‌ اخبار ديگر.

و ‌اگر‌ راجع‌ بامور معنوي‌ و استفاده‌ ديني‌ ‌باشد‌ مانند استفاده‌ علمي‌ ‌از‌ عالم‌ و ‌ يا ‌ استفاده‌ اخلاق‌ حميده‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌از‌ نيكان‌ و صلحاء، ممدوح‌ ‌است‌ و مورد ‌آيه‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قبيل‌ ‌است‌ ‌که‌ توقع‌ هدايت‌ و ايمان‌ آوردن‌ يهود ‌باشد‌، و خطاب‌ ‌در‌ ‌آيه‌ بمؤمنين‌ ‌است‌ و همزه‌، همزه‌ استفهام‌ انكاريست‌ و ‌اينکه‌ استفهام‌ ‌اگر‌ مدخولش‌ منفي‌ ‌باشد‌ جوابش‌ مثبت‌ ‌است‌ مانند أَ لَست‌ُ بِرَبِّكُم‌ قالُوا بَلي‌«4» و ‌اگر‌ مثبت‌ ‌باشد‌ جوابش‌ منفي‌ ‌است‌ مانند همين‌ ‌آيه‌ و ضمير جمع‌ غائب‌ ‌در‌ يؤمنوا بيهود راجع‌ ‌است‌ و ظاهرا مراد همان‌ يهود زمان‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ميباشند و مراد ‌از‌ فَرِيق‌ٌ مِنهُم‌ علماء ‌آنها‌ ميباشند ‌که‌ ‌در‌ مدينه‌ بودند و جمله‌ وَ قَد كان‌َ فَرِيق‌ٌ مِنهُم‌ الاية جمله‌ حاليه‌ ‌است‌ و علت‌ عدم‌ ايمان‌ آنان‌ ‌را‌ بيان‌ ميفرمايد ‌که‌ ‌با‌ وجود اينكه‌ حقانيت‌ اسلام‌ و پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ تعقل‌ و درك‌ نمودند و دانستند كلام‌ الهي‌ ‌است‌ ‌از‌ روي‌ عناد و عصبيت‌ و حفظ مقام‌ و رياست‌ ‌خود‌ تحريف‌ نمودند و ظاهر اينست‌ ‌که‌ مراد ‌از‌ كلام‌ الهي‌ ‌که‌ تحريف‌ نمودند اخبار تورات‌ ببشارت‌ آمدن‌ ‌رسول‌ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و اسماء و صفات‌ ‌او‌ ‌باشد‌ ‌که‌ بعوام‌ ‌خود‌ گفتند ‌اينکه‌ ‌آن‌ كسي‌ نيست‌ ‌که‌ تورات‌ بشارت‌ آمدن‌ ‌او‌ ‌را‌ داده‌ ‌است‌ ‌با‌ اينكه‌ ميدانستند همان‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ شنيدنشان‌ شنيدن‌ ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ اخبار تورات‌ خبر داده‌.

وعده ‌از‌ مفسرين‌ گفتند مراد ‌از‌ فريق‌ منهم‌ پيشينيان‌ ‌از‌ يهودند ‌که‌ كلام‌


1‌-‌ جامع‌ السعادات‌ صفحه‌ 261

[.....]

2‌-‌ جامع‌ السعادات‌ صفحه‌ 261

3‌-‌ جامع‌ السعادات‌ صفحه‌ 261

4‌-‌ ‌سورة‌ الاعراف‌ ‌آيه‌ 171

جلد 2 - صفحه 64

‌خدا‌ ‌را‌ ‌از‌ حضرت‌ موسي‌ و ساير انبياء شنيدند و تحريف‌ نمودند و تحريفات‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ‌هر‌ عصر و زماني‌ ‌از‌ مراجعه‌ بنسخ‌ تورات‌ مخصوصا نسخه‌هايي‌ ‌که‌ بزبانهاي‌ مختلف‌ ترجمه‌ ‌شده‌ ظاهر و هويدا ‌است‌ (تفصيل‌ ‌آن‌ ‌در‌ كتاب‌ الهدي‌ مرحوم‌ بلاغي‌ ره‌ ذكر ‌شده‌ مراجعه‌ شود) و بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ منظور ‌آيه‌ اينست‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ طايفه‌ شيمه‌ و عادت‌ ‌آنها‌ ‌از‌ قديم‌ الايّام‌ ‌اينکه‌ بوده‌ ‌که‌ سر اطاعت‌ نسبت‌ باوامر الهي‌ فرود نياورند و تسليم‌ پيغمبران‌ ‌او‌ نشوند و ‌شما‌ مؤمنان‌ هيچگاه‌ متوقع‌ و منتظر ايمان‌ آوردن‌ اينان‌ نباشيد.

و كلمه‌ فريق‌ نظير طائفه‌ ‌است‌ و اشاره‌ بعده ‌است‌ ‌از‌ اجتماعي‌ ‌که‌ بوجهي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ امتياز و جدايي‌ يافته‌ باشند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 75)- انتظار بیجا! در این آیه قرآن، ماجرای بنی اسرائیل را رها کرده، روی سخن را به مسلمانان نموده و نتیجه‌گیری آموزنده‌ای می‌کند، می‌گوید: «شما چگونه انتظار دارید که این قوم به دستورات آیین شما ایمان بیاورند، با این که گروهی از آنان سخنان خدا را می‌شنیدند و پس از فهم و درک آن را تحریف می‌کردند، در حالی که علم و اطلاع داشتند»؟! (أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).

نکات آیه

۱ - تأیید حقانیت رسالت پیامبر(ص) و تأیید پیروان او، انتظار مسلمانان عصر بعثت از یهودیان آن دوران (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم) طمع به معناى کشش نفس به چیزى دلخواه است (مفردات راغب). طمع به معناى امید و رغبت است (لسان العرب). ایمان در «أن یؤمنوا» به قرینه متعلق آن (لکم) به معناى تصدیق و تأیید کردن است. بنابراین «أفتطمعون ...»; یعنى، آیا انتظار دارید شما را - بر آن راهى که انتخاب کرده اید - تأیید کنند؟

۲ - مسلمانان صدر اسلام، به ایمان آوردن بنى اسرائیل دل بسته و بدان امیدوار بودند. (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم) برداشت فوق لازمه معناى «أن یؤمنوا لکم» است; زیرا تأیید و تصدیق پیروان یک مکتب به معناى تصدیق حقانیت آن مکتب و در نتیجه ایمان آوردن به آن است.

۳ - خداوند، مسلمانان را از ایمان نیاوردن بنى اسرائیل و طایفه یهود آگاه ساخت. (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم) همزه استفهام در «أفتطمعون» استفهام انکار توبیخى یا تعجبى است و در هر صورت دلالت بر این دارد که: جامعه یهود و بنى اسرائیل به اسلام و قرآن ایمان نخواهند آورد.

۴ - قساوت و سخت دلى بنى اسرائیل و جامعه یهود، از میان برنده زمینه هاى ایمان و گرایش به اسلام در آنان (ثم قست قلوبکم ... أفتطمعون أن یؤمنوا لکم) حرف «فاء» در «أفتطمعون» قطع امید از ایمان آوردن بنى اسرائیل را نتیجه قساوت قلب ایشان - که در آیه قبل مطرح شد - مى شمرد; یعنى، با پیدایش قساوت در قلب بنى اسرائیل، جاى امیدى به ایمان آوردن آنان نیست.

۵ - گروهى از بنى اسرائیل کلام الهى (تورات) را پس از شنیدن و فهمیدن تحریف کردند. (و قد کان فریق منهم یسمعون کلم اللّه ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه) مراد از «کلام اللّه» در آیه شریفه، مى تواند تورات و نیز مى تواند «قرآن» باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.

۶ - گروهى از بنى اسرائیل خود بدون واسطه پیامبر کلام خداوند را شنیدند.* (و قد کان فریق منهم یسمعون کلم اللّه) بر اساس نظر برخى از مفسّران، مراد از «فریق منهم» در جمله فوق، آن هفتاد نفرى است که موسى(ع) آنان را گزینش کرد تا خود کلام الهى را بشنوند. اینان همان سخنان را تحریف کردند.

۷ - تحریف معنوى تورات از سوى عالمان یهود (ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه) تناسب مسائل یاد شده در آیه مورد بحث با عالمان و نیز طایفه مقابل آنان، یعنى «أمیون» - که در آیه ۷۸ بیان شده - دلالت بر این دارد که: مراد از «فریق منهم» عالمان بنى اسرائیل و یهود مى باشد. «من بعد ما عقلوه» (پس از آنکه کلام خدا را مى فهمیدند تحریفش مى کردند) اشاره به آن دارد که مراد از تحریف، تحریف معنوى است.

۸ - عالمان یهود از روى عمد و با آگاهى و توجّه، سخنان خدا را تحریف مى کردند. (ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه و هم یعلمون) برداشت فوق بر این اساس است که مفعول «یعلمون» تحریف کلام خدا باشد; یعنى: «و هم یعلمون أنهم یحرفونه». احتمالات دیگرى نیز گفته شده که به برخى از آنها اشاره خواهد شد.

۹ - تحریف کلام الهى از سوى عالمان یهود، دلیل نبود زمینه هاى ایمان در آنان (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم و قد کان فریق منهم ... من بعد ما عقلوه) جمله حالیه «و قد کان ...» بیانگر علتى براى نفى امید از ایمان آوردن یهود است.

۱۰ - تبیین علل ایمان نیاوردن جامعه یهود و بنى اسرائیل به اسلام، از اهداف تشریع سرگذشت آنان در قرآن (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم) آیه مورد بحث نتیجه است براى حقایق تاریخى مربوطه به بنى اسرائیل و خصوصاً یهود; یعنى، آنان پس از مشاهده معجزه هاى فراوان و برخوردار شدن از نعمتهاى الهى کفر ورزیدند; به گوساله پرستى گرایش پیدا کردند و نسبت جهل و استهزا به موسى(ع) دادند. بنابراین انتظار ایمان آوردن به قرآن از آنان انتظارى نا به جاست.

۱۱ - انتظار ایمان از عالمان تحریف کننده حقایق، انتظارى نا به جا و بى مورد است. (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم و قد کان ... من بعد ما عقلوه)

۱۲ - گروهى از یهودیان، قرآن (کلام خدا) را مى شنیدند، آن را به خوبى مى فهمیدند و به تحریف معانى و مفاهیم آن اقدام مى کردند. (و قد کان فریق منهم یسمعون کلم اللّه ثم یحرفونه من بعد ما عقلوه) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که مراد از «کلام اللّه» در آیه مورد بحث، قرآن باشد.

۱۳ - عالمان یهود در عصر پیامبر(ص)، به الهى بودن قرآن آگاهى کامل داشتند. (و هم یعلمون) برداشت فوق، مبتنى بر این است که مفعول «یعلمون» به قرینه «یسمعون کلام اللّه» الهى بودن کلامى باشد که براى آنان قراءت مى شده است; یعنى: «و هم یعلمون ان الذى یسمعونه کلام اللّه».

۱۴ - عالمان یهود، داراى نقش بسزا در بازدارى مردم خویش از ایمان آوردن به پیامبر(ص) و اسلام (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم و قد کان فریق منهم) جمله «و قد کان ...» مى تواند دلیل قطع امید از ایمان آوردن عالمان یهود باشد و مى تواند علت قطع امید از ایمان آوردن عامه یهود باشد. برداشت فوق مبتنى بر احتمال دوم است; یعنى، یهودیان ایمان نمى آورند; زیرا عالمانشان به خاطر تحریفگر بودن، اجازه نخواهند داد حقایق - همان گونه که هست - به دست مردم برسد و زمینه هاى ایمان در آنان شکوفا شود.

۱۵ - عالمان و نخبگان هر جامعه، داراى نقشى بسزا در گرایشهاى مردم آن جامعه (أفتطمعون أن یؤمنوا لکم و قد کان فریق منهم)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
  • ایمان: ممانعت از ایمان به اسلام ۱۴; موانع ایمان ۴
  • بنى اسرائیل: اعراض بنى اسرائیل از اسلام ۳; بنى اسرائیل و شنیدن کلام خدا ۶; تاریخ بنى اسرائیل ۵; تحریفگران بنى اسرائیل ۵; دلایل اعراض بنى اسرائیل از اسلام ۱۰; فلسفه تبیین تاریخ بنى اسرائیل ۱۰; قساوت قلب بنى اسرائیل ۴
  • تحریف: تحریف کلام خدا ۸، ۹، ۱۲
  • تورات: تحریف تورات ۵، ۷
  • توقعات بیجا: ۱۱
  • علما: علماى تحریفگر ۱۱; نقش علما ۱۵
  • علماى یهود: آگاهى علماى یهود ۱۳; تحریفگرى علماى یهود ۷، ۸، ۹; علماى یهود و اسلام ۱۴; علماى یهود و قرآن ۱۳; علماى یهود و مردم ۱۴; نقش علماى یهود ۱۴
  • فرهنگ: عوامل فرهنگ ساز ۱۵
  • قرآن: تحریف معنوى قرآن ۱۲; تحریفگران قرآن ۱۲; وحیانیت قرآن ۱۳
  • قلب: آثار قساوت قلب ۴
  • گرایشها: موانع گرایش به اسلام ۴
  • مسلمانان: آگاهى مسلمانان صدر اسلام ۳; امیدوارى مسلمانان صدر اسلام ۲; توقعات مسلمانان صدر اسلام ۱; مسلمانان صدر اسلام و بنى اسرائیل ۲; مسلمانان و یهود ۱
  • نخبگان: نقش نخبگان اجتماعى ۱۵
  • وحى: مردم و استماع وحى ۶
  • یهود: اعراض یهود از اسلام ۳; تحریفگرى یهود ۱۲; دلایل اعراض یهود از اسلام ۱۰; فلسفه تبیین تاریخ یهود ۱۰; قساوت قلب یهود ۴; یهود و قرآن ۱۲

منابع