الإسراء ٩٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

تنها چیزی که بعد از آمدن هدایت مانع شد مردم ایمان بیاورند، این بود (که از روی نادانی و بی‌خبری) گفتند: «آیا خداوند بشری را بعنوان رسول فرستاده است؟!»

|و مانع ايمان آوردن مردم- هنگامى كه هدايت سويشان آمد- جز اين نبود كه گفتند: آيا خداوند بشرى را به رسالت مبعوث كرده است؟
و [چيزى‌] مردم را از ايمان آوردن باز نداشت، آنگاه كه هدايت برايشان آمد، جز اينكه گفتند: «آيا خدا بشرى را به سِمَت رسول مبعوث كرده است؟»
و مردم را چیزی از (هدایت و) ایمان بازنداشت وقتی که هدایت (قرآن) بر آنان آمد جز این (خیال باطل) که گفتند: آیا خدا بشری را به رسالت فرستاده است؟
و چیزی مردم را زمانی که هدایت به سویشان آمد از ایمان آوردن باز نداشت، جز اینکه گفتند: آیا خدا بشری را به پیامبری برانگیخته است؟
هيچ چيز مردم را از ايمان آوردن آنگاه كه هدايتشان مى‌كردند، باز نداشت مگر اينكه مى‌گفتند: آيا خدا انسانى را به رسالت مى‌فرستد؟
و مردمان را به هنگامی که هدایت به سویشان آمد، چیزی از ایمان آوردن باز نداشت مگر اینکه گفتند آیا خداوند بشری را به پیامبری فرستاده است‌
و چيزى مردم را، آنگاه كه هدايت بديشان آمد، از ايمان آوردن باز نداشت مگر اينكه گفتند: آيا خدا آدميى را به پيامبرى برانگيخته است؟
تنها چیزی که مانع ایمان آوردن مردمان بعد از نزول هدایت (وحی آسمانی) برای ایشان شد، این است که می‌گویند: آیا خداوند انسانی را به عنوان پیغمبر فرستاده است؟! (فرشتگان افلاکی سزاوار این مقام بزرگ رسالتند؛ نه انسانهای خاکی).
و (چیزی) مردم را از اینکه ایمان آورند باز نداشت، - چون هدایت برایشان آمد - جز اینکه گفتند: «آیا خدا بشری را به پیامبری برانگیخته است‌؟»
و بازنداشت مردم را از آنکه ایمان آرند گاهی که بیامدشان رهبری جز آنکه گفتند آیا برانگیخته است خدا بشری را پیمبر


الإسراء ٩٣ آیه ٩٤ الإسراء ٩٥
سوره : سوره الإسراء
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ ...»: تنها مانع ایمان مردمان همین بهانه‌جوئی بوده است. این تعبیر دلیلِ بر انحصار نیست و بلکه برای تأکید و بیان اهمّیّت موضوع است. «أَبَعَثَ اللهُ بَشَراً رَّسُولاً»: مراد این است که اهل مکّه منکر این بودند که انسانی به مقام نبوّت برسد و پیغمبر گردد (نگا: أنعام / ، هود / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- مشرکان مکه، برگزیده شدن نوع بشر براى پیامبرى را منکر بودند و آن را امرى امکان ناپذیر و ناشدنى تلقى مى کردند. (و ما منع الناس ... إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً) «ال» در «الناس» عهد است و با توجه به آیات سابق مراد از آن، مشرکان مکه هستند.

۲- بشر بودن رسولان الهى، تنها دستاویز عمده براى بهانه جوییهاى مخالفان کافر و مشرک جهت ایمان نیاوردن به آنان (و قالوا لن نؤمن لک حتى ... إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)

۳- تنها دستاویز مشرکان مکه براى ایمان نیاوردن به پیامبر اسلام(ص)، بشر بودن آن حضرت بود. (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)

۴- مشرکان و کافران عصر بعثت داراى ملاکهاى غلط براى شناخت رسولان الهى (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)

۵- پیش داوریهاى مبتنى بر ملاکهاى غلط، مانع برخورد صحیح با تعالیم انبیاست. (و ما منع الناس ... إذ جاءهم الهدى إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا)

۶- پیام رسولان الهى، سراسر هدایت و راهنمایى است. (و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جاءهم الهدى ... بشرًا رسولاً)

۷- مشرکان معتقد به برتر بودن مقام رسالت از شأن بشر (قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً)

۸- همسان بودن انبیا با سایر مردم، مانع شناخت ارزشها و تواناییهاى ویژه آنان (و ما منع الناس ... إلاّ أن قالوا أبعث الله بشرًا رسولاً) از اینکه مشرکان نبوت بشر را امرى ناشدنى مى دانستند، مى تواند از این جهت باشد که آنان، پیامبران را افرادى چون خود تلقى مى کردند و آنان را همچون خود، ضعیف و ناتوان مى شمردند.

۹- اصل وجود خدا و نیاز به رسالت، امرى پذیرفته شده حتى در بینش مشرکان (أبعث الله بشرًا رسولاً) از اینکه مشرکان به جاى انکار اصل رسالت به استبعاد نبوت بشر پرداختند، مى توان استفاده کرد که اصل رسالت و نبوت براى آنان، امرى محرز بود.

روایات و احادیث

۱۰- «عن أبى عبدالله(ع): «قالوا أبعث الله بشراً رسولاً» قالوا: إن الجن کانوا فى الأرض قبلنا، فبعث الله إلیهم ملکاً، فلو أراد الله أن یبعث إلینا لبعث الله ملکاً من الملائکة، و هو قول الله «و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جائهم الهدى إلاّ أن قالوا أبعث الله بشراً رسولاً»;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده است: «قالوا أبعث الله بشراً رسولاً» آن ان (منکرین رسالت محمد(ص)) گفتند: همانا جنیان قبل از ما در زمین بودند. پس خداوند فرشته اى را به سوى آنان مبعوث کرد. پس اگر خداوند کسى را اراده کرده است به سوى ما بفرستد، پس باید فرشته اى از فرشتگان را مى فرستاد و این سخن خداوند است که مى فرماید: و ما منع الناس أن یؤمنوا إذ جائهم الهدى إلاّ أن قالوا أبعث الله بشراً رسولاً».

موضوعات مرتبط

  • ارزیابى: آثار ارزیابى غلط ۵
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
  • انبیا: آثار بشر بودن انبیا ۸; استعدادهاى انبیا ۸; انبیاى جن ۱۰; برخورد با انبیا ۵; بشر بودن انبیا ۲، ۷، ۱۰; بهانه جویى مخالفان انبیا ۲; جنس انبیا ۱۰; دلایل کفر مخالفان انبیا ۲; فضایل انبیا ۸; موانع شناخت انبیا ۸; ویژگیهاى تعالیم انبیا ۶; هدایتگرى انبیا ۶
  • پیشداورى: آثار پیشداورى ۵
  • دین: آسیب شناسى دینى ۵
  • کافران: بهانه جویى کافران ۲; پیامبرشناسى کافران صدراسلام ۴; ملاکهاى غلط کافران صدراسلام ۴
  • محمد(ص): بشر بودن محمد(ص) ۳
  • مشرکان: بهانه جویى مشرکان ۲; بینش مشرکان ۹; پیامبرشناسى مشرکان صدراسلام ۴; خداشناسى مشرکان ۹; عقیده مشرکان ۷; مشرکان و نبوت ۹; ملاکهاى غلط مشرکان صدراسلام ۴
  • مشرکان مکه: بهانه جویى مشرکان مکه ۳; بینش مشرکان مکه ۱; دلایل کفر مشرکان مکه ۳
  • نبوت: ارزش مقام نبوت ۷; مکذبان نبوت بشر ۱
  • نیازها: نیاز به انبیا ۹

منابع

  1. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۳۱۷، ح ۱۶۷; نورالثقلین، ج ۳، ص ۲۲۷، ح ۴۴۹.